Admin
28-03-2018, 05:05 PM
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به أسد السُّنّة:
بعد از جستجو در قرآن، چندین دلیل برایِ شکست تمام رسولان الهی در نجات دادن امتها در آیات محکم کتاب پیدا کردم...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
اسد السنة بدان که «الماحی للظلام» میخواهد به حق در برابر تو حجت بیاورد، چون شما اصلا منتظر نبیِّ جدیدی که نامش احمد باشد نیستید. او قبلا برانگیخته شده و همان محمد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم است و سؤالی که مطرح میشود این است که: چرا خداوند در کتاب، برای برخی از انبیا دو اسم قایل شده است؟ علت این است که بدانید خداوند حجت را در اسم قرار نمیدهد، بلکه حجت در علم است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التّوراة وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
حال، اسمِ رسولی که در تورات و انجیل پیدا میکنید چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد فَلَمَّا جَاءهُم بِالبيّنات قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الصف].
سؤالی که مطرح میشود این است: اسم رسولی که خداوند بعد از مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و آله و سلم میفرستد چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [محمد].
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا رسولالله محمد صلی الله علیه و آله و سلم آخرین نبیّ و رسول خداست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
ممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: «از کجا میدانیم در کتاب انبیا دو اسم دارند؟». پس مهدی منتظر در جواب میگوید: ای پرسشگر! آیا به من فتوا میدهی نبیّالله اسراییل و ذریه او چه کسانی بودند؟
او در پاسخ ما میگوید: «این امر در میان همهی اهل کتاب [از یهود و نصاری و مسلمان] بهخوبی شناخته شدهاست و همه آنها همصدا میگویند که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و بنیاسراییل ذریّه و پسران او هستند که از ۱۲ قبیله تشکیل میشوند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمْ اثني عَشَرَ نَقِيباً وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمْ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسلي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمْ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لأكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و بنیاسراییل از ۱۲ قبیله و امت تشکیل شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كلّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٦٠﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و علت وجودی بنیاسراییل، نبیّالله یعقوب است که همان نبیّالله اسراییل میباشد که قبلتر به دعوت عزیز مصر، همراه تمام اهل بیتش به مصر رفته بود و عزیز مصر، نبیّالله یوسف و پسر یعقوب است که گم شده بود. خداوند تعالی میفرماید:
{اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
پس نبیّالله یعقوب و فرزندانش به مصر مهاجرت کردند تا با پسرش یوسف، عزیز مصر، زندگی کنند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٩٦﴾ قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴿٩٧﴾ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٩٨﴾ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ ﴿٩٩﴾ وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي ۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و سپس فرزندان یعقوب به زندگی ادامه دادند و ۱۲ قبیله در مصر به وجود آوردند که بنیاسراییل هستند. ای مهدی منتظر! ما به حق به تو فتوا دادیم که در کتاب، نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است».
آن گاه مهدی در پاسختان میگوید: ای پرسشگر از تو تشکر میکنم. آیا سؤالی را که در اول این بیان مطرح کردی، به یاد داری که از زبان من آورده شد: «ممکن است یکی از پرسشگران سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: از کجا میدانیم در کتاب برخی انبیا دو اسم دارند؟». خودت جواب خودت را دادی و با برهانی از آیات محکم قرآن ثابت کردی که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و به همین ترتیب نبیّالله احمد همان محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
و سؤال: «حکمت حقی که خدا در کتاب دو اسم برای آنها قایل شده چیست»؟ مهدی منتظر به شما پاسخ داده و بهحق حکمت آن را بیان میکند: برای این است که یهودیان و نصاری و مسلمانان امیّ بدانند خداوند حجت را در علم قرار دادهاست نه در اسم، باشد که تقوا کنید و [بدانید] خداوند کسی را در میانتان برمیانگیزد که شما را به منهاج اولیه نبوت باز میگرداند و دانشی بیش از شما به او عنایت میفرماید تا اگر به حجت علم تمسک جستید و او با علم و برهانی که از نزد خداوند حکیم و علیم است بر شما میهمن گردید؛ دریابید خداوند خلیفه و مَلِک و رهبر و امامی علیم برای شما برگزیدهاست تا شما را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت کند. و حال او اینجاست و خداوند در زمان مقدر شده در کتاب مسطور او را برانگیختهاست. او، شما و تمام اهل کتاب و تمام مردم را بهسوی اسلام دعوت میکند، اسلامی که رسولالله موسی علیه الصلاة و السلام آورده بود و برای همین زمانی که فرعون در آستانه غرق شدن بود گفت:
{قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وأنا مِنَ الْمسلمينَ} صدق الله العظيم [يونس:۹۰].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که رسولالله مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام آورده بود و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أنصار اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مسلمونَ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که آخرین نبیّ و رسول خدا، جدم محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم آورده است. تصديق فرمودهی خداوند تعالى:
{إِنَّ الدّين عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اختلف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيات اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و تصديقِ فرمودهی خداوند تعالى:
{وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این دین خدا اسلام است که برای شما آورده شده و خداوند تمام رسولان خود را با آن فرستادهاست، از اولین رسولی که با کتاب برانگیخته شد یعنی نوح علیه الصلاة و السلام و خداوند او را برانگیخت تا مردم را بهسوی دین اسلام دعوت کند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿٧١﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمسلمينَ ﴿٧٢﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿٧٣﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسلا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿٧٤﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٦﴾ قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَـٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند به رسولش ابراهیم فرمود:
{إِذْ قَالَ لَهُ ربّه أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِربّ العالمين﴿١٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و برای همین پیروان خود را مسلمان نامید و این دین او و دین انبیایی بود که از ذریه او بودند یعنی اسماعیل و اسحاق و یعقوب. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وإلَه آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مسلمونَ﴿١٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و این دین رسولالله موسی و هارون علیهما الصلاة و السلام است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مسلمينَ﴿٨٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و ای دین رسولالله داوود و سلیمان علیهما الصلاة و السلام است و برای همین مردم را بهسوی اسلام دعوت میکردند؛ چنان که در نامه نبیّالله سلیمان علیه الصلاة و السلام به ملکه سبا این امر برایتان روشن شدهاست:
{إِنَّهُ مِن سليْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣٠﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مسلمينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و برای همین زمانی که ملکه سبا تسلیم خداوند و پروردگار عالمیان شد گفت:
{قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سليْمَانَ لِلَّهِ ربّ العالمين} صدق الله العظيم [النمل:۴۴]
و من، امام مهدی آخرین خلیفهی خدا هستم. خداوند مرا بدعتگذار قرار نداده است بلکه من پیرو [رسول خدا] بوده و امیّیون و نصاری و یهود و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که خداوند تمام انبیا و رسولان خود را با آن برانگیخته است و میان هیچیک از رسولان خداوند فرقی قایل نشده و از مسلمانان و تسلیمشدگان درگاه خداوند و پروردگار عالمیان هستم، خداوند یکتایی که شریکی ندارد و شما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک فرا میخوانم و هرکس به خدا شرک آوَرَد؛ اعمالش به هدر رفته و در آخرت از زیانکاران است. برای همین، من تمام مردم را بهسوی کلمهای واحد میخوانم : «لا اله الا الله وحده لا شریک له». ما نباید بهجایِ خدا، یکدیگر را ارباب خود قرار دهیم و نباید بهجایِ خداوند، یکدیگر را بخوانیم. هیچکس را همراه خدا نخوانید که از عذابشوندگان خواهید بود و مهدی منتظر و تمام انبیا و رسولان الهی [که بهناحق در موردشان مبالغه کردهاید] هرگز در برابر خدا به هیچکار شما نمیآیند. بدانید برتری تمام انبیا و رسولان الهی و مهدی منتظر بر شما تنها بر اساس تقواست، چون ما از خدا تقوا کرده و چیزی را جز پروردگار عالمیان عبادت نمیکنیم و برای محبوبتر و مقربتر بودن در نزد خدا با هم رقابت میکنیم. اگر به آن چه که مایه حیات شماست پاسخ دادید و از دعوت تمام انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر پیروی کردید و تنها خداوند یگانه و بیشریک را عبادت نمودید؛ شما هم همراه ما از بندگانی هستید که در راه حب و قرب خدا رقابت میکنند تا کدام مقربتر باشند و به این ترتیب هدایت شده و عبادت خود برای خداوند و پروردگار عالمیان را خالص گردانیده و اعتراف کردهاید که تمام انبیا و رسولان خدا؛ مانند شما از بندگان خدا هستند و اگر سرباز زده و بگویید: «هیهات هیهات ناصر محمد یمانی! و نصاری بگویند: چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا با رسولالله مسیح عیسی بن مریم رقابت کنیم او پسر خدا و شفیع ما در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] است و اگر مسلمانان بگویند: صبرکن، صبرکن، ناصر محمد یمانی! تو دروغگویی گستاخ هستی نه مهدی منتظر! چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا، با سید انبیا و خاتم المرسلین محمد رسولالله رقابت کنیم؟ بلکه او در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] شفیع ماست. ما مسلمان هستیم و سزاوار ما نیست برای حب و قرب خدا با نبیِّ خود رقابت کنیم. ناصر محمد یمانی! تو به خدا شرک آوردهای؛ ای کسی که از مسلمانان و نصاری و یهودیان دعوت میکنی برای حب و قرب خداوند با انبیا خود و رسولان پروردگارشان رقابت کنند. آنها شفیعان ما در یوم الدین هستند؛ چرا که از بندگان مکرم و مقرب درگاه خدا هستند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: شما همگی به خداوند و پروردگار عالمیان شرک آوردهاید و در پیشگاه خداوند در روزی که نه مال به کار انسان میآید و نه فرزندان و تنها کسی سود میکند که با قلبی سلیم و پاک از شرک در پیشگاه خداوند و پروردگار عالمیان حاضر شود؛خواهید دانست آیا اینها [انبیا و رسولان] به کار شما خواهند آمد یا نه؟ تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
روزی که هیچ کس نمیتواند برای دیگری کاری بکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الانفطار].
