مشاهدة النسخة كاملة : پاسخ های امام به یکی از اعضای القاعده به نام «الموحد» پیرامون اصول جهاد اسلامی
Admin
31-01-2015, 04:06 AM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - ربیع الأول - 1431 هـ
22 - 02 - 2010 مـ
۲-اسفند-۱۳۸۸ه.ش.
02:25 صباحاً
ــــــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به «الموحد» که خود را مجاهد میپندارد...
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر رسول الله و اولیایِ او از خاندانش و تمام مسلمانان و سلام بر رسولان الهی و الحمد لله ربّ العالمين...
«الموحد»! تو را چه میشود که با آیاتی با من چون و چرا و مجادله میکنی که همچنان نیازمند تفصیل و توضیح بیشتری هستند و آیات محکمی را که برای عالم و جاهلتان قابل فهماند رها میکنی؟ به دلیلی که برای کشتن کفار و اعلام برائت از آنها آوردهای نظر کن. با اتکا به این فرموده خداوند تعالی درباره آنان چنین فتوایی دادهای:
{قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن شَيْءٍ ۖ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
میدانی علت این «العداوة و البغضاء»، عداوت و دشمنی، که در آیه به آن اشاره شده است چیست؟ علت این است که قومِ ابراهیم، برای یاری به خدایانشان، برعلیه رسول الله إبراهيم صلّى الله عليه وآله وسلّم، اعلان جنگ کردند و خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٦٨﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿٦٩﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
به فرموده خداوند تعالی توجه کن:
{وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [الأنبياء].
و برای همین و بعد از آن که قومش استکبار ورزیده و قصد کردند به او نیرنگ بزنند؛ ابراهیم دشمنی و عداوت بین خود و قومش را اعلان کرد. خداوند با نشانه و آیت خود او را یاری کرد و فرمان داد تا آتش بر وی سرد شده و آسیبی به وی نرساند. اما این نشانه و آیت، باعث کافرتر شدن مردم شد و گفتند او ساحر است؛ چطور ممکن است آتش او را نسوزاند؟ این بر کفر آنان افزود و لذا ابراهیم و کسانی که با او ایمان آورده بودند، نسبت به قومی که به دشمنی با ابراهیم برخاسته و قصد یاری رساندن به خدایانشان را داشتند؛ اعلان دشمنی و عداوت کردند.
ای مرد! از خداوند پروا کن! پروردگار، محمد رسول الله را برای دعوت مردم فرستاده است، نه برای کشتار آنان و فرمان جنگیدن، تنها بر علیه کسانی داده شده است که به جنگ مسلمانان آمده و مانع از تبلیغ دعوت شده یا آنها را به فتنه بیاندازند که گناه فتنه از قتل فزونتراست [وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنْ الْقَتْلِ]. اما کسانی را که به شما تعدی و حمله نکرده باشند، در هر جا که باشند، با حکمت و موعظه نیک و پسندیده [بهسوی خداوند] دعوت نمایید. با آنها به نیکوترین روش سخن گفته و مجادله نمایید، نه اینکه با گلوله و انفجار و عملیات انتحاری به جانشان بیفتید و اگر در پیشگاهِ خداوندِ واحدِ قهار از این اقدامات توبه نکنید؛ هیزم جهنمید. برتوست که از اصول و اساس جهاد در راه خداوند که به صورت روشن و واضح در کتاب خداوند آمده است، آگاه باشی . خداوند تعالی می فرماید:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿١٩١﴾ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٩٢﴾ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّـهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿١٩٣﴾} صدق الله العظيم، [البقرة].
به کلام خداوند تعالی توجه کنید:
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّـهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿١٩٣﴾} صدق الله العظيم
آیا بیانِ حقِ این فرموده خداوند تعالی را میدانید:
{فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم؟
یعنی اگر از جنگیدن با شما و فتنهانگیزی در میان مؤمنان دست برداشتند، دیگر به ایشان تعدی نکنید و جنگ تنها با ظالمان است. یعنی تنها با کسانی بجنگید که در امر دین، به جنگ شما آمده و قصدِ به فتنه انداختنِ مؤمنان را داشته باشند. لذا خداوند، فرمان جنگ و تعدی بر علیه کافرانی که با دین ما سرجنگ نداشته و ما را از دعوت بهسوی راه خداوند باز نمیدارند را نمیدهد و ما جز با ظالمانی که به ما تعدی کنند؛ با دیگران دشمنی نداریم. بلکه خداوند به ما امر مینماید با کافران به نیکی رفتار کرده و با قسط با ایشان برخورد نماییم که خداوند دادگران را دوست میدارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة]
ای «الموحد» اگر به دنبال حقّ هستید، چرا از آیات محکم کتاب روبرمیگردانید؟ شما چهرهیِ دین اسلام را زشت نشان داده و در دید عالمیان، ما را به عنوان مجرمان و قاتلین جلوه دادهاید؛ شما نیز مانند یهودیان چهره دین اسلام را در نگاه مردم عالم زشت کردهاید. یهودیان به مردم جهان میگویند: «مسلمانان، مجرمان و قاتلانی هستند که خون مردم را بر زمین میریزند» و سپس اسامه و دوستانش، اتهام یهودیان را تصدیق نمودند و کفار را به دلیل کفرشان میکشند تا مردم، اتهامِ دروغِ یهود به مسلمانان را باور نمایند. شما نه تنها کمکی به دین خداوند نکردهاید که به آن ضرر زدید و از راه راست [صراط مستقیم] به بیراهه رفتید؛ بهسوی خداوند بازگشته و توبه کنید و بدانید خداوند غفور است.
ای «الموحد»! چگونه از کلام خداوند تعالی روبرمیگردانی که میفرماید:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟
وخداوند تعالی میفرماید:
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
و خداوند تعالی میفرماید:
{نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [المزمل].
چرا از آیات محکمی که برای عالم و جاهلتان روشن و واضح هستند، رو برمیگردانید؟ نمیبینم که درباره این آیات محکم، سخنی گفته و از آنها دلیل بیاوری؛ بلکه آیاتی مثلَ اعلان دشمنی و عداوت، و اعلانِ برائت ابراهیم و همراهانش بر علیه مردمشان را به عنوان دلیل میآوری. درحالیکه این آیات میبایست توضیح داده شوند. اعلان، دشمنی و برائت ابراهیم از قومش، بعد از آن بود که مردم بر علیه ابراهیم علیه الصلاة و السلام و کسانی که با او ایمان آورده بودند؛ اعلان دشمنی کرده و او را به آتش افکنده و میخواستند برعلیه او دسیسه کنند. چطور ممکن است ابراهیم دشمنی خود با آنان را اعلان نکند؟ اما شما سخن ابراهیم، خلیل الله، با خداوند را فراموش کردهاید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿٣٥﴾ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ ۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي ۖ وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
ای مرد! از خداوند تقوا کن و بترس! حلم، بردباری و رحمتتان نسبت به مردمِ عالم کجا رفته است؟ مگر خداوند نبیّ خود را جز برای رحمت بر جهانیان فرستاده است؟ آیا هرگز دیدهاید که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، به کسانی که به دین خداوند تعدی نکرده باشند؛ تعدی کرده باشد؟ بلکه او تنها با کسانی میجنگید که به جنگ دین آمده و مؤمنانی که پیرو وی شده بودند را گرفتار فتنه میکردند. از خدا بترس! ما شما را از مبارزه با کسانی که به جنگ دینتان آمدهاند نهی نمیکنیم، اما کسی بار گناه دیگری را نمیکشد [اشاره به آیه کریمه سوره الإسراء: مَّنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا (۱۵)] شما آمریکاییهایی را به قتل میرسانید که به جنگ دین شما نیامدهاند ولی به خاطر آمریکایی بودن، آنها را میکشید و میگویید: «و آمریکا با دین و مسلمانان میجنگد». اما خداوند به شما فرمانِ کشتنِ آمریکاییهایی را که سرجنگ با شما ندارند، نمیدهد. آیا خداوند به شما اجازه میدهد پسرِ مرد قاتلی را بکشید و اگر دستتان به پدرش که قاتل است نرسید، پسرش را بکشید؟ آیا خداوند این را بر شما حلال کرده است؟ اگر راست میگویید بگویید برهانتان چیست؟ کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد. «الموحد»! از خدا بترس! و بدان خداوند، فرمان جنگ با کسانی که به جنگ دین شما نیامده باشند را نمیدهد و کسی که کافری را به جرم کفر بکشد، مانند آن است که تمام مردم را کشته باشد و بارِ چنین گناهی در آیات محکم ذکر و در کلام خداوند تعالی چنین است:
{مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي ٱلأرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَـٰهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسلنَا بِٱلّبَيّنَـٰتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مّنْهُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ فِى ٱلأرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣۲﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
به کلام خداوند تعالی نظر کن که میفرماید: {ٱلنَّفْسَ}، فرقی ندارد مسلمان باشد یا کافر؛ خداوند اجازه کشتن نفسی را که گناهی [قتل یا فساد در زمین] مرتکب نشده باشد به ناحق نمیدهد و خداوند آیات خود را برایتان به صورت مفصل توضیح داده است.
«الموحد» سلامِ امام مهدی را به «اسامهبنلادن» برسان، من از او دعوت میکنم تا میهمانِ گرامی پایگاه ما و میز گفتوگوی جهانیِ ما باشد. جهاد در راه خداوند، اصولی دارد که از آن آگاه نیستید و برخی از متشابهات و آیاتی که نیاز به بیان و توضیح از همین قرآن دارند؛ باعث به بیراهه رفتن شما شده است. از خدا بترسید و از من پیروی نمایید تا به راه درست هدایتتان نمایم.
اما، امام مهدی با مردم نمیجنگد تا ایمان بیاورند. من در مواردی که مربوط به ظلم انسان بر برادر انسانش است، امر به معروف و نهی از منکر میکنم و اما در آنچه که مربوط به خداوند است، آنها به پروردگار ظلم نمیکنند؛ بلکه به خود ظلم میکنند و حسابشان با خداوند است و ما، جز دعوت مردم به راه خداوند وظیفهای نداریم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾ } صدق الله العظيم [الرعد].
شما را چه میشود که از شیوه و اسلوب محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله و سلّم، پیروی نمیکنید؟ اما امام مهدی مانند شما نیست که نسبت به برخی از آیات کتاب کافر شود، چون میبینم از آیات محکم و روشن کتاب روگردانده و با آیاتی با من مجادله و چونوچرا میکنید که نیاز دارند از همین کتاب در موردشان توضیح داده شود. خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم. خدایا شاهد باش...
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4324
Admin
31-01-2015, 04:16 AM
- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - ربیع الأوّل - 1431 هـ
01 - 03 - 2010 مـ
۱۰- اسفند -۱۳۸۸ه.ش
10:34 بعد از ظهر
ــــــــــــــــــــ
پاسخی از سویِ امامی که پروردگارِ بندگان را عبادت میکند، به «موحد»...
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبيّاء والمُرسلين وخاندان پاک و مطهرش و تمام پیروان حقّ تا یوم الدین والحمد لله ربّ العالمين..
آنچه که در زیر می آید از بیانات مهمان ما «الموحّد» اقتباس شده است:
از زعیمِ بدعتگر و فریبکار که مطالب را تغییر میدهد و طول و تفصیل داده و میپیچاند و اندیشه کرده و نقشه میریزد، سؤالی میکنم: وای بر تو؛ خداوند از آنچه که ظالمان انجام میدهند غافل نیست. آیا بهجز خداوند، معبودی دارید یا عزّت را، از غیر خداوند میجویید یا چیزی بهجز آنچه که بر رسولالله سیّد و نبی هاشمی محمدبنعبدالله نازل شده از نزد خدا به شما رسیده و از ترس آن خود را مسلمان میخوانید؟
شما از خواسته خداوند بسیار دورید و آنچه را كه خداوند امر به صله آن نموده قطع میكنيد، شما میدانید چقدر آیات قرآن را بر اساس میلتان تفسیر کرده و چقدر احادیث نبوی را تغییر داده و چقدر سخنان و احکام و سنن را عوض کردهاید و تعصب و غرور شما را به گناه کشانده است و اگر به شما بگوییم تقوا کنید؛ چنین نمیکنید و خودتان نیز در امر خود شک دارید و به آنچه که دارید یقین ندارید. بگو عمل کنید، خداوند و مردم عملتان را میبینند..اگر چنین نیست، پس چرا این بیان را حذف کرده و چرا صاحب امر به آن پاسخ نمیدهد؟
او به من پاسخی نمیدهد، هربار که چیزی مینويسم سخنانی را مطرح میکند که از جانب خداوند دلیلی برایشان فرستاده نشده است و چیزی از رسولالله درباره آن به ما نرسیده و ما پیش از این، از نبی الله، محمدبنعبدالله، چیزی در این باره نشنیدهایم كه اين از علایم ظهور و قیامت است و این فتنه بزرگی است که او بدعت گذاشته و خداوند و رسولش دلیلی برای آن نیاوردهاند. اینها تنها استنباطات او از جانب خودش است و آیات را بر اساس آنها تفسیر میکند و تصور میکند صاحب علم کتاب است. به رغم اینکه تفاسیر زیادی میآورد که با حق مطابقت دارند و به ظاهر حقاند؛ اما در واقع، مخالفِ حقاند إنا لله وإن إليه راجعون، وبالله التوفيق
پایان نقل قول
امام مهدی در پاسخ میگوید: آیا جز این است که ناصر محمد یمانی؛ مسلمانان، اهل کتاب و تمام مردم را به سوی کلامی که بین همه ما یکسان است، فرا میخواند، که جز الله کسی را به خدایی نخوانده و بدون شرک او را عبادت کرده و بپرستیم؟ آیا به همین دلیل، ناصر محمد یمانی را از ظالمانی خواندهای که گمراهند؟! شما در پایگاه اینترنتی ما، نام «الموحد» را برای خود انتخاب کردهای، پس چرا بر خلافِ نامت عمل کرده و ناصر محمد یمانی را ظالم میدانی؟
آیا ناصر محمد یمانی همگی را به سوی كلمه توحيد که در میان تمام عالمیان و مردم مشترک است و مطابق با دعوت حقی است که از جانب تمام رسولان آمده، فرا نمیخواند! تصدیق آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
پس چرا حکم میکنی که ناصر محمد یمانی ظالم است؟ ای برادر گرامی! خداوند از تو درگذرد و مرا و تو را و تمام مؤمنین را مورد غفران قرار دهد.
فتوی هم دادهای که ناصر محمد یمانی قرآن را بر طبق خواسته و هوای خود تفسیر میکند. امام ناصر محمد یمانی در پاسخ شما میگوید: متهم تا زمانی که با دلیل روشن، اتهامش ثابت نشده باشد؛ بیگناه است. لذا مطلوب این است که با برهانی روشن، افترایی را که به امام ناصر محمد یمانی زدهای، ثابت کنی. همان امامی که قرآن را با بیاناتی که برگرفته از خود قرآن است روشن مینماید و تفسیر او بر اساس حدس و گمان نیست، چرا که گمان جای حق را نمیگیرد. پس «الموحد»! گوش کن که چه به شما میگویم: قسم به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست، اگر تمام علمای مسلمان و نصاری و یهود بر سر این میز گفتگو حاضر شوند تا با ناصر محمد یمانی بر سر قرآن بحث کنند؛ تنها نتیجهی آن، چیرگی و برتری امام ناصر محمد یمانی برآنها خواهد بود و این پیروزی به اذن خداوند و با دانش قاطع او [امام] از آیات محکم قرآن عظیم رقم میخورد؛ خداوند رحمان بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی به قلب من آموخته است. عِلمِ من، وسوسه شیطان رجیم نیست، من برای شما برهانها را از خود همین قرآن میآورم . این دلایل از مغز من نیست، از نزد خود من نیست، بدون داشتن آگاهی از جانب خداوند رحمان هم نیست که اگر چنین باشد علمی بیهوده و حاصل وسوسه شیطانی است.
لذا من برای تو و تمام مسلمانان با صدق و به درستی در باره جهاد در راه خداوند و رب العالمین چنین حکم میدهم:
۱- جهاد در راه خدا برای «دعوت مردم بهسوی خداوند»، ما از جانب خداوند دستور نداریم تا مردم را مجبور کنیم ایمان بیاورند؛ وظیفهی ما، دعوت از مردم و ابلاغ به آنان است و حسابِ [مردم] با خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
۲- جهاد در راه خداوند برای «برقراری حدودی است که در آیات محکم کتاب» آمده است که در این حالت هیچ راهی نداشته و ملزم به انجام آن هستید، پس هرکس که حدود خداوند را زیر پا بگذارد، بر خود ستم نموده است و اجرایِ حدِّ خداوند در مورد مسلمان و کافر یکسان است؛ چرا که خواسته خداوند این است که از ظلم انسان بر انسان جلوگیری شده و به ظلم بنده به بنده خاتمه داده شود. خداوند درصورت عدم انجام اين نوع جهاد شما را ملامت نکرده و مورد سوال قرار نمیدهد، مگر اينكه در زمين به شما تمكين داده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [الحج]
با کمال تأسف، ناآگاهی مسلمانان از اصول جهاد، باعث شده تا علاوه بر تحریفاتی که یهودیان به اسلام نسبت میدهند؛ خود مسلمانان نیز باعث شوند دینشان در نگاه جهانیان زشت جلوه کند و حسبي الله ونعم الوكيل ...
