Admin
24-01-2015, 06:12 AM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
20 - جمادی الثانی - 1432 هـ
24 - 05 - 2011 مـ
۳-خرداد-۱۳۹۰ه.ش.
02:53 صباحاً
ــــــــــــــــــــ
امام مهدی منتظر ما را ارشاد مینماید تا عظیمترین و شدیدترین محبت در قلبهایمان برای خداوند غفور و ودود باشد...
نوشته اصلی توسط "محبة لعیسی بن مریم" نوشته شده است:
ای امام بیان شما بسیار زیباست چون نام عیسی بن مریم در آن آمده است، امام میبینم که انصار در باره اینکه کدامیک از آنها بیان شما را تصحیح کنند اختلاف دارند به نظر میرسد که بسیار بسیار شما را دوست دارند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على عباد الله المُخلصين المُحبين لربّهم من عباده من كان الله هو الأشدّ حُباً في قلوبهم من عباده أجمعين..
ای بنده خداوند؛ با خدا و نفس خود صادق باش. امام مهدی میخواهد سؤالی از شما بکند: اگر خداوند شما را بین انتخاب دو امر آزاد بگذارد، یکی اینکه تو از بنده و رسولش مسیح عیسی علیه الصلاة و السلام؛ در نزد خداوند محبوبتر و مقربتر باشی و یا مسيح عيسى بن مريم صلى الله عليه وآله وسلم از تو مقربتر و محبوبتر باشد کدام را انتخابی میکنی؟ اگر جوابت این باشد:" من رسول الله عیسی بن مریم را به خودم ترجیح میدهم و راضی هستم که او محبوبترین و مقربترین بنده به پروردگار باشد"؛ با چنین جوابی باید بدانی که بنده خداوند مسيح عيسى بن مريم صلى الله عليه وآله وسلم را با خدا شریک گرفتهای؛ چون اگر عظیمترین محبت در قلبت نسبت به پروردگارت باشد؛نسبت به محبوبت غیرت خواهی داشت؛پس چگونه میتوانی راضی شوی مسيح عيسى بن مريم یا محمد رسول الله یا مهدی منتظر صلى الله عليهم وآلهم وسلم بیش از تو در نزد خداوند محبوب و مقرب باشند؟ هرکس بندهای جز خود را برای تقرب و حب خداوند ترجیح دهد از مشرکان است.
ممکن است یکی از علمای مسلمین که ایمانشان به پروردگار به شرک آلوده شده و رسولان و انبیاء خداوند را شریک او گرفتهاند؛ سخنان مرا قطع کرده و بگوید:" صبر کن ناصر محمد یمانی؛ تو واقعا گمراهی؛ برایت برهان روشن و آشکاری میآورم که حق نداری خودت را به رسول خداوند ترجیح دهی. گواه آن حدیثی از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است:
[قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحبّ إليه من والده وولده والناس أجمعين]صدق عليه الصلاة والسلام"
[ رسول الله صلى الله عليه وسلم: فرموده است: هیچ یک از شما ایمان نمی آورید مگر من را بیش از والدین و فرزندان و تمامی مردم دوست بدارید].
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: به خداوند بزرگ که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند و پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنهاست و قسم به پروردگار عرش عظیم که جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در نزد من از خودم و مادر و پدر و فرزند و تمام مردم عزیزتر است.
ممکن است این عالم مؤمن مشرک! سخنم را قطع کرده و بگوید:"از کار تو در تعجبم ناصر محمد؛ چگونه میخواهی در نزد خداوند از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم محبوبتر باشی؟ و به انصارت و تمام مؤمنین نیز امر میکنی هیچ یک نباید ترجیح دهند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نزد خداوند محبوبترباشد؟"امام مهدی در جواب ایشان میگوید: ای پرسشگر، میخواهم قبل از پاسخ دادن به سؤالت؛ شما به سؤال من جواب دهید:
ای عالم بزرگ و مشهور؛ چرا ترجیح میدهی محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیش از تو نزد خداوند محبوب و مقرب باشد؟ پاسخ عالم چنین خواهد بود:"ما پاسخی محکم و کوبنده از سنت نبوی برایت آوردیم؛ حدیث حقی از نبیّ خداوند که میفرماید:
[قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحبّ إليه من والده وولده والناس أجمعين]صدق عليه الصلاة والسلام"
[ رسول الله صلى الله عليه وسلم: فرموده است: هیچ یک از شما ایمان نمیآورید مگر من را بیش از والدین و فرزندان و تمامی مردم دوست بدارید].
