Admin
05-01-2016, 06:31 PM
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 03 - 1437 هـ
05 - 01 - 2016 مـ
۱۵-دی- ۱۳۹۴ه.ش.
05:15 صباحــاً
ـــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به یکی از اعضا به نام امیر النور که در مورد صفات نفسانی ( نفسیه ) خداوند با ما مجادله میکند....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من الجنّ والملائكة والإنس من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وجميع المؤمنين في الأوّلين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين وأسلّم تسليماً، أمّا بعد..
سلام خداوند و رحمت او بر شما انصار پیشگام برگزیده در عصر گفتگو قبل از ظهور؛ قومی که محبوب خداهستند و محب او؛ درمورد امیر النور( نام یکی از اعضا ) ، خداوند هنوز نور را برای او کامل نگردانیده چون نسبت به پروردگارش چنان که باید معرفت ندارد و درباه صفات نفسانی ( نفسیه ) خداوند با ما مجادله میکند. ای مرد! پیش از این به حق فتوا دادهایم خداوند دارای صفات ذاتی در هیئت خود میباشد و هیچ یک از مخلوقات مانند خداوند سبحان علی الکبیر نیستند، این صفات ثابتاند. اما صفات نفسانی ( نفسیه ) ؛ این صفات در نفس خدا نسبت به بنده و بر اساس اعمال بندگان تغییر میکند. برای مثال زمانی که بندگان خداوند به جنگ و محاربه با رسولان برمیخیزند و به آنچه که از جانب حق برایشان آمده کافر میشوند خداوند بر ایشان غضب میکند و تا مدت زمانی رهایشان میسازد و به ایشان فرصت میدهد تا از عقلشان استفاده کرده وبه سوی پروردگارشان انابه کنند تا آنان را به نسبت به حق آمده از نزد پروردگار بصیر نماید و خداوند به قلب هریک از آنان که به درگاه خداوند انابه کند نسبت به حق بصیرت عنایت میفرماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ (۱۳)} صدق الله العظيم [الشورى].
اگر خدا می خواست با قدرت خود تمام اهالی زمین را هدایت می کرد ولی به آنها عقل داده تا با آن تفکر نمایند و قلب هرکسی که به درگاه پروردگار انابه نماید را به سوی حق هدایت خواهد کرد. بعد از توبه و انابه بنده به پیشگاه پروردگار؛ او گناه فرد را مورد مغفرت قرار داده و غضبی که درنفس خدا نسبت به آن بنده وجود دارد به رضوان خدا بر او مبدل میشود. قلب بنده در برابر ذکر خدا خاشع و نرم شده و به خاطر آگاهی از حق اشک از چشمانش جاری میشود.
واما درمورد مؤمنانی که مرتکب اعمالی میشوند که خداوند از آن راضی نیست؛ خداوند در نفس خود از ایشان راضی نیست تا اینکه متذکر خدا شده و به سوی او انابه کرده و برای گناهانشان طلب استغفار کنند و خداوند نیز آنان را مورد مغفرت قرار میدهد و بعد از آنکه مدتی در نفس خود از آنان راضی نبود؛ از ایشان راضی میشود و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۳۵) أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای مرد! بنگر جزای آنان چیست؛ وقتی بعد ازارتکاب فواحش و اعمالی که خدا از آن راضی نیست، توبه و انابه میکنند؛ عدم رضایت در نفس خداوند نسبت به آنها به رضوان ونعیم جنان مبدل می شود. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم
مقصود خداوند چه کسانی است؟ مقصود او:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۳۵) أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای مرد! اگر صفت غضب خدا به رضوان مبدل نمیشد؛ آنگاه توبه بنده گناهکاراز اعمالی که مورد رضایت خدا نبودند نیز پذیرفته نمیشد ولی خداوند توبه را پذیرفته و آنچه که در نفس خدا نسبت به آنها بود تبدیل به مغفرت و رضوان میشود با اینکه خداوند سبحان به علت ارتکاب فواحش از آنان راضی نیست و آنها نیز به خاطر اعمالی که مورد رضایت خدا نیست به خود ظلم کردهاند. امیر النور نمیشود که خدا از آنان در حالی راضی باشد که مرتکب فواحش و اعمالی میشوند که مورد رضایت پروردگارشان نیست؛ ما میگوییم تا توبه و انابه به درگاه پرورگارشان نکنند و استغفار نکرده و عمل صالح انجام ندهند؛ خداوند سبحان از ایشان راضی نیست؛ بعد از توبه است که آنچه که درنفس خدا نسبت به آنها وجود داشت به رضوان تبدیل میگردد. اگر بعد از توبه و انجام اعمال صالح عدم رضایت در نفس خداوند باقی بماند؛ این به معنای این است که خدا به هیچ وجه آنها را مورد مغفرت قرار نمیدهد چون به علت اعمال بد قبلی هم چنان در نفس خود از آنان ناراضی است؛ اگر از فتوای امیر النور و همفکرانش پیروی کنیم که صفات نفسی خداوند تبدیل نمیشوند؛ توبه به درگاه خدا مقبول نمیافتاد.
