المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : کلمه انبیا کلمه‌ای است که هم شاملِ انبیایی می‌شود که خداوند بعد از رسولان حکمِ کتاب را به آنان عنایت نموده و هم شامل کسانی می‌شود که خداوند رسالت و کتاب را به ایشان وحی نموده است



Admin
04-12-2020, 01:00 PM
[ لمتابعة رابط المشاركــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - شوّال - 1433 هـ
26 - 08 - 2012 مـ
۵ - شهریور- ۱۳۹۱ه.ش.
07:54 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

کلمه انبیا، کلمه‌ای است که هم شاملِ انبیایی می‌شود که خداوند بعد از رسولان، حکمِ کتاب را به آنان عنایت نموده و هم شامل کسانی می‌شود که خداوند رسالت و کتاب را به ایشان وحی نموده است.
هرکس که به قرآن عظیم ایمان دارد، اگر راست می‌گوید، به دعوت به حکمیت بر اساس آن پاسخ دهد.

بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر عزیزان و پیشوایانم، انبیا و رسولان مکرم الهی و امامشان، و بر تمام کسانی که از آنان پیروی کرده و برای حبّ و قرب الهی رقابت می‌کنند و رقابت برای حبّ و قرب الهی را به انبیا و رسولان الهی واگذار نمی‌کنند که هرکس چنین کند، ضرر کرده و زیان‌کار است و با تعظیمِ به‌ناحقّ درباره انبیای الهی و مهدی منتظر، به خداوند شرک آورده است.
شاید تمام انصار عزیزم بخواهند بگویند: «منظور از مبالغه به‌ناحقّ چیست؟» در پاسخ آنان می‌گویم: اینکه به‌ناحقّ، باور داشته باشید و یکی از شما بگوید: «چطور طمع داشته باشم که با انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر، برای حبّ و قرب خدا رقابت کنم، آنان سزاوارترند و اولویت دارند؛ آخر چطور می‌شود چنین کرد؟» و یکی از مشرکان بگوید: «چطور حقّ دارم برای رسیدن به بالاترین درجه‌ی عالی و رفیع، با محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، رقابت کنم؟ صاحب آن درجه و مقام رفیع، نزدیک‌ترین بنده به خداست. من آن مقام را به محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، وا‌گذار می‌کنم؛ چون می‌بینم ایشان برای کسب نزدیک‌ترین مقام به ذاتِ خداوندی که بر عرش عظیم استیلا دارد، سزاوارتر است.». پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به مشرکانِ مؤمن می‌گوید: ای تمام کسانی که خداوند درباره آنان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
{و بیشترشان به خدا ایمان نمى‌آورند، مگر آن که ایمان خود را با شرک آلوده مى‌کنند}
دلیلِ شرک آنان، مورد تعظیم قرار دادن انبیا و ائمه‌ای است که اولیای الهی هستند و در نظرتان، شما مانند آنها، چنین حقی در ذات خداوند ندارید. پاک و منزه است خداوند بزرگی که همسری اختیار نفرموده تا بیش از دیگران، سزاوارِ حب و قرب الهی باشد و فرزندی ندارد که بیش از دیگران شایسته نزدیک‌ترین و بالاترین درجه حبّ و قرب الهی باشد؛ پاک و منزه است خداوند از چنین برتری‌طلبی‌هایی! همه‌ی ما بنده خدا هستیم و خداوند یکی است و شریکی نداشته و پروردگار و معبود، اوست. همانا که روشن نیست، چه کسی صاحب آن درجه عالی و رفیع در نزد خداوند است؛ روشن نیست آن بنده، از فرشتگان است یا از جن و انس؟ و دلیل آن حکمت بالغه الهی است تا تمام بندگان، برای نزدیک‌تر بودن به «رب المعبود» با هم رقابت کنند، تا روشن شود، کدام مقرب‌ترند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].