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا بر مبنای این حدیث است که ترجیح میدهی محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیش از تو نزد خداوند محبوب و مقرب باشد؟ جواب عالم چنین خواهد بود که :" البته که اینگونه است؛ چون من رسول خدا را بیش از خودم و مادر و پدر و فرزندان و تمام مردم عالم دوست دارم". امام مهدی ناصر محمد میگوید: آیا این به معنای اعتراف شما به کنار کشیدن از رقابت با محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برای حب و قرب خداوند است؟ دوباره سؤالم را تکرار میکنم : ای عالم بزرگ تو برای قرب به چه کسی دست از رقابت برای حب و قرب بیشتر به خدا برداشتهای؟ اگر این عالم از خردمندان باشد؛ در اینجا درنگ کرده و در منطق امام ناصر محمد یمانی تأمل و تدبر کرده و سپس میگوید:" امام مهدی ناصر محمد یمانی! تو راست میگویی برای نزدیکی به چه کسی من باید از رقابت برای حب و قرب بیشتر به خدا دست بردارم؛ مگر خدایی بجز خداوند سبحان وجود دارد که من به خاطر او دست از رقابت برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب پروردگار عالم؛ دست بشویم؟ پاک و منزه است خداوند؛ بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست؟"
ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام، هریک از شما حق دارید که اگر به بالا ترین و رفیعترین درجه بهشت رسیدید؛ اگر خواستید آن را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ببخشید به این امید که درنفس پروردگار از همه بندگان خداوند محبوبتر باشید، بله این حق را دارید چون آن درجه رفیع و عالی بهشت؛ درجهای مادی و بالاترین مقام بهشت جنت است؛ اما اگر به خاطر بندهای مانند خودتان از نزدیکترین مقام حب به خداوند بگذرید؛ چه کسی شما را از پروردگار عالمیان حفظ خواهد کرد؟ چون آن بنده برایتان از خداوند عزیزتر است و در مقام حبّ برای خداوند شریک گرفتهاید! هر کس که راضی باشد محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نزد خداوند محبوبتر از خودش باشد؛ به خداوند بزرگ شرک آورده است و نبیّ خدا را بیش از خداوند دوست داشته است؛ و هر کس مخلوقی را بیش از خالق دوست داشته باشد؛ به خداوند شرک آورده است و در مقام محبت به خداوند برای او شریک قائل شده است؛ پاک و منزه و بلند مرتبه است خداوند از چنین امری..خداوند تعالی فرموده است:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
بدانید که مؤمنانی که چیزی را شریک خدا نمیگیرند؛ عظیمترین محبت و عشق در قلبشان؛ نسبت به پروردگارشان است. محبت آنها به انبیاء خداوند و ائمه دینی به خاطر آن است که خداوند آنها را دوست دارد.؛ به خاطر محبت و عشقی که به پروردگارشان دارند؛ برای خداوند دیگران را دوست دارند و برای خداوند خشمگین میشوند. آنچه که در نفسشان نسبت به محمد رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم میگذرد این است که میتوانند همه چیز جز خداوند را به ایشان ببخشند و این هم برای نزدیکتر شدن به خداوندی است که بیشتر از هر کس و هر چیزنزدشان محبوب و عزیز است و پروردگارشان غفور و ودود است. اما اگر گذشت بنده از نزدیکترین درجه حب خداوند؛ به خاطر بندهای دیگر باشد که مثل خود اوست؛ آن عبد را بیش از خدایش دوست دارد و آن بنده را در محبتش به خداوند شریک او قرار داده است و در مورد حب و دوست داشتن برای خداوند همتا گرفته است و برای او جز خداوند یار و نجات دهندهای نخواهد بود. ای بندگان خداوند از او پروا کنید و هیچ یک از شما نباید ازرقابت برای رسیدن به نزدیکترین مقام حب خداوند عقب بکشد؛ محبت و عشق در نفس انسان است. مهم نیست که به ذات خداوند نزدیک باشد؛ بلکه آنچه که اهمیت دارد این است که اگر خدا را عبادت میکند و به شدت مشتاق باشد که در نفس خداوند محبوبترین بنده در تمام ملکوت باشد.
