الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
02 - رجب - 1444 هـ
24 - 01 - 2023 مـ
۴ – بهمن – ۱۴۰۱ ه.ش.
08:02 صبح
(بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القرى)
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=405005
____________
با تأویل رؤیا آغاز شد ولی فراتر رفت و بیانی شد که در زمان مناسب و مقدرشده، صادر گردید که حاوی پاسخهایی برای پرسشگران است و بازگشت امور بهسوی خداوند است...
و علیکم سلام و رحمة الله و برکاته، عزیز من در راه خدا، ای انصاری که رؤیا را دیدهای، دیگر خلیفهی خدا را قسم نده تا تأویل رؤیای تو در مورد پرواز در آسمان را برایت بیاورد. تو تنها انصاری نیستی که میبیند در آسمان با حرکت دستهایش بر فراز شهرها و کوهها پرواز میکند درحالیکه در وضعیت افقی و ۱۸۰ درجه قرار دارد و بدنش کج و در زاویه ۹۰ درجه نیست. یعنی پاهایش را نمیتواند ببیند چون بدنش در حالت پرواز، در خطی مستقیم قرار دارد و کج نیست، بلکه جسمش کشیده و به صورت مستقیم و افقی در آسمان است و با دستهایش بال میزند تا به پرواز در خط مستقیم و به صورت افقی ادامه دهد و در حالت عمودی قرار ندارد. او در خواب به صورت ناگهانی رؤیای پرواز در آسمان را میبیند که در حالت افقی قرار دارد و بدنش به صورت کشیده و افقی در آسمان است و به زمین و کوههایی مینگرد که در پایین قرار دارند. این رؤیایی خیر است و نشانه هدایت شدن به راه راست و عبادت حقگرایانه، خالصانه و عاری از شرک شما نسبت به خداوند است. حقیقت را یافتهای، پس به آن چنگ زن و پایبند باش. و پرواز در آسمان بر عکس فرو افتادن از آن است، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿٣١﴾} * صدق الله العظيم [سورة الحج].
ای عزیز پرسشگر، دیگر امام مهدی ناصر محمد یمانی را قسم نده تا رؤیای تو را تأویل کند. اگر مجال تأویل رؤیا را بدهیم، به دلیل زیاد بودن رؤیاها، فرصتی برای نوشتن بیان قرآن برایم باقی نمیماند. و همچنین به این ترتیب به دیگران فرصت میدهیم که با رؤیاهای دروغین مکر کنند و همچنین استهزاکنندگان از پیش خود رؤیاهای دروغ بر ضد خلیفهی خدا مهدی میآورند تا به این ترتیب و با استفاده از هر راه و حیلهای، مردم را از پیروی از راه راست باز دارند. و لذا میگوییم رؤیا متعلق به صاحب آن است و نمیتوانیم بر مبنای آن احکام شرعی را برای عموم امت مقرر کنیم. و همچنین وقتی رؤیا را تأویل کنیم، حتماً بعد از تأویل، برای تصدیق حق بودنِ تأویل، در عالم واقعیات برای صاحب رؤیا رخ خواهد داد.