روزی که هیچیک از انبیا و رسولان جرأت نمیکنند در پیشگاه پروردگارش شفاعت مشرکانی را بکنند که چشم امید به شفاعت آنان را در برابر خداوند دارند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]*.
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَاتقوا يَوْمًا لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شيئاً وَلا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا هُمْ يُنصَرُونَ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسل رَبِّنَا بِالحقّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُردّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].
و فرموده خداوند تعالی:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتخذوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كلّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:۷۰].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ} صدق الله العظيم [يونس:۱۸].
شاید یکی از علمای بزرگ مسلمین بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «همانا که مقصود خداوند بتپرستان است که بهجای خدا، بتها را میخوانند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: والله بین کسی که بتی را میخواند با کسی که امیدوار است یکی از بندگانی که رسول خدا یا یکی از صالحان است در پیشگاه خداوند شفاعت او را بکند فرقی نیست. سبحان الله العلي العظيم از آن چه که با خدا شریک میگیرید؛ خداوند بالاتر از این علوّ و سرکشی بزرگ است! این ناقض صفات خداوند سبحان و تعالی است که بندهای در پیشگاه خداوند و رب المعبودی که ارحم الراحمین و از همه بندگانش رحیمتر است شفاعت بندگان را بکند.شایسته و سزوار هیچ بندهای نیست که جرأت کند در پیشگاه خداوند و پروردگار ارحم الراحمین شفاعت بکند؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا آن بنده، از خداوند ارحم الراحمین، رحیمتر است سبحانه و تعالی علوا کبیرا! هرکس امیدوار است بندهای در پیشگاه خدا شفاعتش را بکند، نسبت به این فرموده خداوند کافر شدهاست که میفرماید:
{{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} [يوسف:۶۴]،
اگر ایمان دارید، خداوند بیش از بندگانش نسبت به شما رحیم است، همین رحمتی که خداوند بر خود فرض نموده حجت خداوند بر شماست. چون از آنجایی که خداوند ارحم الراحمین است؛ سزاوار نیست بندهای وجود داشتهباشد که بیش از خدا نسبت به شما رحیم باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرض قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ القيامة لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی میفرماید:
{فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل ربّكم ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يردّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
بله؛ کسانی که ایمان نمیآورند خداوند ارحم الراحمین است، به خود زیان میرسانند. به دعای اصحاب اعراف بنگرید، آیا آنها در آن روز امید دارند بندهای در پیشگاه خداوند برای آنان شفاعت کند؟ [خیر] بلکه میگویند:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و سپس از نزد خداوند ارحم الراحمین به آنان پاسخ دادهمیشود و به ایشان میفرماید:
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
اما اصحاب آتش به ملائکه «الرحمن» التماس میکنند تا شفاعتشان را بکنند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ببینید ملائکه مقرب چه جوابی به اهالی آتش میدهند:
{قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَآتيكم رُسلكُمْ بِالبيّنات قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر]
یا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم؟یعنی به درگاه خداوند یگانه و بیشریک دعا کنید و دعای مشرکان و درخواست آنان از بندگان مقرب چیزی جز گمراهی نیست. چون آنها از ملائکه مقرب «الرحمن» [ یعنی خداوند] میخواهند از پروردگارشان بخواهند که به آنها رحم کرده و ولو برای یک روز، عذاب جهنم را کم کند. ولی به درگاه خداوند دعا نمیکنند که: «پروردگارا ما به خود ظلم کردیم و اگر تو ما را مورد مغفرت و رحمت خود قرار ندهی در آتش جهنم جاودانه عذاب خواهیم شد».
و سؤال این است: چرا اینها به درگاه پروردگار که از ملائکه مقرب رحیمتر است دعا نمیکنند؟ و جواب را در آیات محکم کتاب پیدا میکنید:
{إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٥﴾ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
آیا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ} صدق الله العظیم؟
یعنی از رحمت خداوند مأیوس و نا امید هستند و به دلیل مأیوس بودن از رحمت خداوند ارحم الراحمین، جاودانه در آتش میمانند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيات اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أليم﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ای بندگان خدا! من امام مهدی ناصر محمد یمانی بنده نعیم اعظم و همان «خبیر به الرحمن» هستم که در آیات محکم قرآن، ذکرش آمده است و شما را موعظه کرده و سخن بلیغی را به شما میگویم: پیش خودتان فکرکنید که اگر فرزندانی داشته باشید که هزار سال در برابرتان عصیان کرده و سپس بمیرند و پدرشان بهخاطر عدم اطاعت فرزندان، نسبت به آنان خشمگین باشد و خداوند آنها را وارد آتش کند و پدراز این موضوع باخبر شده و فریاد زدن آنها را داخل آتش جهنم ببیند. حال تصور کنید هرچقدر هم در برابر والدینشان عصیان کرده باشند، در قلب والدین نسبت به فرزندان چه میگذرد و چقدر متحسر هستند. آنها حتماً به خاطر فریاد فرزندان در آتش متحسر هستند و حتما حسرت قلبی والدین بسیار بزرگ خواهد بود و هرکس فرزندی داشته باشد میداند چقدر عذاب شدن فرزند در آتش برای والدین گران و سنگین است. حال امام مهدی به شما میگوید وقتی شما این قدر به حال فرزندانتان که در آتش عذاب میشوند حسرت میخورید؛ پس در مورد حسرت خداوندی که بیش از شما نسبت به فرزندانتان رحیم است چه گمانی دارید؟ من خداوند را متحسر مییابم؛ او برای تمام بندگانی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند و با ظلم کردن در حق خویش، خودشان زمینه هلاکت خود را فراهم کردهاند، متحسر است، با اینکه پروردگار به آنها هیچ ظلمی نکردهاست، ولی خداوند ارحم الراحمین برای بندگانی که به خود ظلم کردند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای انصار مهدی منتظر [عبد نعیم اعظم] ناصر محمد یمانی! قومی باشید که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آنها را داده و فرمودهاست:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
و بدانید اگر از تمامی مسلمانان سؤال کنم: آیا خداوند را بیش از هرچیزی در این دنیا و آخرت دوست دارید؟ جواب همه آنها بله خواهد بود. پس به آنها میگویم: مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با برهانی آشکار از آیات محکم قرآن عظیم به شما فتوا داد که خداوند به دلیل ظلمی که بندگان با تکذیب رسولان الهی به خود میکنند، خرسند و سعید نیست؛ رسولانی که مردم را بهسوی خدا دعوت میکردند تا مورد مغفرت او قرار گیرند ولی مردم از رسولان رحمت او رو میگردانند:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسلهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ...} صدق الله العظيم [إبراهيم].
سپس خداوند آنان را بهخاطر روگرداندن از رحمت الهی و عفو و غفران او نسبت به بندگان؛ هلاک میکند و با وجود این میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
و عبد نعیم اعظم، امام مهدیِ «خبیر به الرحمن»، بهحق چنین فتوایی به شما داده است و هر کس نسبت به این فتوای حق، کافر شود؛ نسبت به {{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} کافر شده است. و اما کسانی که به حق شهادت میدهند: «خداوند حقا ارحم الراحمین است» و سپس میگویند: «از آنجا که خداوند ارحم الراحمین است؛ حتما باید برای بندگانی که [در همه امتها] به خود ظلم کردهاند، متحسر باشد» و سپس فتوای مهدی منتظر را در مورد این حقیقت بسیار بزرگ در آیات محکم کتاب خدا تصدیق کرده و در مییابند پروردگار سبحان و تعالی حقاً بهخاطر بندگانی که به خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
و سپس میگویند: «حال که چنین است واحسرتا بر نعیم اعظم ما که از نعیم جنت بزرگٔتر است».