آیا میدانید وقتی کسی عاشق است، بسیار مشتاق است تا معشوقش راضی باشد. برای مثال اگر بندهای زنی را بسیار دوست داشته باشد؛ این عشق او را از دنیا و ملک و ملکوت آن بینیاز میکند و تمام تلاشش راضی کردن معشوق است؛ مثل سراینده این شعر که به خاطر اینکه زنی را از پروردگارش بیشتر دوست دارد؛ دچار شرک شده است و میگوید:
يالله يــا مــن لأرزاق الـعـبـاد قـسّــم * تجعـل نصيبـي مـن الدنيـا ومـا فيهـا
أشـوف حبيبـي وقلبـه بالرضـا ينعـم * وأمتـع النفـس قبـل الـمـوت يطويـهـا
اینها بندگان زنان هستند؛ کسانی که خداوند تعالی در آیات محکم کتابش در باره آنها میفرماید:
{إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا} صدق الله العظيم [النساء:۱۱۷].
اینها کسانی هستند که در عشق و محبت برای خداوند همتا گرفتهاند وآن موجودات را بیش از خداوند دوست دارند در حالی که در قلب بنده هیچ محبتی نمیبایست به اندازه محبت و عشق به خداوند باشد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵]
ای دوست داران خداوند؛ ای انصار ناصر محمد یمانی؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، هریک از شما که فکر کند نباید تمنا داشته باشد که بیش ازمحمد رسول الله وإمام المهدي ومسيح عيسى ابن مريم عليهم الصلاة والسلام و تمام بندگان در نزد خدا محبوب باشد؛ به خداوند شرک آورده است مگر اینکه از "مقتصدان" باشد( یعنی انجام اعمال واجب برایش کافی باشد و بیشتر نخواهد) و ازاین مقام به خاطر گرامی داشتن بندهای از بندگان خدا نگذشته باشد؛ یعنی راضی باشد که از "اهل یمین" باشد و در تلاش و تمنای رسیدن به مقام مقربینی که برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب خداوند رقابت میکنند؛ نباشد و باور نداشته باشد حق ندارد و نباید بخواهد که از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم محبوبتر و مقربتر باشد؛ بلکه رضوان خداوند نسبت به خودش برایش کافی است و از آنجایی که میداند اگر ارکان اجباری اسلام را به انجام برساند، پروردگارش از او راضی خواهد بود و او را به بهشت میبرد میگوید:" همین برای من کافی است؛ دیگر چه میخواهم؛ در حالی که خداوند مرا از آتش حفظ کرده و به بهشت خواهد برد؟ همین برایم کافی است" امام مهدی در پاسخ به اینان میگوید:" عباداتتان قبول خداوند باشد؛ چون شرکی در آن نیست؛ تنها اینکه شما را در زمره "مقتصدان" ( توضیح مترجم:یعنی در زمان اطاعت از اوامر خداوند تنها به تکالیفشان بسنده کرده و برای مثال انفاق بیشتری نسبت به وظیفه شان ( که پرداخت زکات است)انجام نمی دهند: دراعمال و عبادات( انفاق) و ... میانه رو هستند) ثبت کرده و از شما راضی است؛ یعنی در نفس خداوند عدم رضایتی درباره آنها وجود ندارد؛ اما به حب خداوند دست نیافته و در زمره کسانی که در انجام اعمال خیر از یکدیگر پیشی میگیرند و برای مقربتر و محبوبتر بودن در پیشگاه خداوند رقابت میکنند نیستید. خداوند درمورد بندگانش می فرماید:
{فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ} صدق الله العظيم [فاطر:۳۲]
اما کسانی که درحق خود ظلم کردهاند، چه کسانی هستند؟ اهالی آتش:
{مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿٤٤﴾ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
اما مقتصدان(میانهروها) اصحاب "یمین" هستند؛ چون در مورد انفاق در راه خداوند میانهروی و صرفهجویی کردهاند و به پرداخت زکات واجب در راه خداوند بسنده کرده و لذا نصیبشان همین است و برایشان کافی است. اما پیشتازان مقرب(السابقون المقربون )؛ کسانی هستند که برای تثیبت نفسشان و نزدیکی به خداوند؛ به رقابت پرداخته و به نفقات واجب بسنده نکرده و نفقات و اعمال داوطلبانه انجام میدهند تا روشن شود کدام یک خدا را بیشتر دوست داشته و به او نزدیکتر است و در نزد خدا نیز محبوبتر و مقربتر خواهند بود. آنها پیشگامان امور خیرند و کسانی اند که دربارهشان گفته میشود:
{وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿١٠﴾ أُولَـٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
آنها همان کسانی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش درباره ایشان میفرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
