Admin
09-01-2015, 03:39 AM
[پاسخ امام به سؤال محمد:ای مردم؛ ساحران و پیشگویان رمال عامل نابودی امتها هستند]
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 02 - 1429 هـ
13 - 02 - 2008 مـ
۲۴- بهمن -۱۳۸۶ه.ش.
12:44 صبح
ــــــــــــــــــــ
آنها بدترین و سرسختترین دشمنان خداوند و پروردگار عالماند....
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، وبعد..
از چیزی سؤال کردهای که خطر بسیار بزرگی برای اسلام و مسلمین است، آنها سرسختترین دشمن خداوند و پروردگار عالمیان هستند و خطر سحر آنها از سحر تخیلی [مانند سحر ساحران فرعون که باعث شد طنابها بصورت مار درنظر مردم جلوه کنند] خیلی بیشتر است و خطر این دو سحر یکسان نیست. علت این است که کسانی که سحر تخیلی را از شیاطین یاد میگیرند، به آنها دستور داده میشود اعلام کنند عمل آنها سحر است. هدف شیاطین هم این است که مردم قادر نباشند بین سحر و معجزه تمایز قائل شوند و لذا زمانی که خداوند با فرستادن معجزات به رسولان خود کمک میکند تا نشانه صدق گفتارشان باشد؛ مردم دعوت رسولان را باور نکنند.
اما سؤالی که برادرمان محمد مطرح نموده است درمورد نوع دیگری از سحر است که شدیدترین خطر برای اسلام و مسلمین است. سحر تخیلی با سحر برای جدا کردن و یا به هم رساندن عشاق و زوجها یکی نیست. شیطان به ساحرانی که از سحر تخیلی استفاده میکنند دستور میدهد بگویند دارند سحر میکنند و همانطور که پیشتر گفتیم هدف شیاطین این است که مردم را از باور به رسولان خداوند و معجزات آنان دور نمایند تا مردم بگویند این نشانههایی که به عنوان حجت برایمان میآورید سحر است و ما هم مانند همین نشانه را برایتان میآوریم. چنانکه فرعون با موسی چنین نمود. این ساحران نمیدانند هدف شیاطین از آموزش سحر تخیل به ایشان چیست و این گروه از ساحران، گمراه به حساب میآیند و امید هست که اگر حق برایشان روشن گردد، ایمان بیاورند. همانطورکه وقتی برای ساحران فرعون روشن شد آنچه که موسی آورده است، مانند سحرآنها نیست که به صورت خیال و وهم در چشم مردم ظاهر شود. بلکه تبدیل عصای موسی به ماری آشکار، نشانهی حق خداوند برای اثبات صدق گفتار موسی است. لذا ساحران در مقابل حقی که از جانب پروردگار عالمیان آمده بود به خاک افتاده و سجده کردند. اما محمد! آنچه که تو درمورد آن سؤال کردهای، از این نوع سحر نیست. خطراین گروه از ساحران برای اسلام و مسلمین بسیار شدیدتراست. آنها مانند آن ساحران نیستند که دچار گمراهی آشکار شدهاند. بلکه این گروه، از شیاطین بشر هستند و با اینکه حقی را که از جانب پروردگار آمده است، به خوبی میشناسند و تظاهر به داشتن ایمان و انجام احسان میکنند [تا مردم آنها را از برگزیدگان بدانند] اما در باطن کافرند. این دسته از ساحران، شیاطین را عبادت کرده و بندهی طاغوت هستند. آنها میدانند او طاغوت و شیطانِ راندهشده است و مثل اصحابشان [ساحران سحر تخیل] گمراه نیستند. این دسته میدانند که در راه غلط و باطل گام برمیدارند. این عده با شیاطین به توافق رسیدهاند تا نور خداوند را خاموش سازند و در زمین فساد کرده و حرث و نسل را تباه سازند [مترجم: منظور از الحرث رحم زنان و منظور از نسل فرزندانی است که از رحم زنان به دنیا میآیند]. بعد از این توافق، شیاطین به آنها میگویند: «ما نوع دیگری از سحر را به شما میآموزیم. ولی شما باید بدانید ما برای مسلمانان فتنهایم پس در ظاهر کفر خود را آشکار نکنید، بلکه تظاهر به ایمان و احسان نمایید تا مردم درباره شما حسن ظن داشته باشند. لذا بر شماست که در مساجد نماز بگذارید تا خطرناکترین نقشهای که برای انحراف انسان از مسیر هدایت کشیده شده است به نتیجه برسد و با کمک سحر، رحم زنان، آلوده گردد و نسلِ انسان به هلاک کشیده شود و تنها فاجر و کافر از آنان متولد گردد. به مردم نگویید که ساحرید بلکه خود را روحانی نشان دهید و بگویید عدهای از جنّیان صالح در خدمت شما هستند که هدیهای از جانب خداوند به شماست. بگویید خداوند بر شما منت نهاده و به خاطر صالح بودنتان، گروهی از جنیان صالح را به خدمتتان درآورده است و خداوند بر هرکس که بخواهد منت میگذارد و شما به خاطر صالح بودن، شایسته چنین هبه و بخششی شدهاید».
فتوای مهدی منتظر حق، جز حقیقت نیست و شایسته نیست که جز حق به خداوند و رسولش نسبتی دهم. من در باره این گروه خبیث به حق فتوا میدهم و حقیقت مکرشان را از قرآن برای خردمندان به تفصیل بیان میکنم و آیا جز خردمندان، کسی پند میگیرد؟ فتوا درباره آنان را با سخن حق و صوابی که فصل الخطاب است برایتان از کتاب میآوریم. خداوند درباره ایشان در آیات محکم قرآن عظیم چنین میفرماید:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (۱۱۲) وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآَخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ (۱۱۳)} صدق الله العظيم [الأنعام].