ای «الموحد»! آیا انتظار داری، امام مهدی به کافرانی که به جنگ با دین ما برنخاستهاند، اعلان جنگ کند؟ پناه برخدا که از جاهلان باشیم. مگر میشود از تو پیروی کرده و از فرمان خداوند درآیههای محکم کتابش سرپیچی کنیم؟
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
برادر گرامی «الموحد»! خدا تو را هدایت کرده و مورد غفران قرار دهد و امام مهدی و تمام مسلمانان را نیز مورد مغفرت خود قرار دهد. به درستی که جهاد در راه خداوند، همانگونه که در بالا به حق فتوا دادیم، به دو صورت است :
۱- جهاد در راه خداوند به صورتِ دعوت بهسوی پروردگار و بر اساس بصیرتی که خداوند در قرآن عظیم نهاده است. لذا ما با [بیان حقِ] قرآن عظیم، شبوروز با مردمان جهاد میکنیم. تصدیق فرموده خداوند:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
لذا پذیرفتن هدایت با خود آنهاست. ما تنها آنچه را که خداوند نازل فرموده به آنان ابلاغ میکنیم، باشد که از خدا پروا نمایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ للنّاس مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی که :
{فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}صدق الله العظيم [التكوير]
و شایسته نیست که این جهاد با شمشیر صورت گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١٢٥﴾ وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ ۖ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ ﴿١٢٦﴾ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ ﴿١٢٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ ﴿١٢٨﴾} صدق الله العظيم [النحل].
میدانید چرا خداوند به ما امر نفرموده که مردم را به زور شمشیر وادارکنیم ایمان بیاورند؟ چون پروردگار تا زمانی که مردم از ته قلب و خالصانه به خدا رو نکرده و نمازشان را تنها به خاطر او برپا نکنند، ایمانشان را نخواهد پذیرفت. ایمان و نماز آنها باید از ترس پروردگار عالمیان باشد نه کس دیگر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ایمان و نماز آنها اگر از ترس مسلمانان باشد، مورد قبول خداوند قرار نمیگیرد، نه ایمانشان، نه نمازشان و نه زکاتشان؛ چرا که در باطن کافرند و قضیه آنها مانند منافقین است و خداوند به علت اینکه به ظاهر ایمان آورده ولی باطناً کافرند، اعمالشان را نمیپذیرد و خداوند تعالی میفرماید:
{ قُلْ أَنفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمْ ۖ إِنَّكُمْ كُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٥٣﴾ وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ ﴿٥٤﴾}صدق الله العظيم [التوبة]
بنابراین، اجبارمردم برای ایمان آوردن به خداوند رحمان فایدهای ندارد، چرا که اگر ایمان و نمازشان از ترس مسلمانان باشد؛ مورد پذیرش خداوند قرار نمیگیرد. به همین جهت خداوند به مجاهدانِ راه خدا فرمان نمیدهد تا مردم را به اجبار مؤمن کنند، بلکه امرخداوند به ما این است که با حکمت و پندهای نیکو و روشن ساختن این نکته که این دین، رحمتی برای عالمیان است، آنها را قلباً، درباره حقانیتِ دینِ خداوند، قانع نماییم . فرمان خداوند این نیست که خون آنها را ریخته و آنها را مورد ظلم قرار بدهیم یا اموال آنها گرفته و آنها را بکشیم و زن و فرزندانشان را به اسارت بگیریم؛ مگر اینکه با دین ما بجنگند و ما را از دیارمان بیرون کنند. دراینجاست که خداوند فرمان جنگ و قتل آنها و هم چنین وعده نصرت بر آنها را به ما داده است . پس اموال و زنان و فرزندان آنها را به عنوان غنیمت بر ما حلال نموده است، چرا که به ما تعدی کرده و به جنگ دین ما آمدهاند. در اینجاست که ما فرمان خداوند در آیات محکم کتابش را استجابت میکنیم. زمانی که خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾}صدق الله العظيم [البقرة]
این نوع از جهاد با کافران، حتی قبل از تمکین و قدرت گرفتنِ شما بر زمین است و در صورتی که آنها با شما وارد جنگ شده و بخواهند مانع شوند تا در راه دین تبلیغ کنید، بر شما واجب میگردد. اما بعد از تمکی و قدرت یافتن در زمین، خداوند به شما فرمان میدهد که حدود الهی را در جهان جاری سازید [مترجم: یعنی جهاد شما، در راه برقراری حدود خداوند خواهد بود] و اگر کسی فارغ از اینکه مسلمان باشد یا کافر، اقدام به قتل فردی بیگناهی کند؛ حد خداوند برای قاتل کافر یا مسلمان فرقی با هم ندارد. حدِّ خداوند برای مسلمان و کافر یکی است.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر مسلمانی به ناحق کافری را به قتل برساند، آیا باید حدِّ خداوند را برای مسلمان اجرا نمود؟ جواب در آیات محکم کتاب آمده است و خداوند تعالی میفرماید:
{مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأرض فكأنّما قَتَلَ النّاس جَمِيعًا}صدق الله العظيم [المائدة:۳۲]
در این حالت، امام مهدی بر اساس حکم حق خداوند، حکم به «قتل مسلمان قاتل» خواهد داد؛ چرا که بهناحق، کافری را بدون این که به او تعدی کرده باشد و فقط به جرمِ کفر کشته است! در کتاب خداوند چنین عملی به مثابه کشتن تمام انسانها اعم از مسلمان و کافر است. همچنین اگر کافری، مسلمانی را بکشد، حدّ حق خداوند را در نظر گرفته و حکم به کشتن او میدهیم تا عبرتی برای مفسدین فی الأرض باشد. در آیات محکم کتاب، حدِّ خداوند برای مفسدین فی الأرض، چه مسلمان باشند چه کافر، فرق ندارد. این هم از آن جهت است که مانع آن شویم انسان در حق انسانی که برادر اوست، ظلم نماید. انسان مختار است به خداوند رحمان ایمان بیاورد [یا نیاورد]، خداوند به ما دستور نمیدهد که مردم را تحت فشار قرار دهیم تا مؤمن شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ولی آیا این بدان معنی است که ماِ بعد ازتمکين بر زمین، اجازه میدهیم تا مفسدین فی الأرض به مردم تعدی کنند و هرکاری میخواهند انجام دهند؟ هیهات، هیهات، خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٢٧﴾ لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ۖ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٨﴾ إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٣٠﴾ فَبَعَثَ اللَّـهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَىٰ أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿٣١﴾مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣٤﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾}صدق الله العظيم [المائدة]
ای مجاهدان! خداوند اجازه نمیدهد انسان بدون اینکه قتلی انجام داده باشد و تنها به دلیل کافر بودن به خدا به قتل برسد و کسی که مرتکب چنین عملی شود، مانند آن است که تمام مردم [کافر و مسلمان] را کشته باشد. از خدا بترسید و از خلیفه خداوند، امام مهدی، پیروی کنید. خداوند مرا عامل فساد در زمین و خونریزی بهناحق، قرار نداده است و به من، اساس و اصول جهاد در راه خداوند را آموخته است. اما شما بین جهاد در راه خداوند که عبارت است از« دعوت مردم بهسوی او» و جهاد در راه خداوند «برای اجرای حدود او»، فرقی قائل نیستید و این دو را با هم درآمیختهاید. خداوند به هیچ کسی دستور نمیدهد مردم را مجبور نماید که به خداوند رحمان ایمان بیاورند، بلکه وظیفه شما ابلاغ [پیام] بوده و حساب با خداوند است. اما جهاد در راه خدا برای جلوگیری از فساد در زمین، با قوه قهریه است که بعد از تمکین و تسلط یافتن بر جهان، موظف به انجام آن هستید. خداوند به شما فرمان امر به معروف و نهی از منکر داده است تا مانع از این شوید، انسان در حق برادر انسانش ظلم کند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و همچنین این فرموده خداوند تعالی :
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [الحج].
آیا خبر و دعوت مهدی منتظر حق، ناصر محمد یمانی را درک کردید؟
ای «الموحد»، از خدا بترس! تو میگویی غرور ما را به گناه کشانده است؛ بهتان آشکاری به ما میزنی! اما امام مهدی به شما میگوید: اگر توانسته باشی حتی در يک مورد بر ناصر محمد یمانی غلبه کنی و من به آن اعتراف نکرده باشم، تو درست گفته و غرور، مرا به گناه کشانده است؛ اما شما بهناحق، مرا متهم کرده و به من نسبت دروغ داده و بهتان بزرگی زدهای.
ای برادر گرامی،! این تو هستی که باید از خدا بترسی و در باره تمام بیانات و دعوت ناصر محمد یمانی اندیشه کنی تا متوجه شوی آیا دعوت ناصر محمد یمانی ب سوی حق است و با بصیرتی که از جانب خداوندش آمده [قرآن]، راه راست را نشان میدهد یا خیر؟ و بعد از آنکه سخن ما و بیاناتِ مبین را شنیدی، درموردمان قضاوت کن. از خردمندانی باش که خداوند در کتاب استوارش درباره آنها میفرماید:
{قُلِ اللَّـهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّـهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّـهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
خداوند به ما فرمان نمیدهد، مردم را وادارکنیم خداوندشان را عبادت کنند، بلکه کار ما ابلاغ است و حساب با خداوند است. سخن خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{قُلِ اللَّـهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
شما را چه شده که دعوت امام مهدی حق را که از جانب خداوند آمده است نمیفهمید؟ «الموحد»! علیرغم اینکه من با دلایل قاطع از آیههای محکم قرآن ، آن را برایتان به تفصیل بیان میکنم، مرا متهم میکنی که بیاناتم از روی حدس و گمان است و مرا کسی میخوانید که قرآن را براساس خواسته و هوای خود تفسیر میکند!! پناه برخدا از آن چه که به من نسبت دادی و پناه برخدا از این که چیزی را که نمیدانم به خداوند نسبت دهم و پناه بر خدا که از جاهلان باشم.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
اما در مورد دعوت به تحقق «رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان»، رضوان خدا بر تو هم جزئی از رضوان خداوند در نفسش است و خداوند تا زمانی که بندهاش مشمول رحمت او نشود، راضی نخواهد شد. اما شما بین رضوان خداوند بر تو و رضوان خداوند سبحان در نفسش جدایی میاندازی، میگویم: مگر معنی رضوان خداوند بر تو این نیست که خداوند در نفس خود از «الموحد» راضی است؟ تو را چه میشود که در مورد تحقق رضوان خداوند بر بندگانش با من مجادله میکنی؟ آیا از حقیقت اسم اعظم خداوند آگاه نیستی و نمیدانی خداوند حقیقتاً «رضوان از بندگان در نفس خود» را، اسم اعظم قرار داده است ؟ نعیمی بس بزرگتر از نعیم بهشت .. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ای برادر گرامی، آیا میدانی که حکمت آفریدن بنده، جز عبادت رضوان خداوندش نیست؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
دعوتگر بهسوی راه راست، بر اساس بصیرتی که از جانب پروردگارش آمده است؛ یکتاپرستِ حقّ، الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4325
Admin
31-01-2015, 09:52 PM
- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
17 - ربیع الآخر - 1431 هـ
03 - 03 - 2010 مـ
۱۰-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
02:28 صبح
ـــــــــــــــــ
همانا که جهاد بر علیه کافرانی است که با اسلام و مسلمانان میجنگند؛ نه برعلیه جهانگردان بیگناه...
بسم الله الرحمن الرحيم و سلام بر رسولان الهی والحمد لله ربّ العالمين...
بخشی ازبیان «الموحد» در ذیل نقل میشود:
خداوند فرمان جنگ با کافران و کسانی را که در امر دین، ما را مورد آزار و اذیت قرار ندهند را صادر نفرموده است، اما برای کسانی که ما را زیر نظر داشته و مترصدمان هستند و درهمه جا، با ما میجنگند، فرمان مبارزه داده شده استپایان نقل قول.
امام مهدی در پاسختان میگوید: گروه القاعده! اگر چنین است، پس چرا در استان مأرب، عدهای از جهانگردان بیگناه را کشتید؟ آنچه که در پی میآید گزارش وزارت کشور یمن است:
منابع «وزارت کشور» یمن بر این باورند که گروه القاعده در پشت پرده حملهای است که منجر به کشته شدن هفت جهانگرد اسپانیایی دراستان مأرب در شرق کشور گردید. منابع خبری ذکر میکنند این حمله تروریستی، بعد از آن رخ داد که القاعده بیانیهای صادر کرد و خواستار رهایی برخی از زندانیان شد و تهدید کرد در صورت عدم پاسخ به این درخواست، اقداماتی نامعلومی انجام خواهد داد. همین منبع خبری ذکر میکند، اطلاعات اولیه دال بر این است که حمله به کاروان حامل ۱۳ جهانگرد، به وسیله اتومبیلی که فردی انتحاری آن را هدایت میکرده، صورت گرفته است. خبرنگار الجزیره در صنعا از کشته شدن نه نفر خبر میدهد که هفت نفرشان اسپانیایی و دو نفرشان یمنی بودهاند و هفت جهانگرد دیگر نیز زخمی شدهاند. شاهدان میگویند، قبل از وقوع انفجار در میان کاروان، كه خودروی پليس به دنبال آن بود، اتومبیلی به سرعت، از دروازهی محلی که به معبد بلقیس معروف است، وارد شد. خبرنگار اشاره میکند بقایای اجساد و دست و پاها، در فاصله دویست متری پراکنده شدهاند و برخی از اجساد به کلی سوخته است. یک منبع رسمی در اسپانیا نیز تأیید کرد: در جریان انفجاری که در یک منطقه تاریخی در استان مأرب در شمال شرقی یمن رخ داد، شش جهانگرد اسپانیایی کشته و هفت نفراز آنان مجروح شدهاند.گناه این کسانی که کشته شدند چیست؟ آیا آنها به جنگ دین شما آمده و یا شما را از خانه و کاشانهتان راندهاند و یا به دشمنانتان کمک کردهاند؟ برادر گرامی از خدا پروا نمیکنید؟
از گروه القاعده سؤالی دارم و انتظار دارم بهحق به آن پاسخ دهند بدهند:ا گر شما واقعاً مجاهد راه خدا هستی،؛ در زمانِ هجوم به غزه، کجا بودید؟ روزی که یهودیانِ تل آویو با بمبهای فسفری، برادرانتان را زیرِ بارانِ آتش گرفته و مسلمانان را در سرزمين مبارک بمباران می کردند؛ شما تنها نظارهگر بودید. در آن زمان مخفی شده بودید و ما چیزی حتی در حد تهدید و [طبق معمول] وعدههایِ کلامیِ بدون عمل از شما نشنیدیم و هیچ اقدام عملی از شما ندیدیم.
اما چقدر برخوردتان نسبت به برادران مسلمانتان در یمن و عربستان سعودی، سخت و شدید است و اگر بگویید: «ملک عبدالله آل سعود و رییس علی عبدالله صالح با آمریکاییها دوستی و همکاری دارند»، می گوییم: به خدا! من آنها را مزدوران آمریکا نمیدانم، اما میدانم بزدلانی هستند که از آمریکا میترسند؛ با اینکه از امریکا اکراه دارند، اما از شرّ آن میترسند و خداوند تعالی میفرماید:
{لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّـهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّـهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّـهِ الْمَصِيرُ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. صدق الله العظيم [آل عمران].
اما ای مرد! به خاطر برادران مسلمان و مستضعفتان از خدا پروا کنید. به خداوند قسم! آنها همگی از یهود و تمام کسانی که در این جنگ با یهودیان دوستی و همراهی میکنند؛ متنفرند. اما رهبرانِ عرب، بزدل هستند. آنها ترسوترین رهبرانِ آل ابراهیم علیه الصلاة والسلام در طول تاریخاند.نشانهی جبون بودن آنها و گروه القاعده، این است که وقتی یهودیانِ تل آویو به غزه حمله کردندِ نه هیچیک ازدولتهای عربی و نه گروه القاعده، بر علیه اسراییل اعلان جنگ نکردند؛ اما امام ناصر محمد یمانی تمام مسلمانان را دعوت نمود تا با تجهیزات [سبک و سنگین] به جهاد روی آورند. اما متاسفانه هیچیک از رهبران مسلمان و یا گروه القاعده دعوت مرا لبیک نگفتند. به بیانی که در زمان حمله به غزه در شبکه جهانیِ اینترنت گذاشته شده بود و درپی میآید نظر کن:
بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی درباب جهاد
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - محرم - 1430 هـ
05 - 01 - 2009 مـ
۱۶- دی -۱۳۸۷ه.ش.
