Admin
21-12-2015, 12:04 AM
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - 12 - 1431 هـ
21 - 11 - 2010 مـ
11:49 مســاءً
ــــــــــــــــــــ
این امام مبین است؛ همان کتاب مبین یا کتاب مادر که نزد پروردگار عالمیان است....
مقایسه بیان باطل و دروغ و بیان مهدی منتظر درمورد ذکر
آنچه که در ادامه میآید نقل قولی از یکی از کتب شیعه است:
واما فرموده خداوند تعالی: (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) درمورد آن در معانی الأخبار ۳۲-۳۳ از شیخ صدوق نقل شده است:
احمدبن علی ابن ابراهیم ابن هاشم-رحمة الله- گفت: پدرم از جدم نقل کرد که او از حماد ابن عیسی و او از ابوعبدالله علیه السلام در مورد فرموده خداوند عزوجل (( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام در أمّ الكتاب است که خداوندعز وجل میفرماید: (( اهدنا الصراط المستقيم )).
ودر كتاب (الغارات 2/894) إبراهيم بن محمد الثقفي:
محمد بن العباس (ره) از أحمد بن إدريس از عبد الله بن محمد عن عيسى از موسى بن القاسم از محمد بن علي بن جعفر نقل کرده: شنیدم الرضا عليه السلام میگوید: پدرم عليه السلام هنگام خواندن این آیه (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) فرمود: این علي بن أبي طالب عليه السلام است.
ودر كتاب (شرح الأخبار 1/244) ازلقاضي النعمان:
العلا, گفت: از أبا عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام در مورد فرموده خداوند تعالى: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )). سؤال کردم .گفت: او أمير المؤمنين علي (صلوات الله عليه) است که حکمت وفصل الخطاب به او عنایت شده که وارث علم الأولين است و نام او در صحف الأولى آمده وخداوند بر هیچ نبي مرسلی کتابی نازل نفرموده مگر نام رسولش محمد صلى الله عليه وآله در آن آمده واسمه وپیمان ولایت عليه السلام گرفته شده است.
وفي (المزار 218) مشهدي:
السلام على أمين الله في أرضه وخليفته في عباده, والحاكم بأمره، والقيم بدينه، والناطق بحكمته، والعامل بكتابه، أخي الرسول، وزوج البتول، وسيف الله المسلول، السلام على صاحب الدلالات والآيات الباهرات والمعجزات القاهرات، المنجي من الهلكات، الذي ذكره الله في محكم الآيات، فقال تعالى: (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )).
و در زیارتی دیگر (ع) فرموده است: أيها النبأ العظيم السلام عليك يامن انزل الله فيه (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم ))...
و در دعای روز غدیر در (المزار 287) آمده است: وأشهد أنه الإمام الهادي الرشيد أمير المؤمنين الذي ذكرته في كتابك فانك قلت وقولك الحقّ (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )).
وفي (بحار الأنوار23 م2109):
دركنز جامع الفوائد و درتأويل ظاهر آیات آمده است: حسن بن أبي الحسن الديلمي با استناد به أبي عبد الله عليه السلام نقل میکند که کسی از فرموده خداوند عز وجل سؤال کرد: (( وأنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) گفت: این أمير المؤمنين است.
دركنز جامع الفوائد و درتأويل ظاهر آیات آمده است: محمد بن العباس از أحمد بن إدريس ازعبد الله بن محمد از عيسى ازموسى بن القاسم از محمد بن علي بن جعفر نقل کرده است: از الرضا عليه السلام شنیدم که فرمود: پدرم (عليه السلام) این ایه را تلاوت نمود: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و فرمود: علي بن أبي طالب (عليه السلام).
پایان بیان باطل
و در ادامه ، بیان حق مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میآید:
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النّبيّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} صدق الله العظيم [الأحزاب:56].
خداوندا سلام و صلوات و برکت بر جدم محمد رسول الله و خاندان پاکش و بر إمام عليّ عليه الصلاة والسلام -خلیفهای که بعد از او درقاعده کتاب معین شده بود - باد و بر حکام صالح مسلمین أبي بكر وعُمر وعُثمان والصلاة والسلام و تمام یاری رسانان و پیروان حق تا یوم الدین باد.
ای جماعت شیعیان و سنیان؛ سزاوار نیست امام مهدی ناصر محمد یمانی برای راضی کردن شما از امیال و هواهایتان پیروی کند؛ بلکه خداوند است که شایسته راضی شدن است و من عابد رضوان خداوند رحمن هستم.خداوند مقرر داشته تا در موارد اختلافات دینی میان شما به حق حکم دهم و امام مهدی مأمور است تا درموارد اختلافتان، تنها احکام حق الهی را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط کنم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ} [الشورى:10].
{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ} [المائدة:50].
{فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ (44)} [المائدة].
{وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} [المائدة:48].
{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (51)} [النور].
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} [الأنعام:114].
{وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ (49)} [المائدة].
{إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} [النمل:76]
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ ( 23 )} صدق الله العظيم [آل عمران].
این فرمان خداوند به شماست که اگر درامور دینی دراحادیث سنت بیان نبوی دچار اختلاف شدید؛ خداوند به شما امر میکند حدیث نبوی را به آیات محکم و بینه کتاب که ایات ام الکتابند ارائه کنید؛ اگر حدیث مخالف حتی یک آیه از آیات محکم کتاب باشد بدانید محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ آن را بیان نفرموده است؛ بلکه از احادیثی است که در سنت بیان، به دروغ به رسول الله و صحابه نیکوکار او نسبت داده شده است و سزاوار محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ نیست که آیهای از آیات کتاب خداوند را توضیح دهد د رحالی که توضیح او برخلاف آیات محکم کتاب باشد. چون هم قرآن و هم سنت بیان آن از نزد خدا آمده است، پس اگر حدیثی در سنت بیان مخالف آیات محکم قرآن او باشد؛ حدیثی است که به دروغ به نبی الله نسبت داده شده و کسی غیر از خداوند و رسولش آن را بیان کرده و به دروغ به صحابه نیکوکار او نسبت داده است . قاعدتاً باید به این امر ایمان داشته باشید که احادیث سنت بیان نیز از نزد خداوند است و از روی گمان و ظن بیان نشده چون ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. برای همین خداوند درمورد قاعده کشف احادیث دروغی که به نبی نسبت داده شدهاند فتوا داده و امر میکند که اگر حدیث نبوی افترا بوده و به دروغ به نبی نسبت داده شده باشد و اگر از جانب خدا و رسولش نباشد؛ حتماً مخالف آیات محکمی که آیات ام الکتابند خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82)} صدق الله العظيم [النساء].