و شاید یکی از پرسشگران بخواهد بگوید: «ناصر محمد یمانی! مگر خداوند در رؤیا به تو فتوا ندادهاست که امام مهدی منتظر، خلیفهی خداوند در زمین و سراسر عالم هستی؟ با این حال فتوا میدهی که سزاوار نیست بر اساس رؤیا برای امت احکام شرعی دین خداوند را مقرر داشت!!». پس در پاسخ به این پرسشگر میگوییم: به خداوند [قسم] که همینطور است. اما در آن رؤیای حق، خداوند شرطی را مقرر داشت که در عالم واقعی، به حقیقت میپیوندد و شرط این است که هر کس از قرآن با من مجادله کند، مغلوب خواهد شد تا تصدیقی برای حق بودن رؤیا باشد. چون خداوند، علم کتابش، قرآن عظیم را به من عطا میفرماید تا تصدیق حق بودن رؤیا باشد و هیچکس، چه از مردم عادی و چه از علمای امت، از قرآن با من مجادله نمیکند، مگر آنکه با برهان علمی روشن و آشکار از محکمات قرآن عظیم، بر او غالب گردم. و موضوع آموزش بیان [قرآن] امری است که خداوند متولی آن است و او معلمی است که با وحی تفهیمی [و نه وسوسه شیطان رجیم] بیان قرآن را به بندهاش میآموزد و ما برهانهای قاطع بیان حق قرآن را از آیات محکم قرآن استنباط میکنیم چون قرآن کتابی محکم و مفصل است و تفصیل آن در خود آن آمدهاست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
{الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿١﴾ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ ﴿٢﴾ وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
و آیات روشنگر برای تفصیل نکاتی هستند که در موضوعات مطروحه قبلی، به آنها اشاره نشدهاست. برای مثال بشارتهایی که در مورد اسماعیل و اسحاق [عليهم الصّلاة والسّلام] برای رسول الله ابراهیم و همسرش [عليهم الصّلاة والسّلام] آمد. این بشارتها همزمان و در یک داستان، در طی همان دیدار سه مهمان مکرم یعنی جبریل و میکال و مالک [که صلوات و سلام خداوند بر آنان باد] دادهشدند. چون نبیّ الله ابراهیم که صلوات و سلام بر او باد، جبریل را زمانی که به شکل یک انسان ظاهر شد، نمیشناخت. چون از کسانی بود که خداوند خود، با آنان سخن گفته و کتاب [صحف] را از آسمان بر آنان نازل میفرمود، مثل «صحف» ابراهیم و موسی، آنان از کسانی بودند که خداوند، خود با آنان سخن میگفت. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾ إِنَّ هَٰذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ ﴿١٨﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [سورة الأعلى].
وقتی خداوند رسول خود، جبریل را با وحی به سوی انبیا و رسولان جن و انسی که میخواهد، میفرستد، میکال و مالک او را همراهی میکنند. چون مالک، رئیس نوزده مَلَک است که نگهبانان جهنم هستند و «عتید» تحت امر اوست و هر انسانی «عتید» دارد که اعمال بد او را مینگارد. و اما «رقیب» نویسنده اعمال نیک است و از میکال اطاعت میکند و هر انسان یک «رقیب» دارد که نگارنده اعمال خیر اوست. «معقبات» **هم تحت امر میکال هستند. میکال همچنین رئیس استقبالکنندگانی است که بر در دروازههای «جنت نعیم»، به اولیای الهی خوشامد میگویند تا زمانی که متقیان وارد «جنات نعیم» شوند، سپس از هر دری بر آنان وارد میشوند تا به دلیل دست یافتن به این فوز بزرگ و ورود به «جنات نعیم» به آنان تبریک بگویند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ ﴿٢٠﴾ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿٢١﴾ وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿٢٢﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ ﴿٢٣﴾ سَلَامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [سورة الرعد].
همانا که «عتید» از سپاهیان «مالک» و «رقیب» از سپاهیان «میکال» هستند. «معقبات» هم سپاه «میکال» هستند. گشتزنندگان [الدوریات] هم که در نزدیکی دروازههای آسمان پایین [آسمان دنیا] وظیفه حراست از این آسمان را بر عهده دارند، تحت امر «میکال» هستند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾} [سورة الجن] صدق الله العظيم.
ولی ملائکهی مکرم همگی اولیا و یاور هم هستند و تمام آنها تحت فرمان «روح القدس» جبریل [که صلوات و سلام بر او باد] قرار دارند. او، در نزدِ خداوندِ صاحب عرش، دارای مقام و منزلتی والاست و ملائکه بی چون و چرا از او اطاعت میکنند [مطاع] و امین خداوند است. و تمام ملائکه اولیا و یاور هم و اولیای بندگان صالح خداوند هستند. من استقبالکنندگان و خوشامدگویان را هم تحت امر میکال مییابم. آنان پایین آمده و بر دروازههای آسمان هفتم به بندگان مقرب خداوند که از زمین به آنجا میرسند خیرمقدم میگویند، بندگانی که بدون حسابرسی، قبل از روزِ حساب، مستقیم وارد بهشت میگردند، آنان بعد از مرگشان مهمانان «الرحمن» هستند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿٣٠﴾ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [سورة فصلت].