و آنگاه میگویند: «ای خداوند عالمیان، پس ما را برای چه آفریدهای؟ راضی بودن از ما، فقط جزئی از نعیم رضوان تو بر بندگانت است. تو در نفست راضی نمیشوی مگر این که بندگانت همگی مشمول رحمت تو شوند؛ ای خداوندی که رحمتت همه چیز را در برمیگیرد. بعد از آن که امام مهدی این حقیقت بسیار بزرگ و خبر عظیم را به ما داد که محبوبترین چیز نزد ما یعنی خداوند و پروردگارمان در نفس خود راضی و خرسند نیست و از آنجا که ارحم الراحمین است، لذا بهخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوندی که از همه انبیا و رسولان و مهدی منتظر و ملائکه مقرب و همه مخلوقاتش، رحیمتر و مهربانتر است. حال چگونه ممکن است ما با حور العین و جنت نعیم شاد و خوشبخت باشیم درحالیکه حبیب ما، خداوند و پروردگار عالمیان، در نفس خود به دلیل ظلم بندگان درحق خود راضی و خرسند نیست؟ اف بر بهشت نعیم و حورالعین....ما به دنبال تحقق نعیمی هستیم که بسیار بزرگتر از حور العین و بهشت نعیم خداست؛ ما به دنبال این هستیم که خداوند در نفس خود راضی باشد و برای بندگانش متحسر نبوده و نسبت به آنان خشمگین هم نباشد. ای خداوند عالمیان! اگر این نعیمی که از نعیم بهشت خداوند بسیار بزرگتر است محقق نمیشود، پس چرا ما را آفریدهای؟ ما درمورد بندگانت با تو محاجه نمیکنیم. رَحمِ ما نسبت به بندگان بیش از تو نیست پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر از چنین نسبتهایی! سزاوار هیچ بندهای نیست که بیش از تو، نسبت به بندگان رحیم باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! چرا که تو خداوند ارحم الراحمین هستی و در میان بندگانت کسی نیست که بیش از تو نسبت به بندگانت رحم داشته باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! ای کسی که رحمت را بر خود فرض نموده و تو فرمودهای و سخن تو حق مبین است که:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹].
خداوندا! جاهلان گمان میکنند حکمت تو اقتضا میکند عدهای را هدایت کرده و به بهشت بفرستی و عدهای را گمراه کرده و به جهنم بسپاری و نمیفهمند [با چنین گمانی] تو را ظالم دانسته و نسبت به این فرموده حقت که در آیات محکم کتابت آمده است، کافر شدهاند:
{إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النّاس شيئاً وَلَكِنَّ النّاس أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]،
چون نمیدانند بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم.
این آیه یعنی اگر خداوند بخواهد میتواند با قدرتش تمام اهالی زمین را هدایت کند و از این کار ناتوان نیست، پاک و منزه است خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! همانا که خداوند بر هر کاری قادر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
ممکن است یکی ازعلمای بزرگ امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «اگر چنین است؛ پس چرا خداوند همه آنها را هدایت نمیکند؟» وصاحب علم کتاب جواب را از فرموده خداوند تعالی پیدا کرده و برایت میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
پس هرکس به درگاه خدا انابه کند؛ خداوند قلبش را به راه راست هدایت میکند و این حجت خداوند در برابر کسانی است که قلبشان به راه راست هدایت نشده است، چون در آیات محکم کتابش چگونگی هدایت شدن را به آنها آموخته است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم.
خداوند به تمام بندگانی که از پروردگارشان میخواهند قلبشان را هدایت کند؛ چنین فتوایی داده است:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و برای همین مهدی منتظر، خداوند سبحان را از ظلم کردن در حق احدی از بندگانش مبرا میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَوَجَدُوا مَاعَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹].
پس ای بندگان خدا! به درگاه پروردگارتان انابه کنید تا قلبتان را هدایت فرماید، همانا که خداوند قلب انابهکننده [قلب منیب] را هدایت میکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿٣٢﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿٣٣﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
آیا میدانید به چه کسی اوّاب گفته میشود؟ او بندهای است که به پروردگارش رو آورده و به درگاه او انابه میکند تا گناهانش را بیامرزد و قلبش را هدایت کند و از کفر و فسق و عصیان بیزارش نماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ربّكم أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]،
دلیل این است که خداوند مردم را تغییر نمیدهد مگر خودشان در نفسشان تغییر ایجاد کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ} صدق الله العظيم [الرعد:۱۱]
و اگر از حق دور شده و به بیراهه روند و به عقل و منطق توجه نکرده و کورکورانه و بدون این که علمی از جانب خدا داشتهباشند، از چیزی پیروی کنند؛ آنگاه که از حق دور شدند، خداوند هم آنان را از حق منحرف کرده و بر گمراهی آنان میافزاید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ ۖ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّـهُ قُلُوبَهُمْ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٥﴾وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التّوراة وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحمد ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الصف].
چرا که خداوند با دادن عقل و گوش و چشم به انسان کمک کرده و برایشان رسولانی فرستادهاست تا یا به راه حق هدایت شوند و یا به مسیر گمراهی بروند؛ خداوند انسان را مخیر کرده است و سپس او را به مسیری میبرد که خود انسان انتخاب میکند؛ خداوند انسان را بر سر دو راه قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿٩﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [البلد].
اگر انسان ازعقلی که خداوند برای کمک به او دادهاست، استفاده کند؛ این عقل، مشاور امین او خواهد بود و نه به پروردگارش خیانت میکند و نه به صاحبش. اگرانسان بگوید: «ای عقل من؛ فکر میکنی چه کسی مستحق عباد شدن است؟» عقل میگوید: «خداوند یگانه و بیشریکی که تو و آسمانها و زمین را آفریده است، شایسته عبادت است». آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ ولی اگر از عقلش استفاده نکند و گمان کند پیشینیان از او داناتر بوده و حکمشان استوارتر و بهتر است، بدون این که اصلا از عقلش استفاده کند؛ از آنان پیروی میکند وهمیشه بدون هیچ تعقلی کورکورانه راه آنان را درپیش میگیرد. ببینید رسولالله ابراهیم علیه الصلاة و السلام چگونه تدبر میکرد و میخواست مردمش هم عقلشان را به کار گیرند تا شاید نسبت به حق بصیرت پیدا کنند و ببینند که در گمراهی آشکار هستند. لذا تمام بتهای آنها بهجز یک بت را شکست و تبر را گردن آن بت گذاشت تا وقتی به او میگویند:
{قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
مردم بدون این که چیزی بگویند، پیش خودشان فکر کرده و تکتک آنها سرشان را پایین انداخته و تدبر کردند و فتوای حق عقلهایشان این بود:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
همانا این امری بود که در نفسشان رخ داد و عقلشان چنین جوابی به آنان داد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
بعد از تفکر، سرشان را بالا آورده و گفتند:
{لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
آنگاه ابراهیم برای آنان دلیل عقلانی و منطقی آورد و گفت:
{قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
اما غرور و تعصب مردم، باعث شد تا این سخن ابراهیم آنان را به گناه بکشاند:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
با این که نزدیک بود به کار گرفتن عقل باعث هدایتشان شود ولی این سخن خلیل الله ابراهیم آنان را عصبانی کرد:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم
و به همین دلیل گفتند:
{قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٦٨﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿٦٩﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
نزدیک بود خلیل الله ابراهیم با حکمتی که در استفاده از عقل و تفکر آنان در پیش گرفتهبود، ایشان را در مسیر هدایت قرار دهد و اگر در آن لحظه به این کار ادامه داده و تلاش میکرد با حکمت و موعظه حسنه آنان را قانع کند؛ با کمک از عقلشان که آن را به حق بین خود و ابراهیم به حکمیت گرفته بودند؛ هدایتشان میکرد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
یعنی شما ظالم هستید نه ابراهیم، چطور بتهایی را میپرستید که نه میتوانند حرف بزنند و نه نفع و ضرری برسانند و از خودشان هم نمیتوانند دفاع کنند چه برسد به دفع حوادث بد از شما.
شاید یکی از جاهلانی که درمورد انبیاء بهناحق مبالغه میکنند، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی تو خلیل الله ابراهیم را هم تخطئه میکنی؟». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: ای قوم! به هیچ وجه چنین نمیکنم. این حاصل جستجوی مهدی منتظر در کتاب است که چرا رسولان نتوانستند از مردم امتی واحد تشکیل دهند که در راه راست باشند؟ و گروهی هدایت شدند و گروهی از حق روگرداندند. اما امام مهدی ملکف است به اذن خداوند از تمام مردم امتی واحد تشکیل دهد که در راه راست و صراط مستقیم قرار دارند. پس در کتاب جستجو کردم تا دلایل شکست رسولان را در نجات دادن تمام مردم بیایم. دلایل متعددی در آیات محکم کتاب یافتم که به شرح ذیل است:
حسرت خوردن رسولان برای مردم و فراموش کردن تحسر خداوند سبحان و تعالی نسبت به بندگان، خداوندی که بیش از آنان نسبت به بندگان رحیم است. رسولالله نوح علیه الصلاة و السلام اشتباه کرد و با فرمان خداوند مخالفت نمود:
{وَلا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إنَّهُم مُغْرَقُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۲۷]،
تا این که کسی همراه قومش غرق شد که نبیالله نوح گمان میکرد پسرش است و از شدت تحسر قلبی برای پسرش نتوانست صبر پیشه کند و خطاب به پروردگارش فرمود:
{فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵].