این حکم خدا میان شماست که آن را در آیات محکم کتاب پیدا میکنید؛ خداوند به شما امر میکند که احادیث سنت بیان نبوی را به آیات محکم قرآن عرضه کنید؛ خداوند برایتان فتوا داده است که احادیثی که از غیر خدا و رسولش به شما رسیده باشند به کل با آیات محکم قرآن اختلاف بسیار زیادی دارند چرا که حق و باطل ناقض یکدیگر بوده و امکان ندارد با هم جمع شوند مگر اینکه نور و تاریکی را بتوان با هم جمع کرد؛ آیا نور و ظلمت را میتوان باهم جمع کرد؟ خیر؛ اگر نور طلوع کند در چشم برهم زدنی تاریکی میرود. چراکه احادیث بیان مطمئناً برای بیان بیشتر قرآن و توضیح بیشتر آن برای علمای امت آمدهاند و سزاوار نیست که احادیث بیان برخلاف آیات محکم قرآن خداوند باشند و برای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[اعرضوا حديثي على القرآن فما وافق القرآن فأنا قلته وما خالف القرآن فليس مني].
[حدیث مرا به قرآن عرضه کنید؛ آنچه که موافق قرآن است از من است و هرچه که برخلاف قرآن باشد از من نیست]
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[إنها تكون بعدي رواة يروون عني الحديث، فأعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به]
[ بعد زا من راویانی خواهند بود که از من حدیث روایت خواهند کرد. حدیث آنان را به قرآن عرضه کنید. هرچه موافق قرآن بود استفاده کنید و هرچه مخالف قرآن بود را رها کنید]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[سيأتيكم عني أحاديث مختلفة، فما جاءكم موافقاً لكتاب الله ولسنتي فهو مني، وما جاءكم مخالفاً لكتاب الله ولسنتي، فليس مني].
[ احادیث مختلفی از من به شما میرسد. هرچه موافق کتاب خداو سنت مت بود از من است و هرچه مخالف کتاب و سنت من بود از من نیست]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
چون نباید و سزاوار احادیث بیان نیست که مخالف آیات محکم قرآن باشند؛ بلکه همان طور که در کتاب و سنت برایتان روشن شده قرآن مرجع حل اختلافات در احادیث بیان هستند واین احادیث برای بیان و توضیح بیشتر قرآن آمدهاند و شرط این است که حدیث برخلاف ایات محکم کتاب نباشد حال یا موافق ایات محکم کتاب خدا باشد و یا با آن مخالفت نداشته باشد و اما آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خدا باشد بر طبق فتوای حق سنت بیان از قول نبی خداوند : [وما خالف القرآن فليس مني]. صدق عليه الصلاة والسلام.
درمورد احادیث سنت بیان که از ائمه آل بیت نقل شده نیز همین طور است. ایشان بیان حق قرآن را برای مردم عنوان میکردند و سزاوار آنان نیست که بیانی مخالف قرآن و یا سنت بیان نبی علیه الصلاة و السلام بیاورند؛ حال یکی از روایاتی که به دروغ به ائمه آل بیت نسبت داده شده را بررسی میکنیم:
احمدبن علی ابن ابراهیم ابن هاشم-رحمة الله- گفت: پدرم از جدم نقل کرد که او از حماد ابن عیسی و او از ابوعبدالله علیه السلام در مورد فرموده خداوند عزوجل (( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام در أمّ الكتاب است که خداوندعز وجل میفرماید: (( اهدنا الصراط المستقيم )).
پایان
من امام مهدی برای خدا شهادت میدهم؛ شهادت یقین و حق که این حدیث ازشیطان رجیم است و مخالف آیات محکم قرآن عظیم؛ چون خداوند محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را برنیانگیخته تا مردم را به صراط الإمام علي بن أبي طالب هدایت نماید و این شرک به خداوند است و شیطان رجیم می خواهد شیعیان درمورد پدرم إمام عليّ عليه الصلاة والسلام مبالغه کنند تا باعث گمراه شدن آنان از راه خداوند عزیز حمید گردد. خداوند تمام انبیاء و رسولان را تنها برای این به سوی عالمیان فرستا ده است تامردم را به صراط مستقیم دعوت کنند. خداوند تعالی میفرماید:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيّيِنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [البقرة:213].
سؤالی که مطرح میشود این است که صراط مستقیم به کدام جهت میرود؟ جواب را درآیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل نازل شده مییابید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ (53)} [الشورى].
{مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [هود:56].
{وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [الأنعام:153].
{وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [آل عمران:101].
{فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا} [النساء:175]
{قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:161]
پس برای عالم و جاهلتان روشن شد که صراط مستقیم راهی است به سوی خداوند عزیز حمید؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الحقّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [سبأ:6].
و خداوند تعالی میفرماید:{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً (19)} صدق الله العظيم [المزمل].
همانا که محمد رسول الله و تمام رسولان پیش از او و تمام ائمه برگزیده، همهی ما را خداوند برانگیخته تا مردم را به راه خداوند عزیز حمید،خداوند یکتا و بیشریک هدایت کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [البقرة:213].