ولی عجیبتر از این قوم؛ کسانی هستند که خداوند درآیات محکم کتابش وعده آمدنشان را داده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴]
ممکن است پرسشگری؛ سخن مرا قطع کرده و سؤال نماید:" سرّ تعجب در امر اینان چیست ناصر محمد؟".امام مهدی ناصر محمد در پاسخ میگوید: به خداوند بزرگ قسم که درمیانشان کسی هست که اگر خداوند او را مخیّر کند تا با بهشت نعیم راضیاش نماید؛ آن را رد خواهد کرد و تحقق یافتن نعیمی را از خداوند طلب خواهد نمود که از نعیم جنت بزرگتر است (نعیم اعظم ) و اگر خداوند به او بگوبد: بنده من اگر برای محقق شدن آن إصرار داری؛ نفس خود را برای کسانی که خداوند به خاطر آنها متحسر است فدا کن و خود را به آتش جهنم بینداز. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، او با تردید به سوی جهنم گام بر نخواهد داشت؛ بلکه به سرعت میشتابد تا خود را در آتشی بیندازد که سوخت آن از سنگٰهای سوزان است! و خداوند وکیل و شاهد این سخن است. یعنی اگر خداوند او را مختار سازد که بین رضا دادن به بهشت بدون توجه به حزن و تحسر پروردگار نسبت به بندگانش و یا انداختن خود در آتش و رها کردن آنها (خود را فدای آنها کردن ) یکی را انتخاب کند؛ اگر بداند که این کار باعث رفع حزن و تحسر خداوند بر بندگان و راضی شدنش خواهد شد، بی تردید خود را به آتش خواهد انداخت.
در میان انصار ناصر محمد یمانی کسی هست که این کار را بکند و به آتش رفتن برایش اهمیت ندارد؛ من یکی از آنها را میشناسم که چنین خواهد کرد؛ ولی قضیه را تنها منحصر به او نمیکنم؛ در میان انصار من کسانی مانند او هستند؛ که ملائکه مقرب درگاه خداوند از کارشان تعجب میکنند.
[[ در میان آنان بانویی است که خداوند از او راضی است و رضایت او از خداوند باقی مانده است چون خداوند وعده داده است که بندگان مخلص خود را با آنچه که بخواهند راضی خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{{رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} صدق الله العظيم [التوبة:۱۰۰]
خداوند از او راضی است و آنچه که میماند این است که خداوند او را راضی نماید؛ لذا پروردگارش میخواهد او را وارد بهشت کند تا راضی شود؛ به ملائکه فرمان میدهد او را به سوی بهشت ببرند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا ربّهم إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا} صدق الله العظيم [الزمر:۷۳]
ولی او از رفتن به سوی بهشت سرباز میزند و در حالیکه گویا میخواهد با آنها درگیر شود و میگوید:"مرا رها کنید" و به زانو افتاده و به شدت گریه میکند؛ خداوند سبحان از ورای حجاب خود او را ندا داده و میفرماید:" ای بانویی که پروردگارت را عبادت کردهای؛ خداوند از تو راضی است و بر خداوند است که تو را راضی کند؛ چه چیز از پروردگارت میخواهی؟. آن بانو میگوید: "آیا حبیب تا زمانی که نداند محبوبش درنفس خود راضی است و حزنی ندارد؛ راضی میشود؟ خداوندا تو میدانی که من چه میخواهم ای خدای غفور و ودود". سپس خداوند در پاسخ او میگوید: آیا به بالاترین درجه بهشت نعیم راضی میشوی؟ جواب میدهد: "پروردگارم؛ من تو را برای آن عبادت نکردهام. من نعیمی را میخواهم که از آن بزرگتر است و تو بر آن شاهدی". سپس پروردگار عالمیان درپاسخ به وی میگوید: به عزت و جلال و بزرگی ملک و سلطنتم که تو به ملکوت پروردگار و مانند آن نیز راضی نخواهی شد تا او راضی شود]]
پایان
به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم؛ این بانو از انصار مهدی منتظر است، فکر میکنی او کیست؟ خدا میداند! من دقیقاً مطمئن نیستم او کیست و خدا میداند؛ درمیان بانوان انصار امام مهدی کسانی مانند او نیز هستند اما خبری که درمورد این بانو که رضوان پروردگارش را عبادت میکند؛ بدون ذکر نامش به من رسیده است.
اما در مورد "محبة عیسی بن مریم"؛ از خداوند میخواهم قلبش را پاک کند و غیرت نسبت به پروردگار ودود و معبود قلبش را فرا گیرد و به جای غیرت ومحبت مبالغه آمیز نسبت به مسیح عیسی بن مریم در راه حب و قرب خداوند رقابت نماید...
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=15885
الإمام ناصر محمد اليماني
20 - جمادی الثانی - 1432 هـ
24 - 05 - 2011 مـ
۳-خرداد-۱۳۹۰ه.ش.