01:46 صباحاً
[ لمتابعة رابط مشاركة البيان الأصليّة ]
(https://mahdialumma.online/showthread.php?p=1433)https://mahdialumma.online/showthread.php?p=1433 (https://mahdialumma.online/showthread.php?p=1433)
ــــــــــــــــــــ
امام مهدی تمام مسلمانان را به بیعت برای نبرد فرامیخواند...
[توضيح: اين بيان، در هنگام حمله رژيم صهيونيستی به غزه، در سال ۲۰۰۹صادر شده است]
بسم الله الرحمن الرحیم
ای مسلمانان! به خداوند واحد و قهار سوگند! خداوندی که از تمام نگاهها آگاه است، اما کسی او را نمیبیند؛ خداوندی که جن را از شعلههای آتش و انسان را از گل خشکیده سفالگون آفرید؛ خداوندی که بهشت را برای نیکان [ابرار] خلق کرد و به آنان وعده داد و آتش را برای کفار آفرید و آن را نیز به آنان وعده داد؛ من مهدی منتظر از اهل بیت پاک و مطهر و خلیفه خداوند بر بشرم. حجت و دلیل حقانیت من، البته قسم و نام و رویاهایی که در خواب دیده شوند نیست، بلکه بیان درست و تشریح حق ذکر[قرآن] حجت و برهان من است تا آنچه را که نمیدانستید به شما بیاموزم و در موارد اختلاف، میان علمایتان داوری نمایم تا صفوفتان را یکی کرده و پراکندگیتان راکه به دلیل نافرمانی از امر خدا و تقسیم شدن به گروهها و احزاب، گرفتار آن شدهاید؛ به وحدت تبدیل نمایم. حاصل این پراکندگی، زبونی و از دست رفتن شوکت شماست و به حال کنونی افتادهاید. ای علمای مسلمان! من به اذن خداوند به شما صادقانه وعده میدهم که در موارد اختلافتان، داوری کنم و اگر نتوانم، مهدی منتظر حقی که از جانب خداوند آمده است، نیستم. قضاوت را به شما وامیگذارم. اگر دانستید که ناصر محمد یمانی، قادر به داوری و حل و فصل اختلافاتتان است، برایتان روشن میشود که من امام مهدی حقیقی هستم که از جانب خداوند آمدهام و حکمت نام من نیز برایتان روشن خواهد شد: همراهی نام محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، در نام من و به واسطه نام پدرم است یعنی: «ناصر محمد». اینجاست که نام من، نشانِ امر و هدف من خواهد بود: ناصر محمد [یاری دهنده به محمد]. یعنی من رسول یا نبی جدیدی نیستم، بلکه امامی هستم که آمدهام تا به آنچه که بر آخرین رسول و نبی خدا مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده است؛ یاری و نصرت رسانم [ناصر محمد] و اینجاست که حکمت همراهی نام محمد با نام من آشکار میشود و خداوند با نام پدرم، نام محمد را در نام من نهاده است و این یعنی نام من از کار و امرم خبر میدهد «ناصر محمد». خداوند مرا آغازگر دین جدیدی قرار نداده است، بلکه من، پیرو کتاب خداوند و سنت برحق رسولش بوده و یاری رساننده [ناصر] به آنچه که بر مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله و سلم نازل شده است، میباشم.
شهادت میدهم که قرآن از جانب خداوند است و شهادت میدهم که سنّت از جانب خداوند است. شهادت میدهم که قرآن از تحریف مصون است و شهادت میدهم که سنّت از تحریف مصون نیست و شهادت میدهم که آیات محکم قرآن، حکم و مرجعِ حلِ اختلاف درباره سنت نبوی است. اگر حدیثی از سنت، از خداوند نباشد؛ میبینید حدیث اختلاف فاحشی با آیات محکم قرآن دارد. امام ناصر محمد یمانی با تطبیق این قاعده است که میتواند احادیث نبوی را غربال کرده و در اختلافات بین شما حکم نماید. دلیل آن هم، این است که مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، از پیش، به شما خبر داده است که در موارد اختلاف بین علمای حدیث، قرآن مرجع است. اگر حدیث، شبیه آن چیزی بود که در قرآن آمده است، ایشان که صلوات و سلام بر او باد، آن را بیان کردهاند. یعنی شرط این است که با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف نداشته باشد. شرط این نیست که حدیث نبوی با قرآن موافق باشد، بلکه شرط این است که کوچکترین اختلافی با قرآن نداشته باشد.
مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، به شما آموخته است که سنت نبوی حق و درست نیز، درست مثل قرآن عظیم از جانب خداوند است. مُحمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، فرموده است:
[ ألا و إني أوتيت القرآن ومثله معه ]
[بدانید که قرآن و مثل آن به من داده شده است]
صدق عليه الصلاة والسلام
ای علمای امت! سنت نبوی حق نیز مانند قرآن عظیم از جانب خداوند آمده است و من امامِ برحق شما، از جانب خداوند هستم و به شما امر مینمایم به کتاب خداوند و سنتِ حقِّ نبیِّ او پایبند باشید که این دو با یکدیگر اختلافی نداشته و از هم جدا نیستند.اگر در سنت چیزی خلاف قرآن بود، طبق فرمان خداوند به حبل قرآن درآویزید و پراکنده ومتفرق نشوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳]
بدانید که راه نجات، تمسک جستن به حبل الهی، قرآن عظیم است و هر که آن را کنار نهاده و مخالف حکم آن رفتار کند؛ اسیر هوی و هوس شده و گمراه میگردد و مانند آن است که از آسمان فروافتد و پرندگان او را گرفته و یا باد او را به مکانی دور در سحیق [آتش] بیندازند.
به شدت به شما هشدار میدهم که اگر حدیثی از سنت نبوی با آیات محکم قرآن عظیم مخالف بود، باید به قرآن پایبند باشید که اگر کتاب خدا را پشت سر بیندازید؛ به حبل شیطان متوسل شدهاید. حبل شیطان چون تار عنکبوت است و اگر بدانید، خانه عنکبوت سستترین بناهاست. این به آن معنی نیست که من تنها به قرآن تمسک جسته و سنّت محمد رسولالله را پشت سر میاندازم که اگر چنین باشد، چیزی مرا در برابر خدا کفایت نخواهد کرد و پناه بر خدا که از جاهلان باشم. بلکه زمانی که به حبل خداوند قرآن عظیم چنگ زده باشید و حدیثی بیاید که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد، در آن موضوع خاص، کسی که به قرآن پایبند باشد به ریسمان الهی چنگ زده و نجات خواهد یافت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾} صدق الله العظيم [النساء]
من به حق از جانب خداوند به امامتِ شما فرستاده شدهام و از شما دعوت میکنم به کتاب خداوند و سنّتِ حقِّ رسولش پایبند بوده و پراکنده نشوید. اگر حدیثی نبوی مطرح شد که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم بود، پراکنده نشده و عدهای به دنبال حدیث مخالف قرآن نروند که هلاک خواهید شد. بلکه همگی به قرآن عظیم پایبند بوده و آنچه را که مخالف آن است پشت سربیندازید؛ چرا که اگرحدیث نبوی، مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد، از جانب خداوند نیامده و روشن است که جعلی است. محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، به شما آموخته است که سنّت نیز مانند قرآن از جانب خداوند فرستاده شده است. محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم، میفرماید:
[ ألا وإني أوتيت القرآن ومثله معه ]
[ بدانید که قرآن و مثل آن به من داده شده است]
صدق عليه الصلاة والسلام
قرآن، از تحریف مصون است، درحالیکه احادیث نبوی از تحریف مصون نیستند و به همین دلیل، خداوند قرآن را مرجع حل اختلاف بین علمای حدیث قرار داده است و دانستید اگر حدیثی از جانب خداوند نباشد؛ با قرآن عظیم تفاوت بسیاری خواهد داشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَآئِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
و این فرموده خداوند تعالی که :
{أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا} صدق الله العظيم
منظور، تدبر در آیات محکم قرآن است تا احادیث آلوده را تشخیص داد:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ}
و آموختید که اگر حدیثی نبوی از جانب غیر خدا باشد، با آیات محکم قرآن عظیم تفاوت آشکار و زیادی خواهد داشت.
به هر حال، ای علمای امت! شما در حال اتلاف وقت هستید و چهار سال است که شما را برای بحث به میز گفتگوی جهانی در پایگاه اینترنتی «امام ناصر محمد یمانی» دعوت میکنم، ولی دیگر نمیتوانم صبر کرده و انتظار بکشم تا گفتگو را کامل کرده و شما را در مورد شأن خود قانع نمایم؛ بلکه خداوند را در این گفته به شهادت میگیرم و شهادت او کافی است:
ای امت اسلام! از همه شما دعوت میکنم که با تجهیزات سبک و سنگین [به سوی میدان جهاد] برای جنگ در راه خدا و آزادسازی مسجد الاقصی و نجات برادران مسلمانتان در فلسطین از چنگ قوم تعدیگر یهود حرکت کنید؛ آنان که هواپیماهای جنگی خود را برفراز آسمان شهرهایی غیر مسلح و بیدفاع به پرواز در می آورند و به هر چیز که دست یابند، آن را به نابودی میکشانند و لعنت خداوند بر مجرمان باد.
اگر مرا به عنوان امام مهدی منتظر بشناسید که به حق از جانب خدا آمدهام، در کنار مسجد الحرام حاضر خواهم شد ولی شما تاکنون این امر را نپذیرفته ید و من ناچارم در هرجایی که بخواهم به اذن خدا، حاضر شده و شما را دعوت کنم تا به درخواست برادران بینوا و کودکان شیرخواری که در اطراف مسجد الاقصی از شما تقاضای کمک میکنند، پاسخ داده و برای جنگ در راه خدا و نجات آنان اقدام کنم.ا ما شما به درخواست آنان پاسخ نمیدهید، آیا شما هم مانند حاکمان و علمایتان ترسیدهاید، مگر کسی که خدا به او رحم نماید....به خداوند قسم! یهود، تمام آن ملت را قتل عام میکنند و رعایت هیچ مومنی را نکرده و ملاحظه هیچ پیمانی را نخواهند کرد و خداوند تعالی در آیات محکم کتاب خود شما را از این امر آگاه کرده و میفرماید:
{كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً} صدق الله العظيم [التوبة:۸]
من خدا را به شهادت می گیرم و شهادت او کافی است که من از امت اسلامی دعوت کردم تا نفیر جنگ در راه خدا را سرداده و با تجهیزات سبک و سنگین، سبکبار و مجهز عازم شوند و خداوند مرا برانگیخته است تا قائد و رهبر این جنگ در راه خداوند باشم و مرا از نظر دانش به شما برتری داده است؛ من خلیفه عادل شما هستم و گفتارم فصل الخطاب است و سخن گزافه نیست.
ای امت اسلام! به ندایی که باعث حیات شما میشود،پاسخ دهید؛ اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، من شما را به جنگ در راه خدا دعوت میکنم. برای شرکت در این جنگ، با من بیعت کنید. به پایگاه اینترنتی امام ناصر محمد یمانی رو کرده و در قسمت بیعت، با من بیعتی راستین نمایید. اجازه ندارید که دروغ بگویید و تنها کسانی با ما بیعت خواهند کرد که با خداوند رب العالمین معامله کرده و خود را به او فروخته باشند و خداوند شما را خریده و بهای جانتان را به شما عرضه کرده است. هرکس بهشت نعیم و رضوان خداوند را بخواهد، از آنِ او خواهد شد و هرکس حب خداوند و نزدیکی به او و رضوان خداوند در نفسش را بطلبد، در طلب نعیم اعظم است و برای همین نیز آفریده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
و اما بهشت، آیا خداوند بهشت را برای شما و شما را برای خود نیافریده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
ای امت اسلام! من امامِ راستینِ شما هستم که از جانب خداوند آمدهام و شما را به جنگ در راه خداوند دعوت میکنم و به خداوند سوگند میخورم، اگر در دیار خود باقی مانده و به جنگ در راه خداوند نروید، به عمرتان افزوده نخواهد شد. اگر بر کسی جنگ در راه خداوند نوشته شده باشد، ولی تخلف کند؛ در همان ساعت و دقیقه و ثانیهای که باید در جنگ کشته میشد در بستر خود میمیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۴].
ای امت مسلمان! کدام بهتر است: مرگ در راه خداوند یا مردن در بستر و در خانه درهمان زمان؟ مرگ در راه خداوند زندگی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۴].
خداوند، کشتهشدگانِ در راه خود را به فرشته-انسان [فرشتههایی از جنس بشر] تبدیل کرده و از مقربان خود قرار خواهد داد و حورالعین را به ازدواج آنان درخواهد آورد و آنان را وارد بهشت نعیم مینماید. پس هر کسی که نفس خود را با خدا معامله کرده، با امام ناصر محمد یمانی بیعت کند تا در راه خدا جنگیده و مسجدالاقصی و برادران مسلمان مظلومتان را که در اطراف آن هستند؛ آزاد سازد .شما شاهدید که چه بر سر آنان میآید، آیا از خدا نمیترسید!
در راه خدا حرکت کنید و از آنچه که بدان عمل نمیکنید سخن نگویید. فقط محکوم کردن منکر کافی نیست و اگر کار عملی در مقابل آن انجام ندهید و به جنگ درراه خداوند نپردازید؛ گرفتار خشم او خواهید شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿٣﴾ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿٣﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الصف].
ای امت اسلام! برخیزید و در پایگاه اینترنتیِ من، در قسمت بیعت، با من پیمان بسته و بیعت نمایید و کسانی که نوشتن نمیدانند ، اجازه دارند که کس دیگری همراهشان باشد و بیعت را از جانب او در قسمت «بیعت» بگذارد. شما اجازه ندارید که امامتان را گول بزنید و حتی یک سرباز هم نباید، ولو یک بیعتِ غیرواقعی بفرستد تا بدانیم که سربازان این جنگ در راه خدا، چه تعداد خواهند بود و سپس درمورد آمدن به منطقه ظهور به آنان خبر خواهیم داد تا در وقت و مکان معلومی که خداوند مقرر داشته است حاضر گردند.
برشما انصار برگزیده پیشتاز واجب است که این بیان را با اطلاع امت اسلامی برسانید تا بدانند که من از مسلمانان دعوت کردهام که به جنگ در راه خداوند برخیزند و امام ناصر محمد یمانی نیز در صف اول معرکه خواهد بود نه در قلعهای محکم دور از میدان جنگ و خداوند وکیل و شاهد این سخن است.
هر کسی که از خداوند میترسد را، با قرآن پند دهید و اگر ایمان دارید، برای جنگ در راه خداوند بیعت کنید. وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
دعوتگر به راه راست و بهسوی جهاد در راه خداوند عزیز و حکیم، الإمام ناصر مُحمد اليماني.
و بیانی دیگر به دنبال آن:
الإمام ناصر محمد اليماني
09 - محرم - 1430 هـ
05 - 01 - 2009 مـ
۱۶- دی -۱۳۸۷ه.ش.
09:55 مساءً
ــــــــــــــــــ
اگر به فرمانی که برای جنگ در راه خدا شما داده شده عمل نکنید، از دوستان خدا و اولیای مخلص او نیستید....
أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا استطعتم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عدوّ اللّهِ وَعدوّكمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ ﴿۶۰﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
{يَاأيّها الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأرض أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخرة فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخرة إِلَّا قَلِيلٌ ﴿۳۸﴾ إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شيئاً وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
{ فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۷۴﴾} صدق الله العظيم [النساء]
{الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴿۷۶﴾}صدق الله العظيم [النساء]
{وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۳۹﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
از امام مهدی به تمام حاکمین و علمای عرب! شما را چه شده است؟ چرا به فراخوانِ خداوند که در آیات محکم کتاب آمده است، پاسخ نمیدهید؟ خداوند از شما میخواهد با دشمنانی که خانههای برادرانتان را بر سرشان خراب میکنند، به مبارزه برخیزید؛ اما شما تنها به نظاره نشستهاید؟ جنگ در راه خداوند برای هر کسی که قادر به حمل سلاح باشد فرض و واجب شده است و این فرمانِ قاطعِ پروردگارِ عالمیان به مؤمنان است. اگر به جنگ در راه خدا نپردازید، بدانید از دوستان خداوند و اولیای مخلص او نیستید. اگر بگویید خیر، البته که ما دوستان خداوند و اولیای مخلص او هستیم؛ خداوند تعالی چنین به شما پاسخ میدهد:
{فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٩٥﴾ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ ۗ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
به چه بهانهای برای جنگ در راه خدا و مبارزه با یهود، بسیج نمی شوید؟ اگر بگویید: «ما از یهود نمیترسیم، بلکه هراس ما از امریکاست که حکم پدر و مادر یهودیان را دارد» ؛ جواب حق من به شما این است که: اگر شما آنها را از خداوند قویتر میدانید، حق دارید که از آنها بترسید. خداوند تعالی فرموده است:
{فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٥٠﴾ كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿١٥١﴾ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ ﴿١٥٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
گذشتگان صالحتان را که در زمان نزول قرآن زندگی میکردند، به یاد شما میآورم؛ از آنجا که یهودیان گروهی نفهم و نادان هستند، ازآنها بیش از خداوند میترسیدند. خداوند تعالی میفرماید:
{لَأَنْتُمْ أشدّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ ﴿۱۳﴾} صدق الله العظيم [الحشر]
اما میبینم، علما و حاکمان امروزی مسلمانان، ازروی نادانی، از یهود، بیش از خداوند میترسند؛ مگر کسی که خداوند به او رحم کند و به دعوتِ امام مهدی برای جنگ با یهودیان متجاوز و مهاجم پاسخ مثبت دهد. اگر بگویید: «مهدی کجاست؟» ، میگویم: اگرشما به حق اعتراف کنید، در طی یک عصر یا صبح، ظهور خواهم کرد و بدانید بعد از ظهور، ۴۸ ساعت بیشتر نخواهد گذشت که فرمان بسیج بدهم، چرا که قلب من نمرده و زنده است و قلب امام زنده، دردمند است و زخمِ انسانِ مرده، درد و رنج ندارد.