همانا که صراط مستقیم تنها به سوی خداوند است نه به سوی پدرم إمام علي بن أبي طالب عليه الصلاة والسلام، آیا از خدا پروا نمیکنید؟ از من پیروی کنید تا با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز حمید هدایت کنم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ (53)} صدق الله العظيم [الشورى].
حال به سراغ بیان باطلی میآییم که حاصل وسوسه شیطان رجیم است .در کتاب معانی الأخباردرباره فرموده خداوند عزوجل از أبي عبد الله (عليه السلام) نقل شده است:
(( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام است.
پایان
پاسخ را مستقیم به خداوند عزیز و حکیم میسپاریم چون این آیه که از آیات محکم کتاب و برای عالم و جاهلتان آشکار و روشن است، درمورد قرآن عظیم به شما فتوا میدهد که این کتاب از روی لوح محفوظی که نزد پروردگار عالمیان است نوشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (3) وَإِنَّهُ فِي أمّ الكتاب لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ (4)} صدق الله العظيم [الزخرف].
آیا این آیه که فتوا میدهد قرآن در ام الکتاب یعنی کتاب اصلی موجود است نیاز به بیان و تفسیر دارد؟ کتاب اصل نزد خداوند است و با نام کتاب مکنون خوانده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74) فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (75) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ (76) إِنَّهُ لَقُرْآَنٌ كَرِيمٌ (77) فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ (78) لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (79) تَنْزِيلٌ مِنْ ربّ العالمين (80)} صدق الله العظيم [الواقعة].
بنگرید که خداوند تعالی فتوا میدهد که قرآن عظیم از کتاب مکنون نازل شده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّهُ لَقُرْآَنٌ كَرِيمٌ (77) فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ (78)} صدق الله العظيم[الواقعة].
{بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ(21) فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (22)} صدق الله العظيم [البروج].
و لوح محفوظ همان کتاب مبین است که خداوند در آن هرچه که بوده وتا روز دین خواهد بود را نوشته است؛ اینکه انبیا از قول پروردگارشان به مردم چه گفتهاند و پاسخ مردم به بندگان چه خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم [يس:12].
ممکن است یکی از برادران شیعه بخواهد بگوید:" آیا نمیبینی مقصود خداوند از این فرموده {وَكُلّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} امام علی است؟ لذا امام علی از حوادث گذشته و آینده عالم تا فرا رسیدن یوم الدین آگاه است" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند تعالی میفرماید: {إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (68) قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ (69) مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ (70)} صدق الله العظيم [يونس].
در اینجا کلمه امام در یک آیه متشابه آمده است و تشابه در این فرموده خداوند تعالی است: {إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم، و برای همین بعضی از شما تصور کردید که مقصود امام علی بن ابی طالب است و برخی دیگر میگویند این امام مهدی است که حساب همه چیز را داشته و از همه چیز باخبر است! امام مهدی در پاسخ آنان میگوید: اما من برای خداوند به حق و یقین شهادت میدهم؛ من امام مهدی جز آنچه که خداوند در بیان حق آیات کتاب قرآن به من آموخته است، چیزی نمیدانم و خداوند به من آموخته است که مقصود از " امام مبین" کتاب حکمی است که نزد پروردگار عالمیان است علت اینکه به آن"امام مبین" گفته میشود این است که بدون ظلم از حق سخن میگوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً} [الإسراء:71].
پس آن "امامی" که امتها به سوی آن خوانده میشوند چیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثيه:28].
آیا میدانید که کتاب هم با نام "امام" نامیده میشود چون خداوند به مردم فرمان داده تا از کتابش پیروی کنند؟ و خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [الأحقاف:12].
و اما فرموده خداوند تعالی: {وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم [يس]،
این کتاب حکم پروردگار عالمیان است که به حق در میان متخاصمان سخن میگوید و لذا به عنوان امام نامیده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثيه:29]
چون این کتابی است که خداوند تمام اعمال خلق را قبل از اینکه آنها را بیافریند - از روی علم غیب خود- درآن جمعآوری نموده و آن را حکم میان کسانی قرار داده که با هم اختلاف دارند. کسی که با این کتاب مخالفت کند در مسیر باطلی است چون عصیان کنندگان منکر اعمال بدی میشوند که ملک عتید در آن ثبت کرده است . ملک عتید میگوید:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم
و این "امام مبین" است؛ همان کتاب مبین و کتاب مادر است که نزد پروردگار عالمیان است و خداوند همه چیز را در آن به حساب آورده و جمع کرده است. هرچه بوده و تا یوم الدین خواهد بود درآن آمده و هر اتفاقی که افتاده و خواهد افتاد- چه کوچک وچه بزرگ- و همین طور روزی تمام موجودات زمین -فرقی ندارد مورچهای باشد که راه میرود یا هر موجودی که در زمین میجنبد یا انسان و یا پرندگانی که پرواز میکنند- روزی همه آنها چه از دانهها باشد یا غیر آن تا یوم الدین در این کتاب مسطورمقدر و مکتوب شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ} صدق الله العظيم [الأنعام:59].
سپس علم غیب رونوشتی ازتمام اعمال بندگان را در آن مینویسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ(12)} صدق الله العظيم [يس].
چون تمام اهالی آتش بر آنچه را که ملک عتید برعلیه آنها نوشته است اقامه دعوی نموده وتمام آن اعمال بد را انکار میکنند. این انکار بلافاصله بعد از مرگشان شروع شده و روز قیامت نیز ادامه مییابد و خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:28].