{کسانى را که آنان مى‏‌خوانند، خودشان براى وسيله [نزديكترين مرتبه به پروردگار] در رقابت هستند تا [روشن شود] كدامشان به خداوند نزديک‌تر است و آنان به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مى‏‌ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است.}
ولی با تأسف شدید، اگر یکی از مسلمانان در جلسه‌ای که علمای مسلمین از مذاهب و گروه‌های مختلف در آن حضور دارند، شرکت کرده و در برابرشان قرار گرفته و بگوید: «ای علمای مسلمین! من به فرمان خداوند که در این آیه آمده است، پایبندم:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظیم [ النحل]
{و ما قبل از تو نیز، جز مردانى که به آنها وحى مى‌کردیم، نفرستادیم. اگر نمى‌دانید، از اهل ذکر بپرسید.(۴۳)}
پس به من فتوا دهید، آیا به عنوان یک مسلمانِ صالح، حق دارم برای حب و قرب الهی و به طمع [و امید] اینکه بیش از آنها مورد حب و قرب الهی قرار گیرم، با ایشان رقابت کنم؟ و [برای رسیدن به این هدف]، به صورت شبانه‌روزی تلاش کنم تا من بیش از همه به خدا نزدیک شده و محبوب‌ترین [بنده] در نزد خداوند باشم؟ ای علمای مسلمین! آیا من چنین حقی دارم؟». علمای مسلمین یک صدا به او خواهند گفت: « برو بیرون تا خداوند با آتش تو، ما را نسوزانده است و با نهیب و فریاد، او را رانده و بیرون می‌کنند. پس او [از مجلس آنها] خارج شده و گریه‌کنان می‌گوید: « پروردگارا، مگر من بنده‌ی تو نیستم و انبیا [نیز] بندگان تواند، نه فرزندانت که برای حب و قرب تو شایسته‌تر و سزاوارتر باشند.» سپس گریه‌کنان به او پناه آورده و با زاری می‌گوید: «پروردگارا، آیا من حقی در تو ندارم؟ آیا من حقی در تو ندارم خدایا؟ آیا من مانند انبیا و رسولان و مهدی منتظر، حقی در تو ندارم؟ آیا مرا برای عبادتِ ذات یکتا و بی‌شریکت نیافریدی تا در راه حب و قربت رقابت کنم، تا راضی شوی؟ آیا انبیا و رسولانت را خط قرمز بین من و خودت، قرار داده‌ای؟ اگر آنها فرزندان تو بودند، تمنا نمی‌کردم در راه حب و قربت با آنان رقابت کنم چرا که فرزندان تو بودند و به دیگران ارجحیت داشتند. اما آنها نیز مانند ما، بنده‌ی تو هستند و تو عادلی و پروردگارت به احدی ظلم نمی‌کند و تو درباره حکمت آفرینش ما فتوا دادی و فرمودی و سخن تو حق است:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]
{و جنّ و انسان را نیافریدم مگر براى عبادت. (۵۶)}».
پس امام مهدی می‌گوید: ای کسانی که به خود و امتتان ظلم کرده‌اید! امام مهدی از شما سؤالی دارد و می‌گوید: از آنجایی که از رقابت به سوی پروردگار، کوتاه آمده‌ و طمع ندارید که یکی از شما به بالاترین جایگاهی دست یابد که رفیع‌ترین مکان بهشت و نزدیک‌ترین محل به عرش عظیم الهی است؛ پس برای نزدیکی [قرب] به چه کسی، از این مقام چشم پوشیده و در تمامی نمازها، از خداوند می‌خواهید آن را به محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، عطا نماید و دعا نمی‌کنید خودتان به آن مقام برسید؟ یک بار دیگر سؤال می‌کنم: برای قرب [نزدیک شدن] به چه کسی، از آن دست برداشته‌اید؟ برای قرب به رسول‌الله؟ اگر صادق هستید، به سؤال من جواب دهید.