ای مرد! این مشکل بسیاری از علمای امت است؛ آنها خداوند را چنان که باید نشناختهاند؛ چون نمیدانند خداوند صفات نفسی و صفات ذاتی دارد. و اما صفات ذاتی مختص هیئت خداوند سبحان است که درمیان بندگان هیچ چیز مانند او نیست؛ این صفات تبدیل نمیشوند. از جمله صفات ذاتی خداوند حیات است. او زندهای است که نمیمیرد و بندگانش میمیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا (۵۸)} صدق الله العظيم [الفرقان]
خداوند العلی الکبیر است و شبیه هیچ شیء کوچکی نیست سبحان الله. خداوند از تمام چیزهای عالم وجود بزرگ تر است: الله اکبر.
از دیگر صفات ذاتی خداوند این است که نه خواب سبک(چرت) او را فرا میگیرد و نه خواب عمیق{ لا تأخذه سِنَةٌ ولا نومٌ} و " سِنَةٌ" خواب سبکی است که بعد از آن بیداری است وخداوند نمیخوابد چون : لا تأخذه سِنَةٌ ولا نومٌ.
از صفات ذانی خداوند این است که سهو در او راه ندارد و فراموش نیز نمیکند؛ از صفات ذاتی خداوند این است که او "احد" است و هیچ چیز دومی مانند او وجود ندارد. و از صفات ذاتی خداوند این است که نمیزاید و زاده نمیشود(لم یلد و لم یولد) و از صفات ذاتی او این است که از میان مخلوقات همسری نمیگزیند و فرزندی ندارد و هر آن چه که در ملکوت است بنده اوست و او رب المعبود؛ این از صفات ذاتی اوست. همانا که صفات ذاتی خداوند تغییر نمیکنند و نه در دنیا و نه در آخرت تبدیل در آنها راه ندارد. اما صفات نفسی خداوند از جمله غضب و عدم رضایت؛ برحسب اعمال بندگان در نفس خداوند تبدیل میشوند یکی با انجام اعمالی که میداند خداوند آنها را حرام کرده باعث غضب خدا میشود ؛ خداوند از بنده خود غضبناک است مگر اینکه زمانی برسد که به جای اعمال بد به سراغ اعمال حسنه بروند؛ در اینجا خدا از آنان راضی شده و ایشان را مورد مغفرت خود قرار میدهد و آنچه که در نفس خدا نسبت به ایشان وجود دارد از عدم رضایت به رضوان و مغفرت مبدل میشود.
امیر النور؛ والله والله تو و بسیاری از علمای امت چنان که باید خداوند را نشناخته و نسبت به او معرفت ندارید و برای همین هم خداوند را آن گونه که باید به بندگانش معرفی نمی کنید و به مردم یاد نمی دهید که خداوند ارحم الراحمین است. امیر النور فتوا میدهد که رحمت خداوند در نفسش مانند رحمت بندگان رحیم خدا نیست سبحان الله...مگر خداوند از زبان یعقوب علیه الصلاة و السلام نفرموده است: {فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۶۴} صدق الله العظيم [يوسف] ؟
یعنی بیش از پدر نسبت به فرزندان رحیم است. رحمت همان رحمت است ولی فرق در این است که خداوند از تمام بندگان رحیمش؛ رحیمتر است و این از صفات نفسی خداوند است. کرم نیز از صفات نفسی خداوند است ولی فرق در این است که خداوند از تمام بندگانش کریم تر است؛ خداوند اکرم الأکرمین است. صفت عفو و غفران هم از صفات نفسی خداوند است و در نفس بعضی از بندگان هم همین صفت عفو وجود دارد. برای همین خداوند به بندگانش میآموزد که بگویند:
{أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۵۵].
غضب و حسرت و حزن و فرح و رضایت نیز از صفات نفسی خداوند است و بر حسب آنچه که در نفس بندگان است، این صفات در نفس خداوند تحول پیدا میکنند؛ خداوند در حال هیچ قومی تغییرایجاد نمیکند مگر در نفس آنها تغییری ایجاد شود [إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ] هر کس نعمت خدا را با کفر عوض کند؛ خداوند براو غضب خواهد کرد و نعمت خود را از او باز میدارد و او را وارد آتش جهنم کرده و بهشت نعیم را بر او حرام میگرداند.