بعد از فوت و مرگ انبیا و ائمه منتخب کتاب، مالک و میکال همراه روح القدس جبریل - عليهم الصّلاة والسّلام – پایین میآیند تا با آنان ملاقات نمایند. همچنین از باب بزرگداشت و تکریم برخی از بندگان مکرم و صادقی که خداوند میخواهد، برای ملاقات و استقبال و خیر مقدم گفتن به آنان، بر دروازههای آسمان هفتم فرود میآیند. همچنین جبریل و میکال و مالک، در ابتدای امر وحی کتاب، پایین میآیند و تعداد زیادی از رسولان [از ملائکه] هم آنان را همراهی میکنند و این از باب تعظیم و بزرگداشتِ سخنی است که در کفه میزان بسیار ثقیل است و آن کلمه توحید است:
«لا إله إلا الله وحده لا شريك له؛ أن لا تعبدوا إلّا إيّاهُ مُخلِصينَ له الدين ولو كرِهَ الكافرون الكارهين رضوانَ الله على عباده»
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، جز خدا را عبادت نکنید و دین خود را برای او خالص گردانید ولو کافرانی که از رضوان خداوند بر بندگانش کراهت دارند، خرسند نباشند».
در ابتدای امر و فقط در آن شب مبارکی که کلمه حق توحیدی «لا إله إلا الله وحده لا شريك له» حین [آغاز] نزول کتاب بر رسولان الهی و [برای ابلاغ آن به مردم] نازل میشود، تمام ملائکه، رسول الله روح القدس جبریل و میکال و مالک که ملازم او هستند را همراهی میکنند، چون مالک نیز از رسولانی است که حق را میآورند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ ۖ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ ﴿٧٧﴾ لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [سورة الزخرف].
در شب قدری که قرار است کتاب بر بندگانی که خدا بخواهد نازل شود، تمام ملايکه فرو میآیند. در آغاز نزول کتاب به دلیل جلال و شکوه کلمه توحیدی:
«لا إله إلا الله وحده لا شريك له؛ أن لا تعبدوا إلّا إيّاه مُخلصين له الدين ولو كرِهَ الكافرون»
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، جز خدا را عبادت نکنید و دین خود را برای او خالص گردانید ولو کافران خرسند نباشند».
و برای تعظیم و بزرگداشت آن، تمام ملائکه نازل میشوند چون این کلمات توحیدی خلاصهی آن چیزی است که در کتابهای آسمانی نازل شدهاست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
{أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١﴾ يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ﴿٢﴾} [سورة النحل]
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾} [سورة الأنبياء].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ ۗ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۗ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٠٩﴾ حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١١٠﴾ لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [سورة يوسف].
به مهمانان مکرم ابراهیم، جبریل و میکال و مالک باز میگردیم. خداوند تعالی میفرماید:
{إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ﴿٥٢﴾ قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿٥٣﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَىٰ أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿٥٤﴾ قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ﴿٥٥﴾ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم[سورة الحجر]،
همسر او در آن موقعیت، خندید و برای شوهرش شادمان شد [چون فکر کرد] همسرش ازدواج خواهد کرد و پسری علیم خواهد داشت ولی اصلاً گمان نمیکرد که خود اوست که باردار شده و نبی الله اسماعیل و اسحاق را به دنیا خواهد آورد چون پیر بود و به دلیل یائسگی به سن عقیمی رسیده بود. خداوند تعالی میفرماید:
{وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿٧١﴾ قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿٧٢﴾ قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
هر دو بشارت در یک زمان آمد و همانا آیهای میآید که نکات بیشتری از آیه محکم را روشن میکند با اینکه بشارت اسماعیل و اسحاق به ابراهیم داده شده بود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [سورة إبراهيم].
در هر حال، من فقط میخواستم جواب این پرسشگر را بدهم درحالیکه بیان جدیدی نوشتم.