ولی اگر من، امام مهدی، به مقام وسیله که رفیع‌ترین و بالاترین جایگاه است، دست یابم؛ برای محقق شدن نعیمی که بسیار بزرگ‌تر از آن است [نعیم اعظم]، آن را به جدّم، محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، انفاق می‌کنم. شما نمی‌دانید چرا به آن مقام، نام «وسیله» داده شده است، چون آن مقام، هدف آفرینش شما نیست. پس از آن به عنوان وسیله‌ استفاده کنید و تک‌تک شما، در آرزو و تمنای رسیدن به آن باشید تا برای تحقق یافتنِ نعیمی که بسیار بزرگ‌تر از آن است، یعنی رضوان نفس خداوندی که بر عرش عظیم استیلا دارد، انفاقش کنید. رضوان خداوند نسبت به خودِ شما، تنها جزیی از رضوانِ نفسِ خداوند تعالی است و رضوان الهی در نفس خداوند الرحمن محقق نمی‌گردد، مگر اینکه حزن و تحسر نسبت به بندگانی که از راه راست، به بیراهه رفته‌اند؛ از نفسِ خداوند رخت بربندد.
ای مردم! همانا که به دلیل عظمتِ صفتِ رحمت در نفسِ خداوندِ ارحم الراحمین، او در نفس خود برای بندگانش متحسر است. اگر فرزند یکی از شما هزار سال در برابرتان عصیان کند و سپس ببینید در آتش جهنم فریاد می‌زند و بشنوید که می‌گوید: « کاش در برابر پدرم عصیان نکرده بودم»، گمان می‌کنید پدرش شادمان و مسرور خواهد بود؟ ممکن است یکی از این پدرانِ مهربان بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چطور می‌توانم مسرور باشم درحالی‌که شاهد فریاد زدن فرزندم در آتش جهنم هستم؟ چطور در نفسم، برای فرزندم حسرت نخورم و می‌بینم از عصیان خود، پشیمان است و می‌گوید: افسوس از کوتاهی‌هایی که در حق پدرم کردم. ناصر محمد! به خدا قسم، در پیشگاه پروردگارم به زانو افتاده و می‌گویم: پروردگارا، با وجود عصیان فرزندم؛ برایش بسیار متأسف و متحسرم. می‌گویم: پروردگارا! اگر حال من چنین است، پس حال کسی که بسیار بیش از من نسبت به فرزندم رحیم است، چگونه باید باشد! همان خداوندی که ارحم الراحمین است».
شاید تمام علمای مسلیمن از مذاهب و گروه‌های گوناگون، بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی! آیا خداوند برای کافرانی که از دعوت حق پروردگارشان، روگردانند و در زمین فساد می‌کنند، متحسر است؟» ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: پناه برخدا، هرگز. چطور ممکن است خداوند برای مردمان مجرمی که هنوز بر کفر و عناد و روگردانیِ خود از دعوت حقِّ پروردگارشان، اصرار دارند؛ متحسر باشد؟ بلکه خداوند از آنان خشمگین است و نسبت به آنان عصبانی است و وعده عذاب بسیار بزرگی را به آنان داده است.
ای مردم، ای مفتیان کشورها و خطبای منابر! شما را چه می‌شود که فتوای مهدی منتظر را درباره تحسر خداوند نسبت به بندگان کافرش، درک نمی‌کنید؟ گوش فرا داده و توجه کرده و بفهمید حرفِ حقِّ من چیست: به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! خداوند در نفس خود متحسر نخواهد شد، مگر بعد از پشیمان شدنِ بندگان از کوتاهی‌هایی که در پیشگاهِ پروردگارشان مرتکب شده‌اند و هریک از آنان بگوید:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
{تا مبادا کسى [در قیامت] بگوید: «دریغا! بر تمام کوتاهى‌هایى که در برابر خداوند داشتم. و من از مسخره‌کنندگان [آیات او] بودم.»}.
آن‌گاه تمام علمای امت، یک صدا می‌گویند: «ناصر محمد! آنها از کوتاهی‌هایی که در پیشگاه خداوند کرده‌‌اند، پشیمان و متحسر نمی‌شوند، مگر بعد از عذاب شدن. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿۵۴﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿۵۵﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
{و پیش از آن که عذاب به سراغ شما بیاید و دیگر یارى نشوید، به‌سوى پروردگارتان بازگردید [و توبه کنید] و تسلیم او شوید. (۵۴) و از بهترینِ آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است، پیروى کنید، پیش از آن که عذاب، ناگهانى و غافلگیرانه، به سراغ شما آید. (۵۵) تا مبادا کسى [در قیامت] بگوید: «دریغا! بر تمام کوتاهى‌هایى که در برابر خداوند داشتم. و من از مسخره‌کنندگان [آیات او] بودم.» (۵۶)}».