امیر النور؛ تو کسی را مانند امام مهدی پیدا نمیکنی که خبیر به رحمن باشد و صفات نفسی خداوند را به حق به شما بشناساند و به صفات ذاتی خداوند سبحانی که هیچ چیز مانند او نیست مؤمن باشد. به حق به شما فتوا میدهم که صفات نفسی خداوند بین بندگان و پروردگار معبود مشابهاند مانند صفت حب و کراهت و رضایت و حزن و تحسر و تأسف! مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ (۵۵)} صدق الله العظيم [الزخرف]؟
چه کسانی باعث تأسف در نفس خدا شدهاند؟ آنها اقوامی هستند که به خود ظلم نمودهاند و خداوند نمیخواهد به بندگان ظلم شود. خداوند دوست ندارد آنها به خود ظلم کنند و دوست ندارد خود به آنها ظلم کند؛ پروردگارت به احدی ظلم نمیکند. لکن همه بدانند که خداوند دوست ندارد که با همه صفات نفسانی اش نامیده شود ؛ بلکه فقط صفات نفسانی که خداوند آنها را دوست دارد مثل صفت کرم و برای همین میگوییم عبدالکریم؛ و صفت رحمت و برای همین میگوییم عبدالرحیم؛ و صفت غفران و برای همین میگوییم عبدالغفور و همین طور صفت عطاء و لذا میگوییم عبدالمعطی و صفت حلم و لذا میگوییم عبدالحلیم و همین طور صفت رضوان الله که نعیمی بزرگتر از جنات نعیم است و لذا ما میگوییم عبدالنعیم. ولی خداوند دوست ندارد با صفاتی که دوست ندارد خوانده شود مثل صفت مکر و ما نمیگوییم عبدالماکر؛ علیرغم اینکه مکر به حق از صفات نفسی خداوند است. و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ ۚ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (۳۰)} صدق الله العظيم [الأنفال].
ولی خداوند دوست ندارد با این صفت خوانده شود با اینکه از صفات نفسانی اوست ولی دوست ندارد نسبت به بندگان مکر بورزد و عذاب آنها را نیز نمیخواهد.
صفت غضب از صفات نفسانی خداوند است؛ ولی خداوند دوست ندارد بر بندگانش غضب کند و کسی که او را غضبناک کند و در همین حال از دنیا برود؛ در جهنم عذاب خواهد شد؛ ما نمیگوییم عبدالغضب چون این از صفات نفسانی است که خداوند آن را دوست ندارد و اعمال بندگان وکفرآنها به خدا باعث برانگیخته شدن غضب در نفس خدا میشود و از آنجا که از کفر بندگان راضی نیست و شاکر بودن انها او را راضی میکند؛ بر کافران غضب میکند.
صفت رضوان خدا بر بندگان ؛ نزد خدا محبوبترین صفت نفسی اوست. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
تمام اسامی خداوند "عظمی" است و از جمله اسامی ذاتی و اسامی صفات نفسانی و از اسامی ذات خداوند اسامی الله و الرحمن و القدوس و العلی الکبیر است. به هرحال به صفات نفسی خدا بازمیگردیم؛ " المقت" این است که خداوند نسبت به کسی که بدون علم و هدایت و کتابی مبین درباره خداوند جدل میکند به شدت خشمگین میشود و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (۱۰)} صدق الله العظيم [غافر].