02:53 صباحاً
ــــــــــــــــــــ
امام مهدی منتظر ما را ارشاد مینماید تا عظیمترین و شدیدترین محبت در قلبهایمان برای خداوند غفور و ودود باشد...
نوشته اصلی توسط "محبة لعیسی بن مریم" نوشته شده است:
ای امام بیان شما بسیار زیباست چون نام عیسی بن مریم در آن آمده است، امام میبینم که انصار در باره اینکه کدامیک از آنها بیان شما را تصحیح کنند اختلاف دارند به نظر میرسد که بسیار بسیار شما را دوست دارند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على عباد الله المُخلصين المُحبين لربّهم من عباده من كان الله هو الأشدّ حُباً في قلوبهم من عباده أجمعين..
ای بنده خداوند؛ با خدا و نفس خود صادق باش. امام مهدی میخواهد سؤالی از شما بکند: اگر خداوند شما را بین انتخاب دو امر آزاد بگذارد، یکی اینکه تو از بنده و رسولش مسیح عیسی علیه الصلاة و السلام؛ در نزد خداوند محبوبتر و مقربتر باشی و یا مسيح عيسى بن مريم صلى الله عليه وآله وسلم از تو مقربتر و محبوبتر باشد کدام را انتخابی میکنی؟ اگر جوابت این باشد:" من رسول الله عیسی بن مریم را به خودم ترجیح میدهم و راضی هستم که او محبوبترین و مقربترین بنده به پروردگار باشد"؛ با چنین جوابی باید بدانی که بنده خداوند مسيح عيسى بن مريم صلى الله عليه وآله وسلم را با خدا شریک گرفتهای؛ چون اگر عظیمترین محبت در قلبت نسبت به پروردگارت باشد؛نسبت به محبوبت غیرت خواهی داشت؛پس چگونه میتوانی راضی شوی مسيح عيسى بن مريم یا محمد رسول الله یا مهدی منتظر صلى الله عليهم وآلهم وسلم بیش از تو در نزد خداوند محبوب و مقرب باشند؟ هرکس بندهای جز خود را برای تقرب و حب خداوند ترجیح دهد از مشرکان است.
ممکن است یکی از علمای مسلمین که ایمانشان به پروردگار به شرک آلوده شده و رسولان و انبیاء خداوند را شریک او گرفتهاند؛ سخنان مرا قطع کرده و بگوید:" صبر کن ناصر محمد یمانی؛ تو واقعا گمراهی؛ برایت برهان روشن و آشکاری میآورم که حق نداری خودت را به رسول خداوند ترجیح دهی. گواه آن حدیثی از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است:
[قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحبّ إليه من والده وولده والناس أجمعين]صدق عليه الصلاة والسلام"
[ رسول الله صلى الله عليه وسلم: فرموده است: هیچ یک از شما ایمان نمی آورید مگر من را بیش از والدین و فرزندان و تمامی مردم دوست بدارید].
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: به خداوند بزرگ که استخوانهای پوسیده و پراکنده را زنده میکند و پروردگار آسمانها و زمین و مابین آنهاست و قسم به پروردگار عرش عظیم که جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در نزد من از خودم و مادر و پدر و فرزند و تمام مردم عزیزتر است.
ممکن است این عالم مؤمن مشرک! سخنم را قطع کرده و بگوید:"از کار تو در تعجبم ناصر محمد؛ چگونه میخواهی در نزد خداوند از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم محبوبتر باشی؟ و به انصارت و تمام مؤمنین نیز امر میکنی هیچ یک نباید ترجیح دهند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نزد خداوند محبوبترباشد؟"امام مهدی در جواب ایشان میگوید: ای پرسشگر، میخواهم قبل از پاسخ دادن به سؤالت؛ شما به سؤال من جواب دهید:
ای عالم بزرگ و مشهور؛ چرا ترجیح میدهی محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیش از تو نزد خداوند محبوب و مقرب باشد؟ پاسخ عالم چنین خواهد بود:"ما پاسخی محکم و کوبنده از سنت نبوی برایت آوردیم؛ حدیث حقی از نبیّ خداوند که میفرماید:
[قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحبّ إليه من والده وولده والناس أجمعين]صدق عليه الصلاة والسلام"
[ رسول الله صلى الله عليه وسلم: فرموده است: هیچ یک از شما ایمان نمیآورید مگر من را بیش از والدین و فرزندان و تمامی مردم دوست بدارید].