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اینجاست که خداوند در نفس خود متحسر می‌شود، چون آنها دیگر اصرار به ادامه کفر و عناد و ارتکاب گناه، ندارند. فقط اینکه پشیمانیِ آنها دیرهنگام و بعد از گذشتنِ وقت رخ می‌دهد و علی‌رغم این، می‌بینید که خداوند برایشان حزین و متحسر است، درحالی‌که هیچ ظلمی به آنان نکرده، ولی دلیل حسرت خوردن خدا برای آنان، صفت ارحم الراحمین بودنِ خداوند است و در میان مخلوقات؛ هیچ‌کسی بیش از خداوند مهربان و رحیم نیست.
ممکن است تمام علمای امت بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی! چه دلیلی از آیات محکم کتاب داری [که نشان می‌دهد] خداوند، بعد از آنکه می‌شنود بندگانش پشیمان هستند، برایشان حسرت می‌خورد؛ وقتی که می‌گویند:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
{تا مبادا کسى [در قیامت] بگوید: «دریغا! بر تمام کوتاهى‌هایى که در برابر خداوند داشتم. و من از مسخره‌کنندگان [آیات او] بودم.»}.
و این حسرت بندگانی است که به خاطر کوتاهی‌هایی که در پیشگاه پروردگارشان مرتکب شده‌اند، برای خودشان پشیمانند و از عذاب‌شوندگان هستند. ولی حسرت خداوند نسبت به بندگانی که پشیمانند، در کجا آمده است؟ بگو برهانتان چیست اگر راست می‌گویید؟» پس امام مهدی در پاسخ پرسشگران می‌فرماید و می‌گوید: این خداوند است که برایتان فتوا داده و می‌فرماید:
{إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
{تنها یک صیحه‌ی مرگبار بود. ناگهان همگى خاموش شدند. (۲۹) حسرت بر اين بندگان هيچ فرستاده ‏اى برآنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند مى‏‌كردند(۳۰) آیا ندیدند چه بسیار از اقوام پیش از آنان را نابود کردیم که آنان هرگز نزد اینان برنمى‌گردند؟ (۳۱) و همه‌ی آنان در قیامت نزد ما احضار مى‌شوند. (۳۲)}.
لذا ای جماعت مسلمانان! بیایید تا امتی واحد باشیم و تعدد مذهبی در دین خدا و چند دستگی و حزب‌گرایی را رها کنیم؛ گروه‌هایی که متفرق شده و هریک به داشته خود دلشادند.
شما هم خودتان را گمراه کردید و [فرصت خود] را به هدر داده‌اید و هم امتتان را که متکفل تبلیغ و هدایتشان هستید. پس از خدا بترسید و به سوی امام مهدی بیایید و به یک هدف واحد پایبند باشید:
اینکه خداوند را بدون گرفتن شریک عبادت کنیم و رضوان خداوند را غایت و هدف نهایی خود قرار دهید؛ نعیمی که از بهشت خداوند بسیار بزرگ‌تر است.
شاید یکی از کسانی که تاکنون، اصلاً طعم رضوان الهی را نچشیده‌اند، بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چه کسی به تو گفته است که رضوان خداوند الرحمن، نعیمی بزرگ‌تر از نعیم بهشت است؟» امام مهدی در پاسخ به پرسشگران می‌گوید: ای خطبای منابر و مفتیان کشورها! همانا که مهدی منتظر از نزد خود فتوا نداده است که رضوان خداوند نعیمی است که از نعیم بهشت، بزرگ‌تر است؛ بلکه این فتوای خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
{خداوند به مردان و زنان باایمان، باغ‌هایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشت‌های جاودان و رضوان خدا، [از همه اینها] بزرگ‌تر است و پیروزی بزرگ، همین است}.