ولی پاسخی از سوی خداوند آمد که در آن به نوح صفت جهالت داده شد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
چون در آن لحظهای که نبیّاش خداوند را مورد خطاب قرار داد، تلاش میکرد برای فرزندش شفاعت کند و به درگاه خدا شِکْوِه کرد که این پسرش است و او پدرش، و تو میدانی رحمت پدر نسبت به پسر چگونه است و با وعده خداوند در مورد رحمتش به نوح، با پروردگارش محاجه میکرد؛ او در آن لحظه حسرت کسی که بیش از او نسبت به آن پسر رحمت داشت یعنی خداوند ارحم الراحمین را فراموش کرده بود. برای همین پاسخ سختی از سوی خداوند به نوح داده شد و او را موعظه کرد که از جاهلان نباشد، یعنی از کسانی نباشد که نسبت به پروردگارشان جاهل هستند، همان طور که محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را موعظه کرد. زمانی که رسولالله به خاطر مردم، آنقدر متحسر بود که نزدیک بود از شدت تحسر برای آنان جان بدهد و از پروردگارش تمنا میکرد با نشانه و آیتی او را یاری کند تا مردم باور کرده و پیرو او شوند. خداوند تعالی به نبیِّ خود فرمود:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
و درمورد نوح علیه الصلاة و السلام؛ او متوجه بخشی از خطای خود شد و فهمید با فرمان پروردگارش مخالفت کردهاست، چون خداوند قبل از غرق کردن مردم، به او فرمان دادهبود در مورد ظالمان با او سخن نگوید و آنها غرق خواهند شد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
ولی رسولالله نوح -عليه الصلاة و السلام- از شدت تحسر برای پسرش، فرمان پروردگارش را فراموش کرد. سپس مانند خلیفه خدا آدم [که پیش از او استغفار و توبه انابه کرده بود]، او هم توبه کرد، رسولالله نوح عليه الصلاة و السلام گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و مهدی منتظر از این خطا درس میگیرد، چون به اذن خداوند در آیات محکم کتاب به دنبال دلایل شکست انبیا در تشکیل امتی واحد از مردم که در راه راست باشند، میگردد. من به این نتیجه رسیدم که به دلیل اعتقاداتی که کافران دارند، نمیتوان آنان را با فرستادن معجزه آنان هدایت کرد. انبیا معتقد بودند اگر خداوند با فرستادن معجزه و نشانههای تصدیق، آنان را یاری کند؛ مردم باورشان کرده و از آنها پیروی میکنند. برای همین خداوند به جَدَّم محمد رسولالله - صلّى الله عليه وآله و سلّم - فرمود:
{وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسل مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّـهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمرسلِينَ ﴿٣٤﴾ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سلمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٥﴾إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٣٦﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ولی خداوند میداند اگر مانند انبیا پیش از او، با نشانههای تصدیق جَدَّم را یاری کند، مردم نسبت به آن نشانهها کافر شده و خواهند گفت: «این سحری آشکار است» و آنگاه محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- همانند انبیای قبلی برعلیه مردم دعا میکرد و خداوند هم مردم را هلاک میگرداند، درحالیکه یک دهم قرآن عظیم به آنها نرسیده بود. ولی این از روی رحمت خداوند بود که ایشان را با «معجزههای تصدیق» مؤید نساخت، چون خداوند میدانست آنها را تکذیب خواهند کرد و حتی اگر محمد رسولالله -صلی الله علیه و آله و سلم- همه آنها را به اذن خدا به معراج میبرد و یکی از درهای هفتگانه آسمان به روی آنان باز میشد تا از آسمانها بگذرند و به جنة المأوی راه یابند، باز تکذیب میکنند. بنگرید چه خواهند گفت، خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿١٤﴾ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
لذا ای جماعت انصار! از خدا نخواهید با نشانه و معجزه یاریتان کند چون تا زمانی که آنها در پی دیدن معجزهاند و گمان میکنند اگر خداوند، دعوتگر را با معجزه یاری دهد؛ او را تصدیق کرده و از او پیروی میکنند، هدایت نخواهند شد. این عقیدهای غلط است چون خداوند بین انسان و قلب او حایل میشود، آنان از کجا میدانند که به آن یقین آورده و از من پیروی خواهند کرد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كلّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای انصار گرامی! ای بازدید کنندگان و حقجویان، عذر مهدی منتظر را به خاطر طولانی بودن بیانات حق بپذیرید؛ چون این خبر بزرگی است و برما واجب است کتاب را به تفصیل بیان کنیم و سزاوار مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست که از خودش تفصیلی بیاورد؛ بلکه خداوند کتابی مفصل برایتان نازل فرموده و ما تفاصیل آن را از خود این کتاب و این «قول ثقیل» برایتان میآوریم، باشد که اندیشه کنید. پس از خردمندان باشید؛ از کسانی که در آیات کتاب تدبر میکنند و سخنان کسانی را قبول نمیکنند که ندانسته به خدا نسبت داده و افترا زده و میگویند تأویل قرآن را کسی جز خدا نمیداند. این افترا به خداوند است و خداوند سبحان چنین چیزی را نفرموده است و وای برآنان که ندانسته به خدا نسبت میدهند!
شاید یکی از علمای بزرگ اهل سنت یا شیعه بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن، صبرکن ای دروغگوی گستاخ. تو مهدی منتظر محمد بن عسگری نیستی، تو مهدی منتظر محمد بن عبدالله نیستی. چطور کلام خداوند را انکار میکنی که میفرماید:
{وَمَا يَعْلَمُ تأويله إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]
مهدی منتظر حق پروردگارشان، ناصر محمد یمانی، در پاسخ آنان میگوید: این تنها در مورد آیات متشابه قرآن است و این آیات حدود ده درصد یا کمتر از آیات قرآنی را تشکیل میدهند. اما آیات محکم کتاب که خداوند آنها را به عنوان آیات ام الکتاب قرار داده است؛ همگی آیاتی روشن و واضح و مایه تذکر برای خردمندان هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كلّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و امام مهدی تنها با آیات محکمی که عالم و جاهل شما آنها را میفهمند با شما محاجه مینامید و به حق شما را خاموش میکند، باشد که هدایت شوید. کسی که مهدی منتظر را تصدیق نماید و از او پیروی کند، ولی فقط فکر کند حق ندارد در راه حب و قرب خداوند با او رقابت کند و ببیند که سزاوار نیست بیش از مهدی منتظر نزد خدا مقرب و محبوب باشد؛ مهدی منتظری که خدا او را انتخاب کرده و خلیفه خود در زمین قرار داده و خبیر به «الرحمن» و انسانی است که خداوند علم بیان کتاب را به او آموخته و او را امام رسولالله مسیح عیسی بن مریم قرار داده است و سپس بگوید: «چطور بعد از این کرمی که خداوند به مهدی منتظر عنایت کردهاست و با وجود این تکریم من چگونه میتوانم در راه حب وقرب خدا با او رقابت کنم؟» و بعد بگوید: «او خلیفه خداوند است و برای حب و قرب خدا از من شایستهتر و سزاوارتر است»؛ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخش میگوید: مگر تو مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را عبادت میکنی؟ خداوند به خاطر کفرت تو را لعنت خواهد کرد و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در برابر خداوند به هیچوجه به کار تو نخواهد آمد. بلکه حق این است که باور داشته باشی ناصر محمد یمانی مثل ما بندهای از بندگان خداوند است و ما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک دعوت میکند و میگوید: ای جماعت مسلمین! اگر خدا را دوست دارید از دعوت محمد رسولالله و تمام انبیا و رسولان الهی پیروی کرده و از بندگانی باشید که برای نزدیک شدن به خدا رقابت میکنند و مانند ایشان عمل کنید؛ خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است آنها چه میکنند و فرموده که همگی برای حب و قرب بیشتر به خدا در رقابت هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
بندهای از بندگان خداوند که در راه حب و قرب الهی به سوی رب المعبود رقابت میکند، عبد النّعيم الأعظم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــ
* در اینجا، مقصود از کافران، کسانی نیست که به خداوند کافر هستند، بلکه مقصود خداوند کسانی است که نسبت به نداشتن شفیع کافر هستند و گمان میکنند انبیا و اولیا، نزد خدا شفیع آنان هستند.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=5114
ــــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به أسد السُّنّة:
بعد از جستجو در قرآن، چندین دلیل برایِ شکست تمام رسولان الهی در نجات دادن امتها در آیات محکم کتاب پیدا کردم...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
اسد السنة بدان که «الماحی للظلام» میخواهد به حق در برابر تو حجت بیاورد، چون شما اصلا منتظر نبیِّ جدیدی که نامش احمد باشد نیستید. او قبلا برانگیخته شده و همان محمد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم است و سؤالی که مطرح میشود این است که: چرا خداوند در کتاب، برای برخی از انبیا دو اسم قایل شده است؟ علت این است که بدانید خداوند حجت را در اسم قرار نمیدهد، بلکه حجت در علم است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التّوراة وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
حال، اسمِ رسولی که در تورات و انجیل پیدا میکنید چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد فَلَمَّا جَاءهُم بِالبيّنات قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الصف].
