- 1 -
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
26 - شوّال - 1429 هـ
27 - 10 - 2008 مـ
۸-آبان-۱۳۸۷ه.ش
12:35 صــبح
( بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القُرى )
ـــــــــــــــ
سلام و خیر مقدم به جناب محقق «المستشار». باشد که از پیشگامان برگزیده باشی...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين وبعد..
برادر«المستشار»، به پایگاه خودت و پایگاه گفتوگوی تمام مردم یعنی «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» خوش آمدی. برادر، میبینم که جوابِ حقِ من به سؤال فیصل الیمانی در باره تکثیر ذریه آدم، تو را قانع نکرده است.
برادر کریم، برتوست بدانی من جز حق به خداوند نسبت نمیدهم. ولو اینکه خطای املایی داشته باشم، اما شایسته من نیست که در بیان حق قرآن اشتباه کنم. یقین داشته باش که تکثیر انسان از آدم و حوا بوده و من جنس دیگری را در این امر شریک نمیدانم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴿١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
در فرمودهی خداوند تعالی تدبر کنید:
{الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً}؛
جنس سوم بهجز آدم و حوا را از کجا آوردهاید؟ و اما درباره تشریع، هرگاه شریعت و تحریم آمد، آن وقت باید شرع و قانون خداوند اجرا شود و گذشته، گذشته است. برای مثال خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا
قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
بعد از خروج آدم، از آنجا که جز آدم و حوا کسی نبود؛ شریعتی برای ازدواج مقرر نشد. بنا به حکمت خداوند، بعد از تکثیر و زیاد شدن انسان، تکلیف شرع در این باره نازل شد و ازدواج بین خواهر و برادر ممنوع و بین عموزاده ها حلال شد تا دختر با پسرعمو یا پسرعمه ش ازدواج کند و شریعت ازدواج ادامه یابد. اما به خاطر گذشته خداوند آنها را مورد محاسبه قرار نمیدهد، چون آن اعمال قبل از نزول شریعت ازدواج بوده است.
همانطورکه خواهر جزو محرمات است، زن پدر نیز از محرمات است، اما میبینیم خداوند کسانی را که قبل از نزول تحریم ازدواج با همسر پدر، با آنان نکاح کرده بودند مورد محاسبه و سرزنش قرار نمیدهد؛ چون هنوز حجت برای ایشان اقامه نشده بود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
26 - شوّال - 1429 هـ
27 - 10 - 2008 مـ
۸-آبان-۱۳۸۷ه.ش
12:35 صــبح
( بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القُرى )
ـــــــــــــــ
سلام و خیر مقدم به جناب محقق «المستشار». باشد که از پیشگامان برگزیده باشی...
باحث المستشار
10-24-2008
06:53 بعد از ظهر
برادر ناصر اليمانی، بیش از سه سال است که تعداد زیادی از بیانات شما را در پایگاههای مختلف میخوانم و بسیاری از سخنانت را تصدیق میکنم و از پاسخهایت خوشم میآید و از نظرم حق هستند یا حداقل بعضیهایش...ولی هم زمان میبینم مطالبی را بیان میکنی که یا با عقل نمیخوانند یا با نقل.. آن چه که با عقل نمیخواند، مقدور است، چون عقل ابداً قادر به درک خداوند سبحان نیست و هم چنین بسیاری از تصریفات و تدابیر خداوند سبحان در امور مربوط به قضا و قدر و علم و حکمت او با عقل قابل تصور نیست..اما در مورد نقل اشکال باقی است. چون این تشریع است مثلاً آن چه که در مورد قضیه تکاثر ذریه آوردهای..تو و بسیاری از علما در این مسیر رفتهاید که آنها با خواهرانشان ازدواج کردهاند. این به صورت مشخص در «عهد قدیم» آمدهاست و اولین کسی که آن را به این صورت نقل کرده ابن کثیر است که از تورات نقل نموده ولی قبلِ آوردن آن این هشدار را داده و گفتهاست: «در این مورد- مقصودش تکثیر فرزندان آدم است- به جز کتاب یهود در اسرائیلیات سندی برایش پیدا نکردهام. لذا به دلیل نداشتن مصادر آن را آوردم پس نه آن را تکذیب کنید و نه تأیید ». ( پایان سخن ابن کثیر) و به دنبال آن متون اسرائیلی میآورد که نشان میدهد آنها با خواهران خود مباشرت و نزدیکی کردهاند. از شما پنهان نیست که یهود در یک دوره زمانی، قبل از تولد عیسی بن مریم علیه السلام [در زمان یحیی و زکریا علیهما السلام] تلاش کرد اجازه ازدواج خواهر با برادر را به صورت تشریع درآورد و این زمانی رخ داد که پادشاهشان به خاطر علاقهای که به خواهرش داشت، از آنها خواست راهی پیدا کنند. به خاطر همین زکریا و یحیی که سلام بر آنان و رسول ما باد، کشته شدند.. و این نقل او صحیح است. و حال آیا میخواهید باور کنیم برای یک دورهی زمان خاص -نه غیر آن- نزدیکی با نزدیکان حلال بوده است؟ خوب اگر این تشریع خالق است، آیا خالق سبحان نمیداند شهوت برادر نسبت به خواهر به صورت خودکار از راه ژنتیکی و وراثتی منتقل میشود و بعد از مدتی به یکی از سنتهای زمین بدل خواهد شد؟؟؟!!!پس عزیز من، از منظر دیگر، آیا سرقت کردن روزگاری جایز بود؟؟ قتل چه؟؟ زنا چه؟؟ مطمئناً چنین نیست چون شرع خدا به هیچوجه تغییر نمیکند؛ پس چگونه در مورد ازدواج با خواهر تغییر کند؟؟ برادر عزیز ناصر یمانی، من مهدی منتظر بودن شما را نه رد میکنم و نه تصدیق.. و تو نیز با ما به عنوان مهدی منتظر سخن نگو تا زمانی که ثابت شود مهدی منتظری و آنگاه با تو بیعت میکنیم و یا عکس آن ثابت میشود و با تو میجنگیم و یا حداقل تنها به تو میگوییم: «سلاما». در هر صورت به خاطر اجتهادت از تو تشکر میکنیم؛ اجتهادت مطمئناً روزی ما را به شناخت حقیقت خواهد رساند. خداوند قلبت را روشن کند و با نوری که خاموشی در آن نیست هدایتت فرماید و برای تو یا برعلیه تو حجت عنایت فرماید.
06:53 بعد از ظهر
برادر ناصر اليمانی، بیش از سه سال است که تعداد زیادی از بیانات شما را در پایگاههای مختلف میخوانم و بسیاری از سخنانت را تصدیق میکنم و از پاسخهایت خوشم میآید و از نظرم حق هستند یا حداقل بعضیهایش...ولی هم زمان میبینم مطالبی را بیان میکنی که یا با عقل نمیخوانند یا با نقل.. آن چه که با عقل نمیخواند، مقدور است، چون عقل ابداً قادر به درک خداوند سبحان نیست و هم چنین بسیاری از تصریفات و تدابیر خداوند سبحان در امور مربوط به قضا و قدر و علم و حکمت او با عقل قابل تصور نیست..اما در مورد نقل اشکال باقی است. چون این تشریع است مثلاً آن چه که در مورد قضیه تکاثر ذریه آوردهای..تو و بسیاری از علما در این مسیر رفتهاید که آنها با خواهرانشان ازدواج کردهاند. این به صورت مشخص در «عهد قدیم» آمدهاست و اولین کسی که آن را به این صورت نقل کرده ابن کثیر است که از تورات نقل نموده ولی قبلِ آوردن آن این هشدار را داده و گفتهاست: «در این مورد- مقصودش تکثیر فرزندان آدم است- به جز کتاب یهود در اسرائیلیات سندی برایش پیدا نکردهام. لذا به دلیل نداشتن مصادر آن را آوردم پس نه آن را تکذیب کنید و نه تأیید ». ( پایان سخن ابن کثیر) و به دنبال آن متون اسرائیلی میآورد که نشان میدهد آنها با خواهران خود مباشرت و نزدیکی کردهاند. از شما پنهان نیست که یهود در یک دوره زمانی، قبل از تولد عیسی بن مریم علیه السلام [در زمان یحیی و زکریا علیهما السلام] تلاش کرد اجازه ازدواج خواهر با برادر را به صورت تشریع درآورد و این زمانی رخ داد که پادشاهشان به خاطر علاقهای که به خواهرش داشت، از آنها خواست راهی پیدا کنند. به خاطر همین زکریا و یحیی که سلام بر آنان و رسول ما باد، کشته شدند.. و این نقل او صحیح است. و حال آیا میخواهید باور کنیم برای یک دورهی زمان خاص -نه غیر آن- نزدیکی با نزدیکان حلال بوده است؟ خوب اگر این تشریع خالق است، آیا خالق سبحان نمیداند شهوت برادر نسبت به خواهر به صورت خودکار از راه ژنتیکی و وراثتی منتقل میشود و بعد از مدتی به یکی از سنتهای زمین بدل خواهد شد؟؟؟!!!پس عزیز من، از منظر دیگر، آیا سرقت کردن روزگاری جایز بود؟؟ قتل چه؟؟ زنا چه؟؟ مطمئناً چنین نیست چون شرع خدا به هیچوجه تغییر نمیکند؛ پس چگونه در مورد ازدواج با خواهر تغییر کند؟؟ برادر عزیز ناصر یمانی، من مهدی منتظر بودن شما را نه رد میکنم و نه تصدیق.. و تو نیز با ما به عنوان مهدی منتظر سخن نگو تا زمانی که ثابت شود مهدی منتظری و آنگاه با تو بیعت میکنیم و یا عکس آن ثابت میشود و با تو میجنگیم و یا حداقل تنها به تو میگوییم: «سلاما». در هر صورت به خاطر اجتهادت از تو تشکر میکنیم؛ اجتهادت مطمئناً روزی ما را به شناخت حقیقت خواهد رساند. خداوند قلبت را روشن کند و با نوری که خاموشی در آن نیست هدایتت فرماید و برای تو یا برعلیه تو حجت عنایت فرماید.