انکار آنها بلافاصله بعد از اینکه ملک عتید با کمک ملک رقیب جان آنها را گرفت، شروع میشود. آنها تمام اعمالی را که ملک عتید ثبت نموده انکار کرده و میگویند: {مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ} .ملک عتید همراه شاهدی که او را از نسبت دروغ آنها بری میکند-ملک رقیب- درمورد اعمال بدی که منکران حاضر به قبول ارتکابشان نیستند جواب میدهد: {بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}
، یعنی آنها حکم را به خداوند علام الغیوب باز میگردانند؛ کسی که از اعمال بندگان -چه آنان که زودتر به دنیا آمدهاند و چه آنان که دیرتر- باخبر است وقبل از آفریدنشان درعلم غیب خود میداند آنها چه خواهند کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ (23) وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ (24)} [الحجر:14].
تا اینکه در یوم الدین به درگاه پروردگارشان میآیند؛ یکی خصمش را هل داده و جلو میراند و شاهدی هم همراه آنان است. "سائق" همان ملک عتید است که خصمش یعنی انسانی که منکر اعمالش است به سوی خدا میراند تا او حکم کند آیا ملک عتید به آن انسان ظلم کرده و کار نکرده را به حساب او نوشته است؟ و اما شاهد، ملک رقیب است چون او شاهد اعمال بدی بوده که فرد انجام داده ولی مأمور ثبت آن اعمال بد نبوده است و به همین دلیل شاهدی خواهد بود که شهادتش حق است. اما انسانهایی که به خود ظلم کردهاند؛ اعمال بدی را که ملک عتید در موردشان نوشته است، انکار میکنند وبه شهادت شاهد- ملک رقیب- ایراد میگیرند. پس خداوند کتاب مبین؛ یعنی کتابی که حاوی علم غیبی است که تنها در نزد خداوند سبحان و بزرگ مقام است را بیرون میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثية:29]
بندگانی که اعمال بد مرتکب شدهاند به خاطر آنچه که در کتاب ثبت شده هراسان هستند چون میدانند ملک عتید و شاهدش به آنها هیچ ظلمی نکردهاند و میدانند وقتی کتابی حاوی علم غیب از عرش نازل شود کاملا با کتابی که ملک عتید نوشته است مطابقت خواهد داشت. آنها میدانند که این مراقبان هیچ ظلمی به آنان نکردهاند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49].
همانا که مجرمان این سخنان را پیش خود میگویند و به زبان نمیآورند. آنها به خود میگویند:
{يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا}
ولی جز انکار؛ کار دیگری از دستشان برنمیآید و میگویند از این اعمال بد بیخبرند و برای خدا به خدا قسم میخورند؛ چون گمان میکنند کتاب مبین را هم فرشتهای مانند ملک عتید نوشته است و نمیدانند که این خداوند علام الغیوب است که کتاب مبین را نگاشته ؛ او که از قبل میداند بندگان چه خواهند کرد. از آنجایی که مجرمان نمیدانند "کتاب مبین" مختص خداوند است؛ لذا در صحت آن اشکال وارد کرده و برای خدا به خدا قسم میخورند. خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ (18)} صدق الله العظيم [المجادلة]
پس خشم خدا نسبت به آنان بیشتر شده و بر دهانشان مهر میزند تا دست و پا و پوستشان شهادت دهد که چه میکردند. خداوند تعالی میفرماید:
{الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (65)} صدق الله العظيم [يس].
بعد از اینکه اعضای بدنشان برعلیه آنان شهادت دادند؛ از ادامه انکار خود مأیوس میشوند و خداوند زبانشان را باز میکند تا با دست و پا و پوستشان سخن بگویند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [فصلت:21].
آن گاه خداوند آگاه از غیب با ایشان سخن گفته ومیفرماید:
{وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [فصلت:22].
سپس فرمان خداوند به دو فرشتهای که متوکل انسان هستند و از ابتدا تا نهایت کار همراه اویند صادر میشود. خداوند به ملک عتید و ملک رقیب فرمان میٔدهد:
{أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24) مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ (25) الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (26)} صدق الله العظيم [ق].
اما شیطان هنوز در جسد این انسان است؛ آنها دو روح در یک بدن و در عذاب با هم شریک هستند. شیطانی که قرین انسان است با شنیدن فرمان خداوند به عتید و رقیب وحشت میکند:
{أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24) مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ (25) الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (26)} صدق الله العظيم،
شیطانی که قرین انسان است تلاش میکند خود را تبرئه کند. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَـٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿27﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿28﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿29﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ﴿30﴾ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿31﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿32﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿33﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿34﴾لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿35﴾ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ ﴿36﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿37﴾} صدق الله العظيم [ق].
سپس انسان به شیطان قرینش که باعث شده او در حیات دنیوی از راه راست-صراط مستقیم- گم شود میگوید:
{قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)} [الزخرف]،
چرا که شیطان مسّی است که وارد جسد او شده و در عذاب با هم شریک هستند. مقصود ما مؤمنانی نیستند که خدا آنان را مبتلا کرده و مورد مس مرضی شیطان قرار گرفتهاند بلکه مقصود خداوند مس ناشی از غفلت است. ما به هیچ وجه مقصودمان مؤمنانی نیست که با مس شیطان بیمار مورد آزار شیاطین قرار میگیرند؛ بلکه مس "تقیض" است و خداوند شیطانی را مأمور انسانی میکند که از ذکر خداوند روگردان است و زندگی را در حال غفلت از پروردگارش میگذراند . خداوند تعالی میفرماید:
{وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36) وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنْ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ(37)حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)} صدق الله العظيم [الزخرف].
برای همین انسان به قرین شیطانیاش میگوید:
{قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)}،
و خداوند تعالی میفرماید: {إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ} صدق الله العظيم [ق:37]،
خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم ...خدایا شاهد باش....
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
مُعلم البيان الحقّ للقرآن بالقرآن؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=9990
الإمام ناصر محمد اليماني
14 - 12 - 1431 هـ
21 - 11 - 2010 مـ
11:49 مســاءً
ــــــــــــــــــــ
این امام مبین است؛ همان کتاب مبین یا کتاب مادر که نزد پروردگار عالمیان است....