سؤالی که مطرح میشود این است: اسم رسولی که خداوند بعد از مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و آله و سلم میفرستد چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [محمد].
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا رسولالله محمد صلی الله علیه و آله و سلم آخرین نبیّ و رسول خداست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
ممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: «از کجا میدانیم در کتاب انبیا دو اسم دارند؟». پس مهدی منتظر در جواب میگوید: ای پرسشگر! آیا به من فتوا میدهی نبیّالله اسراییل و ذریه او چه کسانی بودند؟
او در پاسخ ما میگوید: «این امر در میان همهی اهل کتاب [از یهود و نصاری و مسلمان] بهخوبی شناخته شدهاست و همه آنها همصدا میگویند که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و بنیاسراییل ذریّه و پسران او هستند که از ۱۲ قبیله تشکیل میشوند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمْ اثني عَشَرَ نَقِيباً وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمْ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسلي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمْ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لأكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و بنیاسراییل از ۱۲ قبیله و امت تشکیل شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كلّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٦٠﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و علت وجودی بنیاسراییل، نبیّالله یعقوب است که همان نبیّالله اسراییل میباشد که قبلتر به دعوت عزیز مصر، همراه تمام اهل بیتش به مصر رفته بود و عزیز مصر، نبیّالله یوسف و پسر یعقوب است که گم شده بود. خداوند تعالی میفرماید:
{اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
پس نبیّالله یعقوب و فرزندانش به مصر مهاجرت کردند تا با پسرش یوسف، عزیز مصر، زندگی کنند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٩٦﴾ قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴿٩٧﴾ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٩٨﴾ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ ﴿٩٩﴾ وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي ۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و سپس فرزندان یعقوب به زندگی ادامه دادند و ۱۲ قبیله در مصر به وجود آوردند که بنیاسراییل هستند. ای مهدی منتظر! ما به حق به تو فتوا دادیم که در کتاب، نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است».
آن گاه مهدی در پاسختان میگوید: ای پرسشگر از تو تشکر میکنم. آیا سؤالی را که در اول این بیان مطرح کردی، به یاد داری که از زبان من آورده شد: «ممکن است یکی از پرسشگران سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: از کجا میدانیم در کتاب برخی انبیا دو اسم دارند؟». خودت جواب خودت را دادی و با برهانی از آیات محکم قرآن ثابت کردی که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و به همین ترتیب نبیّالله احمد همان محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
و سؤال: «حکمت حقی که خدا در کتاب دو اسم برای آنها قایل شده چیست»؟ مهدی منتظر به شما پاسخ داده و بهحق حکمت آن را بیان میکند: برای این است که یهودیان و نصاری و مسلمانان امیّ بدانند خداوند حجت را در علم قرار دادهاست نه در اسم، باشد که تقوا کنید و [بدانید] خداوند کسی را در میانتان برمیانگیزد که شما را به منهاج اولیه نبوت باز میگرداند و دانشی بیش از شما به او عنایت میفرماید تا اگر به حجت علم تمسک جستید و او با علم و برهانی که از نزد خداوند حکیم و علیم است بر شما میهمن گردید؛ دریابید خداوند خلیفه و مَلِک و رهبر و امامی علیم برای شما برگزیدهاست تا شما را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت کند. و حال او اینجاست و خداوند در زمان مقدر شده در کتاب مسطور او را برانگیختهاست. او، شما و تمام اهل کتاب و تمام مردم را بهسوی اسلام دعوت میکند، اسلامی که رسولالله موسی علیه الصلاة و السلام آورده بود و برای همین زمانی که فرعون در آستانه غرق شدن بود گفت:
{قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وأنا مِنَ الْمسلمينَ} صدق الله العظيم [يونس:۹۰].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که رسولالله مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام آورده بود و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أنصار اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مسلمونَ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که آخرین نبیّ و رسول خدا، جدم محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم آورده است. تصديق فرمودهی خداوند تعالى:
{إِنَّ الدّين عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اختلف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيات اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و تصديقِ فرمودهی خداوند تعالى:
{وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این دین خدا اسلام است که برای شما آورده شده و خداوند تمام رسولان خود را با آن فرستادهاست، از اولین رسولی که با کتاب برانگیخته شد یعنی نوح علیه الصلاة و السلام و خداوند او را برانگیخت تا مردم را بهسوی دین اسلام دعوت کند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿٧١﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمسلمينَ ﴿٧٢﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿٧٣﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسلا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿٧٤﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٦﴾ قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَـٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند به رسولش ابراهیم فرمود:
{إِذْ قَالَ لَهُ ربّه أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِربّ العالمين﴿١٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و برای همین پیروان خود را مسلمان نامید و این دین او و دین انبیایی بود که از ذریه او بودند یعنی اسماعیل و اسحاق و یعقوب. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وإلَه آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مسلمونَ﴿١٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و این دین رسولالله موسی و هارون علیهما الصلاة و السلام است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مسلمينَ﴿٨٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و ای دین رسولالله داوود و سلیمان علیهما الصلاة و السلام است و برای همین مردم را بهسوی اسلام دعوت میکردند؛ چنان که در نامه نبیّالله سلیمان علیه الصلاة و السلام به ملکه سبا این امر برایتان روشن شدهاست:
{إِنَّهُ مِن سليْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣٠﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مسلمينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و برای همین زمانی که ملکه سبا تسلیم خداوند و پروردگار عالمیان شد گفت:
{قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سليْمَانَ لِلَّهِ ربّ العالمين} صدق الله العظيم [النمل:۴۴]
و من، امام مهدی آخرین خلیفهی خدا هستم. خداوند مرا بدعتگذار قرار نداده است بلکه من پیرو [رسول خدا] بوده و امیّیون و نصاری و یهود و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که خداوند تمام انبیا و رسولان خود را با آن برانگیخته است و میان هیچیک از رسولان خداوند فرقی قایل نشده و از مسلمانان و تسلیمشدگان درگاه خداوند و پروردگار عالمیان هستم، خداوند یکتایی که شریکی ندارد و شما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک فرا میخوانم و هرکس به خدا شرک آوَرَد؛ اعمالش به هدر رفته و در آخرت از زیانکاران است. برای همین، من تمام مردم را بهسوی کلمهای واحد میخوانم : «لا اله الا الله وحده لا شریک له». ما نباید بهجایِ خدا، یکدیگر را ارباب خود قرار دهیم و نباید بهجایِ خداوند، یکدیگر را بخوانیم. هیچکس را همراه خدا نخوانید که از عذابشوندگان خواهید بود و مهدی منتظر و تمام انبیا و رسولان الهی [که بهناحق در موردشان مبالغه کردهاید] هرگز در برابر خدا به هیچکار شما نمیآیند. بدانید برتری تمام انبیا و رسولان الهی و مهدی منتظر بر شما تنها بر اساس تقواست، چون ما از خدا تقوا کرده و چیزی را جز پروردگار عالمیان عبادت نمیکنیم و برای محبوبتر و مقربتر بودن در نزد خدا با هم رقابت میکنیم. اگر به آن چه که مایه حیات شماست پاسخ دادید و از دعوت تمام انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر پیروی کردید و تنها خداوند یگانه و بیشریک را عبادت نمودید؛ شما هم همراه ما از بندگانی هستید که در راه حب و قرب خدا رقابت میکنند تا کدام مقربتر باشند و به این ترتیب هدایت شده و عبادت خود برای خداوند و پروردگار عالمیان را خالص گردانیده و اعتراف کردهاید که تمام انبیا و رسولان خدا؛ مانند شما از بندگان خدا هستند و اگر سرباز زده و بگویید: «هیهات هیهات ناصر محمد یمانی! و نصاری بگویند: چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا با رسولالله مسیح عیسی بن مریم رقابت کنیم او پسر خدا و شفیع ما در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] است و اگر مسلمانان بگویند: صبرکن، صبرکن، ناصر محمد یمانی! تو دروغگویی گستاخ هستی نه مهدی منتظر! چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا، با سید انبیا و خاتم المرسلین محمد رسولالله رقابت کنیم؟ بلکه او در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] شفیع ماست. ما مسلمان هستیم و سزاوار ما نیست برای حب و قرب خدا با نبیِّ خود رقابت کنیم. ناصر محمد یمانی! تو به خدا شرک آوردهای؛ ای کسی که از مسلمانان و نصاری و یهودیان دعوت میکنی برای حب و قرب خداوند با انبیا خود و رسولان پروردگارشان رقابت کنند. آنها شفیعان ما در یوم الدین هستند؛ چرا که از بندگان مکرم و مقرب درگاه خدا هستند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: شما همگی به خداوند و پروردگار عالمیان شرک آوردهاید و در پیشگاه خداوند در روزی که نه مال به کار انسان میآید و نه فرزندان و تنها کسی سود میکند که با قلبی سلیم و پاک از شرک در پیشگاه خداوند و پروردگار عالمیان حاضر شود؛خواهید دانست آیا اینها [انبیا و رسولان] به کار شما خواهند آمد یا نه؟ تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
روزی که هیچ کس نمیتواند برای دیگری کاری بکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الانفطار].