فرق این است خشم خداوند بسیار شدیدتر از خشم شما درمیان خودتان است یعنی از خشم مؤمن نسبت به کافر شدیدتر است با اینکه همان خشمگین بودن است اما خشم خدا بزرگتر از خشم مؤمنان نسبت به کافران است. با اینکه مؤمنان در نفس خود بسیار از روگردانان از حق خشمگین هستند ولی خشم خداوند از خشم مؤمنان نسبت به روگردانان بسیار بیشتر است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (۳۵)} صدق الله العظيم [غافر]
امیرالنور؛ امیدوارم خداوند نور تو را کامل گرداند و به راه درست هدایتت نماید، تو با نفی صفت رحمت در نفس خداوند و اینکه آن رحمتی نیست که ما در نفس خود حس میکنیم؛ به حق خداوند تجاوز کردهای. ای مرد مگر خداوند نفرموده است که او ارحم الراحمین است؟ یعنی او در نفسش صفتی را احساس میکند که بندگان رحیم او حس میکنند ولی این صفت در نفس خداوند بزرگتر است و فرق در این است که رحمت در نفس خداوند بسیار بزرگتر است با اینکه حس آن یکسان است و همان رحمتی در نفس بنده است که در نفس خداوند است ولی او ارحم الراحمین است یعنی او از تمام بندگان رحیمش؛ رحیمتر است؛ سبحانه و تعالی و علواً کبیرا! و به علت صفت رحمتی که در نفس خداوند وجود دارد؛ میبینیم که به خاطر تمام امتهایی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند متحسر و حزین است چون به علت این تکذیب؛ رسولان خدا بر علیه آنان دعا کردند و خداوند نیز درخواست آنان را استجابت کرد و دشمنانشان را هلاک نمود و بعد از آن زمین را به رسولان به ارث رساند. اما صفت حسرت در نفس خدا رخ نمیدهد مگر خود هلاک شدگان برای خود متحسر شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولی تحسر آنها به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کردند؛ بعد از انتقام خداوند رخ میدهد و زمانی که در نفس خود به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خدا کردهاند متحسر شدند؛ آنگاه خداوند در نفس خود برای آنها متحسر میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (۳۰)} صدق الله العظيم [يس]
ببین؛ خداوند به خاطر کسانی متحسر است که رسولانش را تکذیب کرده و هلاک شدند و بعد آن به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کرده بودند نادم و متحسرشدند. علت تحسر خداوند برای آنها؛ حادث شدن حسرت در نفس آنها به خاطر کوتاهیهایی است که در پیشگاه پروردگار کردهاند. و تک تک آنها میگویند:
{يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم.
ای امیر النور؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی و انصارش هدفی دارند که منحصر به نفس خداست و آن هم تحقق رضوان نفس خداوند بر بندگانش است؛ ما شب و روز تلاش هستیم تا به اذن خدا آنان را شکرگذار پروردگارشان کنیم تا خدا از آنان راضی شود چراکه خداوند از شکر بندگانش راضی میشود. هدف دشمن ما شیطان رجیم و انصارش نیز در نفس خداست و میبینید که شب و روز در تلاش هستند تا بر هر وسیله و حیلهای کاری کنند که بندگان خدا شاکر نباشند چرا که خداوند از شکرگذاری بندگانش راضی میشود و آنها از رضوان خداوند بیزارند و برای عدم تحقق رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان به شدت مبارزه و تلاش میکنند. شیاطین جن و انس میخواهند مردم همگی کافر شوند تا خداوند در نفس خود نسبت به بندگانش غضبناک شود چون میدانند خداوند از کفر بندگان ناراضی و از شکر گذاری آنان راضی میشود و لذا با هر وسیله و حیلهای تلاش و مبارزه میکنند تا رضوان نفس خدا بربندگانش محقق نشود. برای همین در داستانهای قرآن شیطان میگوید:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (۱۶) ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ(۱۷)} صدق الله العظيم [الأعراف].
چون خداوند از شاکر بودن بندگانش راضی میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (۷)} صدق الله العظيم [الزمر].
از آنجا که شکر بندگان خداوند را راضی میکند؛ میبینید که شیطان و حزبش، شیاطین جن و انس به شدت تلاش می کنند تا رضوان نفس خدا بر بندگانش محقق نشود و میخواهند بندگان امتی باشند که همه کافرند چون خداوند از کفر بندگان راضی نیست. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی شب و روز تلاش میکند تا رضوان نفس خدا بربندگانش تحقق یابد و میخواهیم مردم امتی واحد وهمگی شکرگذار خدا باشند. امیر النور کدام یک از این دو حزب هدایتگرتر هستند؟ از خدایی که از نگاههای خائن و پنهان و رازهای نهفته در سینهها آگاه است پروا کن و از انصار مهدی منتظر در عصر گفتگو قبل از ظهور باش؛ تو او نیستی-مهدی منتظر نیستی- بلکه او کسی است که خداوند درعلم قرآن عظیم اورا به شما برتری و رجحان داده است. مانند شیطان دچار فتنه نشو که عامل فتنهی او کرسی خلافت بود که خداوند خلیفه خود آدم علیه الصلاة و السلام را مورد کرامت قرار داده وخلافت را به او عنایت نمود. شیطان خود را برای این تکریم و گرفتن کرسی خلافت محقتر میدانست. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا (۶۱) قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا (۶۲) قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا (۶۳) وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (۶۴) إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا (۶۵)}
صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
الداعي إلى صراط العزيز الحميد بالبيان الحقّ للقرآن المجيد؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=213607
25 - 03 - 1437 هـ
05 - 01 - 2016 مـ
۱۵-دی- ۱۳۹۴ه.ش.