خداوند درمورد این گروه از شیاطین بشر که درباره اخبار غیب و بخت سخن میگویند به شما فتوا داده است که دانستههای آنان حاصل استراق سمع شیاطینی است که در ملاء اعلای آسمان به کمین مینشینند و شنیدههای خود را که بیاساس و فریبنده است در اختیار اولیای خود قرار میدهند و اکثرشان هم دروغ میگویند و پیشبینیهایشان به وقوع نمیپیوندد. اما بعضی مواقع، ممکن است یکی از شیاطین که در کمین نشسته است چیزهایی از گفتوگوی فرشتگان در میان خود و اخباری که امین وحی، جبریل علیه الصلاة و السلام، برایشان نقل میکند بشنود. از اخبار غیب آسمانها و زمین کسی جز خداوند آگاهی ندارد و آنچه را که بخواهد به رازدار امین خود، جبریل علیه الصلاة و السلام، وحی مینماید که خلیفه خداوند بر فرشتگان در ملاء اعلی است، او مورد اطاعت فرشتگان و امین است [ اشاره به آیه کریمه: مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾ سوره التکویر]. شیاطین میدانند خداوند با دادن برخی از اخبار غیب به رسولان یاری میرساند تا مردم پیامبر را باور کنند، لذا دنبال راهی برای به شکست کشاندن این امر هستند. پس به ملاء اعلی در آسمان دنیا میروند تا شاید بتوانند استراق سمع کنند. قبل از نزول قرآن، استراق سمع برایشان آسان بود و داستانهای مفصلی را میشنیدند برای مثال از داستان نوزادی باخبر شده بودند که درآن سال در میان بنی اسرائیل متولد شده و بعد از رسیدن به رشد و بلوغ؛ خداوند او را به عنوان رسول و نبی به سوی فرعون به رسالت میفرستد تا با فرعون با ملایمت سخن گوید، شاید که متذکر شود یا بترسد و یا اینکه خداوند او را عبرت گذشتگان و آیندگان نماید..
زمانی که پیشگویان، دروغگو و رمال، از طریق شیاطین جن از قضیه این نبیّ آگاه شدند؛ به سراغ فرعون رفته و خبر را به او رساندند. البته به او نگفتند که مولود بنی اسرائیل نبیّ و رسول خداوند است؛ بلکه به او از تولد نوزادی درمیان بنی اسرائیل خبر دادند که دشمن او خواهد بود و اگر فرعون او را نکشد؛ ملک خود را از دست خواهد داد. لذا به او گفتند تا پیش از آنکه دیر شود و مُلک از دست برود؛ کاری بکن. پس فرعون نیز دستور داد تمام نوزادانی را که در آن سال متولد شدهاند، بکشند وجنینهایی که در شکم مادرانشان هستند، به اجبار سقط شوند. به این ترتیب فرعون یک نسل کامل بنی اسرائیل را از بین برد و کسی از آنها جان بدر نبرد مگر موسی علیه الصلاة و السلام که به اراده خداوند زنده ماند و بر سر راه فرعون قرار گرفت و به دست او بزرگ شد؛ فرعون [نادانسته و به اراده خداوند] موسی را به مادرش بازگرداند تا او را شیر دهد و در ازای آن مزد نیز به او داد تا پادشاهان و رؤسایی که به حرف پیشگویان و رمالها گوش میدهند بدانند قادر نیستند با گوش کردن به حرف پیشگویان، مکری قویتر از تقدیر خداوند بنا نهند و بر او غلبه نمایند. پیشگویان تنها در مورد صالحان هشدار میدهند. مگر آنها فرعون را از موسی که مردی صالح بود برحذر نداشتند؟ هیچ وقت ندیدهاید که پادشاهان و رؤسا را از کافران بترسانند؛ میدانید چرا؟ چون از اولیای کافران هستند و این یکی از مأموریتهای آنهاست که همچنان به آن عمل میکنند. اما شیاطین به ایشان دستور میدهند چیزی درمورد شیاطین به مردم نگویند تا نقشههایشان برملا نشود. بلکه آنها را به دو گروه تقسیم کردهاند گروهی پیش بینیهای خود را به حرکات اجرام آسمانی و ستارهها و همین طور برجهای دروغین نجومی [که از خود درآوردهاند] مستند نموده و از غیب خبر میدهند؛ درحالیکه این دروغ است و حرکات ستارگان ربطی به پیش بینیهای آنان ندارد و اولیایشان که از شیاطین جن هستند به آنها خبر میرسانند.برای همین هم محمد رسول الله صلى الله عليه وأله وسلم فرموده است:
[كَذَبَ المُنَجِّمونَ وَلَوْ صَدَقُوا] صدق رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
[ حتی اگر منجمان درست هم بگویند؛ دروغ است]
یعنی وقتی میگویند این نقشه یا برنامه غیبی را از حرکات اجرام آسمانی و ستاره ها دریافتهاند، دروغ میگویند و حتی اگر پیشبینیشان از آینده درست درآید هم به علت خبر رسانی شیاطین است [نه آگاهی آنان از حرکات نجومی].