روزی که هیچیک از انبیا و رسولان جرأت نمیکنند در پیشگاه پروردگارش شفاعت مشرکانی را بکنند که چشم امید به شفاعت آنان را در برابر خداوند دارند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]*.
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَاتقوا يَوْمًا لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شيئاً وَلا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا هُمْ يُنصَرُونَ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسل رَبِّنَا بِالحقّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُردّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].
و فرموده خداوند تعالی:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتخذوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كلّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:۷۰].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ} صدق الله العظيم [يونس:۱۸].
شاید یکی از علمای بزرگ مسلمین بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «همانا که مقصود خداوند بتپرستان است که بهجای خدا، بتها را میخوانند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: والله بین کسی که بتی را میخواند با کسی که امیدوار است یکی از بندگانی که رسول خدا یا یکی از صالحان است در پیشگاه خداوند شفاعت او را بکند فرقی نیست. سبحان الله العلي العظيم از آن چه که با خدا شریک میگیرید؛ خداوند بالاتر از این علوّ و سرکشی بزرگ است! این ناقض صفات خداوند سبحان و تعالی است که بندهای در پیشگاه خداوند و رب المعبودی که ارحم الراحمین و از همه بندگانش رحیمتر است شفاعت بندگان را بکند.شایسته و سزوار هیچ بندهای نیست که جرأت کند در پیشگاه خداوند و پروردگار ارحم الراحمین شفاعت بکند؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا آن بنده، از خداوند ارحم الراحمین، رحیمتر است سبحانه و تعالی علوا کبیرا! هرکس امیدوار است بندهای در پیشگاه خدا شفاعتش را بکند، نسبت به این فرموده خداوند کافر شدهاست که میفرماید:
{{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} [يوسف:۶۴]،
اگر ایمان دارید، خداوند بیش از بندگانش نسبت به شما رحیم است، همین رحمتی که خداوند بر خود فرض نموده حجت خداوند بر شماست. چون از آنجایی که خداوند ارحم الراحمین است؛ سزاوار نیست بندهای وجود داشتهباشد که بیش از خدا نسبت به شما رحیم باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرض قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ القيامة لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی میفرماید:
{فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل ربّكم ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يردّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
بله؛ کسانی که ایمان نمیآورند خداوند ارحم الراحمین است، به خود زیان میرسانند. به دعای اصحاب اعراف بنگرید، آیا آنها در آن روز امید دارند بندهای در پیشگاه خداوند برای آنان شفاعت کند؟ [خیر] بلکه میگویند:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و سپس از نزد خداوند ارحم الراحمین به آنان پاسخ دادهمیشود و به ایشان میفرماید:
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
اما اصحاب آتش به ملائکه «الرحمن» التماس میکنند تا شفاعتشان را بکنند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ببینید ملائکه مقرب چه جوابی به اهالی آتش میدهند:
{قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَآتيكم رُسلكُمْ بِالبيّنات قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر]
یا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم؟یعنی به درگاه خداوند یگانه و بیشریک دعا کنید و دعای مشرکان و درخواست آنان از بندگان مقرب چیزی جز گمراهی نیست. چون آنها از ملائکه مقرب «الرحمن» [ یعنی خداوند] میخواهند از پروردگارشان بخواهند که به آنها رحم کرده و ولو برای یک روز، عذاب جهنم را کم کند. ولی به درگاه خداوند دعا نمیکنند که: «پروردگارا ما به خود ظلم کردیم و اگر تو ما را مورد مغفرت و رحمت خود قرار ندهی در آتش جهنم جاودانه عذاب خواهیم شد».
و سؤال این است: چرا اینها به درگاه پروردگار که از ملائکه مقرب رحیمتر است دعا نمیکنند؟ و جواب را در آیات محکم کتاب پیدا میکنید:
{إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٥﴾ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
آیا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ} صدق الله العظیم؟
یعنی از رحمت خداوند مأیوس و نا امید هستند و به دلیل مأیوس بودن از رحمت خداوند ارحم الراحمین، جاودانه در آتش میمانند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيات اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أليم﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ای بندگان خدا! من امام مهدی ناصر محمد یمانی بنده نعیم اعظم و همان «خبیر به الرحمن» هستم که در آیات محکم قرآن، ذکرش آمده است و شما را موعظه کرده و سخن بلیغی را به شما میگویم: پیش خودتان فکرکنید که اگر فرزندانی داشته باشید که هزار سال در برابرتان عصیان کرده و سپس بمیرند و پدرشان بهخاطر عدم اطاعت فرزندان، نسبت به آنان خشمگین باشد و خداوند آنها را وارد آتش کند و پدراز این موضوع باخبر شده و فریاد زدن آنها را داخل آتش جهنم ببیند. حال تصور کنید هرچقدر هم در برابر والدینشان عصیان کرده باشند، در قلب والدین نسبت به فرزندان چه میگذرد و چقدر متحسر هستند. آنها حتماً به خاطر فریاد فرزندان در آتش متحسر هستند و حتما حسرت قلبی والدین بسیار بزرگ خواهد بود و هرکس فرزندی داشته باشد میداند چقدر عذاب شدن فرزند در آتش برای والدین گران و سنگین است. حال امام مهدی به شما میگوید وقتی شما این قدر به حال فرزندانتان که در آتش عذاب میشوند حسرت میخورید؛ پس در مورد حسرت خداوندی که بیش از شما نسبت به فرزندانتان رحیم است چه گمانی دارید؟ من خداوند را متحسر مییابم؛ او برای تمام بندگانی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند و با ظلم کردن در حق خویش، خودشان زمینه هلاکت خود را فراهم کردهاند، متحسر است، با اینکه پروردگار به آنها هیچ ظلمی نکردهاست، ولی خداوند ارحم الراحمین برای بندگانی که به خود ظلم کردند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای انصار مهدی منتظر [عبد نعیم اعظم] ناصر محمد یمانی! قومی باشید که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آنها را داده و فرمودهاست:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
و بدانید اگر از تمامی مسلمانان سؤال کنم: آیا خداوند را بیش از هرچیزی در این دنیا و آخرت دوست دارید؟ جواب همه آنها بله خواهد بود. پس به آنها میگویم: مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با برهانی آشکار از آیات محکم قرآن عظیم به شما فتوا داد که خداوند به دلیل ظلمی که بندگان با تکذیب رسولان الهی به خود میکنند، خرسند و سعید نیست؛ رسولانی که مردم را بهسوی خدا دعوت میکردند تا مورد مغفرت او قرار گیرند ولی مردم از رسولان رحمت او رو میگردانند:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسلهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ...} صدق الله العظيم [إبراهيم].
سپس خداوند آنان را بهخاطر روگرداندن از رحمت الهی و عفو و غفران او نسبت به بندگان؛ هلاک میکند و با وجود این میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
و عبد نعیم اعظم، امام مهدیِ «خبیر به الرحمن»، بهحق چنین فتوایی به شما داده است و هر کس نسبت به این فتوای حق، کافر شود؛ نسبت به {{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} کافر شده است. و اما کسانی که به حق شهادت میدهند: «خداوند حقا ارحم الراحمین است» و سپس میگویند: «از آنجا که خداوند ارحم الراحمین است؛ حتما باید برای بندگانی که [در همه امتها] به خود ظلم کردهاند، متحسر باشد» و سپس فتوای مهدی منتظر را در مورد این حقیقت بسیار بزرگ در آیات محکم کتاب خدا تصدیق کرده و در مییابند پروردگار سبحان و تعالی حقاً بهخاطر بندگانی که به خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
و سپس میگویند: «حال که چنین است واحسرتا بر نعیم اعظم ما که از نعیم جنت بزرگٔتر است».