و ممکن است یکی از انصار عزیزم بخواهد بگوید: « امام ما، خداوند بر دانش تو بیافزاید، چیزهای بیشتری به ما یاد بده. داستان انبیا باعث آرامش و فراخ خاطر ما میشود. ما در انتظار نصرت الهی هستیم و مدت انتظار برای ما طولانی است». تا زمان فرارسیدن نصرت الهی، در مورد داستان ابراهیم و لوط بیشتر برایتان میگوییم، مشکلی نیست. از داستان مشاجرهی بین نبیّ الله ابراهیم و نبیّ الله لوط برایتان میگوییم که در مکانی رخ داد که ملائکه برای ملاقات با یکدیگر برایشان مشخص و معین کرده بودند. [ملائکه] به ابراهیم و لوط گفته بودند در فلان مکان با هم ملاقات کرده و قومشان را ترک کنند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [سورة الحجر]
بعد از دادن بشارت، مهمانان رفتند و ابراهیم و همسرش با هم نزدیکی کردند و خداوند در همان شب نبی الله اسماعیل را به آنان عنایت کرد و اما نبی الله اسحاق، بعدها و زمانی که در سرزمین مبارک بودند به آنان عطا شد. آنها بعد از غسل با آب و پاک شدن، به مکانی رفتند که به آنان امر شده بود و در آنجا خانوادهها با هم ملاقات کردند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿٧١﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سورة الأنبياء].
به مکان ملاقات ابراهیم و لوط باز میگردیم. صبحانهی آنان باقیمانده گوساله بریانی بود که ابراهیم و همسرش قبل از نزدیکی و بعد از رفتن مهمانان از آن خورده بودند و نبیّ الله ابراهیم داستان گوسالهای را که برای مهمانانش [به خیال اینکه انسان هستند] ذبح کرده بود، تعریف کرد، همان کسانی که بعد از او مهمان لوط شدند. نبی الله ابراهیم داستان را برای نبیّ الله لوط تعریف کرد و گفت با آنها برای به تأخیر انداختن هلاکت قومشان مجادله کردهاست و آنها در جواب او گفتهاند:
{يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
اینجا بود که نبیّ الله لوط از کوره در رفت و با عتاب به نبیّ الله ابراهیم گفت: «اما من بر سر تعجیل در عذاب با آنها مجادله کردم تا خداوند همان شب و قبل از رسیدن فردا، آنان را هلاک نماید چون وقتی از من خواستند مهمانانم را در اختیارشان قرار دهم و من دخترانم را به آنها پیشنهاد کردم، درخواستم را رد کردند. لذا از شدت عصبانیت نمیتوانستم تا صبح صبر کنم. خداوند بر چشمان قوم من پرده کشید و زمانی که وارد مهمانخانه شدند و بعد از اینکه دخترانم را نپذیرفتند، با شمشیرم پشت سرشان رفتم، قصد داشتم با آنان بجنگم. اما خداوند بر چشمان آنان پرده کشید و مهمانان مرا ندیدند درحالیکه من آنها را میدیدم. پس از مهمانخانه خارج شدند و [مهمانان] به من اطمینان دادند آنها رسولان پروردگار عالمیان هستند که بشارت هلاکت قوم مجرم مرا آوردهاند. پس به من خبر دادند که خداوند آنها را صبح هلاک خواهد کرد. به آنها گفتم طاقت ندارم تا صبح صبر کنم. گفتند به دست ما نیست که موعد عذابشان را جلو بیندازیم و گفتند زمان آن صبحگاه است، آیا صبح نزدیک نیست؟».
نبیّ الله ابراهیم برای فرونشاندن عصبانیت نبیّ الله لوط لبخندی زد و نبیّ الله لوط گفت: «امامِ من رسول الله ابراهیم، خدا تو را ببخشد. تو نمیدانی این قوم بعد از اخراج تو، چهها کردند».
خورشید صبحگاه به علت کوکب سقر، در حالت کسوف کامل طلوع کرد و آنها به سوی مکه مکرمه حرکت کردند و در اجرای فرامین، به عقب برنگشته و به خورشیدی که در حالت کسوف بود، نگاه نکردند تا چشمهایشان آسیب نبیند، چون کوکب سقر در آن نوبت عبورش، به خورشید نزدیکتر بود.
و اما این بار کوکب سقر از نزدیکی زمین عبور میکند و کسوف آسمانی بزرگی رخ خواهد داد چون این بار بسیار به زمین نزدیک است و فاصله آن از زمین، از همیشه کمتر است.
وسَلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم خليفة الله المهديّ؛ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* بیان «سحیق» در آیه: { وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ (۳۱) } صدق الله العظيم [الحج]02 - رجب - 1444 هـ
24 - 01 - 2023 مـ
۴ – بهمن – ۱۴۰۱ ه.ش.