اما نوع دیگر سحر که خطرناکتر هم هست به این ترتیب است که با ظاهری مصلحانه از در وارد میشوند تا حرث و نسل [رحم مادران و نسل بشر] را هلاک کنند. از غیبی میگویند که رخ داده است و غیبی نیست یعنی از حوادثی که اتفاق افتاده حرف میزنند و اکثراً هم دروغ میگویند. برای مثال به کسی که به سراغشان میآید میگویند نامت چنین است و به خاطر فلان قضیه به سراغ ما آمدهای تا یقین فرد به این رمال دروغگو بیشتر شود و تصور کند شفایش در دستان اوست درحالیکه آگاهی او از نام این مراجعه کننده توسط شیاطینی است که از همان منطقهای هستند که این پشتکرده به دین اسلام از آن منطقه آمده است. او وقتی در وضعیتی قرار میگیرد که ابتلایی از جانب خداست به عقب برگشته [و ایمانش به قهقرا میرود] و کسی را میخواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است؛ چه بد مولا و یاوری، و چه بد مونس و معاشری! [اشاره به آیه کریمه: يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﴿١٣﴾ سوره الحج] کسی که به سراغ پیشگو میرود و امید دارد که از او شفا بگیرد و باور دارد که اوست که بیماران را شفا میدهد، به قرآن عظیم کافر شده است؛ همان قرآنی که بر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است و در آن آیاتی وجود دارد که مؤمنانی را که دچار مس شیاطین شدهاند شفا میدهد. تمام آیاتی که در آن خداوند به یگانگی و وحدانیت خوانده شده و تسبیح میشود و باطل مورد مذمت قرار گرفته و تهدید میگردد و آیات دعا و پناه بردن به خدا، باعث میشود پروردگار از مسّ شیطان به شما پناه داده و بیمارتان را شفا دهد؛ سحر را باطل کند و حسد را دور نماید. اما باید بدانید قرآن مانند عسل نیست که خداوند تعالی از آن یاد نموده که:{فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ}[النحل:۶۹]، یعنی شفای همه مردمان بهصورت عام در آن است، بلکه شفای قرآن تنها مخصوص مؤمنان به قرآن و کسانی است که به آن باور دارند؛ لذا خداوند آن را عامل شفا و رحمت برای مؤمنان قرار داده است. زمانی که خداوند بخواهد یقین مؤمن به قرآن را امتحان کند، دوره معالجه با قرآن را برایش طولانیتر میکند تا روشن شود که آیا خواهد گفت: «قرآن برایش خوانده شد ولی با اینکه از قرآن یاری طلبیده شد، اما مسِّ شیطان از او خارج نشد» و سپس از ایمان خود بازگشته و به سراغ پیشگویان و جادوگرانی میرود که خود را روحانی و ربانی مینامند و ادعا میکنند جن صالح در اختیار دارند.
من مهدی منتظر درباره اینان به حق چنین فتوا میدهم: به خداوند بزرگ و والامرتبه سوگند؛ آنها میدانند صاحبان جن صالح نیستند بلکه خودشان، به تملک شیاطین درآمده و توسط آنها تسخیر شدهاند تا ضد خداوند و رسولش عمل نمایند. آنها با آگاهی از این که شیاطین، دشمن خدا و مسلمانان هستند؛ عامدانه آنها را بهجای خداوند عبادت میکنند. تظاهر آنان به دینداری و اصلاح، برای فریب دادن مؤمنان و اطاعت از اوامر شیاطینی است که با آنها بر سر خاموش کردن نور خداوند به توافق رسیدهاند. شیاطین به آنها گفتهاند ما و شما فتنهایم و میخواهیم مسلمانان را به فتنه بیندازیم تا از حق دور شوند؛ پس کفر خود را علنی نکرده و تظاهر کنید از صالحین هستید. برخی از آنان خود را آل بیت رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلم- معرفی میکنند در حالیکه او را با ایشان نسبتی نیست. آنها ذریهی شیطاناند و خداوند بهخاطر دروغشان؛ هلاکشان نماید...
ای جماعت مسلمانان! میدانید چرا این افراد تظاهر به نماز و اصلاح و احسان میکنند؟ هدفشان این است که بتوانند در زمین فساد برپا نمایند و با تباه کردن «حرث» یعنی زنانتان، نسلتان را به تباهی و نابودی بکشانند تا هر چه که به دنیا میآورند فاجر و کافر و عاصی و نافرمان نسبت به خداوند و نافرمان نسبت به والدین بوده و جبار و شقی باشد. ای جماعت مسلمین! خداوند شما را از این شیاطین ظاهر الصلاح برحذر داشته است که مکر خود را بر ضد خداوند و رسولش پنهان کرده و میدانند که بویی از حق مبین نبرده و مجرم هستند. آنان برای اجرای مقاصد شیاطین، تظاهر به اصلاح و احسان میکنند؛ شیاطینی که سحر «جمع و تفریق» [به هم رساندن زن و مرد یا جدا کردن زوج ها از یکدیگر] را به آنها میآموزند و سپس میگویند ما و شما فتنهایم، کفر خود را پنهان کنید تا مردم گول سخنانشان را بخورند .اما خداوند خبر آنها را به شما داده و درباره ایشان فرموده است:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الخِصَامِ(۲۰۴) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الفَسَادَ(۲۰۵) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ العِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ المِهَادُ (۲۰۶)} صدق الله العظيم [البقرة].