مقایسه بیان باطل و دروغ و بیان مهدی منتظر درمورد ذکر
آنچه که در ادامه میآید نقل قولی از یکی از کتب شیعه است:
واما فرموده خداوند تعالی: (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) درمورد آن در معانی الأخبار ۳۲-۳۳ از شیخ صدوق نقل شده است:
احمدبن علی ابن ابراهیم ابن هاشم-رحمة الله- گفت: پدرم از جدم نقل کرد که او از حماد ابن عیسی و او از ابوعبدالله علیه السلام در مورد فرموده خداوند عزوجل (( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام در أمّ الكتاب است که خداوندعز وجل میفرماید: (( اهدنا الصراط المستقيم )).
ودر كتاب (الغارات 2/894) إبراهيم بن محمد الثقفي:
محمد بن العباس (ره) از أحمد بن إدريس از عبد الله بن محمد عن عيسى از موسى بن القاسم از محمد بن علي بن جعفر نقل کرده: شنیدم الرضا عليه السلام میگوید: پدرم عليه السلام هنگام خواندن این آیه (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) فرمود: این علي بن أبي طالب عليه السلام است.
ودر كتاب (شرح الأخبار 1/244) ازلقاضي النعمان:
العلا, گفت: از أبا عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام در مورد فرموده خداوند تعالى: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )). سؤال کردم .گفت: او أمير المؤمنين علي (صلوات الله عليه) است که حکمت وفصل الخطاب به او عنایت شده که وارث علم الأولين است و نام او در صحف الأولى آمده وخداوند بر هیچ نبي مرسلی کتابی نازل نفرموده مگر نام رسولش محمد صلى الله عليه وآله در آن آمده واسمه وپیمان ولایت عليه السلام گرفته شده است.
وفي (المزار 218) مشهدي:
السلام على أمين الله في أرضه وخليفته في عباده, والحاكم بأمره، والقيم بدينه، والناطق بحكمته، والعامل بكتابه، أخي الرسول، وزوج البتول، وسيف الله المسلول، السلام على صاحب الدلالات والآيات الباهرات والمعجزات القاهرات، المنجي من الهلكات، الذي ذكره الله في محكم الآيات، فقال تعالى: (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )).
و در زیارتی دیگر (ع) فرموده است: أيها النبأ العظيم السلام عليك يامن انزل الله فيه (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم ))...
و در دعای روز غدیر در (المزار 287) آمده است: وأشهد أنه الإمام الهادي الرشيد أمير المؤمنين الذي ذكرته في كتابك فانك قلت وقولك الحقّ (( وانه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )).
وفي (بحار الأنوار23 م2109):
دركنز جامع الفوائد و درتأويل ظاهر آیات آمده است: حسن بن أبي الحسن الديلمي با استناد به أبي عبد الله عليه السلام نقل میکند که کسی از فرموده خداوند عز وجل سؤال کرد: (( وأنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) گفت: این أمير المؤمنين است.
دركنز جامع الفوائد و درتأويل ظاهر آیات آمده است: محمد بن العباس از أحمد بن إدريس ازعبد الله بن محمد از عيسى ازموسى بن القاسم از محمد بن علي بن جعفر نقل کرده است: از الرضا عليه السلام شنیدم که فرمود: پدرم (عليه السلام) این ایه را تلاوت نمود: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و فرمود: علي بن أبي طالب (عليه السلام).
پایان بیان باطل
و در ادامه ، بیان حق مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میآید:
بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النّبيّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} صدق الله العظيم [الأحزاب:56].
خداوندا سلام و صلوات و برکت بر جدم محمد رسول الله و خاندان پاکش و بر إمام عليّ عليه الصلاة والسلام -خلیفهای که بعد از او درقاعده کتاب معین شده بود - باد و بر حکام صالح مسلمین أبي بكر وعُمر وعُثمان والصلاة والسلام و تمام یاری رسانان و پیروان حق تا یوم الدین باد.
ای جماعت شیعیان و سنیان؛ سزاوار نیست امام مهدی ناصر محمد یمانی برای راضی کردن شما از امیال و هواهایتان پیروی کند؛ بلکه خداوند است که شایسته راضی شدن است و من عابد رضوان خداوند رحمن هستم.خداوند مقرر داشته تا در موارد اختلافات دینی میان شما به حق حکم دهم و امام مهدی مأمور است تا درموارد اختلافتان، تنها احکام حق الهی را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط کنم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ} [الشورى:10].
{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ} [المائدة:50].
{فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ (44)} [المائدة].
{وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} [المائدة:48].
{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (51)} [النور].
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} [الأنعام:114].
{وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ (49)} [المائدة].
{إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} [النمل:76]
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ ( 23 )} صدق الله العظيم [آل عمران].
این فرمان خداوند به شماست که اگر درامور دینی دراحادیث سنت بیان نبوی دچار اختلاف شدید؛ خداوند به شما امر میکند حدیث نبوی را به آیات محکم و بینه کتاب که ایات ام الکتابند ارائه کنید؛ اگر حدیث مخالف حتی یک آیه از آیات محکم کتاب باشد بدانید محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ آن را بیان نفرموده است؛ بلکه از احادیثی است که در سنت بیان، به دروغ به رسول الله و صحابه نیکوکار او نسبت داده شده است و سزاوار محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ نیست که آیهای از آیات کتاب خداوند را توضیح دهد د رحالی که توضیح او برخلاف آیات محکم کتاب باشد. چون هم قرآن و هم سنت بیان آن از نزد خدا آمده است، پس اگر حدیثی در سنت بیان مخالف آیات محکم قرآن او باشد؛ حدیثی است که به دروغ به نبی الله نسبت داده شده و کسی غیر از خداوند و رسولش آن را بیان کرده و به دروغ به صحابه نیکوکار او نسبت داده است . قاعدتاً باید به این امر ایمان داشته باشید که احادیث سنت بیان نیز از نزد خداوند است و از روی گمان و ظن بیان نشده چون ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند. برای همین خداوند درمورد قاعده کشف احادیث دروغی که به نبی نسبت داده شدهاند فتوا داده و امر میکند که اگر حدیث نبوی افترا بوده و به دروغ به نبی نسبت داده شده باشد و اگر از جانب خدا و رسولش نباشد؛ حتماً مخالف آیات محکمی که آیات ام الکتابند خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82)} صدق الله العظيم [النساء].