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا بر مبنای این حدیث است که ترجیح میدهی محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیش از تو نزد خداوند محبوب و مقرب باشد؟ جواب عالم چنین خواهد بود که :" البته که اینگونه است؛ چون من رسول خدا را بیش از خودم و مادر و پدر و فرزندان و تمام مردم عالم دوست دارم". امام مهدی ناصر محمد میگوید: آیا این به معنای اعتراف شما به کنار کشیدن از رقابت با محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم برای حب و قرب خداوند است؟ دوباره سؤالم را تکرار میکنم : ای عالم بزرگ تو برای قرب به چه کسی دست از رقابت برای حب و قرب بیشتر به خدا برداشتهای؟ اگر این عالم از خردمندان باشد؛ در اینجا درنگ کرده و در منطق امام ناصر محمد یمانی تأمل و تدبر کرده و سپس میگوید:" امام مهدی ناصر محمد یمانی! تو راست میگویی برای نزدیکی به چه کسی من باید از رقابت برای حب و قرب بیشتر به خدا دست بردارم؛ مگر خدایی بجز خداوند سبحان وجود دارد که من به خاطر او دست از رقابت برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب پروردگار عالم؛ دست بشویم؟ پاک و منزه است خداوند؛ بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست؟"
ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام، هریک از شما حق دارید که اگر به بالا ترین و رفیعترین درجه بهشت رسیدید؛ اگر خواستید آن را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ببخشید به این امید که درنفس پروردگار از همه بندگان خداوند محبوبتر باشید، بله این حق را دارید چون آن درجه رفیع و عالی بهشت؛ درجهای مادی و بالاترین مقام بهشت جنت است؛ اما اگر به خاطر بندهای مانند خودتان از نزدیکترین مقام حب به خداوند بگذرید؛ چه کسی شما را از پروردگار عالمیان حفظ خواهد کرد؟ چون آن بنده برایتان از خداوند عزیزتر است و در مقام حبّ برای خداوند شریک گرفتهاید! هر کس که راضی باشد محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نزد خداوند محبوبتر از خودش باشد؛ به خداوند بزرگ شرک آورده است و نبیّ خدا را بیش از خداوند دوست داشته است؛ و هر کس مخلوقی را بیش از خالق دوست داشته باشد؛ به خداوند شرک آورده است و در مقام محبت به خداوند برای او شریک قائل شده است؛ پاک و منزه و بلند مرتبه است خداوند از چنین امری..خداوند تعالی فرموده است:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
بدانید که مؤمنانی که چیزی را شریک خدا نمیگیرند؛ عظیمترین محبت و عشق در قلبشان؛ نسبت به پروردگارشان است. محبت آنها به انبیاء خداوند و ائمه دینی به خاطر آن است که خداوند آنها را دوست دارد.؛ به خاطر محبت و عشقی که به پروردگارشان دارند؛ برای خداوند دیگران را دوست دارند و برای خداوند خشمگین میشوند. آنچه که در نفسشان نسبت به محمد رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم میگذرد این است که میتوانند همه چیز جز خداوند را به ایشان ببخشند و این هم برای نزدیکتر شدن به خداوندی است که بیشتر از هر کس و هر چیزنزدشان محبوب و عزیز است و پروردگارشان غفور و ودود است. اما اگر گذشت بنده از نزدیکترین درجه حب خداوند؛ به خاطر بندهای دیگر باشد که مثل خود اوست؛ آن عبد را بیش از خدایش دوست دارد و آن بنده را در محبتش به خداوند شریک او قرار داده است و در مورد حب و دوست داشتن برای خداوند همتا گرفته است و برای او جز خداوند یار و نجات دهندهای نخواهد بود. ای بندگان خداوند از او پروا کنید و هیچ یک از شما نباید ازرقابت برای رسیدن به نزدیکترین مقام حب خداوند عقب بکشد؛ محبت و عشق در نفس انسان است. مهم نیست که به ذات خداوند نزدیک باشد؛ بلکه آنچه که اهمیت دارد این است که اگر خدا را عبادت میکند و به شدت مشتاق باشد که در نفس خداوند محبوبترین بنده در تمام ملکوت باشد.