ای جماعت مسلمین! از آنجایی که رضوان خداوند الرحمن، نعیمی است که از بهشت، بسیار بزرگ‌تر است؛ پس ای جماعت انس و جن! بیایید تا رضوان خداوند الرحمن را به عنوان هدف نهایی خود برگزینیم و اگر می‌خواهید رضوان خداوند ، هدف نهایی شما باشد نه وسیله رسیدن به نعیم کوچک‌تر یعنی بهشت، بدانید خداوند از کفر بندگان راضی نیست، بلکه شکرگزار بودن بندگان باعث رضایت الهی می‌گردد. پس بیایید برای آنکه از انس و جن، امتی واحد در راه راست [صراط مستقیم] تشکیل دهیم، مبارزه کنیم؛ امتی که خداوند را به یگانگی عبادت کرده و برایش شریکی نمی‌گیرند. در آرزویِ ریختنِ خونِ کافران یا ریخته شدنِ خونتان به دست آنان [برای نایل شدن به شهادت] نباشید؛ مگر در حالت اجبار، پس چنین آرزویی نداشته باشید. نزد خداوند، داشتنِ آرزویِ هدایتِ آنها، محبوب‌تر است، بخواهید خداوند به خاطر شما، آنان را هدایت فرماید؛ آیا شما خودتان را دوست دارید یا خدایتان را؟ اگر خداوند را دوست دارید، از من پیروی کنید تا آنچه که محبوب خداوند است و باعث سرور او می‌شود، محقق گردد.
ممکن است این سؤال مطرح شود: «چه چیزی بیش از همه، باعث سرور و خرسندی خداوند می‌گردد تا از هر وسیله و راهی، برای محقق شدن آن استفاده کرده و در این راه مبارزه کنیم؟» امام مهدی در پاسخ پرسشگران می‌گوید: توبه بندگان به درگاه خداوند ارحم الراحمین، بیش از هر چیزی مایه خرسندی و سرور پروردگار است، چون او از شکرگزاری بندگان راضی شده و کفر بندگان، موجب ناخرسندی و نزول عذاب دردناک الهی است. جدّم محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، به شما فرموده بودند چه چیزی بیش از همه، باعث سرور خداوند است:
محمدبن‌صباح و زهیربن‌حرب گفتند که عمربن‌یونس، از عکرمة‌بن‌عمار و او از اسحاق‌بن‌عبدالله‌بن‌ابی‌طلحه و او از انس‌بن‌مالک [که عموی اوست] نقل کرده است که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند:
[لَلَّهُ اَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ اِلَيْهِ مِنْ اَحَدِكُمْ كَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِاَرْضِ فَلاَةٍ فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَيْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ فَاَيِسَ مِنْهَا فَاَتَى شَجَرَةً فَاضْطَجَعَ فِي ظِلِّهَا قَدْ اَيِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ اِذَا هُوَ بِهَا قَائِمَةً عِنْدَهُ فَاَخَذَ بِخِطَامِهَا ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ اللَّهُمَّ اَنْتَ عَبْدِي وَاَنَا رَبُّكَ ‏.‏ اَخْطَأ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ] صدق عليه الصلاة والسلام.
[همانا هنگامي که بنده به درگاه خداوند توبه کند، شادی خداوند از توبه‌ی او، بیش از يکی از شماست که در بيابان بر شترش سوار بوده و ناگهان شترش از نزدش فرار می‌کند، درحالی‌که طعام و آبش بر بالای شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نااميد شده، آمده و در سايه‌ی درختی آرميده است که ناگهان متوجه می‌شود که شترش در کنارش ايستاده است و او زمامش را بدست می‌گيرد و از نهايت شادمانی می‌‌گويد: خدايا تو بنده‌ی منی و من خدای تو هستم! و از نهايت شادمانی اشتباه صحبت می‌کند.]
پایان حدیث.
ای امت اسلام و ای حجاج بیت الله الحرام! اگر خدا را دوست دارید، برای محقق شدن شادی و سرور در نفس خداوند، از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی کنید. پس از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و در زمره قومی درآیید که خداوند در آیات محکم کتابش، وعده‌ی آنان را داده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
{ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، خداوند جمعیّتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد می‌دهد و خداوند داراى رحمت گسترده و علم بى‌انتهاست}.
وممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سؤال کند: « ناصر محمد یمانی! مقصود خداوند از: {أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ} چیست؟». پس ناصر محمد در پاسخشان می‌گوید: همانا که آنان در برابر کافرینی که به خاطر دین، به جنگ آنها آمده و قصد خاموش ساختن نور الهی را دارند، سرسخت بوده و با صلابت برخورد می‌کنند و مقصود سرسخت بودن در برابر کافرانی که به جنگ مسلمانان نیامده و فقط به دین اسلام ایمان ندارند نیست. خداوند به شما امر نموده است با این گروه به نیکی و با عدل و قسط رفتار کنید و با ایشان معامله‌ دینی و بسیار خوب داشته باشید؛ همانا که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
ممکن است کسی بخواهد سؤال کند: «مقصود خداوند از: {يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ} صدق الله العظيم چیست؟». امام مهدی ناصر محمد در پاسخ می‌گوید: همانا که مقصود خداوند، مجاهدانی است که با بصیرتی که از نزد پروردگارشان آمده، مردم را به راه خدا دعوت می‌کنند و هنگام گفتن سخنِ حقّ، از هیچ ملامتگری، هراس ندارند. خداوند، به امام مهدی و تمام عالمان دینی، همان فرمانی را داده است که به جدّم محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، داده بود: با این قرآن عظیم با مردم به سختی جهاد کنیم تا در برابرشان به حقّ، حجت اقامه کرده باشیم، باشد که هدایت گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾] صدق الله العظيم [الفرقان].
{پس، از کافران پیروى مکن و به [وسیله] آن [قرآن]، با آنان به جهادى بزرگ بپرداز}.
ممکن است کسی سؤال کند: «ناصر محمد! آیا فرمانی که برای رسول صادر شده، امری اجباری است که در مورد پیروان ایشان هم صادق است؟» امام مهدی در پاسخ می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
{ بگو: «این راه من است. من و پیروانم [مردم را] با بصیرت، به سوى خدا دعوت مى‌کنیم. منزّه است خدا! و من برای او شریکی قائل نیستم.» (۱۰۸)}
و از آنجایی که امام مهدی، پیرو محمد رسول‌الله [که صلوات خدا بر او و پیروانش باد] است، برای همین می‌بینید که با آیات محکم قرآن عظیم، با مردم جهاد بزرگی می‌کنم و نه کوتاهی کرده و نه از پا می‌نشینم و مصرانه به دعوت خود برای حکمیت بر اساس ذکر [قرآن عظیم] ادامه خواهم داد. آیا شما مسلمانید و به قرآن عظیم، ایمان دارید؟ یا از اسلام جز نامش و از قرآن جز نوشتارش، باقی نمانده و شما در مسیری غیر از کتاب خدا و سنت حقِّ رسولش قرار گرفته‌اید و برای همین، سخن حقّ برایتان غریب است؟ امام مهدی در پاسخ شما می‌گوید: کجایِ دعوتِ این مرد غریب است؟ اومی‌گوید: خداوند، پروردگارِ من است و شما را به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک فراخوانده و از شما می‌خواهد از کتاب خدا و سنت حقِّ رسولش که برخلاف آیات محکم کتاب خدا نباشد، پیروی کنید! من که نگفتم نبیّ یا رسول خدا هستم؛ چه چیزِ این دعوت [دعوت به سوی حقِّ آمده از نزدِ پروردگارتان] غریب است؟ یا شیطان وسوسه‌تان کرده و می‌گویید: «کمی که بگذرد، ناصر محمد، درست مانند کسانی که قبل از او بودند؛ ادعای نبوّت خواهد کرد». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: پناه بر خدا که از جاهلان باشم؛ چطورمی‌توانم این فرموده خداوند تعالی را تکذیب کنم:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
{محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست، بلکه رسول خدا و خاتم پیامبران است و خداوند همواره به همه چیز آگاه است. (۴۰)}.