این حکم خدا میان شماست که آن را در آیات محکم کتاب پیدا میکنید؛ خداوند به شما امر میکند که احادیث سنت بیان نبوی را به آیات محکم قرآن عرضه کنید؛ خداوند برایتان فتوا داده است که احادیثی که از غیر خدا و رسولش به شما رسیده باشند به کل با آیات محکم قرآن اختلاف بسیار زیادی دارند چرا که حق و باطل ناقض یکدیگر بوده و امکان ندارد با هم جمع شوند مگر اینکه نور و تاریکی را بتوان با هم جمع کرد؛ آیا نور و ظلمت را میتوان باهم جمع کرد؟ خیر؛ اگر نور طلوع کند در چشم برهم زدنی تاریکی میرود. چراکه احادیث بیان مطمئناً برای بیان بیشتر قرآن و توضیح بیشتر آن برای علمای امت آمدهاند و سزاوار نیست که احادیث بیان برخلاف آیات محکم قرآن خداوند باشند و برای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[اعرضوا حديثي على القرآن فما وافق القرآن فأنا قلته وما خالف القرآن فليس مني].
[حدیث مرا به قرآن عرضه کنید؛ آنچه که موافق قرآن است از من است و هرچه که برخلاف قرآن باشد از من نیست]
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[إنها تكون بعدي رواة يروون عني الحديث، فأعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به]
[ بعد زا من راویانی خواهند بود که از من حدیث روایت خواهند کرد. حدیث آنان را به قرآن عرضه کنید. هرچه موافق قرآن بود استفاده کنید و هرچه مخالف قرآن بود را رها کنید]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرموده است:
[سيأتيكم عني أحاديث مختلفة، فما جاءكم موافقاً لكتاب الله ولسنتي فهو مني، وما جاءكم مخالفاً لكتاب الله ولسنتي، فليس مني].
[ احادیث مختلفی از من به شما میرسد. هرچه موافق کتاب خداو سنت مت بود از من است و هرچه مخالف کتاب و سنت من بود از من نیست]
صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
چون نباید و سزاوار احادیث بیان نیست که مخالف آیات محکم قرآن باشند؛ بلکه همان طور که در کتاب و سنت برایتان روشن شده قرآن مرجع حل اختلافات در احادیث بیان هستند واین احادیث برای بیان و توضیح بیشتر قرآن آمدهاند و شرط این است که حدیث برخلاف ایات محکم کتاب نباشد حال یا موافق ایات محکم کتاب خدا باشد و یا با آن مخالفت نداشته باشد و اما آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خدا باشد بر طبق فتوای حق سنت بیان از قول نبی خداوند : [وما خالف القرآن فليس مني]. صدق عليه الصلاة والسلام.
درمورد احادیث سنت بیان که از ائمه آل بیت نقل شده نیز همین طور است. ایشان بیان حق قرآن را برای مردم عنوان میکردند و سزاوار آنان نیست که بیانی مخالف قرآن و یا سنت بیان نبی علیه الصلاة و السلام بیاورند؛ حال یکی از روایاتی که به دروغ به ائمه آل بیت نسبت داده شده را بررسی میکنیم:
احمدبن علی ابن ابراهیم ابن هاشم-رحمة الله- گفت: پدرم از جدم نقل کرد که او از حماد ابن عیسی و او از ابوعبدالله علیه السلام در مورد فرموده خداوند عزوجل (( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام در أمّ الكتاب است که خداوندعز وجل میفرماید: (( اهدنا الصراط المستقيم )).
پایان
من امام مهدی برای خدا شهادت میدهم؛ شهادت یقین و حق که این حدیث ازشیطان رجیم است و مخالف آیات محکم قرآن عظیم؛ چون خداوند محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را برنیانگیخته تا مردم را به صراط الإمام علي بن أبي طالب هدایت نماید و این شرک به خداوند است و شیطان رجیم می خواهد شیعیان درمورد پدرم إمام عليّ عليه الصلاة والسلام مبالغه کنند تا باعث گمراه شدن آنان از راه خداوند عزیز حمید گردد. خداوند تمام انبیاء و رسولان را تنها برای این به سوی عالمیان فرستا ده است تامردم را به صراط مستقیم دعوت کنند. خداوند تعالی میفرماید:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيّيِنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [البقرة:213].
سؤالی که مطرح میشود این است که صراط مستقیم به کدام جهت میرود؟ جواب را درآیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل نازل شده مییابید. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ (53)} [الشورى].
{مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [هود:56].
{وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [الأنعام:153].
{وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} [آل عمران:101].
{فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا} [النساء:175]
{قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:161]
پس برای عالم و جاهلتان روشن شد که صراط مستقیم راهی است به سوی خداوند عزیز حمید؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الحقّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [سبأ:6].
و خداوند تعالی میفرماید:{إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً (19)} صدق الله العظيم [المزمل].
همانا که محمد رسول الله و تمام رسولان پیش از او و تمام ائمه برگزیده، همهی ما را خداوند برانگیخته تا مردم را به راه خداوند عزیز حمید،خداوند یکتا و بیشریک هدایت کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ} صدق الله العظيم [البقرة:213].
همانا که صراط مستقیم تنها به سوی خداوند است نه به سوی پدرم إمام علي بن أبي طالب عليه الصلاة والسلام، آیا از خدا پروا نمیکنید؟ از من پیروی کنید تا با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز حمید هدایت کنم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحاً مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (52) صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأمُورُ (53)} صدق الله العظيم [الشورى].