با یهودیان صلح نمیکنم، مگر اینکه از دیار برادرانم خارج شده و با خواری و زبونی به دست خود جزیه پردازند. ما به اذن پروردگار عالمیان، بر آنها غالب بوده و پیروز هستیم. ازامام ناصر مُحمد يمانی که برای یاری رساندن به دین مُحمد رسولالله صلّى الله عليه وعلى آله وسلّم، آمده است؛ پیروی کنید و کسی از من تبعیت نخواهد کرد مگر آنکه در آرزوی مرگ باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{ فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۷۴﴾} صدق الله العظيم [النساء]
چرا که این مرگ، خود زندگی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾}صدق الله العظيم [آل عمران]
اگر کسی میبیند که دنیا را دوست داشته و از مرگ در راه خداوند اکراه دارد، بداند به علت اعمالی که قبلاً انجام داده است؛ خداوند از دیدار او اکراه دارد و لذا هرچه که آرزو کند، بر میآورد تا به گناهانش افزوده گردد و حتی اگر هزار سال هم عمر کند از عذاب خلاصی نداشته و فقط به گناهانش اضافه خواهد شد و در آخرت تنها آتش و جایگاهی بد در انتظارش خواهد بود.
ای علمای امت و ای حاکمان ملتها! شما را به جنگ در راه خداوند و اعتراف به شأن خود فرامیخوانم تا برای شما ظهور کرده و بر طبق فرمان خداوند، رهبری شما در جنگ در راه خداوند را برعهده گرفته و به انجام برسانم. با کافرانی که سرجنگ با من ندارند، نخواهم جنگید؛ بلکه با آنها به خوبی و عدل رفتار خواهد شد. در دین اجبار و اکراه جایی ندارد [ اشاره به آیه کریمه سوره البقرة: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ(۲۵۶)] و خداوند به من امر ننموده که بر مردم سخت بگیرم تا ایمان بیاورند و اگر احدی از مؤمنان به جرم کفر، کافری را به قتل برساند، گردن او را خواهم زد؛ حتی اگر برادر خونی من [ یعنی فرزند مادر و پدرم] باشد که اگر چنین نکنم در برابر خداوند هیچچیز به کمک من نخواهد آمد. مگر آنکه اولیایِ مقتول گذشت کنند که خداوند امر را به آنان واگذار کرده است و اگر از کسی جز قاتل انتقام گرفته شود، مثل آنچه که یمنی شیطانی می گوید:
[ إن لفيت الغريم ولا ابن عمه ]
[کافر را بکش و یا پسرعمویش را یعنی انتقام خون را هرطور هست بگیر]
گردن او و قاتل هردو را خواهم زد، مگر آنکه اولیای آنها گذشت کنند، چرا که به قتل نفس متهم هستند که حرمت آن نزد خداوند، از حرمت مسجد الحرام بیشتر است.
ای رهبران عرب و مسلمین! ای علمای مسلمین! ای مسلمانان! خدا را به شهادت میگیرم که شما را به جنگ در راه خداوند و پذیرش رهبری خود در این جنگ الهی فراخواندهام. دلیل گزینش من به رهبری از جانب خداوند، این است که خواهید دید خداوند حقاً از نظر علم و بیان درست قرآن، مرا بر شما برتری داده است و اگر این چنین نشد؛ حجتی بر شما نیست، چرا که نتوانستهام با علمی که هدایتگر از علم شماست و با پایدارترین سخن و بهترین تأویل خاموشتان سازم. مرا به دوستی برگزینید نه شیطان را، چرا که شیطان شما را رها کرده و فرو میگذارد و اگر از من روبرگردانید، به خداوند توکل میکنم که خداوند برای وکیل بودن کافی است. اگربگویید: «تو و خدایت به جنگ بروید که در آنجا قومی جبار هستند» ، راهی برای رهایی شما از بلای خداوند و یا تغییر آن نمی ینم و بعد از آن درخواهید یافت خداوند با شما و آنها چه خواهد کرد و از فتنهای بترسید که اگر فرا رسد، تنها به ظالمان اختصاص نخواهد داشت و بدانید خداوند شدید العقاب است.
شما را از کوکب عذاب [سجیل] برحذر میدارم. همان جرم آسمانی که خداوند با سنگهای آن و از طریق پرندگان ابابیل، اصحاب فیل را هلاک نمود، پس به کجا می روید؟! انتخاب دیگری ندارید، ندای مرا استجابت کرده و به حق اعتراف نمایید و بهجز از خدا از احدی نترسید که ما با اذن خداوند رب العالمین بر آنها چیرهایم.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
دعوتگر بهسوی جهاد، الإمام ناصر مُحمد اليماني.
و می توانید این بیانات را در لینک [پیوند] زیر پیدا کنید:
متن عربی:
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4233#post4233
متن فارسی:
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=125446
ای جماعت القاعده! میخواهيم عملياتی از جانب شما ببینیم که بر علیه کسانی است که در دین به جنگ ما آمدهاند، نه اینکه به گروهی جهانگردِ بیگناه یا مسلمانان مستضعف، حمله کنید. شما را چه می شود، چرا اینگونه حکم میکنید؟ این چه جهادی است که بر علیه مسلمانان است؟ آیا فکر نمیکنید؟ اگر راست میگویید، با دشمنانِ دین و دشمنانِ مسلمانان جهاد نمایید، اما ما شاهد مبارزه و جنگ شما با آنان نیستیم؛ آیا دوست و هم پیمانشان هستید؟ شما را چه میشود؟ مگر جهاد، بر ضد کافرانی که به جنگ اسلام و مسلمانان میآیند، نیست؟ شما را چه میشود، چگونه حکم میکنید؟از خدا بترسید! ما همچنان از رهبرتان، «اسامهبنلادن»، دعوت میکنیم تا برای گفتوگو بر سر میز مذاکره در پایگاه مهدی منتظر حضور یابد، پایگاهِ آزاد امام ناصر محمد یمانی، تا یا من او را قانع کنم و پیرو من شود؛ یا او مرا اقناع کند و من پیرو او گردم و حکم پروردگار عالمیان، بر برهان قاطع علمی است.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم في الدين الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4326
Admin
31-01-2015, 10:03 PM
- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
18 - ربیع الأوّل - 1431 هـ
04 - 03 - 2010 مـ
۱۳- اسفند- ۱۳۸۸ه.ش.
08:45 بعد از ظهر
ــــــــــــــ
تشریح بیشترِ قاعدهی جهاد در راه خدا برای «الموحد»...
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر آخرین نبیّ و رسول الهی، جدّم محمد رسولالله و خاندان طاهرش و تمام پیروان حقّ تا یوم الدین...
«الموحد»! از خدا بترس و تعصب و غرور، کارت را به گناه نکشاند، قبل از اینکه دربارهی قاعده جهاد فی سبیل اللهَ به نتیجه برسیم، با مطرح کردن موضوعات دیگر؛ در گفتوگو مغالطه نکن و این از مهمترین موضوعات مورد بحث، بین مهدی منتظر و گروههای جهادیِ جهان است. پیش از این، با آیات محکمی که برای عالم و جاهل روشن است، فتوا دادیم، جهاد، دو قِسم است:
جهاد برای دعوت مردم بهسوی خداوند: این جهاد با دعوت [مردم] بهسویِ خداوند صورت میگیرد و اکراه و اجبار در آن راه ندارد. تصدیق فتوای خداوند تعالی درآیات محکم کتابش:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و خداوند به ما فرمان نمیدهد، شمشیر بر گردن مردم بگذاریم تا ایمان بیاورند، چون عبادتِ از رویِ اجبار واکراه، مورد قبولِ خداوند واقع نمیشود. خداوند، نماز و زکات و روزه و حجّی را که از روی اکراه و اجبار باشد، نمی پذیرد. ایمان به خداوند و نمازگزاردن با اجبار، روزه داری با اجبار و حجِّ با خواری و از روی اجبار، پذیرفته نیست. خداوند عبادت با اجبار و اکراه را از آنان نمیپذیرد، آیا از خدا نمیترسید؟ بلکه خداوند به ما فرمان میدهد، مردم را بهسویِ راه خداوند دعوت کنیم و این دعوتِ با قانعِ کردن منطقی مردم و به صورت جهادی بزرگ، با استفاده از قرآن عظیم است. تصدیقِ کلام خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
ما با بصیرت قرآنی، کافران را بهسوی خداوند دعوت میکنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ای پیروان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم! به فتوای حق نظر کنيد:
{أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي} صدق الله العظيم
ای جماعت القاعده! اگر شما پیرو محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم،هستید؛ چرا دعوتتان بر اساس بصیرتِ آده از نزد پروردگارتان نیست و با آیات محکم قرآن عظیم، با آنها جهاد نمینمایید تا با علم، منطق، حکمت و موعظه حسنه، اقناعشان کنید تا بهسوی خداوند روی آورند و با این کار فرمان خداوند در آیات محکم کتابش را اجرا کرده باشید که میفرماید:
{ادْعُ إِلِى سَبِيلِ ربّك بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ} صدق الله العظيم [النحل:۱۲۵]
آیا عملیات انتحاری در خیابانها و ریختن خون مردم، دعوتِ بهسوی خداوند با بهترین روش «بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» است؟ شما را چه میشود، چگونه حکم میکنید؟ ممکن است «الموحد» حرف مرا را قطع کرده و بگوید: «ما در خیابانهای کشورهای کافری که با گروه القاعده جنگ ندارند، بمب منفجر نمی کنیم؛ انفجارهای ما در خیابانهای کشورهایی است که با مسلمانان درجنگ هستند». مهدی منتظر، امام ناصر محمد یمانی، در جواب میگوید: آیا تا بهحال، انفجارات شما، هرگز کسی از عاملین و تصمیمگیرندگانِ جنگ با اسلام و مسلمانان و یا جنگجویانشان را که با شما میجنگند؛ کشتهاست؟ خیر؛ شما مردم بیگناهی را در آن کشورها میکشید که هیچگونه دخالتی در تصمیمات نداشته و سیاستهای حکومتهایشان، ربطی به آنان ندارد! آیا از خدا نمیترسید؟ اگر بگویید: «آنها به آن کشور تعلق داشته و تبعهی آن کشور هستند»، در پاسختان میگوییم: آیا خداوند به شما اجازه میدهد که فرزند یک قاتل را به خاطر قتلی که پدرش مرتکب شده، به قتل برسانید؟ آیا میتوانید پدر را به خاطر اینکه فرزندش یکی از شما را کشته، به قتل برسانید؟ پاک و منزه است پروردگارم، او ظلم کردن را بر نفس خویش حرام نموده و همچنین ظلم کردن بندگانش به یکدیگر را نیز حرام کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۶۴]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاّ بالحقّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سلطَاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ} صدق الله العظيم [الإسراء:۳۳]
بلکه خداوند قتل نفس را حرام کرده است، مگر بهحقّ. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاّ بِالْحَقِّ} صدق الله العظيم [الإسراء:۳۳]
ممکن است «الموحد» سخن مرا قطع کرده و بگوید: «اما ما برای رسیدن به هدف و مقصودمان مجبوریم بیگناهان را قربانی کنیم». مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید:
اگر به حساب شما، قتل یک نفر بیگناه، برایتان آسان و ساده است، اما نزد خداوند، [گناهی] بسیار عظیم است. برای همین، خداوند در آیات محکم کتابش، گناهِ «قتل نفس بهناحقّ» را مانند قتل تمامی مردم قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أنّه مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [المائدة:۳۲]
ای جماعت القاعده! آیا میدانید قاعده و قانونِ رسیدگی به حساب اعمال بد و سوء در کتاب خداوند چگونه است:
{مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
اما خداوند، یک گناه و یک عمل صالح را، در رابطه با جزای بد و یا جزای نیک آنِاز این قاعده مستثنی نموده است و هر کس نفسی را بهناحقّ بکشد و کسی را بدون آنکه مرتکب قتل یا فساد در زمین شده باشد، به قتل برساند؛ حکمش در آیات محکم کتاب چنین آمده است:
{فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا}صدق الله العظيم [المائدة:۳۲].
به همین ترتیب، اگر کسی از قاتل بگذرد و او را ببخشد؛ اجر او در کتاب خداوند مانند این است که:
{وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [المائدة:۳۲].
از خدا بترسید و بدانید که محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم، رحمت خداوند بر عالمیان است، اگر خداوند قلب او را سخت و قسی کرده بود؛ مردم از دور او پراکنده شده و احدی از عالمیان سخنان وی را باور نمینمود. پس؛ شما چگونه میخواهید با قتل و خونریزی مردم را هدایت کنید؟ ما شما را از جنگیدن با آمریکا و همپیمانانش، تا دست برداشتنِ آنها از جنگ با مسلمانان، منع نمی کنیم. اما خداوند به شما اجازه نمیدهد، شهروندان بیگناه آمریکایی را که با شما نجنگیده و دخالتی نیز در تصمیمگیریهای مربوط به جنگ با اسلام ندارند و یا از سربازان آمریکایی نیستند که با شما میجنگند؛ به قتل برسانید. خداوند به شما اجازهی کشتن کسی که با شما نمیجنگد را نمیدهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿١٩٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
اما شما، مردم بیگناه را میکشید و خودتان، از تجاوزگران شدهاید. لذا من، امام مهدی منتظر، به گروه القاعده و رهبرشان، « اسامهبنلادن»، هشدار میدهم که عذاب شدیدی در انتظارشان است و خداوند آنها را از اين شیوهی جهاد، نهی نموده است. شیوهی جهاد شما، عملیات انتحاری و انفجار در میان کافرانی است که بیگناهاند. شما، به دین ضرر بزرگی زده و به دشمنان دین و مسلمانان خدمت میکنید تا بگویند: «نمیبینید مسلمانان تروریست هستند؟» و ناآگاهان، حرفهای آنان را باور کرده و میپذیرند که مسلمانان تروریست هستند و مردم را بهناحقّ میکشند. اعمال شما، دستاویز یهودیان شده است که در تلاشند با هر وسیله و حیلهای، اسلام را در نظرِ مردمِ عالم، بدنام کرده و جنگطلب نشان دهند. آیا حاضر هستید اعتراف کنید، ضرر شما به اسلام، بیش از نفعتان است؟ اما خداوند به ما دستور ترساندن کفار را نداده است، بلکه به ما فرمان داده شده تا در دلِ دشمنان دین و دشمنان مسلمانان، که در امر دین به جنگ ما آمدهاند و میخواهند نور خداوند را خاموش کنند و در کمین ما هستند؛رعب و وحشت ایجاد کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّـهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
آیا خداوند فرموده است: «ترهبون الكفار من الناس» یعنی مردمان کافر را بترسانید؟ یا فرموده است: {تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ وَعَدُوَّكُمْ} صدق الله العظيم، دشمنان خدا و دشمنانتان، یعنی کافرانی که به جنگ دین شما آمدهاند؟
خداوند به ما مسلمانان، فرمانِ اعلام دشمنی و کینه بر علیه مردم را ندادهاست، مگر کسانی که به دشمنی با خداوند و رسول او برخاسته و به جنگ با اسلام و مسلمین آمده باشند که در آن صورت، طعمِ قدرت و صلابت و دردناکیِ مجازات ما را خواهند چشید و ملائکه خداوند رحمن اولیای ما هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی درهر برههی زمانی و مکانی:
{إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا ۚ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ ﴿١٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَمَن يُشَاقِقِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿١٣﴾ ذَٰلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ ﴿١٤﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ ﴿١٥﴾ وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿١٦﴾ فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿١٧﴾ ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّـهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ ﴿١٨﴾ إِن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ ۖ وَإِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَعُودُوا نَعُدْ وَلَن تُغْنِيَ عَنكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّـهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٩﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
برادر گرامی «الموحد»! اگر برایتان روشن شود، دعوت ناصر محمد یمانی بهسوی حق است و راه راست را نشان میدهد؛ نباید تعصب و غرور شما را به گناه بکشاند. از خدا بترسید! برای شما و تمام عالمیان به پروردگار عالمیان قسم میخورم، من مهدی منتظرِ حقِّ پروردگارتان هستم و این گزینش از جانب من نیست، بلکه خداوند مرا برگزیده و از نظر علمی، مرا بر تمام علمای مسلمین و یهود و نصاری برتری داده است. من بر اساس بصیرتی که از جانب پروردگارم آمده است و همان بصیرتی است که با جدّم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، آمده بود؛ مردم را بهسوی خداوند دعوت میکنم. برای همین نیز نام من از امرم خبر میدهد: «ناصر محمد» و بدانید که اگر از دعوت من روبرگردانید؛ خداوند در یک شب، با نشانهی عذاب دردناکش، خلیفه خود را بر شما و تمام جهانیان مسلط خواهد نمود و اگر مرا تکذیب نمایید، من منتظر آن خواهم بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
و این عذاب که نشانهای برای تصدیق است، تمام آبادیهای مسلمان و کافرِ بشر را، که از کتاب خداوند قرآن عظیم روگردان باشند، در بر خواهد گرفت؛ همان کسانی که حاضر نشدند برای نزدیکی به پروردگار به دنبال وسیله باشند. کسانی که ایمان نمیآورند مگر آنکه با بندگی طاغوت یا بندگان مقربِ درگاه خداوند؛ ایمانِ خود را به شرک آلوده کنند و با تصور اینکه خداوند، تنها به مقربين تعلق دارد نه به همهی صالحان، دست از رقابت برای تقرب به خداوندشان برمیدارند، همانند مسلمانان که اعتقاد دارند حق ندارند برای قرب و نزدیکی به خدا، با انبیا رقابت کنند. لذا به آنان و کافران بشارت عذاب دردناکی را میدهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم؛...