برادر«المستشار»، به پایگاه خودت و پایگاه گفتوگوی تمام مردم یعنی «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» خوش آمدی. برادر، میبینم که جوابِ حقِ من به سؤال فیصل الیمانی در باره تکثیر ذریه آدم، تو را قانع نکرده است.
برادر کریم، برتوست بدانی من جز حق به خداوند نسبت نمیدهم. ولو اینکه خطای املایی داشته باشم، اما شایسته من نیست که در بیان حق قرآن اشتباه کنم. یقین داشته باش که تکثیر انسان از آدم و حوا بوده و من جنس دیگری را در این امر شریک نمیدانم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴿١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
در فرمودهی خداوند تعالی تدبر کنید:
{الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً}؛
جنس سوم بهجز آدم و حوا را از کجا آوردهاید؟ و اما درباره تشریع، هرگاه شریعت و تحریم آمد، آن وقت باید شرع و قانون خداوند اجرا شود و گذشته، گذشته است. برای مثال خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا
قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
بعد از خروج آدم، از آنجا که جز آدم و حوا کسی نبود؛ شریعتی برای ازدواج مقرر نشد. بنا به حکمت خداوند، بعد از تکثیر و زیاد شدن انسان، تکلیف شرع در این باره نازل شد و ازدواج بین خواهر و برادر ممنوع و بین عموزاده ها حلال شد تا دختر با پسرعمو یا پسرعمه ش ازدواج کند و شریعت ازدواج ادامه یابد. اما به خاطر گذشته خداوند آنها را مورد محاسبه قرار نمیدهد، چون آن اعمال قبل از نزول شریعت ازدواج بوده است.
همانطورکه خواهر جزو محرمات است، زن پدر نیز از محرمات است، اما میبینیم خداوند کسانی را که قبل از نزول تحریم ازدواج با همسر پدر، با آنان نکاح کرده بودند مورد محاسبه و سرزنش قرار نمیدهد؛ چون هنوز حجت برای ایشان اقامه نشده بود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
به همین ترتیب، خواهر هم جزو محرمات است، ولی شریعت و آئین مبنی بر تحریم ازدواج با خواهر تنها بعد از زیاد شدن تعداد انسانها نازل شد و بعد از تکثیر بود که حکم شرع، برای حرام کردن ازدواج با خواهر فرستاده شد. همینطور میبینید که برای پسر، ازدواج با مطلقهی پدرش، حرام گردید. «المستشار» آیا حق برایت روشن شد و فهمیدی که شریعت چگونه است؟ خداوند قبل از نزول دستورات شرع خود، گذشته را مورد محاسبه قرار نمیدهد و حسابرسی بعد از نزول دستور شرع خواهد بود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
«المستشار» ، آیا موضوع را درک کردی؟ اگر از کسانی هستی که عقل و اندیشهشان قادر به جدا کردن حق و باطل است پس از خردمندان و کسانی باش که در آیات کتاب تدبر میکنند.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
تصور میکنم تو از خردمندان؛ و این را از خلال سخنانت که مملو از ادب و اخلاق است دریافتم. چه مرد خوبی هستی، خداوند علم و نور تو را افزون سازد و تو و تمام فرزندانت را عامل خیر بسیار برای اسلام و مسلمین قرار دهد که پروردگارم شنونده دعا است. نسبت به ناصر محمد یمانی هم، حسن ظن داری و او را تکذیب نمیکنی، اما هنوز یقین پیدا نکردهای که او مهدی منتظر است و میترسی من مهدی منتظر نباشم و تو در تصدیق من عجله کنی و یا مهدی منتظر حق پروردگارت باشم و تو از پیشگامان برگزیده نباشی. «المستشار» ، در پاسخت میگویم: اگر تصدیق نکنی که من مهدی منتظرم، پس میخواهی مهدی منتظر چگونه باشد؟ شما میدانید که محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم آخرین نبی خداوند است، به این معنی که مهدی منتظر با مردم با کتاب جدیدی گفتوگو نمیکند، بلکه از قرآن عظیم سخن میگوید.