[الحرث = رحم زنان و النسل= نسل انسان]
اما مهدی منتظر میداند [جمله خطاب به پیشگویان و دعانویسان دروغین است] که آیه از شما و قومی دیگر سخن میگوید که از زنانی زاده شدهاند که رحمشان به تباهی کشانده شده است و بهجز بدکار و کافر بدنیا نمیآورند. اگر به آنها گفته شود از خدا بترسید، تعصب و لجاجت آنها را به گناه میکشاند. ولی شما با تعصب و لجاجت عمل نمیکنید بلکه تظاهر میکنید متقی و اهل اصلاح هستید و خداوند به شما جن صالح عنایت کرده است. اما من خداوند و فرشتگان و بندگان صالح او را به شهادت میگیرم که شما میدانید شیاطین را به ولایت گرفتهاید و شیاطین را عبادت میکنید و برای این بندهی شیاطین هستید، چون آنها شما را مسخر کردهاند تا با به تباهی کشاندن «حرث و نسل» مردم را از راه خداوند دور کنید تا زنان تنها فاجر و کافر به دنیا بیاورند. این همان کاری است که شما با زنان قوم نوح کردید و آنها جز فاجر و کافر به دنیا نمیآوردند. شما زن نوح را نیز به فتنه انداختید و او به همسرش خیانت کرد و از یکی از شما رمالها باردار شد و فرزندی فاجر و کافر به دنیا آورد. نوح تصور میکرد فرزند اوست، ولی خداوند به او فتوا داد که او پسرش نیست و حاصل عمل غیر صالح همسر نوح با یکی از رمالها است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ (۴۵) قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (۴۶) قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۴۷)} صدق الله العظيم [هود].
سپس در جایی دیگر خداوند روشن مینماید که او پسر نوح نیست و نتیجه خیانت همسر نوح و ثمره عملی ناصالح است. خداوند تعالی میفرماید:
{ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰]
ای زنان مسلمانی که به ازدواج همسرانتان درآمدهاید وهمسرانتان زن دیگری بر شما گرفتهاند، یکی از شما به سراغ این رمالها و پیشگوهای دروغین میرود و از او میخواهد کاری کند که همسرش فقط به او علاقه داشته و از زنان دیگر خوشش نیاید. دعانویس دروغین به او میگوید: «من رازی را با تو درمیان میگذارم .اما باید با من عهد ببندی آن را به کسی نگویی» و شما نیز به او قول میدهید. سپس میگوید: «اگر چنین میخواهی، باید درحالیکه پاک نیستی، با من نزدیکی کنی. این گونه به چیزی که میخواهی میرسی». بعضی از شما از خدا میترسید و میگویید نمیتوانید، چرا که رفتن پیش دعانویس دروغین را امری طبیعی دانسته و بهخاطر جهالت به سراغش رفتهاید. اما اکثر زنان با خواسته دعانویس دروغینی که فکر میکنند فرد صالحی است موافقت میکنند و شیطانی رانده شده با او مجامعت میکند [و رحم زن هلاک میشود]. هنگامی که این زن باردار میشود و فرزندی به دنیا میآور،؛ وقتی به آن فرزند گفته میشود از خدا بترس؛ مثل نوح که با تصور اینکه آن پسر، فرزند اوست به او گفت، تعصب و لجاجت او را به گناه کشاند و گفت من به کوهی بلند پناه میبرم تا از آب درامان بمانم. فرزند حاصل از زنا با رمالها مانند فرزند حاصل از زنای [ناشی از لغزش] افراد مؤمن نیست. خداوند تعالی در باره این گروه دوم میفرماید:
{ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ} صدق الله العظيم [الأحزاب:۵].
اما فرزندان حاصله از زنا با رمالها چنین نیستند، میدانید چرا؟ چون کسی که بعد از توافق با زن نزدیکی میکند، تنها آن رمال نیست، بلکه شرکای جن و انس او نیز با او شریک میشوند و این یکی از روشهای مشارکت شیطان راندهشده در فرزندان انسان است، سپس به آن زن سحری برای شوهرش داده میشود و آن سحر را خادم سحر که مسّ شیطان رانده شده است، همراهی میکند وقتی شوهرش با او نزدیکی میکند؛ شیطان با انسان در آن فرزند مشارکت روحی پیدا میکند؛ حال چه در زن باشد چه در مرد. برای همین محمد رسول الله به شما آموخته است که هنگامی که به نزد همسرانتان میروید تا از راهی که خداوند فرمان داده به آنها نزدیک شوید؛ بگویید:
[اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان مارزقتنا]
[ خدایا ما را از شیطان دور کن و شیطان را از آنچه روزی ما گردانیده ای دور نما]
کسی که چنین بگوید، خداوند فرزندانش را از مشارکت شیطان در امان نگه میدارد، چه در خود او باشد و یا در زنش و این یکی از انواع مکر شیطان برای شریکشدن در داشتههای انسان است .[اشاره به آیه کریمه: وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ...سوره الإسراء آیه ۶۴]
من فتوا میدهم تمام رمالهایی که توبه نکردهاند، اگر به دستتان گرفتار شوند به قتل برسانید.
یکی از آنها العوبلی در یمن است که در شهر رداع زندگی میکند و از معروفترین پیشگویان و رمالان یمنی است. او علی عبدالله صالح را از مهدی منتظر حق برحذر داشته است. اما به او نمیگوید وی مهدی منتظر است، بلکه علی عبدالله صالح را از خانواده من ترسانده و به او گفته است: «برحذر باش که این قبیله، تو را از جایت تکان ندهند». اگر رییس جمهور یمن علی عبدالله صالح از این بیان من باخبر شد، بداند که من به اذن خداوند جز حق چیزی نمیگویم. اما با کمال تأسف او در این باره سخن پیشگویان دروغگو را باور کرده است. اما من، آنچنانکه شیادان دروغگو ادعا میکنند برای او مایهی شرّ نیستم و به خداوند بزرگ و بلند مرتبه قسم میخورم، من برای علی عبدالله صالح بهتر از فرزندش هستم و خداوند شاهد و وکیل این سخن است. از پیشگوها پیروی مکن، آنها تو را از صالحان برحذر میدارند! مگر فرعون را از موسی که مردی صالح بود برحذر نداشتند؟ علی عبدالله صالح آنها تو را از کافران برحذر نمیدارند چون از اولیایشان هستند. آیا متوجه خبری که در این بیان مهدی منتظر ناصر محمد امام ناصر محمد یمانی که به یاری محمد رسول الله و قرآن عظیم آمده است شدی؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
________
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4843
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
06 - 02 - 1429 هـ
13 - 02 - 2008 مـ
۲۴- بهمن -۱۳۸۶ه.ش.