شاید یکی از احمدیون بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چنین نیست، امام مهدی منتظر، به عنوان نبیّ خواهد آمد و محمد رسول‌الله آخرین رسول خداست». امام مهدی ناصر محمد در پاسخ احمدیون می‌گوید: به خدا قسم، اگر خداوند تعالی فرموده بود: «محمد آخرین رسول است»، حق با شما بود؛ ولی خداوند می‌داند که کلمه «انبیا»، هم شامل انبیایی است که بعد از رسولان، حکمِ کتاب به آنها داده می‌شود و هم شامل کسانی است که رسالتِ کتاب به آنها وحی می‌شود که همان رسولان هستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
{محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست، بلکه رسول خدا و خاتم پیامبران است و خداوند همواره به همه چیز آگاه است. (۴۰)}.
ای علمای مسلمین! بیایید تا درموردِ دلیلِ مکر شیاطین، در وسوسه کردن کسانی که دچار بیماری روانی هستند و ادعا می‌کنند مهدی منتظرند برایتان فتوا بدهم. دلیل این است که وقتی خداوند، امام مهدیِ منتظرِ حقّ را برانگیخت، با تصور اینکه او هم مانند دیگرانی است که قبلاً این ادعا را داشتند، از او روبرگردانید و درحالِ روگردانی از دعوت او، عذاب خدا بر سرتان فرود آید. اجازه ندهید این نقشه‌ی شیطانی، عملی شود و اگر کسی ادعا کرد امام مهدی است، نه او را تأیید کنید و نه تکذیب، بلکه بگویید: «باید ببینیم راست می‌گویی یا نه» و به دعوت برای گفتگو بر اساس برهان‌های علمی پاسخ دهید و اگر دیدید، دانشی که خداوند به او عطا نموده، بیش از همه‌ی شماست و در موارد اختلاف، میان شما [به حقّ] حکم می‌دهد، در اینجا حقیقت برایتان آشکار می‌گردد و بعد از حق، چیزی جز گمراهی نیست. اما اگر از دروغگویان باشد، به خدا قسم! ضعیف‌ترین علمای مسلمین از نظر علمی، با برهان‌های علمی، به راحتی بر او غلبه خواهند کرد.
ناصر محمد هم همین‌طور، اگر با برهان ِبیانِ حقِّ قرآنِ عظیم، بر شما غالب گشت، پس راست می‌گوید. اگر نتوانست، برایتان روشن می‌شود، از دروغگویانی مانند «میرزا غلام» و «جهیمان» و غیره است، از کسانی که خودشان و امتشان را گمراه کرده‌اند. از عقلی که خداوند به شما داده تا شاهد بر شما باشد که حقّ با امام ناصر محمد یمانی است، استفاده کنید و اگر اندیشمند هستید، [فتوای] عقلتان را تصدیق کنید. یا مگر دلیل به آتش افتادن اهالی جهنم را نمی‌دانید؟ تمام کسانی که خداوند آنان را هلاک کرده، دلیل آن را یافته‌اند؛ آنها دریافتند که عامل گمراه شدن آنان از راهِ حقِّ پروردگارشان، عدم استفاده از عقل است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
{و می‌گویند: «اگر ما مى‌شنیدیم، یا می‌اندیشیدیم، در میان اهل آتش نبودیم.» (۱۰)}
به فتوای حقّ گوش کنید: به خداوند بزرگ سوگند! در دوران «گفتگو قبل از ظهور»، تنها کسانی از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی می‌کنند که اهل تفکر بوده و عقلشان را به‌کار می‌اندازند؛ می‌دانید چرا؟ چون عقل خود را داور می‌کنند و این عقل در برابر حقِّ آمده از نزد پروردگارشان؛ سر فرو آورده و تسلیم مطلق آن می‌گردد. در هر زمان و مکانی، در مورد پیروان انبیا نیز همین‌طور بوده است و در ابتدای کار، تنها اندیشمندان و اهل تعقل، از آنان پیروی کرده‌اند.