برادر «المستشار» برایت به پروردگار عالمیان قسم میخورم که من خودم را انتخاب نکردم، بهراستی خداوند به من خبر داد که مهدی منتظر حق او هستم. پس از شکرگزاران باشید. درک «عصرِ مهدی منتظر» ؛ منت خداوند بر شماست. امتهای زیادی منتظر او بودند و خداوند مرا در این امت قرار داد. من شخص مغروری نیستم، پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. اما به حق سخن میگویم و مردم را به سوی بصیرتی فرا میخوانم که از جانب پروردگارم است، یعنی همان بصیرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که قرآن عظیم است و من، با آن با شما جدل کرده و از قرآن عظیم برایتان حجت اقامه میکنم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
چرا؟ چون تا فرا رسیدن روز قیامت، این قرآن رساله فراگیر خداوند است که برای تمام مردم فرستاده شدهاست و حجت او برای تمام عالمیان است. هرکس به آن تمسک جست، نجات یافته و به راه راست هدایت میشود و هرکس از آن دورشد و چیزی را برگزید که مخالف آن است و از نزد خداوند نازل نشدهاست، در مسیر کتاب خداوند و سنت حق رسول نیست و گمراه شده و سقوط کرده است و مانند آن است که از آسمان فرو افتاده باشد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به مکانی دور در آتش جهنم [سحیق] افکند. [اشاره به آیات کریمه: حُنَفَاءَ لِلَّـهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿٣١﴾ سوره الحج] ؛چرا که ای جماعت مسلمانان، قرآن عظیم همان ریسمان و حبل الهی است که خداوند به شما فرمان میدهد به محکمات آن پایبند باشید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
آنچه که میماند این است که بدانیم دقیقاً ریسمانی که باید به آن تمسک جوییم و نسبت به هرچه که مخالف آن است کافر شویم چیست؟ جواب را در فرمودهی خداوند تعالی مییابیم:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
پس بیندیشید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} سپس خداوند شما را آگاه میسازد. این حبل المتین و عروة الوثقی که گسستی در آن نیست چیست. همانا که مقصود قرآن عظیم است، نور حفاظت شده پروردگار که برای تمام مردم نازل شده است و خداوند فرمان داده تا به شدت به آن پایبند بوده و نسبت به هر چه مخالف محکمات قرآن عظیم است کافر شوید. پس از من پیروی نمایید تا راه درست را به شما نشان دهم و قرآن عظیم بین من و شما باشد. پس ای جماعت مسلمانان، ای مردم، آیا آن را تصدیق کرده و همگی به حبل الهی قرآن عظیم تمسک میجویید؟. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
میخواهید با چه چیزی شما را مورد خطاب قرار دهم؟ با تورات یا انجیلی که تحریف شدهاند؟ یا با سنت نبوی که خداوند وعده حفظ آن از تحریف را به شما ندادهاست؟ البته من تابع و پیرو سنت محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- هستم؛ مگر اینکه بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد. من از کسانی هستم که به شدت هر چه که مخالف قرآن باشد را انکار کرده و نسبت به آن کافرم چون یقین دارم هر چه که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد، از خدا و رسولش نیست. من آنچه از سنت نبوی را که حق است، تأیید میکنم و بر آنچه که باطل است، مهر باطل میزنم. پس ای علمای مسلمین! اگر به قرآن عظیم ایمان دارید، بر اساس آن حکم میکنیم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
«المستشار» ، آیا موضوع را درک کردی؟ اگر از کسانی هستی که عقل و اندیشهشان قادر به جدا کردن حق و باطل است پس از خردمندان و کسانی باش که در آیات کتاب تدبر میکنند.تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
تصور میکنم تو از خردمندان؛ و این را از خلال سخنانت که مملو از ادب و اخلاق است دریافتم. چه مرد خوبی هستی، خداوند علم و نور تو را افزون سازد و تو و تمام فرزندانت را عامل خیر بسیار برای اسلام و مسلمین قرار دهد که پروردگارم شنونده دعا است. نسبت به ناصر محمد یمانی هم، حسن ظن داری و او را تکذیب نمیکنی، اما هنوز یقین پیدا نکردهای که او مهدی منتظر است و میترسی من مهدی منتظر نباشم و تو در تصدیق من عجله کنی و یا مهدی منتظر حق پروردگارت باشم و تو از پیشگامان برگزیده نباشی. «المستشار» ، در پاسخت میگویم: اگر تصدیق نکنی که من مهدی منتظرم، پس میخواهی مهدی منتظر چگونه باشد؟ شما میدانید که محمد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم آخرین نبی خداوند است، به این معنی که مهدی منتظر با مردم با کتاب جدیدی گفتوگو نمیکند، بلکه از قرآن عظیم سخن میگوید.