12:44 صبح
ــــــــــــــــــــ
آنها بدترین و سرسختترین دشمنان خداوند و پروردگار عالماند....
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين، وبعد..
از چیزی سؤال کردهای که خطر بسیار بزرگی برای اسلام و مسلمین است، آنها سرسختترین دشمن خداوند و پروردگار عالمیان هستند و خطر سحر آنها از سحر تخیلی [مانند سحر ساحران فرعون که باعث شد طنابها بصورت مار درنظر مردم جلوه کنند] خیلی بیشتر است و خطر این دو سحر یکسان نیست. علت این است که کسانی که سحر تخیلی را از شیاطین یاد میگیرند، به آنها دستور داده میشود اعلام کنند عمل آنها سحر است. هدف شیاطین هم این است که مردم قادر نباشند بین سحر و معجزه تمایز قائل شوند و لذا زمانی که خداوند با فرستادن معجزات به رسولان خود کمک میکند تا نشانه صدق گفتارشان باشد؛ مردم دعوت رسولان را باور نکنند.
اما سؤالی که برادرمان محمد مطرح نموده است درمورد نوع دیگری از سحر است که شدیدترین خطر برای اسلام و مسلمین است. سحر تخیلی با سحر برای جدا کردن و یا به هم رساندن عشاق و زوجها یکی نیست. شیطان به ساحرانی که از سحر تخیلی استفاده میکنند دستور میدهد بگویند دارند سحر میکنند و همانطور که پیشتر گفتیم هدف شیاطین این است که مردم را از باور به رسولان خداوند و معجزات آنان دور نمایند تا مردم بگویند این نشانههایی که به عنوان حجت برایمان میآورید سحر است و ما هم مانند همین نشانه را برایتان میآوریم. چنانکه فرعون با موسی چنین نمود. این ساحران نمیدانند هدف شیاطین از آموزش سحر تخیل به ایشان چیست و این گروه از ساحران، گمراه به حساب میآیند و امید هست که اگر حق برایشان روشن گردد، ایمان بیاورند. همانطورکه وقتی برای ساحران فرعون روشن شد آنچه که موسی آورده است، مانند سحرآنها نیست که به صورت خیال و وهم در چشم مردم ظاهر شود. بلکه تبدیل عصای موسی به ماری آشکار، نشانهی حق خداوند برای اثبات صدق گفتار موسی است. لذا ساحران در مقابل حقی که از جانب پروردگار عالمیان آمده بود به خاک افتاده و سجده کردند. اما محمد! آنچه که تو درمورد آن سؤال کردهای، از این نوع سحر نیست. خطراین گروه از ساحران برای اسلام و مسلمین بسیار شدیدتراست. آنها مانند آن ساحران نیستند که دچار گمراهی آشکار شدهاند. بلکه این گروه، از شیاطین بشر هستند و با اینکه حقی را که از جانب پروردگار آمده است، به خوبی میشناسند و تظاهر به داشتن ایمان و انجام احسان میکنند [تا مردم آنها را از برگزیدگان بدانند] اما در باطن کافرند. این دسته از ساحران، شیاطین را عبادت کرده و بندهی طاغوت هستند. آنها میدانند او طاغوت و شیطانِ راندهشده است و مثل اصحابشان [ساحران سحر تخیل] گمراه نیستند. این دسته میدانند که در راه غلط و باطل گام برمیدارند. این عده با شیاطین به توافق رسیدهاند تا نور خداوند را خاموش سازند و در زمین فساد کرده و حرث و نسل را تباه سازند [مترجم: منظور از الحرث رحم زنان و منظور از نسل فرزندانی است که از رحم زنان به دنیا میآیند]. بعد از این توافق، شیاطین به آنها میگویند: «ما نوع دیگری از سحر را به شما میآموزیم. ولی شما باید بدانید ما برای مسلمانان فتنهایم پس در ظاهر کفر خود را آشکار نکنید، بلکه تظاهر به ایمان و احسان نمایید تا مردم درباره شما حسن ظن داشته باشند. لذا بر شماست که در مساجد نماز بگذارید تا خطرناکترین نقشهای که برای انحراف انسان از مسیر هدایت کشیده شده است به نتیجه برسد و با کمک سحر، رحم زنان، آلوده گردد و نسلِ انسان به هلاک کشیده شود و تنها فاجر و کافر از آنان متولد گردد. به مردم نگویید که ساحرید بلکه خود را روحانی نشان دهید و بگویید عدهای از جنّیان صالح در خدمت شما هستند که هدیهای از جانب خداوند به شماست. بگویید خداوند بر شما منت نهاده و به خاطر صالح بودنتان، گروهی از جنیان صالح را به خدمتتان درآورده است و خداوند بر هرکس که بخواهد منت میگذارد و شما به خاطر صالح بودن، شایسته چنین هبه و بخششی شدهاید».
فتوای مهدی منتظر حق، جز حقیقت نیست و شایسته نیست که جز حق به خداوند و رسولش نسبتی دهم. من در باره این گروه خبیث به حق فتوا میدهم و حقیقت مکرشان را از قرآن برای خردمندان به تفصیل بیان میکنم و آیا جز خردمندان، کسی پند میگیرد؟ فتوا درباره آنان را با سخن حق و صوابی که فصل الخطاب است برایتان از کتاب میآوریم. خداوند درباره ایشان در آیات محکم قرآن عظیم چنین میفرماید:
{وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (۱۱۲) وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآَخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ (۱۱۳)} صدق الله العظيم [الأنعام].