آیا میدانید وقتی کسی عاشق است، بسیار مشتاق است تا معشوقش راضی باشد. برای مثال اگر بندهای زنی را بسیار دوست داشته باشد؛ این عشق او را از دنیا و ملک و ملکوت آن بینیاز میکند و تمام تلاشش راضی کردن معشوق است؛ مثل سراینده این شعر که به خاطر اینکه زنی را از پروردگارش بیشتر دوست دارد؛ دچار شرک شده است و میگوید:
يالله يــا مــن لأرزاق الـعـبـاد قـسّــم * تجعـل نصيبـي مـن الدنيـا ومـا فيهـا
أشـوف حبيبـي وقلبـه بالرضـا ينعـم * وأمتـع النفـس قبـل الـمـوت يطويـهـا
اینها بندگان زنان هستند؛ کسانی که خداوند تعالی در آیات محکم کتابش در باره آنها میفرماید:
{إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا} صدق الله العظيم [النساء:۱۱۷].
اینها کسانی هستند که در عشق و محبت برای خداوند همتا گرفتهاند وآن موجودات را بیش از خداوند دوست دارند در حالی که در قلب بنده هیچ محبتی نمیبایست به اندازه محبت و عشق به خداوند باشد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۶۵]
ای دوست داران خداوند؛ ای انصار ناصر محمد یمانی؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، هریک از شما که فکر کند نباید تمنا داشته باشد که بیش ازمحمد رسول الله وإمام المهدي ومسيح عيسى ابن مريم عليهم الصلاة والسلام و تمام بندگان در نزد خدا محبوب باشد؛ به خداوند شرک آورده است مگر اینکه از "مقتصدان" باشد( یعنی انجام اعمال واجب برایش کافی باشد و بیشتر نخواهد) و ازاین مقام به خاطر گرامی داشتن بندهای از بندگان خدا نگذشته باشد؛ یعنی راضی باشد که از "اهل یمین" باشد و در تلاش و تمنای رسیدن به مقام مقربینی که برای رسیدن به بالاترین مقام حب و قرب خداوند رقابت میکنند؛ نباشد و باور نداشته باشد حق ندارد و نباید بخواهد که از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم محبوبتر و مقربتر باشد؛ بلکه رضوان خداوند نسبت به خودش برایش کافی است و از آنجایی که میداند اگر ارکان اجباری اسلام را به انجام برساند، پروردگارش از او راضی خواهد بود و او را به بهشت میبرد میگوید:" همین برای من کافی است؛ دیگر چه میخواهم؛ در حالی که خداوند مرا از آتش حفظ کرده و به بهشت خواهد برد؟ همین برایم کافی است" امام مهدی در پاسخ به اینان میگوید:" عباداتتان قبول خداوند باشد؛ چون شرکی در آن نیست؛ تنها اینکه شما را در زمره "مقتصدان" ( توضیح مترجم:یعنی در زمان اطاعت از اوامر خداوند تنها به تکالیفشان بسنده کرده و برای مثال انفاق بیشتری نسبت به وظیفه شان ( که پرداخت زکات است)انجام نمی دهند: دراعمال و عبادات( انفاق) و ... میانه رو هستند) ثبت کرده و از شما راضی است؛ یعنی در نفس خداوند عدم رضایتی درباره آنها وجود ندارد؛ اما به حب خداوند دست نیافته و در زمره کسانی که در انجام اعمال خیر از یکدیگر پیشی میگیرند و برای مقربتر و محبوبتر بودن در پیشگاه خداوند رقابت میکنند نیستید. خداوند درمورد بندگانش می فرماید:
{فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ} صدق الله العظيم [فاطر:۳۲]
اما کسانی که درحق خود ظلم کردهاند، چه کسانی هستند؟ اهالی آتش:
{مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿٤٤﴾ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
اما مقتصدان(میانهروها) اصحاب "یمین" هستند؛ چون در مورد انفاق در راه خداوند میانهروی و صرفهجویی کردهاند و به پرداخت زکات واجب در راه خداوند بسنده کرده و لذا نصیبشان همین است و برایشان کافی است. اما پیشتازان مقرب(السابقون المقربون )؛ کسانی هستند که برای تثیبت نفسشان و نزدیکی به خداوند؛ به رقابت پرداخته و به نفقات واجب بسنده نکرده و نفقات و اعمال داوطلبانه انجام میدهند تا روشن شود کدام یک خدا را بیشتر دوست داشته و به او نزدیکتر است و در نزد خدا نیز محبوبتر و مقربتر خواهند بود. آنها پیشگامان امور خیرند و کسانی اند که دربارهشان گفته میشود:
{وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿١٠﴾ أُولَـٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
آنها همان کسانی هستند که خداوند در آیات محکم کتابش درباره ایشان میفرماید:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