حال به سراغ بیان باطلی میآییم که حاصل وسوسه شیطان رجیم است .در کتاب معانی الأخباردرباره فرموده خداوند عزوجل از أبي عبد الله (عليه السلام) نقل شده است:
(( اهدنا الصراط المستقيم )) گفته است مقصود أمير المؤمنين عليه السلام و معرفت نسبت به ایشان است و دلیل اینکه صراط مستقیم أمير المؤمنين عليه السلام است این فرموده خداوند عز وجل است که: (( وإنه في أمّ الكتاب لدينا لعلي حكيم )) و این أمير المؤمنين عليه السلام است.
پایان
پاسخ را مستقیم به خداوند عزیز و حکیم میسپاریم چون این آیه که از آیات محکم کتاب و برای عالم و جاهلتان آشکار و روشن است، درمورد قرآن عظیم به شما فتوا میدهد که این کتاب از روی لوح محفوظی که نزد پروردگار عالمیان است نوشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (3) وَإِنَّهُ فِي أمّ الكتاب لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ (4)} صدق الله العظيم [الزخرف].
آیا این آیه که فتوا میدهد قرآن در ام الکتاب یعنی کتاب اصلی موجود است نیاز به بیان و تفسیر دارد؟ کتاب اصل نزد خداوند است و با نام کتاب مکنون خوانده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74) فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (75) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ (76) إِنَّهُ لَقُرْآَنٌ كَرِيمٌ (77) فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ (78) لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (79) تَنْزِيلٌ مِنْ ربّ العالمين (80)} صدق الله العظيم [الواقعة].
بنگرید که خداوند تعالی فتوا میدهد که قرآن عظیم از کتاب مکنون نازل شده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّهُ لَقُرْآَنٌ كَرِيمٌ (77) فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ (78)} صدق الله العظيم[الواقعة].
{بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ(21) فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (22)} صدق الله العظيم [البروج].
و لوح محفوظ همان کتاب مبین است که خداوند در آن هرچه که بوده وتا روز دین خواهد بود را نوشته است؛ اینکه انبیا از قول پروردگارشان به مردم چه گفتهاند و پاسخ مردم به بندگان چه خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم [يس:12].
ممکن است یکی از برادران شیعه بخواهد بگوید:" آیا نمیبینی مقصود خداوند از این فرموده {وَكُلّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} امام علی است؟ لذا امام علی از حوادث گذشته و آینده عالم تا فرا رسیدن یوم الدین آگاه است" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: خداوند تعالی میفرماید: {إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (68) قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ (69) مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ (70)} صدق الله العظيم [يونس].
در اینجا کلمه امام در یک آیه متشابه آمده است و تشابه در این فرموده خداوند تعالی است: {إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم، و برای همین بعضی از شما تصور کردید که مقصود امام علی بن ابی طالب است و برخی دیگر میگویند این امام مهدی است که حساب همه چیز را داشته و از همه چیز باخبر است! امام مهدی در پاسخ آنان میگوید: اما من برای خداوند به حق و یقین شهادت میدهم؛ من امام مهدی جز آنچه که خداوند در بیان حق آیات کتاب قرآن به من آموخته است، چیزی نمیدانم و خداوند به من آموخته است که مقصود از " امام مبین" کتاب حکمی است که نزد پروردگار عالمیان است علت اینکه به آن"امام مبین" گفته میشود این است که بدون ظلم از حق سخن میگوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً} [الإسراء:71].
پس آن "امامی" که امتها به سوی آن خوانده میشوند چیست؟ جواب را در آیات محکم کتاب و در این فرموده خداوند تعالی مییابید:
{وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثيه:28].
آیا میدانید که کتاب هم با نام "امام" نامیده میشود چون خداوند به مردم فرمان داده تا از کتابش پیروی کنند؟ و خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [الأحقاف:12].
و اما فرموده خداوند تعالی: {وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِين} صدق الله العظيم [يس]،
این کتاب حکم پروردگار عالمیان است که به حق در میان متخاصمان سخن میگوید و لذا به عنوان امام نامیده میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثيه:29]
چون این کتابی است که خداوند تمام اعمال خلق را قبل از اینکه آنها را بیافریند - از روی علم غیب خود- درآن جمعآوری نموده و آن را حکم میان کسانی قرار داده که با هم اختلاف دارند. کسی که با این کتاب مخالفت کند در مسیر باطلی است چون عصیان کنندگان منکر اعمال بدی میشوند که ملک عتید در آن ثبت کرده است . ملک عتید میگوید:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم
و این "امام مبین" است؛ همان کتاب مبین و کتاب مادر است که نزد پروردگار عالمیان است و خداوند همه چیز را در آن به حساب آورده و جمع کرده است. هرچه بوده و تا یوم الدین خواهد بود درآن آمده و هر اتفاقی که افتاده و خواهد افتاد- چه کوچک وچه بزرگ- و همین طور روزی تمام موجودات زمین -فرقی ندارد مورچهای باشد که راه میرود یا هر موجودی که در زمین میجنبد یا انسان و یا پرندگانی که پرواز میکنند- روزی همه آنها چه از دانهها باشد یا غیر آن تا یوم الدین در این کتاب مسطورمقدر و مکتوب شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ} صدق الله العظيم [الأنعام:59].
سپس علم غیب رونوشتی ازتمام اعمال بندگان را در آن مینویسد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ(12)} صدق الله العظيم [يس].
چون تمام اهالی آتش بر آنچه را که ملک عتید برعلیه آنها نوشته است اقامه دعوی نموده وتمام آن اعمال بد را انکار میکنند. این انکار بلافاصله بعد از مرگشان شروع شده و روز قیامت نیز ادامه مییابد و خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:28].