ممکن است کسی سؤال کند: «ناصر محمد! اندیشمندان، چه کسانی هستند؟». امام مهدی ناصر محمد در پاسخشان می‌گوید: کسانی هستند که قبل از شنیدنِ سخنانِ دعوتگران و قبل از آنکه درمورد برهان‌های علمی آنان تفکر کنند؛ حکم نمی‌دهند. بلکه حکم خود را به تأخیر می‌اندازند تا ببینند آیا این دعوت حق است یا گمراهی آشکار. پس اول به دعوت او و برهان علمی‌اش گوش فرا می‌دهند و سپس با عقل و منطق در آن اندیشه می‌کنند. اگر با بصیرت، مردم را به سوی پروردگار دعوت می‌کرد، حقّ آمده از نزد پروردگار، با عقل و منطق، برایشان روشن می‌شود. اینان کسانی هستند که خداوند همیشه و همه‌جا، آنان را هدایت می‌فرماید، کسانی که قبل از شنیدن، حکم نمی‌کنند؛ بلکه اول گوش فرا داده و سپس درباره آن فکر می‌کنند و سرانجام اگر برای عقلشان روشن شد که دعوت، به‌سوی حق است و راه راست را نشان می‌دهد، از بهترین‌‌ها پیروی می‌کنند. همان‌گونه که خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظیم [الزمر]
{پس بندگان مرا بشارت بده! (۱۷) آنان که سخن را مى‌شنوند و بهترینِ آن را پیروى مى‌کنند. آنانند که خداوند هدایتشان کرده، و آنان همان خردمندانند. (۱۸)}.
شاید یکی از پرسشگران بخواهد بگوید: «وقتی از بعضی افراد، در مورد شأن ناصر محمد یمانی سؤال می‌شود، در پاسخ می‌گویند از او پیروی نکنید، او دروغگویی گستاخ است و مهدی منتظر نیست؛ به چنین افرادی چه بشارتی می‌دهید؟» مهدی منتظر در پاسخشان می‌گوید: چون قبل از آنکه در سخنان تدبر کنید، حکم داده‌اید، پس از خردمندان نیستید. همچنین از کسانی که خداوند آنان را هدایت می‌فرماید هم نیستید؛ چون کسانی که خدا آنان را هدایت می‌کند، از خردمندانند؛ کسانی که خداوند در آیات محکم کتاب به آنان بشارت هدایت داده است:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظیم [الزمر]
{پس بندگان مرا بشارت بده! (۱۷) آنان که سخن را مى‌شنوند و بهترینِ آن را پیروى مى‌کنند. آنانند که خداوند هدایتشان کرده، و آنانند همان خردمندان. (۱۸)}.
پس به کسانی که قبل از تدبر در برهانِ علمیِ دعوتِ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی فتوا می‌دهند، می‌گویم: افسوس بر شما! هم خود و هم امتتان را گمراه کردید و آنان را از دعوت به حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم بازداشتید؛ ای جماعتی که از دعوت به حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم، رومی‌گردانید؛ آیا منتظرِ بشارتی جز نزول عذاب دردناک هستید؟ به شما بشارت عذاب دردناکی را می‌دهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ (۱۶) وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ (۱۷) وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ (۱۸) لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ (۱۹) فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (۲۰) وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩ (۲۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ (۲۲) وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ (۲۳) فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (۲۴)} صدق الله العظيم [الإنشقاق].
{ سوگند به شفق، (۱۶) و سوگند به شب و آنچه را [در خود] در برگیرد (۱۷) و سوگند به ماه آن‌گاه که بَدر کامل می‌شود، (۱۸) كه طبق سیاره عذاب بر بالای طبق سیاره شما [زمین] قرار میگیرد (۱۹) پس چرا آنان ایمان نمی‌آورند؟! (۲۰) و هنگامی که قرآن بر آنها خوانده می‌شود سجده نمی‌کنند؟! (۲۱) بلکه کافران پیوسته آیات الهی را انکار می‌کنند! (۲۲) و خداوند آگاه‌تر است به آن چه که آنها بدان پی می‌برند(۲۳) پس آنها را به عذابی دردناک بشارت ده! (۲۴)}.
در شبِ قدری که از هزار شب بهتر است و در کتاب، شب‌های قدرِ هر جرم آسمانی، رازی برای خود دارد! خود را از مکر خداوند واحد قهار در امان ندانید، خورشید به ماه رسیده است؛ پس قبل از آنکه شب از روز پیشی گیرد، از «ذکر» پیروی کنید. خدایا ابلاغ کردم؛ خدایا شاهد باش.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=57775