05:15 صباحــاً
ـــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به یکی از اعضا به نام امیر النور که در مورد صفات نفسانی ( نفسیه ) خداوند با ما مجادله میکند....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من الجنّ والملائكة والإنس من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله وجميع المؤمنين في الأوّلين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين وأسلّم تسليماً، أمّا بعد..
سلام خداوند و رحمت او بر شما انصار پیشگام برگزیده در عصر گفتگو قبل از ظهور؛ قومی که محبوب خداهستند و محب او؛ درمورد امیر النور( نام یکی از اعضا ) ، خداوند هنوز نور را برای او کامل نگردانیده چون نسبت به پروردگارش چنان که باید معرفت ندارد و درباه صفات نفسانی ( نفسیه ) خداوند با ما مجادله میکند. ای مرد! پیش از این به حق فتوا دادهایم خداوند دارای صفات ذاتی در هیئت خود میباشد و هیچ یک از مخلوقات مانند خداوند سبحان علی الکبیر نیستند، این صفات ثابتاند. اما صفات نفسانی ( نفسیه ) ؛ این صفات در نفس خدا نسبت به بنده و بر اساس اعمال بندگان تغییر میکند. برای مثال زمانی که بندگان خداوند به جنگ و محاربه با رسولان برمیخیزند و به آنچه که از جانب حق برایشان آمده کافر میشوند خداوند بر ایشان غضب میکند و تا مدت زمانی رهایشان میسازد و به ایشان فرصت میدهد تا از عقلشان استفاده کرده وبه سوی پروردگارشان انابه کنند تا آنان را به نسبت به حق آمده از نزد پروردگار بصیر نماید و خداوند به قلب هریک از آنان که به درگاه خداوند انابه کند نسبت به حق بصیرت عنایت میفرماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ (۱۳)} صدق الله العظيم [الشورى].
اگر خدا می خواست با قدرت خود تمام اهالی زمین را هدایت می کرد ولی به آنها عقل داده تا با آن تفکر نمایند و قلب هرکسی که به درگاه پروردگار انابه نماید را به سوی حق هدایت خواهد کرد. بعد از توبه و انابه بنده به پیشگاه پروردگار؛ او گناه فرد را مورد مغفرت قرار داده و غضبی که درنفس خدا نسبت به آن بنده وجود دارد به رضوان خدا بر او مبدل میشود. قلب بنده در برابر ذکر خدا خاشع و نرم شده و به خاطر آگاهی از حق اشک از چشمانش جاری میشود.
واما درمورد مؤمنانی که مرتکب اعمالی میشوند که خداوند از آن راضی نیست؛ خداوند در نفس خود از ایشان راضی نیست تا اینکه متذکر خدا شده و به سوی او انابه کرده و برای گناهانشان طلب استغفار کنند و خداوند نیز آنان را مورد مغفرت قرار میدهد و بعد از آنکه مدتی در نفس خود از آنان راضی نبود؛ از ایشان راضی میشود و خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۳۵) أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای مرد! بنگر جزای آنان چیست؛ وقتی بعد ازارتکاب فواحش و اعمالی که خدا از آن راضی نیست، توبه و انابه میکنند؛ عدم رضایت در نفس خداوند نسبت به آنها به رضوان ونعیم جنان مبدل می شود. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم
مقصود خداوند چه کسانی است؟ مقصود او:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۳۵) أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (۱۳۶)} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای مرد! اگر صفت غضب خدا به رضوان مبدل نمیشد؛ آنگاه توبه بنده گناهکاراز اعمالی که مورد رضایت خدا نبودند نیز پذیرفته نمیشد ولی خداوند توبه را پذیرفته و آنچه که در نفس خدا نسبت به آنها بود تبدیل به مغفرت و رضوان میشود با اینکه خداوند سبحان به علت ارتکاب فواحش از آنان راضی نیست و آنها نیز به خاطر اعمالی که مورد رضایت خدا نیست به خود ظلم کردهاند. امیر النور نمیشود که خدا از آنان در حالی راضی باشد که مرتکب فواحش و اعمالی میشوند که مورد رضایت پروردگارشان نیست؛ ما میگوییم تا توبه و انابه به درگاه پرورگارشان نکنند و استغفار نکرده و عمل صالح انجام ندهند؛ خداوند سبحان از ایشان راضی نیست؛ بعد از توبه است که آنچه که درنفس خدا نسبت به آنها وجود داشت به رضوان تبدیل میگردد. اگر بعد از توبه و انجام اعمال صالح عدم رضایت در نفس خداوند باقی بماند؛ این به معنای این است که خدا به هیچ وجه آنها را مورد مغفرت قرار نمیدهد چون به علت اعمال بد قبلی هم چنان در نفس خود از آنان ناراضی است؛ اگر از فتوای امیر النور و همفکرانش پیروی کنیم که صفات نفسی خداوند تبدیل نمیشوند؛ توبه به درگاه خدا مقبول نمیافتاد.