برادر «المستشار» برایت به پروردگار عالمیان قسم میخورم که من خودم را انتخاب نکردم، بهراستی خداوند به من خبر داد که مهدی منتظر حق او هستم. پس از شکرگزاران باشید. درک «عصرِ مهدی منتظر» ؛ منت خداوند بر شماست. امتهای زیادی منتظر او بودند و خداوند مرا در این امت قرار داد. من شخص مغروری نیستم، پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. اما به حق سخن میگویم و مردم را به سوی بصیرتی فرا میخوانم که از جانب پروردگارم است، یعنی همان بصیرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که قرآن عظیم است و من، با آن با شما جدل کرده و از قرآن عظیم برایتان حجت اقامه میکنم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
چرا؟ چون تا فرا رسیدن روز قیامت، این قرآن رساله فراگیر خداوند است که برای تمام مردم فرستاده شدهاست و حجت او برای تمام عالمیان است. هرکس به آن تمسک جست، نجات یافته و به راه راست هدایت میشود و هرکس از آن دورشد و چیزی را برگزید که مخالف آن است و از نزد خداوند نازل نشدهاست، در مسیر کتاب خداوند و سنت حق رسول نیست و گمراه شده و سقوط کرده است و مانند آن است که از آسمان فرو افتاده باشد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به مکانی دور در آتش جهنم [سحیق] افکند. [اشاره به آیات کریمه: حُنَفَاءَ لِلَّـهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿٣١﴾ سوره الحج] ؛چرا که ای جماعت مسلمانان، قرآن عظیم همان ریسمان و حبل الهی است که خداوند به شما فرمان میدهد به محکمات آن پایبند باشید. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
آنچه که میماند این است که بدانیم دقیقاً ریسمانی که باید به آن تمسک جوییم و نسبت به هرچه که مخالف آن است کافر شویم چیست؟ جواب را در فرمودهی خداوند تعالی مییابیم:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
پس بیندیشید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا} سپس خداوند شما را آگاه میسازد. این حبل المتین و عروة الوثقی که گسستی در آن نیست چیست. همانا که مقصود قرآن عظیم است، نور حفاظت شده پروردگار که برای تمام مردم نازل شده است و خداوند فرمان داده تا به شدت به آن پایبند بوده و نسبت به هر چه مخالف محکمات قرآن عظیم است کافر شوید. پس از من پیروی نمایید تا راه درست را به شما نشان دهم و قرآن عظیم بین من و شما باشد. پس ای جماعت مسلمانان، ای مردم، آیا آن را تصدیق کرده و همگی به حبل الهی قرآن عظیم تمسک میجویید؟. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]
میخواهید با چه چیزی شما را مورد خطاب قرار دهم؟ با تورات یا انجیلی که تحریف شدهاند؟ یا با سنت نبوی که خداوند وعده حفظ آن از تحریف را به شما ندادهاست؟ البته من تابع و پیرو سنت محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- هستم؛ مگر اینکه بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد. من از کسانی هستم که به شدت هر چه که مخالف قرآن باشد را انکار کرده و نسبت به آن کافرم چون یقین دارم هر چه که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد، از خدا و رسولش نیست. من آنچه از سنت نبوی را که حق است، تأیید میکنم و بر آنچه که باطل است، مهر باطل میزنم. پس ای علمای مسلمین! اگر به قرآن عظیم ایمان دارید، بر اساس آن حکم میکنیم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
{فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۱۸۵]،
پس شما را به خدا قسم، مهدی منتظر باید با چه حدیث و سخنی برای شما حجت بیاورد، اگر اهل تعقل باشید؟! اگر من با چیزی غیر آن [قرآن] با شما مباحثه کرده و حجت بیاورم؟ با مطالب باطلی که نزد ایشان است مرا شکست میدهند ولی من چنین راهی را برای شما باز نمیکنم و با قرآن عظیم بر تمام علمای امت چیره خواهیم شد. من نمیگویم با آیات متشابه برای شما حجت میآورم، بلکه با آیات ام الکتابِ قرآن عظیم که شما آن را مهجور گذاشتهاید، با شما مجادله میکنم. ای عجب! به خدا قسم که من برای برخی از کسانی که با من مجادله میکنند آیه محکم و بینهای را میآورم که نیاز به تأویلی توسط من یا غیر من ندارد و در مقابل، آنها برای من روایتی میآورند که مخالف آن آیه محکم و بینهای است که به عنوان حجت برایشان آوردهام. من درباره ابن عباس و دیگر صحابه رسول الله جز خیر نمیگویم، مهم این است که اگر چیزی را مخالف آیات محکم قرآن عظیم بیابم، حتی اگر تریلیون تریلیون راوی موثق آن را روایت کرده باشند، آن را باطل دانسته و نسبت به آن کافر خواهم بود؛ چون من به فرموده پروردگارم اطمینان دارم و آن را تصدیق کرده و هرچه که برخلاف آن باشد؛ تکذیب میکنم. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی: {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً} صدق الله العظيم [النساء:۱۲۲].
چون میدانم آنچه که از محمدٍ رسول الله -صلَّى الله عليه وآله وسلَّم- و صحابه برگزیدهی ایشان نقل شود و مخالف آیات محکم کتاب باشد، از آنان نیست و در میان روایات، جاسازی شدهاست. جناب «المستشار» ، از پیشگامان برگزیده مهدی منتظر باش ....و من امام ناصر محمد یمانی نه شعر میخوانم و نه داستانسرایی میکنم. چقدر گفتم و تکرار کردم که ای مردم! خورشید به ماه رسیده و ادراک رخ داده است و این تصدیقِ یکی از نشانههای بزرگ ساعت و نشانهی تصدیق مهدی منتظر است. در نتیجه این رخداد، هلال ماه قبل از اقتران متولد شده و ماه و خورشید در حالی که هلال ماه نو در اول ماه متولد شده، با هم تقارن پیدا میکنند. این هشداری به بشریت است تا بدانند سیاره دهم نزدیک میشود و به علت عبور آن از کنار زمین، شب از روز پیشی میگیرد و خداوند به واسطه آن، گروهی را که بخواهد عذاب کرده و گروهی دیگر را بنا بر ارادهی خود، هلاک خواهد نمود و برگزیدگان پیشگام از انصار، که قبل از ظهور من در کنار بین العتیق، امر مرا تصدیق کردهاند و بهترین مردمان و آفریدگان هستند؛ نجات خواهد داد. آنان نجات خواهند یافت، هرچقدر هم که گناهانشان زیاد باشد، خدا آنان را بخشیده و دوستشان داشته و به قرب خود میرساند. آنها کلام پروردگارشان را تصدیق کرده و نسبت به هرچه که مخالف آن بوده و از خدا و رسولش نباشد کافرند. ای علمای امت؛ اگر از نظر شما، من قرآن را به رأی خود تفسیر میکنم، مرا درحد خود متوقف کرده و اگر راست میگویید تفسیری بهتر و تأویلی نیکوتر بیاورید. به خداوند علی العظیم، خداوندِ البر الرحیم که بهشت را آفرید و به نیکان نوید داد و آتش را آفرید و به کافران وعده داد؛ قسم میخورم؛ من قبل شروع گفتوگوها قسم میخورم که قادر به چنین کاری نبوده و نخواهید بود، چون سخن من حقی است که از جانب پروردگارتان آمده است و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست.أخو المُستشار وجميع السابقين الأخيار وجميع المُسلمين الإمام المهدي؛ ناصر محمد اليماني.
اقتباس: اضغط للقراءة