انصار پیشگام برگزیده! شب و روز بیانات مرا منتشر کنید و در اینکار سستی نکرده و از پا ننشینید و ربانی باشید؛ در برابر خداوند مخلص بوده و چیزی را با او شریک نگیرید که پروردگار به مخلصان، وعدهای راستین و حق داده است:
{وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
بدانید که زمان خلافت راشدانه جهانی فرا رسیده است و خداوند به من فرمان داده تا شما را به مسیر اولیهی نبوت، در عصر محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، بازگردانم؛ به شرط آنکه دعوت کسی را بپذیرید که شما را با بصیرت آمده از جانب خداوند بهسوی او میخواند. شایسته نیست، حقّ، پیرو خواستهها و امیالِ گروه القاعده شود؛ حق نمیباید از خواستههای اهل سنت و جماعت پیروی کند؛ حقّ نباید از امیال شیعیان پیروی نماید؛ حقّ نمیتواند از خواستههای فرقههایی که مانند اهل کتاب که پیش از آنان بودند و دینشان را پراکنده کردهاند؛ پیروی نماید. هیچیک از شما، تا زمانی که به قرآن عظیمی که در برابرتان است و تا روز قیامت از تحریف محفوظ خواهد ماند، عمل نکنید؛ بر حقّ نیستید. اگراطاعت نکنید، از عذاب دردناک خداوند که بر سر رویگردانان از ذکرِ محفوظ از تحریفِ پروردگار نازل خواهد شد؛ به کجا میتوانید بگریزید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
«الموحد»! آیا میتوانی حتی یک ایراد، در این بیانِ روشن و حق پیدا کنی و بگویی ناصر محمد یمانی از روی میل وهوای خود سخن میگوید؟ خیر؛ قادر نخواهی بود، می دانی چرا؟ چون من مانند شما علمای مسلمین نیستم که قرآن را با رأی و نظر خود و با اجتهاد و قیاس تفسیر کنم؛ پناه بر خداوند از اینکه کلامش را تحریف نمایم. بلکه من از همین قرآن، بیان حق قرآن را میآورم و آیاتی را به عنوان دلیل و برهان ارائه مینمایم که از آیات محکم، اساسی و بنیادین کتابند؛ و عالم و جاهل، قادر به فهم آنها هستند. قرآنی که، اگر تعقل کنید، به زبان عربی نازل شده است، که آن را میدانید و میفهمید. من در هیچ موردی، با کلام یا اجتهاد شخصی برایتان دلیل نمیآورم، بلکه اینها آیات روشن و واضح هستند، مگر اینکه شما آنها را روشن نبینید که در این صورت اگر راست میگویید، بیانی بیاورید که از بیان ناصر محمد یمانی، حقتر و درستتر بوده و راهِ راست را بهتر نشان دهد و اگر نتوانستید، که نمیتوانید، از خداوند بترسيد. به رهبرتان، «اسامهبنلادن» بگویید، ما منتظر گفتوگو با او هستیم. ای جماعت مسلمانان! این خبر بزرگی است که شما از آن روگردانید؛ پس از خدا بترسید. به شما هشدار میدهم که از خدا بهسویِ خدا بگریزید. این انذار آشکاری است و من به شما در بارهی سیاره عذاب، که بر سر این امت فرود خواهد آمد، هشدار میدهم و لعنت خداوند بر دروغ گویان باد و چه کس ظالمتر از افترازننده به خداوند است؟...
وسلامٌ على المرسلين, والحمد لله العالمين..
خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4327
Admin
31-01-2015, 10:06 PM
- 5 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
____________
من میتوانم برایِ تکتک آیاتی که به عنوان دلیل ارائه کردهای، بیان بیاورم
بسم الله الرحمن الرحيم و سلام بر رسولان الهی و الحمدلله رب العالمین...
گوش کن جناب! آیا منظورت چیزی جز این است که: «از قرآن رونویسی کرده و بیان آن را اصلاً نمیفهمی»؟ من میتوانم بیانِ تکتکِ آیاتی را که به عنوان دلیل ارائه کردهای، بیاورم، اما جای آن اینجا نیست و نمیخواهم از موضوع گفتوگو دور شویم. از تو میخواهیم بیانِ حقِّ این فرموده خداوند تعالی را بیاوری:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
برایت مثالی آورده و فتوا میدهیم: برای مثال هر چقدر هم از شنیدن صدای فریاد پدر و فرزندانت در آتش جهنم، متحسر باشی، حق نداری به خود جرأت دهی تا در پیشگاه خداوند شفیعشان باشی؛ چون تو از خداوند ارحم الراحمین برایشان مهربانتر نیستی. پس به تو یاد میدهیم که چه بگویی. بگو: «پروردگارا! اگر این شدتِ حسرت من نسبت به فرزندانم است، پس تحسر تو که از من به آنها رحیمتری چگونه است!». آنگاه به دنبال این هدف میروی که امت را هدایت کنی و در برابر آزارها صبر پیشه کنی تا خداوند همگی آنان را هدایت نماید و به اذن خداوند و پروردگار عالمیان؛ مردم همگی در راه راست خداوند قرار گیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاء ربّك لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹]
و سپس نعیم اعظم تحقق خواهد یافت و اين برای خدا دشوار نيست [اشاره به آیه کریمه: وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ بِعَزِيزٍ ﴿٢٠﴾سوره ابراهیم]
و سلامٌ على المرسلين و الحمد لله ربّ العالمين..
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4328
Admin
01-02-2015, 05:33 AM
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - ربیع الأوّل - 1431 هـ
18 - 02 - 2010 مـ
۲۹-بهمن-۱۳۸۸ه.ش.
10:45 بعد از ظهر
ـــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به «الموحد»...
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلان بر جدّم محمد رسول الله و خاندان پاکش و تمام پیروان حق تا یوم الدین وسلام خدا بر تمام موحدانی که برای خدا شریکی قائل نمیشوند و سلام بر رسولان الهی والحمد لله ربّ العالمين..
«الموحد»! خدا را توحید گوی و کلام او را از موضع آن تحریف مکن که میفرماید:
{وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكفرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ ۚ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ ۖ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿١٠٧﴾ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا ۚ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ ۚ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا ۚ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ﴿١٠٨﴾ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوند در این آیات از مسجد نبوی و مسجد ضِرار که منافقان آن را بنا نهادهاند، سخن میگوید و حکمتِ خبیثانهی ساخت آن را روشن کرده و میفرماید:
{وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكفرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ ۚ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ ۖ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿١٠٧﴾ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا ۚ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ ۚ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا ۚ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ﴿١٠٨﴾ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
به کلام خداوند تعالی نظر کن:
{أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم،
او از مسجد رسول الله سخن میگوید که بر اساس تقوا شاخته شده است و اینکه آیا آن مسجد بهتر است یا مسجد ضرار. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم،
آنچه که شما را فریب داده این کلام خداوند است که:
{أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم،
تمام علمای امت میدانند مقصود خداوند از این فرموده چیست: {أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ}ِ، منظور از «الجرف» چیست؟ آیا آن گونه که شما تصور میکنید نام یک خیابان است؟ اگر هم چنین باشد، اگر راست میگویید بفرمایید پس منظور از «الشَفَا» که بنا بر آن پایه ریزی میشود چیست؟ چرا کلام خداوند را تحریف میکنید، درحالیکه میدانید مقصود از «الجرف» چیست: «الجرف»، شکافی در کوه است که از آب باران پر میشود و کنارههای آن همیشه سست است و پایهی سفت و محکمی ندارد و نمیتواند هیچ ساختمانی را روی خاک سست خود تحمل نماید. حال تصور کنید اگر یکی از شما بخواهد ساختمانی را بر روی این کناره که خاک آن سست و در معرض ریزش است، بسازد، حتماً کناره فرو میریزد و ساختمان منهدم میشود، چون اساسِ ساختمان، محکم و سفت نیست؛ بلکه بر دیوارهای سست و در حال ریزش ساخته شده و حتماً فرو میریزد. پس چرا کلام خداوند را تحریف میکنید تا با خواستههای شما همخوان شود؛ آیا از خدا نمیترسید؟
و اما اسامةبنلادن، من می دانم او نمرده و نخواهد مرد تا با امام مهدی بیعت کند، مگر خداوند چیز دیگری بخواهد، و آنگاه خواهد دانست که پرچم امام ناصر محمد یمانی، واقعاً هدایتگرترین پرچم است، مگر خداوند چیز دیگری اراده فرماید.
و اما جهاد در راه خداوند، میبینم گویا میخواهی فتوا دهی: کافران به دلیل کفرشان میبایست به قتل برسند! ای مرد! تصور کن که کافر را مجبور کردی ایمان آورده و نماز بگذارد؛ آیا خداوند این نماز را از او میپذیرد، درحالیکه از این کار کراهت دارد و در زمره کسانی نیست که در حین نماز در مقابل خداوند خاشع هستند وغیرِ خدا، چیزی نمیبینند و جز خداوند، کسی را نمیخوانند و اگر در قلبشان خلوص وجود داشته باشد؛ خداوند نمازشان را میپذیرد؟ پس در دین پروردگار عالمیان، اجبار و اکراه نیست.
و اما جهاد در راه خداوند، پروردگار به ما اجازه داده است از خود و برادرانمان دفاع کنیم. امام مهدی، [مردم را از] جهاد بر علیه کسانی که به اراضی و دیار مؤمنان تجاوز کرده و آن را اشغال کنند، نهی نمیکند. ما تجاوز به کافرانی را که به ما تعدی نکردهاند، منع میکنیم. بر شماست که از خدا بترسید و با آنان با نیکی و قسط رفتار نمایید و با پیروی از روش دینی با ایشان تعامل نمایید تا بدانند که اخلاق و دین مسلمانان چگونه است. خداوند توصیه میکند با مؤمنان و کافران، رحیمانه و با عدالت و بر اساس قسط رفتار شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة]
چه کسی به شما دستور داده که کافران را به جرم کفر به قتل برسانید؟ از خدا نمیترسید؟ درحالیکه قتل نفس در نزد خداوند حرام است مگر به حق [مانند فردی که قتل مرتکب شده باشد یا در زمین فساد نماید] و قتل ناحق در نزد خداوند، مانند کشتن تمام انسانهاست؛ آیا از خدا نمیترسید؟ ما میخواهیم برای کافران روشن سازیم که دین اسلام، رحمت برای تمام جهانیان است و همانطور که خداوند به ما فرمان داده است، مردم را با حکمت و موعظه نیکو به سوی او دعوت مینماییم، مگر آنکه کسی به ما تعدی نماید و بخواهد مانع دعوت عمومی ما گردد که در این صورت خشم و عذاب ما از شدیدترین خشمها و عذابهاست و در ما نرمشی نخواهید یافت؛ بلکه از فرمان خداوند برای جنگ با کسانی که به جنگ دینمان آمده و ما یا برادرانمان را از سرزمینهایمان برانند، سرپیچی نکرده و قلبهایمان دربرابرشان بسیار سختگیر و استوار است. چون این حق ماست که از دین و سرزمین و آبرو و اموالمان دفاع نماییم و این حق برای ما واجب درنظر گرفته شده است. آنچه که خداوند ما را ازآن نهی نموده، تعدی به مردم، به بهانه کفر است و در دین اجبار و اکراه نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
بلکه در کتاب خداوند برای جهاد اصولی وجود دارد که شما آن را درک نکردهاید و دشمنان خداوند، از جهل شما در مورد اصول و اساس جهاد سوءِاستفاده کرده و دین خداوند را در نظر مردم جهان زشت نشان داده و میگویند: «خداوند به مسلمانان فرمان داده است تا کافر را به دلیل کفرش به قتل برسانند» و باعث تنفر و اکراه کافرانی میشوند که از حقیقت آگاه نیستند و نمیدانند محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم، رحمت خداوند بر عالمیان بوده و برای خونریزی برانگیخته نشده است تا آنها را وادار نماید به اجبار ایمان آورند. به خاطر خود و امتتان، از خداوند بترسید و بهترین امت در میان عالمیان باشید. تلاش کنید تا ریشه ظلمِ انسان بر برادر انسانش را، چه مسلمان باشد یا کافر، برکنید. مگر فکر میکنید مهدی منتظر بعد از تمکین، امرِ به معروف و نهی از منکر نخواهد کرد؟ هیهات، هیهات... زمانی که خداوند، فرمان و حکم در زمین را به من عطا نماید، امر به معروف و نهی از منکر خواهیم کرد و به اذن خداوند، حدود الهی را برقرار خواهیم نمود که عبارت است از: بر طرف کردنِ ظلمِ انسان از سرِ برادران انسانش؛ اما مردم را به زور وادار نمیکنیم ایمان بیاورند. شما را چه میشود چرا مطلب را نمیفهمید؟
اسامهبنلادن و هر آن کس که با اوست! من مهدی منتظر، همگی شما را به برقراری صلح درمیان تمام ملتهای جهان دعوت میکنم، مگر کسانی که به ما و دینمان یا برادرانمان تعدی کنند. ما به هیچوجه کافر را به خاطر کفرش به قتل نمیرسانیم و اگر ملکوتِ همه چیز را نیز به ما بدهند، قادر نیستند که در اوامر حقی که از نزد پروردگارعالمیان آمده است؛ ما را گرفتار فتنه نمایند و از خداوند میخواهیم به ما ثبات قلب عنایت فرماید. از ما پیروی نمایید تا با بیان حق قرآن مجید شما را به راه حقِّ خداوندِ عزیز و مجید هدایت نمایم . حقِّ آمده از نزد خداوند، نمیتواند پیرو خواستهها و امیالِ اسامهبنلادن و گروهش باشد. حقِّ آمده از نزد پروردگار، پیرو امیال شیعه و سنی و هیچیک از فرقههای اسلامی نیز نخواهد شد، بلکه خداوند مرا برای حکمیتِ حق میان شما معین فرموده است تا در موراد اختلاف میانتان حکم کرده و صفوفتان را متحد ساخته و پراکندگی و ناتوانیتان را به وحدتِ در برابر فتنهی بزرگ مسیح کذاب، تبدیل نماییم و چیزهایی را که نمیدانید به شما بیاموزیم.