و آنگاه میگویند: «ای خداوند عالمیان، پس ما را برای چه آفریدهای؟ راضی بودن از ما، فقط جزئی از نعیم رضوان تو بر بندگانت است. تو در نفست راضی نمیشوی مگر این که بندگانت همگی مشمول رحمت تو شوند؛ ای خداوندی که رحمتت همه چیز را در برمیگیرد. بعد از آن که امام مهدی این حقیقت بسیار بزرگ و خبر عظیم را به ما داد که محبوبترین چیز نزد ما یعنی خداوند و پروردگارمان در نفس خود راضی و خرسند نیست و از آنجا که ارحم الراحمین است، لذا بهخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوندی که از همه انبیا و رسولان و مهدی منتظر و ملائکه مقرب و همه مخلوقاتش، رحیمتر و مهربانتر است. حال چگونه ممکن است ما با حور العین و جنت نعیم شاد و خوشبخت باشیم درحالیکه حبیب ما، خداوند و پروردگار عالمیان، در نفس خود به دلیل ظلم بندگان درحق خود راضی و خرسند نیست؟ اف بر بهشت نعیم و حورالعین....ما به دنبال تحقق نعیمی هستیم که بسیار بزرگتر از حور العین و بهشت نعیم خداست؛ ما به دنبال این هستیم که خداوند در نفس خود راضی باشد و برای بندگانش متحسر نبوده و نسبت به آنان خشمگین هم نباشد. ای خداوند عالمیان! اگر این نعیمی که از نعیم بهشت خداوند بسیار بزرگتر است محقق نمیشود، پس چرا ما را آفریدهای؟ ما درمورد بندگانت با تو محاجه نمیکنیم. رَحمِ ما نسبت به بندگان بیش از تو نیست پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر از چنین نسبتهایی! سزاوار هیچ بندهای نیست که بیش از تو، نسبت به بندگان رحیم باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! چرا که تو خداوند ارحم الراحمین هستی و در میان بندگانت کسی نیست که بیش از تو نسبت به بندگانت رحم داشته باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! ای کسی که رحمت را بر خود فرض نموده و تو فرمودهای و سخن تو حق مبین است که:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹].
خداوندا! جاهلان گمان میکنند حکمت تو اقتضا میکند عدهای را هدایت کرده و به بهشت بفرستی و عدهای را گمراه کرده و به جهنم بسپاری و نمیفهمند [با چنین گمانی] تو را ظالم دانسته و نسبت به این فرموده حقت که در آیات محکم کتابت آمده است، کافر شدهاند:
{إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النّاس شيئاً وَلَكِنَّ النّاس أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]،
چون نمیدانند بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم.
این آیه یعنی اگر خداوند بخواهد میتواند با قدرتش تمام اهالی زمین را هدایت کند و از این کار ناتوان نیست، پاک و منزه است خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! همانا که خداوند بر هر کاری قادر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
ممکن است یکی ازعلمای بزرگ امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «اگر چنین است؛ پس چرا خداوند همه آنها را هدایت نمیکند؟» وصاحب علم کتاب جواب را از فرموده خداوند تعالی پیدا کرده و برایت میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
پس هرکس به درگاه خدا انابه کند؛ خداوند قلبش را به راه راست هدایت میکند و این حجت خداوند در برابر کسانی است که قلبشان به راه راست هدایت نشده است، چون در آیات محکم کتابش چگونگی هدایت شدن را به آنها آموخته است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم.
خداوند به تمام بندگانی که از پروردگارشان میخواهند قلبشان را هدایت کند؛ چنین فتوایی داده است:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و برای همین مهدی منتظر، خداوند سبحان را از ظلم کردن در حق احدی از بندگانش مبرا میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَوَجَدُوا مَاعَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹].
پس ای بندگان خدا! به درگاه پروردگارتان انابه کنید تا قلبتان را هدایت فرماید، همانا که خداوند قلب انابهکننده [قلب منیب] را هدایت میکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿٣٢﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿٣٣﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
آیا میدانید به چه کسی اوّاب گفته میشود؟ او بندهای است که به پروردگارش رو آورده و به درگاه او انابه میکند تا گناهانش را بیامرزد و قلبش را هدایت کند و از کفر و فسق و عصیان بیزارش نماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ربّكم أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]،
دلیل این است که خداوند مردم را تغییر نمیدهد مگر خودشان در نفسشان تغییر ایجاد کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ} صدق الله العظيم [الرعد:۱۱]
و اگر از حق دور شده و به بیراهه روند و به عقل و منطق توجه نکرده و کورکورانه و بدون این که علمی از جانب خدا داشتهباشند، از چیزی پیروی کنند؛ آنگاه که از حق دور شدند، خداوند هم آنان را از حق منحرف کرده و بر گمراهی آنان میافزاید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ ۖ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّـهُ قُلُوبَهُمْ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٥﴾وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التّوراة وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحمد ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الصف].
چرا که خداوند با دادن عقل و گوش و چشم به انسان کمک کرده و برایشان رسولانی فرستادهاست تا یا به راه حق هدایت شوند و یا به مسیر گمراهی بروند؛ خداوند انسان را مخیر کرده است و سپس او را به مسیری میبرد که خود انسان انتخاب میکند؛ خداوند انسان را بر سر دو راه قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿٩﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [البلد].
اگر انسان ازعقلی که خداوند برای کمک به او دادهاست، استفاده کند؛ این عقل، مشاور امین او خواهد بود و نه به پروردگارش خیانت میکند و نه به صاحبش. اگرانسان بگوید: «ای عقل من؛ فکر میکنی چه کسی مستحق عباد شدن است؟» عقل میگوید: «خداوند یگانه و بیشریکی که تو و آسمانها و زمین را آفریده است، شایسته عبادت است». آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ ولی اگر از عقلش استفاده نکند و گمان کند پیشینیان از او داناتر بوده و حکمشان استوارتر و بهتر است، بدون این که اصلا از عقلش استفاده کند؛ از آنان پیروی میکند وهمیشه بدون هیچ تعقلی کورکورانه راه آنان را درپیش میگیرد. ببینید رسولالله ابراهیم علیه الصلاة و السلام چگونه تدبر میکرد و میخواست مردمش هم عقلشان را به کار گیرند تا شاید نسبت به حق بصیرت پیدا کنند و ببینند که در گمراهی آشکار هستند. لذا تمام بتهای آنها بهجز یک بت را شکست و تبر را گردن آن بت گذاشت تا وقتی به او میگویند:
{قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
مردم بدون این که چیزی بگویند، پیش خودشان فکر کرده و تکتک آنها سرشان را پایین انداخته و تدبر کردند و فتوای حق عقلهایشان این بود:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
همانا این امری بود که در نفسشان رخ داد و عقلشان چنین جوابی به آنان داد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
بعد از تفکر، سرشان را بالا آورده و گفتند:
{لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
آنگاه ابراهیم برای آنان دلیل عقلانی و منطقی آورد و گفت:
{قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
اما غرور و تعصب مردم، باعث شد تا این سخن ابراهیم آنان را به گناه بکشاند:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
با این که نزدیک بود به کار گرفتن عقل باعث هدایتشان شود ولی این سخن خلیل الله ابراهیم آنان را عصبانی کرد:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم
و به همین دلیل گفتند:
{قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٦٨﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿٦٩﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
نزدیک بود خلیل الله ابراهیم با حکمتی که در استفاده از عقل و تفکر آنان در پیش گرفتهبود، ایشان را در مسیر هدایت قرار دهد و اگر در آن لحظه به این کار ادامه داده و تلاش میکرد با حکمت و موعظه حسنه آنان را قانع کند؛ با کمک از عقلشان که آن را به حق بین خود و ابراهیم به حکمیت گرفته بودند؛ هدایتشان میکرد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
یعنی شما ظالم هستید نه ابراهیم، چطور بتهایی را میپرستید که نه میتوانند حرف بزنند و نه نفع و ضرری برسانند و از خودشان هم نمیتوانند دفاع کنند چه برسد به دفع حوادث بد از شما.
شاید یکی از جاهلانی که درمورد انبیاء بهناحق مبالغه میکنند، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی تو خلیل الله ابراهیم را هم تخطئه میکنی؟». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: ای قوم! به هیچ وجه چنین نمیکنم. این حاصل جستجوی مهدی منتظر در کتاب است که چرا رسولان نتوانستند از مردم امتی واحد تشکیل دهند که در راه راست باشند؟ و گروهی هدایت شدند و گروهی از حق روگرداندند. اما امام مهدی ملکف است به اذن خداوند از تمام مردم امتی واحد تشکیل دهد که در راه راست و صراط مستقیم قرار دارند. پس در کتاب جستجو کردم تا دلایل شکست رسولان را در نجات دادن تمام مردم بیایم. دلایل متعددی در آیات محکم کتاب یافتم که به شرح ذیل است:
حسرت خوردن رسولان برای مردم و فراموش کردن تحسر خداوند سبحان و تعالی نسبت به بندگان، خداوندی که بیش از آنان نسبت به بندگان رحیم است. رسولالله نوح علیه الصلاة و السلام اشتباه کرد و با فرمان خداوند مخالفت نمود:
{وَلا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إنَّهُم مُغْرَقُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۲۷]،
تا این که کسی همراه قومش غرق شد که نبیالله نوح گمان میکرد پسرش است و از شدت تحسر قلبی برای پسرش نتوانست صبر پیشه کند و خطاب به پروردگارش فرمود:
{فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵].