انکار آنها بلافاصله بعد از اینکه ملک عتید با کمک ملک رقیب جان آنها را گرفت، شروع میشود. آنها تمام اعمالی را که ملک عتید ثبت نموده انکار کرده و میگویند: {مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ} .ملک عتید همراه شاهدی که او را از نسبت دروغ آنها بری میکند-ملک رقیب- درمورد اعمال بدی که منکران حاضر به قبول ارتکابشان نیستند جواب میدهد: {بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}
، یعنی آنها حکم را به خداوند علام الغیوب باز میگردانند؛ کسی که از اعمال بندگان -چه آنان که زودتر به دنیا آمدهاند و چه آنان که دیرتر- باخبر است وقبل از آفریدنشان درعلم غیب خود میداند آنها چه خواهند کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ (23) وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ (24)} [الحجر:14].
تا اینکه در یوم الدین به درگاه پروردگارشان میآیند؛ یکی خصمش را هل داده و جلو میراند و شاهدی هم همراه آنان است. "سائق" همان ملک عتید است که خصمش یعنی انسانی که منکر اعمالش است به سوی خدا میراند تا او حکم کند آیا ملک عتید به آن انسان ظلم کرده و کار نکرده را به حساب او نوشته است؟ و اما شاهد، ملک رقیب است چون او شاهد اعمال بدی بوده که فرد انجام داده ولی مأمور ثبت آن اعمال بد نبوده است و به همین دلیل شاهدی خواهد بود که شهادتش حق است. اما انسانهایی که به خود ظلم کردهاند؛ اعمال بدی را که ملک عتید در موردشان نوشته است، انکار میکنند وبه شهادت شاهد- ملک رقیب- ایراد میگیرند. پس خداوند کتاب مبین؛ یعنی کتابی که حاوی علم غیبی است که تنها در نزد خداوند سبحان و بزرگ مقام است را بیرون میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بالحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [الجاثية:29]
بندگانی که اعمال بد مرتکب شدهاند به خاطر آنچه که در کتاب ثبت شده هراسان هستند چون میدانند ملک عتید و شاهدش به آنها هیچ ظلمی نکردهاند و میدانند وقتی کتابی حاوی علم غیب از عرش نازل شود کاملا با کتابی که ملک عتید نوشته است مطابقت خواهد داشت. آنها میدانند که این مراقبان هیچ ظلمی به آنان نکردهاند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49].
همانا که مجرمان این سخنان را پیش خود میگویند و به زبان نمیآورند. آنها به خود میگویند:
{يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا}
ولی جز انکار؛ کار دیگری از دستشان برنمیآید و میگویند از این اعمال بد بیخبرند و برای خدا به خدا قسم میخورند؛ چون گمان میکنند کتاب مبین را هم فرشتهای مانند ملک عتید نوشته است و نمیدانند که این خداوند علام الغیوب است که کتاب مبین را نگاشته ؛ او که از قبل میداند بندگان چه خواهند کرد. از آنجایی که مجرمان نمیدانند "کتاب مبین" مختص خداوند است؛ لذا در صحت آن اشکال وارد کرده و برای خدا به خدا قسم میخورند. خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ (18)} صدق الله العظيم [المجادلة]
پس خشم خدا نسبت به آنان بیشتر شده و بر دهانشان مهر میزند تا دست و پا و پوستشان شهادت دهد که چه میکردند. خداوند تعالی میفرماید:
{الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (65)} صدق الله العظيم [يس].
بعد از اینکه اعضای بدنشان برعلیه آنان شهادت دادند؛ از ادامه انکار خود مأیوس میشوند و خداوند زبانشان را باز میکند تا با دست و پا و پوستشان سخن بگویند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [فصلت:21].
آن گاه خداوند آگاه از غیب با ایشان سخن گفته ومیفرماید:
{وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيراً مِّمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [فصلت:22].
سپس فرمان خداوند به دو فرشتهای که متوکل انسان هستند و از ابتدا تا نهایت کار همراه اویند صادر میشود. خداوند به ملک عتید و ملک رقیب فرمان میٔدهد:
{أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24) مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ (25) الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (26)} صدق الله العظيم [ق].
اما شیطان هنوز در جسد این انسان است؛ آنها دو روح در یک بدن و در عذاب با هم شریک هستند. شیطانی که قرین انسان است با شنیدن فرمان خداوند به عتید و رقیب وحشت میکند:
{أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24) مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ (25) الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (26)} صدق الله العظيم،
شیطانی که قرین انسان است تلاش میکند خود را تبرئه کند. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَـٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿27﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿28﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿29﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ﴿30﴾ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿31﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿32﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿33﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿34﴾لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿35﴾ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِن مَّحِيصٍ ﴿36﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿37﴾} صدق الله العظيم [ق].
سپس انسان به شیطان قرینش که باعث شده او در حیات دنیوی از راه راست-صراط مستقیم- گم شود میگوید:
{قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)} [الزخرف]،
چرا که شیطان مسّی است که وارد جسد او شده و در عذاب با هم شریک هستند. مقصود ما مؤمنانی نیستند که خدا آنان را مبتلا کرده و مورد مس مرضی شیطان قرار گرفتهاند بلکه مقصود خداوند مس ناشی از غفلت است. ما به هیچ وجه مقصودمان مؤمنانی نیست که با مس شیطان بیمار مورد آزار شیاطین قرار میگیرند؛ بلکه مس "تقیض" است و خداوند شیطانی را مأمور انسانی میکند که از ذکر خداوند روگردان است و زندگی را در حال غفلت از پروردگارش میگذراند . خداوند تعالی میفرماید:
{وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36) وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنْ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ(37)حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)} صدق الله العظيم [الزخرف].
برای همین انسان به قرین شیطانیاش میگوید:
{قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38)}،
و خداوند تعالی میفرماید: {إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ} صدق الله العظيم [ق:37]،
خدایا شاهد باش که من ابلاغ کردم ...خدایا شاهد باش....
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
مُعلم البيان الحقّ للقرآن بالقرآن؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=9990