ای علمای مسلمین! ای امت مسلمان! از خدا بترسید... مگر همه شما به این کلامِ واحد ایمان ندارید: «خدایی جز خداوند یکتا نیست و شریکی ندارد، معبودی جر او در میان مخلوقاتش نیست». ای امت اسلام! پس چرا دچارِ پراکندگیِ دینی شدهاید؟ همانا که خداوند، امام مهدی را برانگیخته است تا با قرآن مجید، شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید. اما «صاحب السعادة»! [اسم مستعار یک شخص] ما را متهم میکند که با دادنِ جوابِ طولانی، قصد گم کردن سؤال را داریم! از پروردگار عالمیان بترس، اگر در بیان من تفکر کنی، جواب سؤالت را که به تفصیل پاسخ داده شده است، پیدا میکنی و ما چیزهای بیشتری هم که نمیدانستید به شما یاد دادیم. به همین ترتیب میبینیم که «صاحب السعادة» تصور میکند، امام ناصر محمد یمانی، شیعه اثنی عشری است! چقدر شما بر خطایید؛ پناه بر خدا که من از شیعیان اثنی عشری باشم، آنها که پیش از فرا رسیدن زمان مقدر شده در کتاب مسطور، مهدی منتظر را برگزیدهاند و برخی از آنان بهجای خداوند، آل بیت رسول الله را می وانند و خود را هدایتشده هم میدانند و با این حجت که تأویل قرآن را جز خداوند و ائمه اهل بیت نمیدانند، آن رامهجور گذاشتهاند؛ درحالیکه منظور خداوند، متشابهات است و نود درصد آیات کتاب، آیات محکم هستند که اگر در آنها تدبر شود، برای عالم و جاهل قابل درک است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
به همین ترتیب به خداوند پناه میبرم که از اهل سنت باشم که منتظر شفاعت، بنده در پیشگاه پروردگار و معبودند، درحالیکه خداوند، نسبت به بندگان از همه مهربانتر و رحیمتر است. آنها نیز با این حجت که تأویل قرآن را جز خداوند و رسول و صحابه نمیدانند، آن را مهجور گذاشتهد و تنها به سنت بسنده کردهاند. هرچه از قرآن را که با سنت موافق است، گرفته و در مجادلاتشات به آن به صورت جدّی تکیه میکنند ولی زمانی که با آیهای محکم از قرآن مواجه میشوند که مخالف حدیثی است که دارند؛ از آن آیه روبرگردانده و میگویند تأویل آن را جز خداوند کسی نمیداند! من به خدا پناه میبرم که از هر یک از فرقههای مسلمانان باشم، آنها که دین خود را پراکنده کرده و گروه گروه شدهاند و هریک از داشتههای خود مسرورند. مرا با هیچیک از آنان کاری نیست، من مسلمانِ حنیفم و از مشرکین نیستم و مردم را به سوی «لا إله إلا الله؛ محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم» دعوت کرده و از مسلمانانم. چگونه میخواهید درحالیکه خود در دینتان دچار تفرقه و چنددستگی هستید و یکدیگر را لعنت کرده و کافر میخوانید، مردم را قانع کنید که به دین شما بگرایند؛ آیا فکر نمیکنید؟ شما با این کلام خداوند تعالی چه میکنید که میفرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
اما شما از امر خداوند در آیات محکم کتابش روگردانده و گویی فرمانش برایتان معنایی ندارد. دین خداوند را پراکنده کرده و گروه گروه و دسته دسته شدهاید و شکوه و اقتدارتان از بین رفته است و به این روز افتادهاید و شکست خورده و ابهتتان نابود شده است. برای همین هم من اهل سنّت و شیعیان و تمامی فرق اسلامی را به برادری دینی و وحدت صفوف مسلمین، فرا میخوانم تا شوکتتان تقویت شده و عزتتان بازگردد و کلمه خداوند در دنیا، در اعلی مرتبه قرار گیرد؛ شما را چه میشود که ما را باطل می بینید؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
کدام دعوت، هدایتگرتر از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی است، اگر راست میگویید برهانتان را بیاورید: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}؟ میدانی چرا دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی، از تمامی دعوتهای جهانی؛ هدایتگرتر است؟ چون من به ریسمان الهی، قرآن عظیم، درآویخته و به آن پایبندم و نمیتوانید اثری از مخالفت با آن را در من مشاهده کنید، چرا که قرآن جانب پروردگار عالمیان آمده است. اما شما جماعت اهل سنّت و شیعیان، از اوامر پروردگار عالمیان که در آیات محکم کتابش آمده است، سرپیچی میکنید و خود را هدایتشده هم میانگارید! چگونه ممکن است کسی که بر خلاف فرامین خداوند در آیات محکم کتاب عمل میکند، از هدایتشدگان باشد؟ بیایید تا ببینیم آیا ناصر محمد یمانی به شما راست میگوید یا او نیز مانند بعضی از شما که به ما افترا میزنید؛ دروغگو و مفتریست. پس آیاتی از محکمات کتاب خداوند را، بدون هیچ توضیح و بیانی برایتان خواهیم آورد، میدانید چرا بیانی درموردشان عنوان نمیکنیم؟ چون این آیات، از آیات محکم کتاب خداوند و حاوی اوامری هستند که برای عالم و جاهلتان روشن و واضح است.
خداوند تعالی میفرماید:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آلعمران:١٠٣]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [الروم]
و خداوند تعالی میفرماید:
{شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ} صدق الله العظيم [الشورى:١٣]
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
حال چه کسانی هستند که از فرمان خداوند که در آیات محکم کتابش آمده است اطاعت میکنند؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی است که اطاعت میکند یا روگردانان از دعوت او؟ دعوتی که مردم را به عدم پراکندگی در دین خداوند فرا میخواند تا منجر به ضعف مسلمانان نشود و صفوفشان را متحد ساخته و شوکتشان را تقویت کند تا در زمین عرضاندام کرده و کلمه خداوند بر تمام عالمیان برتری یابد؟ شما را چه میشود که امام مهدیِ حقِّ پروردگار و رحمت خدا بر شما را، در گمراهی آشکار میپندارید؟ آیا نمیخواهید بهخاطر آنکه خداوند، امام مهدی را در این امت برانگیخته و زمانهی او، در نسل شما مقدر شده؛ شاکر باشید؟ آیا نباید از شکرگزاران باشید؟ یا اینکه مرا دروغگویی بیشرم میدانید که مهدی منتظر نیست؟ من چه گناهی کردهام که از نظرتان قابل بخشش نیست؟ آیا چون میگویم: الله؛ پروردگار من است و به کتاب خداوند آویخته و مردم را بهسوی بصیرت فرستاده شده از پروردگارم، یعنی همان بصیرتی که بر جدم صلي الله عليه وآله وسلم نازل شده بود، قرآن عظیم، فرا میخوانم؛ گناهکارم؟ اگر به قرآن عظیم ایمان دارید، پس چرا به کسی که شما را بهسوی آن دعوت میکند، پاسخ نمیدهید؟ چرا به دعوت کسی که شما را به حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم، فرا میخواند که مرجع اختلافات شما در سنت نبوی و مرجعِ حق معتقدان به تورات و انجیل است؛ پاسخ نمیدهید؟
فالحُكم لله وهو خير الفاصلين.
وسلامُ على المرسلين و الحمد لله ربّ العالمين..
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=5412
Admin
01-02-2015, 05:38 AM
- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني
04 - ربیع الأوّل - 1431 هـ
18 - 02 - 2010 مـ
۲۹-بهمن-۱۳۸۸ه.ش.
11:42 مساءً
_________
امام مهدی، اسامةبنلادن را به میز گفتگوی جهانی دعوت میکند...
بسم الله الرحمن الرحيم و سلام بر رسولان اهلی والحمد لله ربّ العالمين
«الموحد»! آیا از نظر تو «اسامه» امامی است که از جانب پروردگار عالمیان برگزیده شده و خداوند او را بر ما برگزیده و علم او را فزونی بخشیده است؟{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱]، بگو برهانتان را بیاورید اگر راست میگویید، چون وقتی خداوند طالوت را برای امامت و قیادت بر بنی اسراییل برگزید، او را از نظر علمی، بر آنان برتری داد و بر همین اساس، امام مهدی از اسامهبنلادن دعوت مینماید بر سرِ میزِ جهانی گفتوگو در پایگاه ناصر محمد یمانی حضور یابد و اگر دریافتیم خداوند دانش او را وسعت داده است؛ امام ناصر محمد یمانی اعلان خواهد کرد که اسامهبنلادن امام مهدی است و از اولین پیروان او خواهد بود و اگر دیدیم ناصر محمد یمانی با دلایل و برهانهای قاطع که از آیات محکم قرآن میآورد، بر او غلبه کرد؛ این برهانِ ادعای او خواهد بود و برای هر ادعایی، دلیلی لازم است. ما مانند شما نیستیم که از روی گمان، به خدا نسبت دهیم که ظن و گمان کسی را ازحق بینیاز نمیکند. «الموحد»! به او ابلاغ کن که امام ناصر محمد یمانی فتوا میدهد:
همانا که جهادِ «اسامهبنلادن» مانند خمر و شراب است که هم منفعت دارد وهم ضرر ولی ضررش بیش از منفعت آن است.
بر اوست که در پایگاه آزاد امام ناصر محمد یمانی حضور یابد و با برهانهای قاطع و روشن علمی در برابر هر حجتی، حجت بیاورد.
و اما ادعایی که درمورد مصلح بودن خود میکنید، اگر ببينم هر روز کوهی از طلا را انفاق میکند و روز را روزه میدارد و شب را برای [عبادت] خداوند قیام میکند هم، او را به عنوان امام مسلمين قبول نمیكردم؛ مگر اين كه خداوند او را در علم بر ما فزونی بخشیده باشد و آنگاه اعلان میکنیم که خداوند «اسامهبنلادن» را به عنوان امامِ گرامی ما برگزیده که مردم را با بصیرتی که از نزد خدا آمده، بهسوی الله دعوت مینماید. به او خبر بده که سریعتر بر سر میز جهانی گفتوگو در «پایگاه ناصر محمد یمانی» حضور یابد. ای مرد! بدون علم با من مجادله مکن و از خدا بترس که من بهحق ناصح امین شما هستم.
وسلامٌ على المرسلين و الحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
_______________
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=5413
Admin
05-02-2015, 09:23 PM
- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
22 - ربیع الأوّل - 1431 هـ
08 - 03 - 2010 مـ
۱۷-اسفند-۱۳۸۸ه.ش.
ــــــــــــــــ
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيـــم .
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر جدّم، آخرین نبیّ و رسولا خداوند و خاندان طاهر و پاکش و تمام پیروانِ حقّ تا یوم الدین و سلام خداوند بر شما انصار پیشگام برگزیده و سلام خداوند بر «الموحد» و کلیه میهمانان میز گفتوگو و تمام حقجویان و کسانی که فقط به دنبال حقاند و جز حق چیزی نمیخواهند. سلام بر ما و بندگان صالح خداوند و سلا بر رسولان الهی و الحمدُ لله ربّ العالمين..
«الموحد»! آنچه که درپی میآید نقل قولی از شماست:
اما در مورد عبادت رضوان نفس خداوند، من با تو مخالفم. حق این است که خداوندِ بدون شریک را عبادت نماییم نه اینکه «رضوان خداوند در نفسش» را عبادت کنیم و من از هرگونه کفری برائت میجویم و این بهتان بر خداوند است و خداوند ما را برای تحقق رضوان در نفسش نیافریده است. بلکه ما خدایی که ما را آفرید عبادت میکنیم و با طاعت از او رضوانش را محقق میسازیمامام مهدی به حق در جوابت میگوید: «الموحد»! منظور از تحقق رضوان خداوند نسبت به تو، این است که اگر این محقق گردد، یعنی خداوند از تو راضی است، اما رضایت خداوند از شما به معنای تحقق رضوان خداوند در نفسش نسبت به تمام بندگانش نیست. چون رضوان خداوند در نفسش محقق نخواهد شد، مگر آنکه از تمام بندگانش امتی واحد بسازد که در راه راست [صراط مستقیم] باشند که انجام آن برای خداوند عزیز آسان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم [هود:۱۱۸-۱۱۹]
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا خداوند آنها را آفریده تا با یکدیگر در اختلاف باشند؟ پاسخ به سؤال درباره «حکمتِ خلقتِ خداوند» را در محکمات کتاب و در این کلام خداوند تعالی مییابید:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
اگر اینطور است پس مقصود پروردگار عالمیان از این کلام چیست که میفرماید:
{وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم [هود:۱۱۸-۱۱۹]
ابتدا بیان حق این کلام خداوند را میآوریم:
{وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}
بیانِ این اختلاف را در این کلام خداوند مییابیم که میفرماید:
{فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]
و این یعنی، هدفِ خلقتِ همگی آنها محقق نشده و همچنان در اختلافاند و تنها بخشی از آن تحقق یافته و آنها کسانی هستند که در زمانی که خداوند رسولان خود را برانگیخت تا مردم را به راه پروردگار عزیز و حمید هدایت کنند، توسط خداوند هدایت شدهاند.
حال این فرموده خداوند تعالی را میآوریم:
{إِلاَّ مَن رَّحِمَ ربّك وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم [هود:۱۱۹]
و این، بندهای است که خداوند به او رحم نموده تا هدفِ خلقت بندگان را محقق ساخته و اختلافاتشان پیرامون پروردگارشان مرتفع شده و به اذن خداوند، مردم را به امتی واحد که در راه راست [صراط مستقیم] بوده و خداوند را بهدور از شرک عبادت میکنند، تبدیل کند که برای همین نیز [عبادت پروردگار] آفریده شدهاند.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
«الموحد»، خدا حفظت کند، شما از شأن مهدی منتظری که محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، بشارت او را به شما داده است، آگاه نیستید، ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده است:
[أبشركم بالمهدي يبعث في أمّتي على اختلاف من النّاس، فيملأ الارض قسطاً وعدلاً، كما ملئت ظلماً وجوراً، يرضى عنه ساكن السماء وساكن الأرض، يقسم المال صفاحاً]
[ بشارت مهدی را به شما میدهم که خداوند او را در زمانی که مردم دچار اختلاف شدهاند، درمیان امت من برخواهد انگیخت و او جهان را همانگونه که پر از ظلم و جور شده؛ از عدل و قسط لبریز خواهد کرد و ساکنان آسمان و زمین از او راضی بوده و مال را با بخشش بسیار تقسیم میکند]صدق عليه الصلاة والسلام.
این فتوایِ محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، درباره مهدی منتظر است که شما قدر او را نمیدانید و از راز او آگاهی ندارید. او ملتها را به ملت و امتی واحد و در راه راست [صراط مستقیم] تبدیل میکند و به این ترتیب، به اذن خداوند، هدف خلقت مردم محقق میگردد و ساکنانِ آسمان و زمین از او راضی خواهند بود؛ اما اکثرتان [شأن او را] نمیدانيد.
برادر من «الموحد»،! برای تحقیق رضوان نفس خداوند شتاب کن، اما اگر گفتی: «به هیچوجه؛ تنها چیزی که برایم اهمیت دارد این است که خدا از من راضی باشد و مرا وارد بهشت کرده و از آتش دور سازد و همین برایم کافی است»، در این صورت امام مهدی در پاسخت میگوید: پس به اذن خداوند، برای تو همینگونه باشد که خداوند خلف وعده نمیکند. ولی امام مهدی از برادر «الموحد» سؤالی دارد. سؤالم این است: آیا محبت و دوستی تو نسبت به خداوند شدید است؟ اگر جواب «الموحد» این باشد که: «البته که اینطور است، من پروردگارم را بیش از تمام مخلوقاتش دوست دارم.» امام مهدی در جوابت میگوید: الموحد" فرض کنیم خداوند تو را به بهشت فرستاد، ولی پدر یا فرزندان و برادرانت را در آنجا نیافتی. سپس ازآتش جهنم خبردار شدی و دیدی که آنها در ساحت جهنم فریاد میکشند [که خداوند چنین چیزی را نیاورد]، تصور کن چقدر به حال پدر و فرزندان و برادرانت حسرت میخوری و میبینی نفست به شدت متحسر است. اگر «الموحد» جواب دهد که: «من به درگاه خداوند دعا خواهم کرد که آنها را مورد مغفرت خود قرار داده و به آنان رحم کرده و ایشان را به من ملحق سازد و از شدت حزن و حسرتم در مورد پدر و فرزند و برادرانم به درگاه خداوند شکایت میبرم، شاید که بر من رحم کرده و آنها را از آتش بیرون بیاورد و وارد بهشت نماید». امام مهدی در پاسخت میگوید: اما تو چنین حقی نداری و در حدِّ تو نیست که چنین کنی؛ میدانی چرا؟ چون تو پروردگارت را که بیش از تو نسبت به پدر و فرزند و برادرانت رحیم است، نشناختهای. کار درست و عمل حقّ این است که بگویی: «خدایا! من از دیدن و شنیدن فریاد پدر و فرزند و برادرانم در آتش، حسرت شدید و دردناکی در نفس خود احساس میکنم، اگر این، شدت حسرت نسبت به آنان است، پس حسرت تو چگونه است که ارحم الراحمینی و بیش از بنده خود بر بندگانت رحمت داری؟»
«الموحد»! برتوست که بدانی، حسرت خداوند نسبت به بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند، بسیار بزرگتر و عظیمتر از حسرت تو برای پدر و فرزند و برادرانت است، اگر که خداوند آنها را به خاطر ظلمشان هلاک گرداند و خدا آن روز را نیاورد.