خداوند درمورد این گروه از شیاطین بشر که درباره اخبار غیب و بخت سخن میگویند به شما فتوا داده است که دانستههای آنان حاصل استراق سمع شیاطینی است که در ملاء اعلای آسمان به کمین مینشینند و شنیدههای خود را که بیاساس و فریبنده است در اختیار اولیای خود قرار میدهند و اکثرشان هم دروغ میگویند و پیشبینیهایشان به وقوع نمیپیوندد. اما بعضی مواقع، ممکن است یکی از شیاطین که در کمین نشسته است چیزهایی از گفتوگوی فرشتگان در میان خود و اخباری که امین وحی، جبریل علیه الصلاة و السلام، برایشان نقل میکند بشنود. از اخبار غیب آسمانها و زمین کسی جز خداوند آگاهی ندارد و آنچه را که بخواهد به رازدار امین خود، جبریل علیه الصلاة و السلام، وحی مینماید که خلیفه خداوند بر فرشتگان در ملاء اعلی است، او مورد اطاعت فرشتگان و امین است [ اشاره به آیه کریمه: مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾ سوره التکویر]. شیاطین میدانند خداوند با دادن برخی از اخبار غیب به رسولان یاری میرساند تا مردم پیامبر را باور کنند، لذا دنبال راهی برای به شکست کشاندن این امر هستند. پس به ملاء اعلی در آسمان دنیا میروند تا شاید بتوانند استراق سمع کنند. قبل از نزول قرآن، استراق سمع برایشان آسان بود و داستانهای مفصلی را میشنیدند برای مثال از داستان نوزادی باخبر شده بودند که درآن سال در میان بنی اسرائیل متولد شده و بعد از رسیدن به رشد و بلوغ؛ خداوند او را به عنوان رسول و نبی به سوی فرعون به رسالت میفرستد تا با فرعون با ملایمت سخن گوید، شاید که متذکر شود یا بترسد و یا اینکه خداوند او را عبرت گذشتگان و آیندگان نماید..
زمانی که پیشگویان، دروغگو و رمال، از طریق شیاطین جن از قضیه این نبیّ آگاه شدند؛ به سراغ فرعون رفته و خبر را به او رساندند. البته به او نگفتند که مولود بنی اسرائیل نبیّ و رسول خداوند است؛ بلکه به او از تولد نوزادی درمیان بنی اسرائیل خبر دادند که دشمن او خواهد بود و اگر فرعون او را نکشد؛ ملک خود را از دست خواهد داد. لذا به او گفتند تا پیش از آنکه دیر شود و مُلک از دست برود؛ کاری بکن. پس فرعون نیز دستور داد تمام نوزادانی را که در آن سال متولد شدهاند، بکشند وجنینهایی که در شکم مادرانشان هستند، به اجبار سقط شوند. به این ترتیب فرعون یک نسل کامل بنی اسرائیل را از بین برد و کسی از آنها جان بدر نبرد مگر موسی علیه الصلاة و السلام که به اراده خداوند زنده ماند و بر سر راه فرعون قرار گرفت و به دست او بزرگ شد؛ فرعون [نادانسته و به اراده خداوند] موسی را به مادرش بازگرداند تا او را شیر دهد و در ازای آن مزد نیز به او داد تا پادشاهان و رؤسایی که به حرف پیشگویان و رمالها گوش میدهند بدانند قادر نیستند با گوش کردن به حرف پیشگویان، مکری قویتر از تقدیر خداوند بنا نهند و بر او غلبه نمایند. پیشگویان تنها در مورد صالحان هشدار میدهند. مگر آنها فرعون را از موسی که مردی صالح بود برحذر نداشتند؟ هیچ وقت ندیدهاید که پادشاهان و رؤسا را از کافران بترسانند؛ میدانید چرا؟ چون از اولیای کافران هستند و این یکی از مأموریتهای آنهاست که همچنان به آن عمل میکنند. اما شیاطین به ایشان دستور میدهند چیزی درمورد شیاطین به مردم نگویند تا نقشههایشان برملا نشود. بلکه آنها را به دو گروه تقسیم کردهاند گروهی پیش بینیهای خود را به حرکات اجرام آسمانی و ستارهها و همین طور برجهای دروغین نجومی [که از خود درآوردهاند] مستند نموده و از غیب خبر میدهند؛ درحالیکه این دروغ است و حرکات ستارگان ربطی به پیش بینیهای آنان ندارد و اولیایشان که از شیاطین جن هستند به آنها خبر میرسانند.برای همین هم محمد رسول الله صلى الله عليه وأله وسلم فرموده است:
[كَذَبَ المُنَجِّمونَ وَلَوْ صَدَقُوا] صدق رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
[ حتی اگر منجمان درست هم بگویند؛ دروغ است]
یعنی وقتی میگویند این نقشه یا برنامه غیبی را از حرکات اجرام آسمانی و ستاره ها دریافتهاند، دروغ میگویند و حتی اگر پیشبینیشان از آینده درست درآید هم به علت خبر رسانی شیاطین است [نه آگاهی آنان از حرکات نجومی].