ای مرد! این مشکل بسیاری از علمای امت است؛ آنها خداوند را چنان که باید نشناختهاند؛ چون نمیدانند خداوند صفات نفسی و صفات ذاتی دارد. و اما صفات ذاتی مختص هیئت خداوند سبحان است که درمیان بندگان هیچ چیز مانند او نیست؛ این صفات تبدیل نمیشوند. از جمله صفات ذاتی خداوند حیات است. او زندهای است که نمیمیرد و بندگانش میمیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا (۵۸)} صدق الله العظيم [الفرقان]
خداوند العلی الکبیر است و شبیه هیچ شیء کوچکی نیست سبحان الله. خداوند از تمام چیزهای عالم وجود بزرگ تر است: الله اکبر.
از دیگر صفات ذاتی خداوند این است که نه خواب سبک(چرت) او را فرا میگیرد و نه خواب عمیق{ لا تأخذه سِنَةٌ ولا نومٌ} و " سِنَةٌ" خواب سبکی است که بعد از آن بیداری است وخداوند نمیخوابد چون : لا تأخذه سِنَةٌ ولا نومٌ.
از صفات ذانی خداوند این است که سهو در او راه ندارد و فراموش نیز نمیکند؛ از صفات ذاتی خداوند این است که او "احد" است و هیچ چیز دومی مانند او وجود ندارد. و از صفات ذاتی خداوند این است که نمیزاید و زاده نمیشود(لم یلد و لم یولد) و از صفات ذاتی او این است که از میان مخلوقات همسری نمیگزیند و فرزندی ندارد و هر آن چه که در ملکوت است بنده اوست و او رب المعبود؛ این از صفات ذاتی اوست. همانا که صفات ذاتی خداوند تغییر نمیکنند و نه در دنیا و نه در آخرت تبدیل در آنها راه ندارد. اما صفات نفسی خداوند از جمله غضب و عدم رضایت؛ برحسب اعمال بندگان در نفس خداوند تبدیل میشوند یکی با انجام اعمالی که میداند خداوند آنها را حرام کرده باعث غضب خدا میشود ؛ خداوند از بنده خود غضبناک است مگر اینکه زمانی برسد که به جای اعمال بد به سراغ اعمال حسنه بروند؛ در اینجا خدا از آنان راضی شده و ایشان را مورد مغفرت خود قرار میدهد و آنچه که در نفس خدا نسبت به ایشان وجود دارد از عدم رضایت به رضوان و مغفرت مبدل میشود.
امیر النور؛ والله والله تو و بسیاری از علمای امت چنان که باید خداوند را نشناخته و نسبت به او معرفت ندارید و برای همین هم خداوند را آن گونه که باید به بندگانش معرفی نمی کنید و به مردم یاد نمی دهید که خداوند ارحم الراحمین است. امیر النور فتوا میدهد که رحمت خداوند در نفسش مانند رحمت بندگان رحیم خدا نیست سبحان الله...مگر خداوند از زبان یعقوب علیه الصلاة و السلام نفرموده است: {فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۶۴} صدق الله العظيم [يوسف] ؟
یعنی بیش از پدر نسبت به فرزندان رحیم است. رحمت همان رحمت است ولی فرق در این است که خداوند از تمام بندگان رحیمش؛ رحیمتر است و این از صفات نفسی خداوند است. کرم نیز از صفات نفسی خداوند است ولی فرق در این است که خداوند از تمام بندگانش کریم تر است؛ خداوند اکرم الأکرمین است. صفت عفو و غفران هم از صفات نفسی خداوند است و در نفس بعضی از بندگان هم همین صفت عفو وجود دارد. برای همین خداوند به بندگانش میآموزد که بگویند:
{أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۵۵].
غضب و حسرت و حزن و فرح و رضایت نیز از صفات نفسی خداوند است و بر حسب آنچه که در نفس بندگان است، این صفات در نفس خداوند تحول پیدا میکنند؛ خداوند در حال هیچ قومی تغییرایجاد نمیکند مگر در نفس آنها تغییری ایجاد شود [إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ] هر کس نعمت خدا را با کفر عوض کند؛ خداوند براو غضب خواهد کرد و نعمت خود را از او باز میدارد و او را وارد آتش جهنم کرده و بهشت نعیم را بر او حرام میگرداند.