تو حق داری که بگویی: «ناصر محمد یمانی! آیا برای این امر دلیلی داری یا تو هم از کسانی هستی که ندانسته به خداوند نسبت میدهند؟». پس امام مهدی برهانی آشکار برایت میآورد؛ خودت در این آیات روشن و محکم تدبر کن. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿١٣﴾ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ﴿١٤﴾ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُكُم مَّعَكُمْ ۚ أَئِن ذُكِّرْتُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿١٩﴾ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿٢٠﴾ اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٢١﴾ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٢﴾ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ ﴿٢٣﴾ إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٤﴾ إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿٢٥﴾ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿٢٧﴾ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
بعد از تدبر و تفکر، مردی را مییابی که آشکارا در برابر مردمش، به رسولان پروردگار خود ایمان آورده است و میگوید:
{إِنِّي آمَنتُ بِربّكم فَاسْمَعُونِ﴿٢٥﴾}
و سپس مردم فوراً او را به قتل میرسانند:
{قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم
و اینجا مردی را مییابی که به آنچه که پروردگار به وی عنایت نموده مسروربوده و از اینکه مورد تکریم خداوند قرار گرفته، شادمان است و لذا میگوید:
{قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم
مَثَلِ او، مانند شهدایی است که از فضلی که خداوند به آنان عطا نموده و از اینکه وارد بهشت شده و از آتش مصون ماندهاند؛ شادمانند و خداوند تعالی میفرماید :
{وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩﴾ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا خداوند در لحظهی فرستادن مردی که به دست قومش کشته شده بود، به بهشت، مسرور بود و احساس فرح میکرد؟ تو سرور و شادمانی مرد را میبینی که میگوید:
{قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم.
سؤال را تکرار میکنم: آیا خداوند در آن لحظه در نفس خود شادمان و مسرور است؟ و جواب این است که: با کمال تأسف، نمیبینم که پروردگارم، همزمان با سرور و شادمانی آن مرد، مسرور و شادمان باشد و خداوند تعالی میفرماید
{قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿٢٧﴾ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
اینجاست که محبان خداوند، با خواندن این بیان حق، گریان شده و شیونکنان رو به پروردگارشان کرده و میگویند: «ای خداوند ارحم الراحمین! ما از عظمت تحسر تو نسبت به بندگانت آگاه شدیم، با اینکه تو ظلمی به آنان نکردهای و خودشان در حق خود ظلم کردهاند؛ ولی دلیلِ تحسرت ،نسبت به بندگانت، صفتِ رحمتِ نفس توست و تو ارحم الراحمینی، سزاوار هیچ بندهای نیست که بیش از تو نسبت به بندگانت رحیم باشد، چرا که این تویی که ارحم الراحمینی ولی بندگانت، قدر تو را چنان که شایسته است، ندانسته و حقِّ معرفت و شناخت تو را بهجا نیاوردهاند». کسی که محبت و عشقش به خداوند، بیش از علاقهاش به بهشت و حورالعین باشد؛ در ادامه خواهد گفت: «ای خدای عالمیان! من تو را از تمام مخلوقاتت، هرچه که هست و میخواهد باشد، بیشتر دوست دارم. چگونه درحالیکه پروردگار و حبیبِ من درنفس خود سعید نبوده و برای بندگانی که به خود ظلم کردهاند، متحسراست؛ من میتوانم در بهشت سعادتمند بوده و از حور العین لذت ببرم؟»
ای دوستداران و احباب خداوند! ای کسانی که محبتشان به خداوند، بسیار شدیدتر از علاقهشان به بهشت و حور العین است، به نام خداوند بزرگ از شما سؤال میکنم: بعد از آنکه «عبد النعیم الأعظم» با بیانِ حقِ خود، از عظیمترین اسرار کتاب پرده برداشت، چگونه میتوانید بهخاطر رسیدن به هدفی چون رسیدن به حورالعین و بهشتِ زندگی کنید؟ اینها، مُلکی مادی بیش نیستند!! اگر محبتتان به خداوند، بیش از علاقهتان به بهشت و حورالعین است، چگونه میتوانید از بهشت و حورالعین برخوردار شده و لذت ببرید؛ درحالیکه دریافتهاید خداوند برای بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند، متحسر است؟ چگونه میتوانید با اینها شادمان و مسرور باشید، درحالیکه حبیبتان سعید که نیست هیچ، بلکه نسبت به بندگانی که بر خلاف تصورشان، داشتههایشان در دنیا به باد رفته؛ خشمگین و متحسر است؟ ای دوستداران و احباب الله راه حل چیست؟ پس بیایید تا راه چاره را به شما بیاموزم، چاره را در فرموده خداوند تعالی مییابید که:
{وَلَوْ شَاءَ ربّك لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً} صدق الله العظيم [یونس:۹۹]
و این برای خداوند دشوار نیست. ممکن است یکی از احباب الله بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «اما خداوند برای امتهایی که به علت تکذیب رسولان پروردگارشان، در حق خود ظلم کرده و به هلاکت رسیدهاند؛ متحسر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
امام مهدی در پاسخ میگوید، خداوند تعالی میفرماید:
{عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
برای همین، در دورانی که مهدی منتظر بر انگیخته میشود، خداوند تمام امتهایی که با تکذیب رسولان پروردگارشان برخود ظلم کرده و هلاک شدهاند، برمیانگیزد تا از تمام انسانها امتی واحد تشکیل شود که خداوند را بدون شرک عبادت کنند؛ نه اینکه مانند دوران برانگیخته شدن رسولان پروردگار [ازاولین رسول تا آخرینشان] در مورد خداوند دچار اختلاف و پراکندگی و دشمنی باشند. مردم همچنان دربارهی خداوند دچار پراکندگی و اختلاف هستند و گروهی هدایت یافته و گروهی گمراهی برایشان نوشته شده است؛ مگر در زمان برانگیختگی مهدی منتظر. او مردم را به امتی واحد تبدیل خواهد کرد که در راه راست [صراط مستقیم] خواهند بود و ساکنان آسمان و زمین از وی رضایت خواهند داشت. این، مرتبه و شأن خلیفه خداوند مهدی منتظر است که شما از قدر او آگاه نیستید و از رازش اطلاعی ندارید. خداوند به واسطهی او، امتهایی که در قید حیاتند و مردگانی را که در جریان رستاخیز اول، برانگیخته خواهند شد؛ هدایت خواهد کرد و آنها را از فتنهی زندگان و مردگان مسیح کذاب حفظ خواهد نمود. مسیح کذاب قصد دارد از رستاخیز اول سوءِاستفاده کرده و خروج مکرده در برابر مردم ادعا کند مسیح عیسیبنمریم است و خود را پروردگار عالمیان بخواند. او قصد دارد به مردم بگوید، روز قیامت فرا رسیده و او پروردگار عالمیان و مالک بهشت و آتش است تا مسلمانان نتوانند او را تکذیب نمایند؛ چون شاهد خواهند بود که مردگان از قبرها خارج شده و در موعد رستاخیز اولشان به دنیا بازمیگردند. رازِ رستاخیز آنها، در رابطه با نابودی سد ذوالقرنین و خروج یأجوج و مأجوج و پادشاهشان، مسیح کذاب، شیطان رجیم، است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
و خداوند تعالی از زبان ذوالقرنین میفرماید:
{قَالَ هَـٰذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿١٠٠﴾ الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
همانا که جهنم به شما نشان داده خواهد شد و سیاره عذاب، از کنار زمین عبور خواهد کرد و عبور آن در همان روزی است که سد ذوالقرنین منهدم میگردد و یأجوج و مأجوج خروج کرده و رستاخیز اول صورت میگیرد. این نشانهها یکی بعد از دیگری میآیند. خروج پادشاهِ یأجوج و مأجوج، مسیح کذاب، نیز بهدنبال همین حوادث است. این مرد خود را مسیح عیسیبنمریم خوانده و میگوید پروردگار عالمیان است و مسلمانی نیست که پیرو عقیده نصاری نگردد و اعتراف نکند که مسیح عیسیبنمریم، پروردگار عالمیان است. مسیح کذاب، جزعده بسیار کمی؛ همه شما را دچار فتنه خواهد کرد. اما مسیح کذاب، خود را مسیح کذاب معرفی نمیکند، بلکه با وجود اینکه مسیح عیسیبنمریم نیست، اما خود را مسیح عیسیبنمریم واقعی میخواند؛ درحالیکه مسیح عیسیبنمریم حق ندارد سخن ناحق بگوید. این فردِ دروغگو، مسیح عیسیبنمریم نیست، بلکه شیطان رجیم است که ادایِ مسیح عیسیبنمریم را در میآورد و برای همین، نام مسیح کذاب بر او نهاده شده است. او شیطان رجیم است، ای مسلمانان، بدانید! اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود و مهدی منتظر را برای نجات مسلمانان و تمام مردم، از فتنه بزرگ مسیح کذاب بر نمیانگیخت، اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود که با برانگیختن مهدی منتظر، انسانی که علم بیان فراگیر و شامل قرآن عظیم را به او آموخته تا از آیات محکم قرآن عظیم برایتان دلیل و نشانه بیاورد، همگی شما جز عداه کمی، پیرو شیطان میشدید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ای علمای امت اسلام و پیروانشان! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، نمیتوانم شما را از فتنه مسیح کذاب نجات دهم ،مگر اینکه کلام غیر قابل تحریف پروردگار عالمیان را که در قرآن عظیم آمده است، تصدیق و باور کنید و نسبت به آنچه که برخلاف آیات محکمِ کلامِ پروردگارِ عالم است، کافر گردید. برانگیخته شدن من از سوی پروردگار، همراه با آوردن کتابی جدید نیست؛ بلکه من شما را بهسوی کتاب خداوند قرآن عظیم فرامیخوانم و در موارد اختلاف؛ حکم خدا را از آیات محکم قرآن عظیم استنباط کرده و به شما میآموزم. خداوند را به حق و یقین به شهادت میگیرم که هدایت نخواهید شد، مگر به ریسمان الهی قرآن عظیم چنگ زنید و نسبت به روایاتی از سنت نبوی که مخالف آیات محکم قرآن هستند؛ کافر گردید. علت هم این است که خداوند به شما فتوا میدهد احادیث سنت نبوی، در حقیقت، بیانِ حقِ آیاتِ قرآن هستند و همچنین به شما میآموزد که قرآن و بیان آن، هر دو از جانب خداوند امدهاند؛ اما درمورد حفظِ بیان موجود در سنت نبوی و جلوگیری از دستکاری و تحریف آن، وعدهای به شما داده نشده است. خداوند به شما در موردِ به ظاهر مؤمنانی فتوا میدهد که تظاهر به ایمان داشتن میکنند و مکر و کفر خود را مخفی نگه میدارند. آنها میگویند: «فرمانبردار خداوند و رسول او هستیم» و در مجالسِبیان سنت نبوی حاضر می شوند ولی مطالبی را نزد خود پنهان میکنند که رسول الله علیه الصلاة و السلام نفرمودهاند. برای همین خداوند به شما امر میکند، احادیث بیان را در معرض قضاوت آیات محکم قرآن قرار دهید. خداوند درمورد قاعده کشف احادیث دروغ و جعلی و یا احادیثی که مطالبی زائد به آن اضافه شده است چنین فتوا میدهد که بعد از سنجش این احادیث با آیات محکم قرآن، متوجه اختلاف زیاد آنها با محکمات قرآن خواهید شد؛ حتی گاهی کاملاً برعکس آیات قرآن هستند و علت هم این است که اینگونه احادیثِ مکارانهی شیطانی از زبان اولیای شیطان، یعنی شیاطین بشر، نقل شدهاند. آنان در ظاهر خود را مؤمن نشان میدهند ولی در باطن کافرند و مکر خود را برای دور کردن مردم از پیروی از قرآن پنهان میسازند. آنان احادیثی را نقل میکنند که بر خلاف آیات محکم قرآن است، آیاتی که برای عالم و جاهل روشن بوده و از آیات اساسی و بنیادی کتاب هستند. برای همین نیز، اگر این احادیث را با قرآن بسنجید، متوجه اختلاف فاحش آنها با آیات محکم قرآن خواهید شد، بلکه کاملاً برعکس قرآن هستند؛ چرا که حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و قابل جمع نیستند.لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
بیایید تا این قاعده را برای یکی از احادیثِ حق که نکاتی دروغ به آن اضافه شده است، بهکار گیریم. خواهیم دید که کلماتِ حقِّ آن با کتاب خداوند مغایرت ندارد، اما نکاتِ باطلِ اضافه شده به حدیث؛ حتماً با آیات روشن و محکم قرآن اختلاف خواهد داشت. بیایید تا مشهورترین حدیث نبوی را با این قاعده بسنجیم، کلماتی که به اصل این حدیث اضافه شدهاند را با رنگ قرمزِ[روشن] نشان میدهیم:
[ سلوا الله ليالوسيلة فإنها درجة في الجنة لا تنبغى إلا لعبد من عباد الله، وأرجو أن أكون أنا ذلك العبد، فمن سأل الله لي الوسيلة حلت عليه شفاعتي يوم القيامة]
[ از خداوند وسیله را برای من طلب کنید؛ وسیله درجهای از بهشت است که تنها به یک بنده تعلق خواهد گرفت و امیدوارم آن بنده من باشم. هرکس از خداوند طلب نماید تا مقام وسیله به من عنایت گردد؛ شفاعتم در روز قیامت بر وی حلال خواهد بود].
بیایید تا این حدیث را در معرض قضاوت آیات محکم کتاب قرار دهیم؛ خواهیم دید خداوند به رسول خود امر نکرده است که به مؤمنان دستور دهد تا «وسیله» را به انبیا واگذار کنند و صالحان، از آن بگذرند؛ چون «وسیله»، رقابت بندگان است بر سر پروردگار و معبود. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
در ابتدای روایت دو حرفی را که [به دروغ] به حدیث اضافه شده، مییابیم یعنی «لی» اما محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، نمیتواند و سزاوارِ وی نیست که امری غیر از فرمان خداوند را صادر نماید. محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، فرموده است:
[ سلوا الله الوسيلة فإنها درجة في الجنّة لا تنبغى إلا لعبد من عباد الله، وأرجو أن أكون أنا ذلك العبد ]
[ از خداوند وسیله را طلب کنید؛ وسیله درجهای از بهشت است که تنها به یک بنده تعلق خواهد گرفت و امیدوارم آن بنده من باشم].
پایان حدیث حق، اضافات آن را به حق درهم کوبیده و دور میاندازیم.
محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم راست گفت که:
[ سلوا الله الوسيلة فإنها درجة في الجنة لا تنبغى إلا لعبد من عباد الله، وأرجو أن أكون أنا ذلك العبد ] صدق عليه الصلاة والسلام.
[ از خداوند وسیله را طلب کنید؛ وسیله درجهای از بهشت است که تنها به یک بنده تعلق خواهد گرفت و امیدوارم آن بنده من باشم]
و این بیان حق این فرموده خداوند تعالی است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
حال به سراغ مطلب دروغ دیگری میرویم که به آخرِ حدیث اضافه شده است:
[فمن سأل الله لي الوسيلة حلت عليه شفاعتي يوم القيامة]
[هرکس از خداوند طلب نماید تا مقام وسیله به من عنایت گردد؛ شفاعتم در روز قیامت بر وی حلال خواهد بود].