اما نوع دیگر سحر که خطرناکتر هم هست به این ترتیب است که با ظاهری مصلحانه از در وارد میشوند تا حرث و نسل [رحم مادران و نسل بشر] را هلاک کنند. از غیبی میگویند که رخ داده است و غیبی نیست یعنی از حوادثی که اتفاق افتاده حرف میزنند و اکثراً هم دروغ میگویند. برای مثال به کسی که به سراغشان میآید میگویند نامت چنین است و به خاطر فلان قضیه به سراغ ما آمدهای تا یقین فرد به این رمال دروغگو بیشتر شود و تصور کند شفایش در دستان اوست درحالیکه آگاهی او از نام این مراجعه کننده توسط شیاطینی است که از همان منطقهای هستند که این پشتکرده به دین اسلام از آن منطقه آمده است. او وقتی در وضعیتی قرار میگیرد که ابتلایی از جانب خداست به عقب برگشته [و ایمانش به قهقرا میرود] و کسی را میخواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است؛ چه بد مولا و یاوری، و چه بد مونس و معاشری! [اشاره به آیه کریمه: يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﴿١٣﴾ سوره الحج] کسی که به سراغ پیشگو میرود و امید دارد که از او شفا بگیرد و باور دارد که اوست که بیماران را شفا میدهد، به قرآن عظیم کافر شده است؛ همان قرآنی که بر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است و در آن آیاتی وجود دارد که مؤمنانی را که دچار مس شیاطین شدهاند شفا میدهد. تمام آیاتی که در آن خداوند به یگانگی و وحدانیت خوانده شده و تسبیح میشود و باطل مورد مذمت قرار گرفته و تهدید میگردد و آیات دعا و پناه بردن به خدا، باعث میشود پروردگار از مسّ شیطان به شما پناه داده و بیمارتان را شفا دهد؛ سحر را باطل کند و حسد را دور نماید. اما باید بدانید قرآن مانند عسل نیست که خداوند تعالی از آن یاد نموده که:{فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ}[النحل:۶۹]، یعنی شفای همه مردمان بهصورت عام در آن است، بلکه شفای قرآن تنها مخصوص مؤمنان به قرآن و کسانی است که به آن باور دارند؛ لذا خداوند آن را عامل شفا و رحمت برای مؤمنان قرار داده است. زمانی که خداوند بخواهد یقین مؤمن به قرآن را امتحان کند، دوره معالجه با قرآن را برایش طولانیتر میکند تا روشن شود که آیا خواهد گفت: «قرآن برایش خوانده شد ولی با اینکه از قرآن یاری طلبیده شد، اما مسِّ شیطان از او خارج نشد» و سپس از ایمان خود بازگشته و به سراغ پیشگویان و جادوگرانی میرود که خود را روحانی و ربانی مینامند و ادعا میکنند جن صالح در اختیار دارند.
من مهدی منتظر درباره اینان به حق چنین فتوا میدهم: به خداوند بزرگ و والامرتبه سوگند؛ آنها میدانند صاحبان جن صالح نیستند بلکه خودشان، به تملک شیاطین درآمده و توسط آنها تسخیر شدهاند تا ضد خداوند و رسولش عمل نمایند. آنها با آگاهی از این که شیاطین، دشمن خدا و مسلمانان هستند؛ عامدانه آنها را بهجای خداوند عبادت میکنند. تظاهر آنان به دینداری و اصلاح، برای فریب دادن مؤمنان و اطاعت از اوامر شیاطینی است که با آنها بر سر خاموش کردن نور خداوند به توافق رسیدهاند. شیاطین به آنها گفتهاند ما و شما فتنهایم و میخواهیم مسلمانان را به فتنه بیندازیم تا از حق دور شوند؛ پس کفر خود را علنی نکرده و تظاهر کنید از صالحین هستید. برخی از آنان خود را آل بیت رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلم- معرفی میکنند در حالیکه او را با ایشان نسبتی نیست. آنها ذریهی شیطاناند و خداوند بهخاطر دروغشان؛ هلاکشان نماید...
ای جماعت مسلمانان! میدانید چرا این افراد تظاهر به نماز و اصلاح و احسان میکنند؟ هدفشان این است که بتوانند در زمین فساد برپا نمایند و با تباه کردن «حرث» یعنی زنانتان، نسلتان را به تباهی و نابودی بکشانند تا هر چه که به دنیا میآورند فاجر و کافر و عاصی و نافرمان نسبت به خداوند و نافرمان نسبت به والدین بوده و جبار و شقی باشد. ای جماعت مسلمین! خداوند شما را از این شیاطین ظاهر الصلاح برحذر داشته است که مکر خود را بر ضد خداوند و رسولش پنهان کرده و میدانند که بویی از حق مبین نبرده و مجرم هستند. آنان برای اجرای مقاصد شیاطین، تظاهر به اصلاح و احسان میکنند؛ شیاطینی که سحر «جمع و تفریق» [به هم رساندن زن و مرد یا جدا کردن زوج ها از یکدیگر] را به آنها میآموزند و سپس میگویند ما و شما فتنهایم، کفر خود را پنهان کنید تا مردم گول سخنانشان را بخورند .اما خداوند خبر آنها را به شما داده و درباره ایشان فرموده است:
{وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الخِصَامِ(۲۰۴) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الفَسَادَ(۲۰۵) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ العِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ المِهَادُ (۲۰۶)} صدق الله العظيم [البقرة].
[الحرث = رحم زنان و النسل= نسل انسان]
اما مهدی منتظر میداند [جمله خطاب به پیشگویان و دعانویسان دروغین است] که آیه از شما و قومی دیگر سخن میگوید که از زنانی زاده شدهاند که رحمشان به تباهی کشانده شده است و بهجز بدکار و کافر بدنیا نمیآورند. اگر به آنها گفته شود از خدا بترسید، تعصب و لجاجت آنها را به گناه میکشاند. ولی شما با تعصب و لجاجت عمل نمیکنید بلکه تظاهر میکنید متقی و اهل اصلاح هستید و خداوند به شما جن صالح عنایت کرده است. اما من خداوند و فرشتگان و بندگان صالح او را به شهادت میگیرم که شما میدانید شیاطین را به ولایت گرفتهاید و شیاطین را عبادت میکنید و برای این بندهی شیاطین هستید، چون آنها شما را مسخر کردهاند تا با به تباهی کشاندن «حرث و نسل» مردم را از راه خداوند دور کنید تا زنان تنها فاجر و کافر به دنیا بیاورند. این همان کاری است که شما با زنان قوم نوح کردید و آنها جز فاجر و کافر به دنیا نمیآوردند. شما زن نوح را نیز به فتنه انداختید و او به همسرش خیانت کرد و از یکی از شما رمالها باردار شد و فرزندی فاجر و کافر به دنیا آورد. نوح تصور میکرد فرزند اوست، ولی خداوند به او فتوا داد که او پسرش نیست و حاصل عمل غیر صالح همسر نوح با یکی از رمالها است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ (۴۵) قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (۴۶) قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۴۷)} صدق الله العظيم [هود].