ولی پاسخی از سوی خداوند آمد که در آن به نوح صفت جهالت داده شد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
چون در آن لحظهای که نبیّاش خداوند را مورد خطاب قرار داد، تلاش میکرد برای فرزندش شفاعت کند و به درگاه خدا شِکْوِه کرد که این پسرش است و او پدرش، و تو میدانی رحمت پدر نسبت به پسر چگونه است و با وعده خداوند در مورد رحمتش به نوح، با پروردگارش محاجه میکرد؛ او در آن لحظه حسرت کسی که بیش از او نسبت به آن پسر رحمت داشت یعنی خداوند ارحم الراحمین را فراموش کرده بود. برای همین پاسخ سختی از سوی خداوند به نوح داده شد و او را موعظه کرد که از جاهلان نباشد، یعنی از کسانی نباشد که نسبت به پروردگارشان جاهل هستند، همان طور که محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را موعظه کرد. زمانی که رسولالله به خاطر مردم، آنقدر متحسر بود که نزدیک بود از شدت تحسر برای آنان جان بدهد و از پروردگارش تمنا میکرد با نشانه و آیتی او را یاری کند تا مردم باور کرده و پیرو او شوند. خداوند تعالی به نبیِّ خود فرمود:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
و درمورد نوح علیه الصلاة و السلام؛ او متوجه بخشی از خطای خود شد و فهمید با فرمان پروردگارش مخالفت کردهاست، چون خداوند قبل از غرق کردن مردم، به او فرمان دادهبود در مورد ظالمان با او سخن نگوید و آنها غرق خواهند شد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
ولی رسولالله نوح -عليه الصلاة و السلام- از شدت تحسر برای پسرش، فرمان پروردگارش را فراموش کرد. سپس مانند خلیفه خدا آدم [که پیش از او استغفار و توبه انابه کرده بود]، او هم توبه کرد، رسولالله نوح عليه الصلاة و السلام گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و مهدی منتظر از این خطا درس میگیرد، چون به اذن خداوند در آیات محکم کتاب به دنبال دلایل شکست انبیا در تشکیل امتی واحد از مردم که در راه راست باشند، میگردد. من به این نتیجه رسیدم که به دلیل اعتقاداتی که کافران دارند، نمیتوان آنان را با فرستادن معجزه آنان هدایت کرد. انبیا معتقد بودند اگر خداوند با فرستادن معجزه و نشانههای تصدیق، آنان را یاری کند؛ مردم باورشان کرده و از آنها پیروی میکنند. برای همین خداوند به جَدَّم محمد رسولالله - صلّى الله عليه وآله و سلّم - فرمود:
{وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسل مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّـهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمرسلِينَ ﴿٣٤﴾ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سلمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٥﴾إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٣٦﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ولی خداوند میداند اگر مانند انبیا پیش از او، با نشانههای تصدیق جَدَّم را یاری کند، مردم نسبت به آن نشانهها کافر شده و خواهند گفت: «این سحری آشکار است» و آنگاه محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- همانند انبیای قبلی برعلیه مردم دعا میکرد و خداوند هم مردم را هلاک میگرداند، درحالیکه یک دهم قرآن عظیم به آنها نرسیده بود. ولی این از روی رحمت خداوند بود که ایشان را با «معجزههای تصدیق» مؤید نساخت، چون خداوند میدانست آنها را تکذیب خواهند کرد و حتی اگر محمد رسولالله -صلی الله علیه و آله و سلم- همه آنها را به اذن خدا به معراج میبرد و یکی از درهای هفتگانه آسمان به روی آنان باز میشد تا از آسمانها بگذرند و به جنة المأوی راه یابند، باز تکذیب میکنند. بنگرید چه خواهند گفت، خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿١٤﴾ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
لذا ای جماعت انصار! از خدا نخواهید با نشانه و معجزه یاریتان کند چون تا زمانی که آنها در پی دیدن معجزهاند و گمان میکنند اگر خداوند، دعوتگر را با معجزه یاری دهد؛ او را تصدیق کرده و از او پیروی میکنند، هدایت نخواهند شد. این عقیدهای غلط است چون خداوند بین انسان و قلب او حایل میشود، آنان از کجا میدانند که به آن یقین آورده و از من پیروی خواهند کرد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كلّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای انصار گرامی! ای بازدید کنندگان و حقجویان، عذر مهدی منتظر را به خاطر طولانی بودن بیانات حق بپذیرید؛ چون این خبر بزرگی است و برما واجب است کتاب را به تفصیل بیان کنیم و سزاوار مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست که از خودش تفصیلی بیاورد؛ بلکه خداوند کتابی مفصل برایتان نازل فرموده و ما تفاصیل آن را از خود این کتاب و این «قول ثقیل» برایتان میآوریم، باشد که اندیشه کنید. پس از خردمندان باشید؛ از کسانی که در آیات کتاب تدبر میکنند و سخنان کسانی را قبول نمیکنند که ندانسته به خدا نسبت داده و افترا زده و میگویند تأویل قرآن را کسی جز خدا نمیداند. این افترا به خداوند است و خداوند سبحان چنین چیزی را نفرموده است و وای برآنان که ندانسته به خدا نسبت میدهند!
شاید یکی از علمای بزرگ اهل سنت یا شیعه بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن، صبرکن ای دروغگوی گستاخ. تو مهدی منتظر محمد بن عسگری نیستی، تو مهدی منتظر محمد بن عبدالله نیستی. چطور کلام خداوند را انکار میکنی که میفرماید:
{وَمَا يَعْلَمُ تأويله إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]
مهدی منتظر حق پروردگارشان، ناصر محمد یمانی، در پاسخ آنان میگوید: این تنها در مورد آیات متشابه قرآن است و این آیات حدود ده درصد یا کمتر از آیات قرآنی را تشکیل میدهند. اما آیات محکم کتاب که خداوند آنها را به عنوان آیات ام الکتاب قرار داده است؛ همگی آیاتی روشن و واضح و مایه تذکر برای خردمندان هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كلّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و امام مهدی تنها با آیات محکمی که عالم و جاهل شما آنها را میفهمند با شما محاجه مینامید و به حق شما را خاموش میکند، باشد که هدایت شوید. کسی که مهدی منتظر را تصدیق نماید و از او پیروی کند، ولی فقط فکر کند حق ندارد در راه حب و قرب خداوند با او رقابت کند و ببیند که سزاوار نیست بیش از مهدی منتظر نزد خدا مقرب و محبوب باشد؛ مهدی منتظری که خدا او را انتخاب کرده و خلیفه خود در زمین قرار داده و خبیر به «الرحمن» و انسانی است که خداوند علم بیان کتاب را به او آموخته و او را امام رسولالله مسیح عیسی بن مریم قرار داده است و سپس بگوید: «چطور بعد از این کرمی که خداوند به مهدی منتظر عنایت کردهاست و با وجود این تکریم من چگونه میتوانم در راه حب وقرب خدا با او رقابت کنم؟» و بعد بگوید: «او خلیفه خداوند است و برای حب و قرب خدا از من شایستهتر و سزاوارتر است»؛ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخش میگوید: مگر تو مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را عبادت میکنی؟ خداوند به خاطر کفرت تو را لعنت خواهد کرد و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در برابر خداوند به هیچوجه به کار تو نخواهد آمد. بلکه حق این است که باور داشته باشی ناصر محمد یمانی مثل ما بندهای از بندگان خداوند است و ما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک دعوت میکند و میگوید: ای جماعت مسلمین! اگر خدا را دوست دارید از دعوت محمد رسولالله و تمام انبیا و رسولان الهی پیروی کرده و از بندگانی باشید که برای نزدیک شدن به خدا رقابت میکنند و مانند ایشان عمل کنید؛ خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است آنها چه میکنند و فرموده که همگی برای حب و قرب بیشتر به خدا در رقابت هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
بندهای از بندگان خداوند که در راه حب و قرب الهی به سوی رب المعبود رقابت میکند، عبد النّعيم الأعظم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــ
* در اینجا، مقصود از کافران، کسانی نیست که به خداوند کافر هستند، بلکه مقصود خداوند کسانی است که نسبت به نداشتن شفیع کافر هستند و گمان میکنند انبیا و اولیا، نزد خدا شفیع آنان هستند.
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=5114