امیر النور؛ تو کسی را مانند امام مهدی پیدا نمیکنی که خبیر به رحمن باشد و صفات نفسی خداوند را به حق به شما بشناساند و به صفات ذاتی خداوند سبحانی که هیچ چیز مانند او نیست مؤمن باشد. به حق به شما فتوا میدهم که صفات نفسی خداوند بین بندگان و پروردگار معبود مشابهاند مانند صفت حب و کراهت و رضایت و حزن و تحسر و تأسف! مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ (۵۵)} صدق الله العظيم [الزخرف]؟
چه کسانی باعث تأسف در نفس خدا شدهاند؟ آنها اقوامی هستند که به خود ظلم نمودهاند و خداوند نمیخواهد به بندگان ظلم شود. خداوند دوست ندارد آنها به خود ظلم کنند و دوست ندارد خود به آنها ظلم کند؛ پروردگارت به احدی ظلم نمیکند. لکن همه بدانند که خداوند دوست ندارد که با همه صفات نفسانی اش نامیده شود ؛ بلکه فقط صفات نفسانی که خداوند آنها را دوست دارد مثل صفت کرم و برای همین میگوییم عبدالکریم؛ و صفت رحمت و برای همین میگوییم عبدالرحیم؛ و صفت غفران و برای همین میگوییم عبدالغفور و همین طور صفت عطاء و لذا میگوییم عبدالمعطی و صفت حلم و لذا میگوییم عبدالحلیم و همین طور صفت رضوان الله که نعیمی بزرگتر از جنات نعیم است و لذا ما میگوییم عبدالنعیم. ولی خداوند دوست ندارد با صفاتی که دوست ندارد خوانده شود مثل صفت مکر و ما نمیگوییم عبدالماکر؛ علیرغم اینکه مکر به حق از صفات نفسی خداوند است. و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ ۚ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (۳۰)} صدق الله العظيم [الأنفال].
ولی خداوند دوست ندارد با این صفت خوانده شود با اینکه از صفات نفسانی اوست ولی دوست ندارد نسبت به بندگان مکر بورزد و عذاب آنها را نیز نمیخواهد.
صفت غضب از صفات نفسانی خداوند است؛ ولی خداوند دوست ندارد بر بندگانش غضب کند و کسی که او را غضبناک کند و در همین حال از دنیا برود؛ در جهنم عذاب خواهد شد؛ ما نمیگوییم عبدالغضب چون این از صفات نفسانی است که خداوند آن را دوست ندارد و اعمال بندگان وکفرآنها به خدا باعث برانگیخته شدن غضب در نفس خدا میشود و از آنجا که از کفر بندگان راضی نیست و شاکر بودن انها او را راضی میکند؛ بر کافران غضب میکند.
صفت رضوان خدا بر بندگان ؛ نزد خدا محبوبترین صفت نفسی اوست. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
تمام اسامی خداوند "عظمی" است و از جمله اسامی ذاتی و اسامی صفات نفسانی و از اسامی ذات خداوند اسامی الله و الرحمن و القدوس و العلی الکبیر است. به هرحال به صفات نفسی خدا بازمیگردیم؛ " المقت" این است که خداوند نسبت به کسی که بدون علم و هدایت و کتابی مبین درباره خداوند جدل میکند به شدت خشمگین میشود و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (۱۰)} صدق الله العظيم [غافر].