ولی عجیبتر از این قوم؛ کسانی هستند که خداوند درآیات محکم کتابش وعده آمدنشان را داده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴]
ممکن است پرسشگری؛ سخن مرا قطع کرده و سؤال نماید:" سرّ تعجب در امر اینان چیست ناصر محمد؟".امام مهدی ناصر محمد در پاسخ میگوید: به خداوند بزرگ قسم که درمیانشان کسی هست که اگر خداوند او را مخیّر کند تا با بهشت نعیم راضیاش نماید؛ آن را رد خواهد کرد و تحقق یافتن نعیمی را از خداوند طلب خواهد نمود که از نعیم جنت بزرگتر است (نعیم اعظم ) و اگر خداوند به او بگوبد: بنده من اگر برای محقق شدن آن إصرار داری؛ نفس خود را برای کسانی که خداوند به خاطر آنها متحسر است فدا کن و خود را به آتش جهنم بینداز. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، او با تردید به سوی جهنم گام بر نخواهد داشت؛ بلکه به سرعت میشتابد تا خود را در آتشی بیندازد که سوخت آن از سنگٰهای سوزان است! و خداوند وکیل و شاهد این سخن است. یعنی اگر خداوند او را مختار سازد که بین رضا دادن به بهشت بدون توجه به حزن و تحسر پروردگار نسبت به بندگانش و یا انداختن خود در آتش و رها کردن آنها (خود را فدای آنها کردن ) یکی را انتخاب کند؛ اگر بداند که این کار باعث رفع حزن و تحسر خداوند بر بندگان و راضی شدنش خواهد شد، بی تردید خود را به آتش خواهد انداخت.
در میان انصار ناصر محمد یمانی کسی هست که این کار را بکند و به آتش رفتن برایش اهمیت ندارد؛ من یکی از آنها را میشناسم که چنین خواهد کرد؛ ولی قضیه را تنها منحصر به او نمیکنم؛ در میان انصار من کسانی مانند او هستند؛ که ملائکه مقرب درگاه خداوند از کارشان تعجب میکنند.
[[ در میان آنان بانویی است که خداوند از او راضی است و رضایت او از خداوند باقی مانده است چون خداوند وعده داده است که بندگان مخلص خود را با آنچه که بخواهند راضی خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{{رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} صدق الله العظيم [التوبة:۱۰۰]
خداوند از او راضی است و آنچه که میماند این است که خداوند او را راضی نماید؛ لذا پروردگارش میخواهد او را وارد بهشت کند تا راضی شود؛ به ملائکه فرمان میدهد او را به سوی بهشت ببرند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا ربّهم إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا} صدق الله العظيم [الزمر:۷۳]
ولی او از رفتن به سوی بهشت سرباز میزند و در حالیکه گویا میخواهد با آنها درگیر شود و میگوید:"مرا رها کنید" و به زانو افتاده و به شدت گریه میکند؛ خداوند سبحان از ورای حجاب خود او را ندا داده و میفرماید:" ای بانویی که پروردگارت را عبادت کردهای؛ خداوند از تو راضی است و بر خداوند است که تو را راضی کند؛ چه چیز از پروردگارت میخواهی؟. آن بانو میگوید: "آیا حبیب تا زمانی که نداند محبوبش درنفس خود راضی است و حزنی ندارد؛ راضی میشود؟ خداوندا تو میدانی که من چه میخواهم ای خدای غفور و ودود". سپس خداوند در پاسخ او میگوید: آیا به بالاترین درجه بهشت نعیم راضی میشوی؟ جواب میدهد: "پروردگارم؛ من تو را برای آن عبادت نکردهام. من نعیمی را میخواهم که از آن بزرگتر است و تو بر آن شاهدی". سپس پروردگار عالمیان درپاسخ به وی میگوید: به عزت و جلال و بزرگی ملک و سلطنتم که تو به ملکوت پروردگار و مانند آن نیز راضی نخواهی شد تا او راضی شود]]
پایان
به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم؛ این بانو از انصار مهدی منتظر است، فکر میکنی او کیست؟ خدا میداند! من دقیقاً مطمئن نیستم او کیست و خدا میداند؛ درمیان بانوان انصار امام مهدی کسانی مانند او نیز هستند اما خبری که درمورد این بانو که رضوان پروردگارش را عبادت میکند؛ بدون ذکر نامش به من رسیده است.
اما در مورد "محبة عیسی بن مریم"؛ از خداوند میخواهم قلبش را پاک کند و غیرت نسبت به پروردگار ودود و معبود قلبش را فرا گیرد و به جای غیرت ومحبت مبالغه آمیز نسبت به مسیح عیسی بن مریم در راه حب و قرب خداوند رقابت نماید...
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=15885