سپس در جایی دیگر خداوند روشن مینماید که او پسر نوح نیست و نتیجه خیانت همسر نوح و ثمره عملی ناصالح است. خداوند تعالی میفرماید:
{ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا} صدق الله العظيم [التحريم:۱۰]
ای زنان مسلمانی که به ازدواج همسرانتان درآمدهاید وهمسرانتان زن دیگری بر شما گرفتهاند، یکی از شما به سراغ این رمالها و پیشگوهای دروغین میرود و از او میخواهد کاری کند که همسرش فقط به او علاقه داشته و از زنان دیگر خوشش نیاید. دعانویس دروغین به او میگوید: «من رازی را با تو درمیان میگذارم .اما باید با من عهد ببندی آن را به کسی نگویی» و شما نیز به او قول میدهید. سپس میگوید: «اگر چنین میخواهی، باید درحالیکه پاک نیستی، با من نزدیکی کنی. این گونه به چیزی که میخواهی میرسی». بعضی از شما از خدا میترسید و میگویید نمیتوانید، چرا که رفتن پیش دعانویس دروغین را امری طبیعی دانسته و بهخاطر جهالت به سراغش رفتهاید. اما اکثر زنان با خواسته دعانویس دروغینی که فکر میکنند فرد صالحی است موافقت میکنند و شیطانی رانده شده با او مجامعت میکند [و رحم زن هلاک میشود]. هنگامی که این زن باردار میشود و فرزندی به دنیا میآور،؛ وقتی به آن فرزند گفته میشود از خدا بترس؛ مثل نوح که با تصور اینکه آن پسر، فرزند اوست به او گفت، تعصب و لجاجت او را به گناه کشاند و گفت من به کوهی بلند پناه میبرم تا از آب درامان بمانم. فرزند حاصل از زنا با رمالها مانند فرزند حاصل از زنای [ناشی از لغزش] افراد مؤمن نیست. خداوند تعالی در باره این گروه دوم میفرماید:
{ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ} صدق الله العظيم [الأحزاب:۵].
اما فرزندان حاصله از زنا با رمالها چنین نیستند، میدانید چرا؟ چون کسی که بعد از توافق با زن نزدیکی میکند، تنها آن رمال نیست، بلکه شرکای جن و انس او نیز با او شریک میشوند و این یکی از روشهای مشارکت شیطان راندهشده در فرزندان انسان است، سپس به آن زن سحری برای شوهرش داده میشود و آن سحر را خادم سحر که مسّ شیطان رانده شده است، همراهی میکند وقتی شوهرش با او نزدیکی میکند؛ شیطان با انسان در آن فرزند مشارکت روحی پیدا میکند؛ حال چه در زن باشد چه در مرد. برای همین محمد رسول الله به شما آموخته است که هنگامی که به نزد همسرانتان میروید تا از راهی که خداوند فرمان داده به آنها نزدیک شوید؛ بگویید:
[اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان مارزقتنا]
[ خدایا ما را از شیطان دور کن و شیطان را از آنچه روزی ما گردانیده ای دور نما]
کسی که چنین بگوید، خداوند فرزندانش را از مشارکت شیطان در امان نگه میدارد، چه در خود او باشد و یا در زنش و این یکی از انواع مکر شیطان برای شریکشدن در داشتههای انسان است .[اشاره به آیه کریمه: وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ...سوره الإسراء آیه ۶۴]
من فتوا میدهم تمام رمالهایی که توبه نکردهاند، اگر به دستتان گرفتار شوند به قتل برسانید.
یکی از آنها العوبلی در یمن است که در شهر رداع زندگی میکند و از معروفترین پیشگویان و رمالان یمنی است. او علی عبدالله صالح را از مهدی منتظر حق برحذر داشته است. اما به او نمیگوید وی مهدی منتظر است، بلکه علی عبدالله صالح را از خانواده من ترسانده و به او گفته است: «برحذر باش که این قبیله، تو را از جایت تکان ندهند». اگر رییس جمهور یمن علی عبدالله صالح از این بیان من باخبر شد، بداند که من به اذن خداوند جز حق چیزی نمیگویم. اما با کمال تأسف او در این باره سخن پیشگویان دروغگو را باور کرده است. اما من، آنچنانکه شیادان دروغگو ادعا میکنند برای او مایهی شرّ نیستم و به خداوند بزرگ و بلند مرتبه قسم میخورم، من برای علی عبدالله صالح بهتر از فرزندش هستم و خداوند شاهد و وکیل این سخن است. از پیشگوها پیروی مکن، آنها تو را از صالحان برحذر میدارند! مگر فرعون را از موسی که مردی صالح بود برحذر نداشتند؟ علی عبدالله صالح آنها تو را از کافران برحذر نمیدارند چون از اولیایشان هستند. آیا متوجه خبری که در این بیان مهدی منتظر ناصر محمد امام ناصر محمد یمانی که به یاری محمد رسول الله و قرآن عظیم آمده است شدی؟
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
________
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4843