از آنجا که این مطلبی دروغ است که به حدیث اضافه شده، نه تنها حتماً با آیات محکم قرآن عظیم، اختلاف بسیار فاحشی خواهد داشت؛ بلکه کاملا مغایر خواهد بود. خداوند به رسول خود فرمان داده است که به مردم هشدار داده و به آنها بگوید که خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
پس چگونه ممکن است رسول الله بگوید :
[فمن سأل الله لي الوسيلة حلت عليه شفاعتي يوم القيامة]
[ هرکس از خداوند طلب نماید تا مقام وسیله به من عنایت گردد؛ شفاعتم در روز قیامت بر وی حلال خواهد بود] و با فرمانی که خداوند برای هشدار دادن به مردم و آگاه نموده آنان از این امر که به جز پروردگار، ولیّ و شفیعی ندارند، صادر کرده است، مخالفت ورزد؛ آیا فکر نمیکنید؟
برایتان روشن شد، مطلب دروغی که به حدیث حق اضافه شده، با فرمانی که خداوند در آیات محکم کتابش به شما میدهد، در تناقض است و شما [با باور کردن آن] از مشرکان شدهاید و رقابت برای قرب به خداوند و پروردگار عالمیان را رها کردهاید. ای مسلمانان! شما از جمله بندگانی درنیامدید که برای قرب بیشتر به خداوند رقابت میکنند، درحالیکه تمام بندگان صالح خداوند، از فرشتگان گرفته تا انسانها و جنیان، برای رسیدن به آن در رقابتند. تمام بندگانِ هدایتشده خداوند که در آسمانها و زمین هستند، چه فرشتگان و چه جن و انس، برای رسیدن به «وسیله» و قربِ بیشتر به خداوند، به سختی با یکدیگر رقابت میکنند و از آنجا که خداوند صاحب آن مقام را مشخص نکرده و هویت آن بنده مجهول مانده است؛ هر بندهای امیدوار است او به آن مقام برسد. شایستهی بندگان نیست که دیگران را برای رقابت در راه قرب خداوند، بر خود ارجح بدانند و این فضل را به دیگران واگذار کنند. این [روشِ] عبادتِ تمام انبیا و رسولان خداوند و تمام جنیان و انسانهایی است که پیرو آنان هستند و از راه و روش آنان تبعیت میکنند و خداوند در آیات محکم کتاب خود چگونگی عبادت پروردگار را به بندگان آموخته است:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عذابه إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا}صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]
اما به علت دروغی که شیاطین بشر به محمد رسول الله نسبت داده اند، امتِ او، راه راست [صراط مستقیم] را گم کرده و از مطلبی غیر از فرموده خداوند و رسولش پیروی کردهاند. برای همین خداوند فرمان خود را در آیات محکم کتاب بیان نموده تا عالم و جاهل امت آن را بدانند:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
برای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، فرموده است:
[ سلوا الله الوسيلة فإنها درجة في الجنّة لا تنبغى إلا لعبد من عباد الله، وأرجو أن أكون أنا ذلك العبد ] صدق عليه الصلاة والسلام
[ از خداوند وسیله راطلب کنید. وسیله، درجهای از بهشت است که تنها به یک بنده تعلق خواهد گرفت و امیدوارم آن بنده من باشم]
دانستید که صاحب این مقام مشخص نیست و خداوند، نه به رسولان خود، نام او را خبر داده است و نه کسی از بندگانش را که در آسمانها و زمیناند از نامِ صاحب آن مقام، آگاه کرده است تا همه بندگان خداوند در آسمانها و زمین، برای نزدیکتر شدن به پروردگار و معبودشان، با یکدیگر رقابت کنند. لذا رقابت برای قرب به خداوند، مانع آن میشود که کسی از بندگان نسبت به خداوند شرک بیاورد. اما دروغ و افترا و تعظیم و مبالغه ناحق در باره انبیا، باعث شرک به خداوند و گمراهی شدیدی خواهد شد. آیا فکر نمیکنید چرا خداوند، صاحبِ آن مقام را که نزدیکترین درجه به خداوند رحمن است معرفی نکرده است؟
ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:«اما ناصر محمد یمانی! یعنی ممکن است یکی از علمای امت و یا مسلمانانی که پیرو آنها هستند، بتوانند به این فوز نائل گردند؟». مهدی منتظر در پاسخ به این سؤال میگوید:
برادر گرامی! برتوست که بدانی، برای انسان، بهرهای جز سعی و کوشش او نیست [اشاره به آیه کریمه: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ سوره النجم] و هر کس در گرو اعمال خویش است [اشاره به آیه کریمه:كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿٢١﴾ سوره الطور] و اگر به این مقام والا هم نائل نشوید، بازهم به فوزی بسیار عظیم دست یافتهاید، چرا که به خاطر رقابت و تلاش برای قرب به خداوند، شرک را پشت سرگذاشته و بندگان خداوند را بهجای او مورد تعظیم قرار ندادهاید و خداوند شما را از آتش در امان نگه داشته و وارد بهشت خود خواهد کرد. حکمت پروردگار عالمیان برای پنهان کردن نام بندهای که به این مقام عالی نائل خواهد شد؛ چنین ثمرهای دارد تا باعث شود تمامی بندگان خداوند در آسمان و زمین، بر سر پروردگار و معبودشان با یکدیگر رقابت نمایند و هر مسلمانی، ممکن است بتواند برنده آن باشد و صحابه محمد رسول الله با محمد رسول الله صلّى الله عليه وعليهم وسلم تسليماً، برای رسیدن به این فوز، رقابت میکردند.
برای همین خداوند تعالی به نبیِّ خود میفرماید :
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿٢٨﴾ وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف]
آنان صحابه ربانیَِ محمد رسول الله صلّى الله عليه وعليهم وسلم تسليماً، هستند که همراه نبیّ خود، بر سر پروردگارشان رقابت میکردند.
ای امت اسلام! من در برابر باطل بسیار سکوت کردم تا اینکه حقّی که در سینهام بود، عرصه را بر من تنگ کرد و همانا که علت سکوت من، ترس از به فتنه افتادن انصاری بود که هنوز خداوند آنها را برای خود خالص نکرده و هنوز کاملاً تطهیر نشدهاند. گفتم در حق آنها ارفاق کنم و آرام آرام پیش بروم تا قلبشان به یقین برسد. ولی خداوند، در رویا مرا مورد عتاب شدید قرار داد و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، در رویا به من فرمود:
[ای مهدی منتظر! از خدا بترس و از سنّتِ حقِّ من، که در آیات محکم کتاب آمده است، دفاع کن. به خداوند قسم که محمد رسول الله؛ به جز اوامر خداوند که در آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم آمدهاند؛ دستور دیگری به آنها نداده است و خداوند بین من و آنها شاهد است و هم چنین امام مهدی که از آنها دعوت میکند تا حکمیت کتاب خداوند در میان شان را پذیرفته و به حکم خداوند گردن نهند:
{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}
ــــــــــــــــــــــ
پایان رؤیای حق
اما خدا را به شهادت میگیرم و گواه بودن خداوند کافی است، خداوند رؤیای جدم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، را دلیلی برای تصدیق من قرار نداده است و همانا که شیطان، در رؤیای صالحه، خود را به صورت محمد رسول الله در نمیآورد، همچنین از کجا بدانید، شاید ناصر محمد یمانی از مدعیان مهدویتی است که گرفتار مسِّ شیطان شدهاند. از کجا میدانید، ممکن است ناصر محمد یمانی دروغ بگوید. پس بر شماست، برشماست که در مورد اطمینان کردن، به مردم، در امر دین خداوند، بسیار دقت کنید. هرچقدرهم که به فرد اطمینان داشته باشید، نباید او را تصدیق کنید، مگر به این نتیجه برسید که خداوند او را از نظرِ علومِ قرآنی، بر همه شما فزونی داده و هر کس که با کتاب خداوند با او گفتوگو میکند، با دلایلی که او از آیات محکم کتاب در برابرش میآورد، مغلوبش میگردد. من انذاردهندهای هستم که آشکارا، با بیان حق قرآن عظیم، به شما هشدار میدهم، پیرو چیزهایی نباشید که پروردگار عالمیان، دانشی درباره آنها به شما عطا نکرده باشد.
ای طلاب علوم دینی! خداوند به شما امر نموده است تا قبل از پیروی از هر عالمی، از عقل خود استفاده کنید تا دریابید آیا وی از نظر علمی شایسته است و دلایل قاطعی دارد؟ تفکر کنید که آیا علوم او حقاً از سوی پروردگار عالمیان است و عقل و منطق آنها را میپذیرد؟ که اگر از نزد خداوند نباشد، خواهید دید از نظرعقل و منطق قابل قبول نخواهد بود، به شرطی که شما درست اندیشه کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
آیا علت گمراه شدنتان از راه راست [صراط مستقیم] چیزی جز پیروی کورکورانه و بدون تدبر و تفکر است؟ اما شما [به جای تدبر و تفکر] با اتکا به اینکه افرادِ قابل اعتماد [ثقات]، احادیث را نقل کردهاند، از روایاتی پیروی میکنید که بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند هستند. آیا شدت اعتمادتان به آنها، بیش از اعتمادتان به حدیث خداوند است که در آیات محکم کتابی آمده است که از تحریف محفوظ است؟ البته من به مورد وثوق بودن هیچ یک از صحابهی محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، شک نمیکنم، چون وقتی شیاطین بشر، از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، روایتِ دروغ نقل میکنند، میتوانند حدیثِ دروغِ خود را به یکی از صحابه گرانقدر نسبت دهند؛ همانطور که به نبی صلّى الله عليه وآله وسلّم، نسبت دروغ میدهند. لذا من به راویان حدیث خرده نمیگیرم، بلکه از روایت دروغ ایراد گرفته و آیات محکم کتاب خداوند را بر سر آن میکوبم و اگر حدیثی باطل باشد، برایتان روشن میگردد که محمد رسول الله و صحابهی گرانقدر ایشان، که صلوات خدا برتمامی آنان باد،آن را نگفتهاند. من امام مهدی، ایراد گرفتن و طعن زدن به راویان، احادیثی که دروغ بودن آنها را ثابت میکنیم؛ بر انصارم حرام میکنم، احادیثی که ثابت میکنیم، شیاطین بشر، به دروغ آنها را نقل کردهاند، همان کسانی که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را از رسول الله [صلوات الله علیه] و صحابه گرانقدر [که با جانودل با ایشان بودند]، پنهان میکردند. اما خداوند از حالِ این شیاطین، که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را مخفی میکردند و بسیاری از صحابهی محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، آنها را نمیشناختند؛ آگاه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّـهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].
اما مقصود خداوند از این فرمایش:
{وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ}صدق الله العظيم
آنها منافقانی هستند که در باطن کافرند، اما به ظاهر خود را مؤمن نشان میدهند تا تصور کنید از شما هستند؛ اما از شما نیستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ يُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
از کسانی که خداوند درباره آنان میفرماید:
{وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾ اللَّـهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿١٦﴾ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّـهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ ﴿١٧﴾ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
از کسانی که خداوند درباره آنان میفرماید:
{إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون]
وخداوند به شما یاد میدهد که آنان چگونه مردم را از راه خداوند و پیروی از قرآن عظیم بازمیدارند. آنها در مجالسِ بیانِ احادیثِ نبوی حضور یافته و سپس از راه تحریفِ «بیانِ سنت نبوی»، تلاش میکنند قرآن را تحریف نمایند، چرا که خود قرآن از تحریف محفوظ است .خداوند تعالی میفرماید: :
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
چرا که اگر تعقل کنید، در مییابید، بیان قرآن نمیتواند با آیاتِ محکمِ آن، مغایرت داشته باشد.
ای علمای امت اسلام! ای حجاج بیت الله الحرام! ما از کتابی برایتان حجت میآوریم که خداوند از شما درمورد آن کتاب، سؤال خواهد کرد، چون قرآن عظیم، حجت حق خداوند در مقابل شماست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]
چرا که قرآن از تحریف محفوظ نگه داشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
و تنها کسانی از ذکر پیروی کرده و خواهند کرد که در نهان [به دلیل عظمت و هیبت الهی] از او ترسیده و نسبت به خداوند خشیّت دارند، به آنها از جانب پروردگارشان بشارت مغفرت و اجری کریم ده. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [يس]
ای امت اسلام! ای حجاج بیت الله الحرام! خلاصه دعوت مهدی منتظر، همان خلاصه دعوت تمام رسولان خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
چگونه ممکن است کسی که از بندگان جن و انس خداوند دعوت میکند تا برای رسیدن به قرب پروردگار و معبود، با یکدیگر رقابت کنند؛ گمراه باشد؟ خداوند پاک و برتر است و بسیار برتر و منزهتر! درمورد انبیا و مهدی منتظر مبالغه نکنید، همانا که ما، مانند شما، بندگان خداییم و شما نیز همان حقی را نسبت به پروردگارتان دارید که انبیا و مهدی منتظر دارند و هر کس که میخواهد در پیشگاه خداوند، گرامی و مکرم باشد، باید نسبت به پروردگار عالمیان، تقوا داشته و از پرهیزکاران باشد و چیزی را با خداوند شریک نگیرد و بگوید:
«خداوندا! من بندهی توام که مرا برای عبادت کردنت آفریدهای. خدایا! تو را شاهد میگیرم که من، به جمع بندگانی که در راه پروردگار و معبودشان رقابت میکنند، میپیوندم تا عبادتم برای پروردگار، همانند عبادت اولیای تو باشد که در آیات محکم کتاب خود دربارهشان فرمودهای:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ} صدق الله العظيم
چگونه میشود از آنان نباشم؟ اگر از آنان نباشم، گمراهم و بعد از حق، چیزی به جز گمراهی و شرک به خداوند نمیماند و پناه بر خدا از شرک، که شرک ظلم عظیمی است.»
خدایا ابلاغ کردمِ شاهد باش سلامٌ على المُرسلين و الحمدُ لله ربّ العالمين..
دعوتگر به سوی صراط مستقیم، خلیفه خدا در زمین، بنده نعیم اعظم الإمام ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4329
Admin
05-02-2015, 09:28 PM
- 9 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
_______________
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم ..
ای برادر گرامی! آیا میخواهی با رسول الله رقابت کنی، همو که خداوند، نبوت و رسالت را با وی ختم کرده است؟ آیا فکر نمیکنی؟ یا اینکه به تو امر شده که از وی پیروی کرده و به واسطه ایشان هدایت گردی؟ به من نگو از ایشان در رقابت برای رسیدن به آن مقام عالی پیروی میکنی چون خداوند، ایشان را برای آن برگزیده است. اگر به دنبال آنی که محبت خداوند نسبت به خود را به دست آورده و به قرب او برسی؛ پس از حقی که رسول الله آورده است، اطاعت کن و اگر توانستی حتی اندازه ذره خردلی ازآن رومگردان. خداوند تعالی میفرماید:{ يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَؤُوفُ بِالْعِبَادِ (۳۰) قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (۳۱) قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ (۳۲) }صدق الله العظيم، [آل عمران]
{روزی که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر میبیند و آرزو میکند میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانیِ زیادی باشد. خداوند شما را از [نافرمانی] خودش، برحذر میدارد و خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.» (۳۰) بگو: «اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» (۳۱)}
آیا میخواهی ما از تو اطاعت کرده و طاعت رسول خداوند را رها کنیم؟ آیا نمیدانی با اطاعت از رسول الله از خداوند اطاعت کردهای و عدم اطاعت از ایشان، عصیان نسبت به پروردگار است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: { مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا }صدق الله العظيم، [النساء:۸۰]
{کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان او نفرستادیم}.
آیا با کسی رقابت کنیم که برگزیده خداوند است و خداوند او را برای خود برگزیده و ایشان را معدنی قرار داده است تا مردم و تمام امت ها از ایشان پیروی نمایند؟
{ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }صدق الله العظيم، [سبأ:۲۸]
{تو را به پيامبرى نفرستاديم، مگر بر همه مردم، مژدهدهنده و بيمدهنده. ولى بيشتر مردم نمىدانند.}
{ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ }صدق الله العظيم، [البقرة:۱۱۹]
{ما تو را به حق، برای بشارت و بیم دادن فرستادیم و تو مسئول دوزخیان نیستی!}
و خداوند تعالی میفرماید: { مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا (۷۹) مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (۸۰)}صدق الله العظيم، [النساء]
{آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این باره، کافی است! (۷۹) کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان او نفرستادیم(۸۰)}
تو را به خدا؛ با چه کسی رقابت میکنی؟ آیا به تو امر شده با او رقابت کنی یا مطیعش بوده و از وی اطاعت نمایی؟ شما را چه میشود، چگونه حکم میکنید؟ یا این افکار بر شما مشتبه شده است؟ خدا تو را به راه حق هدایت نماید.
ای ناصر! آیا میخواهی با کسی رقابت کنی که به عنوان رحمت بر عالمیان فرستاده شده است ؟
پایان نقل قول.
امام مهدی در پاسخ میگوید: بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّـهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿٨٠﴾ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٤﴾ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٥﴾ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿٨٦﴾ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٨٧﴾ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٨﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ ﴿٨٩﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ ﴿٩٠﴾ وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ} صدق الله العظيم [الأنعام]
سؤالی که مطرح میشود این فرموده خداوند تعالی است :
{أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}صدق الله العظيم [الأنعام:۹۰]
آیا اقتدا به آنان، این است که از آنها پیروی کرده و همان کاری که ایشان انجام دادهاند، یعنی رقابت برای حب و قرب خداوند را انجام دهیم؟ یا اقتدا یعنی اینکه رقابت بهسوی پروردگار را به آنها منحصر کرده و به خاطر تعظیم انبیا، برای قرب و حب خداوند با ایشان رقابت نکنیم؟ اما شما میبینید که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، علیرغم اینکه مأمور به اقتدا به آنان شده بود؛ میخواهد خودش بندهای باشد که بیش از همه مورد حب خداوند و قرب خواهد بود.
لذا اقتدا یعنی: پیروی از هدایت حق و عبادت کردن خداوند بدان گونه که شایسته و سزاوار است و رقابت در راه حب و قرب خداوند؛ برای همین می بینید آنها برای حب و قرب به خداوند با یکدیگر رقابت مینمایند.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷]
اما ای مرد! تو خداوند را به محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، واگذار کردهای و به خاطر تعظیمی که برای محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ،قائلی؛ از مشرکان گردیده و ایمانت را به ظلم بزرگی آلوده کردی. برادر گرامی! از خدا بترس. من مهدی منتظر حق پروردگار به تو میگویم: اگر باور کردی من مهدی منتظر حق پروردگارت هستم و به خاطر اینکه میبینی من مهدی منتظرم، حاضر نشوی برای حب و قرب خداوند با من رقابت نمایی و بگویی چگونه با مهدی منتظر رقابت کنم! به تو میگویم: به این ترتیب، تو مهدی منتظر را بزرگ شمارده [تعظیم نموده] و قدر خداوند را آنگونه که باید ندانسته و نشناختهای، چون این حق خداوند است که بزرگ شمارده و مورد تعظیم قرار گیرد و چه کسی میخواهد تو را از عذاب یوم عقیم، روزی که از نظرِ شدتِ عذاب بینظیر است، نجات دهد؟
و سلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=4330
جميع الحقوق ® محفوظة لجميع المسلمين في الأرض.