فرق این است خشم خداوند بسیار شدیدتر از خشم شما درمیان خودتان است یعنی از خشم مؤمن نسبت به کافر شدیدتر است با اینکه همان خشمگین بودن است اما خشم خدا بزرگتر از خشم مؤمنان نسبت به کافران است. با اینکه مؤمنان در نفس خود بسیار از روگردانان از حق خشمگین هستند ولی خشم خداوند از خشم مؤمنان نسبت به روگردانان بسیار بیشتر است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (۳۵)} صدق الله العظيم [غافر]
امیرالنور؛ امیدوارم خداوند نور تو را کامل گرداند و به راه درست هدایتت نماید، تو با نفی صفت رحمت در نفس خداوند و اینکه آن رحمتی نیست که ما در نفس خود حس میکنیم؛ به حق خداوند تجاوز کردهای. ای مرد مگر خداوند نفرموده است که او ارحم الراحمین است؟ یعنی او در نفسش صفتی را احساس میکند که بندگان رحیم او حس میکنند ولی این صفت در نفس خداوند بزرگتر است و فرق در این است که رحمت در نفس خداوند بسیار بزرگتر است با اینکه حس آن یکسان است و همان رحمتی در نفس بنده است که در نفس خداوند است ولی او ارحم الراحمین است یعنی او از تمام بندگان رحیمش؛ رحیمتر است؛ سبحانه و تعالی و علواً کبیرا! و به علت صفت رحمتی که در نفس خداوند وجود دارد؛ میبینیم که به خاطر تمام امتهایی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند متحسر و حزین است چون به علت این تکذیب؛ رسولان خدا بر علیه آنان دعا کردند و خداوند نیز درخواست آنان را استجابت کرد و دشمنانشان را هلاک نمود و بعد از آن زمین را به رسولان به ارث رساند. اما صفت حسرت در نفس خدا رخ نمیدهد مگر خود هلاک شدگان برای خود متحسر شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولی تحسر آنها به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کردند؛ بعد از انتقام خداوند رخ میدهد و زمانی که در نفس خود به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خدا کردهاند متحسر شدند؛ آنگاه خداوند در نفس خود برای آنها متحسر میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (۳۰)} صدق الله العظيم [يس]
ببین؛ خداوند به خاطر کسانی متحسر است که رسولانش را تکذیب کرده و هلاک شدند و بعد آن به خاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه پروردگارشان کرده بودند نادم و متحسرشدند. علت تحسر خداوند برای آنها؛ حادث شدن حسرت در نفس آنها به خاطر کوتاهیهایی است که در پیشگاه پروردگار کردهاند. و تک تک آنها میگویند:
{يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم.
ای امیر النور؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی و انصارش هدفی دارند که منحصر به نفس خداست و آن هم تحقق رضوان نفس خداوند بر بندگانش است؛ ما شب و روز تلاش هستیم تا به اذن خدا آنان را شکرگذار پروردگارشان کنیم تا خدا از آنان راضی شود چراکه خداوند از شکر بندگانش راضی میشود. هدف دشمن ما شیطان رجیم و انصارش نیز در نفس خداست و میبینید که شب و روز در تلاش هستند تا بر هر وسیله و حیلهای کاری کنند که بندگان خدا شاکر نباشند چرا که خداوند از شکرگذاری بندگانش راضی میشود و آنها از رضوان خداوند بیزارند و برای عدم تحقق رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان به شدت مبارزه و تلاش میکنند. شیاطین جن و انس میخواهند مردم همگی کافر شوند تا خداوند در نفس خود نسبت به بندگانش غضبناک شود چون میدانند خداوند از کفر بندگان ناراضی و از شکر گذاری آنان راضی میشود و لذا با هر وسیله و حیلهای تلاش و مبارزه میکنند تا رضوان نفس خدا بربندگانش محقق نشود. برای همین در داستانهای قرآن شیطان میگوید:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (۱۶) ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ(۱۷)} صدق الله العظيم [الأعراف].
چون خداوند از شاکر بودن بندگانش راضی میشود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (۷)} صدق الله العظيم [الزمر].
از آنجا که شکر بندگان خداوند را راضی میکند؛ میبینید که شیطان و حزبش، شیاطین جن و انس به شدت تلاش می کنند تا رضوان نفس خدا بر بندگانش محقق نشود و میخواهند بندگان امتی باشند که همه کافرند چون خداوند از کفر بندگان راضی نیست. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی شب و روز تلاش میکند تا رضوان نفس خدا بربندگانش تحقق یابد و میخواهیم مردم امتی واحد وهمگی شکرگذار خدا باشند. امیر النور کدام یک از این دو حزب هدایتگرتر هستند؟ از خدایی که از نگاههای خائن و پنهان و رازهای نهفته در سینهها آگاه است پروا کن و از انصار مهدی منتظر در عصر گفتگو قبل از ظهور باش؛ تو او نیستی-مهدی منتظر نیستی- بلکه او کسی است که خداوند درعلم قرآن عظیم اورا به شما برتری و رجحان داده است. مانند شیطان دچار فتنه نشو که عامل فتنهی او کرسی خلافت بود که خداوند خلیفه خود آدم علیه الصلاة و السلام را مورد کرامت قرار داده وخلافت را به او عنایت نمود. شیطان خود را برای این تکریم و گرفتن کرسی خلافت محقتر میدانست. خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا (۶۱) قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا (۶۲) قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا (۶۳) وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (۶۴) إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا (۶۵)}
صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
الداعي إلى صراط العزيز الحميد بالبيان الحقّ للقرآن المجيد؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=213607