08:02 صبح
(بحسب التّقويم الرّسميّ لأمّ القرى)
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=405005
____________
با تأویل رؤیا آغاز شد ولی فراتر رفت و بیانی شد که در زمان مناسب و مقدرشده، صادر گردید که حاوی پاسخهایی برای پرسشگران است و بازگشت امور بهسوی خداوند است...
و علیکم سلام و رحمة الله و برکاته، عزیز من در راه خدا، ای انصاری که رؤیا را دیدهای، دیگر خلیفهی خدا را قسم نده تا تأویل رؤیای تو در مورد پرواز در آسمان را برایت بیاورد. تو تنها انصاری نیستی که میبیند در آسمان با حرکت دستهایش بر فراز شهرها و کوهها پرواز میکند درحالیکه در وضعیت افقی و ۱۸۰ درجه قرار دارد و بدنش کج و در زاویه ۹۰ درجه نیست. یعنی پاهایش را نمیتواند ببیند چون بدنش در حالت پرواز، در خطی مستقیم قرار دارد و کج نیست، بلکه جسمش کشیده و به صورت مستقیم و افقی در آسمان است و با دستهایش بال میزند تا به پرواز در خط مستقیم و به صورت افقی ادامه دهد و در حالت عمودی قرار ندارد. او در خواب به صورت ناگهانی رؤیای پرواز در آسمان را میبیند که در حالت افقی قرار دارد و بدنش به صورت کشیده و افقی در آسمان است و به زمین و کوههایی مینگرد که در پایین قرار دارند. این رؤیایی خیر است و نشانه هدایت شدن به راه راست و عبادت حقگرایانه، خالصانه و عاری از شرک شما نسبت به خداوند است. حقیقت را یافتهای، پس به آن چنگ زن و پایبند باش. و پرواز در آسمان بر عکس فرو افتادن از آن است، تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿٣١﴾} * صدق الله العظيم [سورة الحج].
ای عزیز پرسشگر، دیگر امام مهدی ناصر محمد یمانی را قسم نده تا رؤیای تو را تأویل کند. اگر مجال تأویل رؤیا را بدهیم، به دلیل زیاد بودن رؤیاها، فرصتی برای نوشتن بیان قرآن برایم باقی نمیماند. و همچنین به این ترتیب به دیگران فرصت میدهیم که با رؤیاهای دروغین مکر کنند و همچنین استهزاکنندگان از پیش خود رؤیاهای دروغ بر ضد خلیفهی خدا مهدی میآورند تا به این ترتیب و با استفاده از هر راه و حیلهای، مردم را از پیروی از راه راست باز دارند. و لذا میگوییم رؤیا متعلق به صاحب آن است و نمیتوانیم بر مبنای آن احکام شرعی را برای عموم امت مقرر کنیم. و همچنین وقتی رؤیا را تأویل کنیم، حتماً بعد از تأویل، برای تصدیق حق بودنِ تأویل، در عالم واقعیات برای صاحب رؤیا رخ خواهد داد.
و شاید یکی از پرسشگران بخواهد بگوید: «ناصر محمد یمانی! مگر خداوند در رؤیا به تو فتوا ندادهاست که امام مهدی منتظر، خلیفهی خداوند در زمین و سراسر عالم هستی؟ با این حال فتوا میدهی که سزاوار نیست بر اساس رؤیا برای امت احکام شرعی دین خداوند را مقرر داشت!!». پس در پاسخ به این پرسشگر میگوییم: به خداوند [قسم] که همینطور است. اما در آن رؤیای حق، خداوند شرطی را مقرر داشت که در عالم واقعی، به حقیقت میپیوندد و شرط این است که هر کس از قرآن با من مجادله کند، مغلوب خواهد شد تا تصدیقی برای حق بودن رؤیا باشد. چون خداوند، علم کتابش، قرآن عظیم را به من عطا میفرماید تا تصدیق حق بودن رؤیا باشد و هیچکس، چه از مردم عادی و چه از علمای امت، از قرآن با من مجادله نمیکند، مگر آنکه با برهان علمی روشن و آشکار از محکمات قرآن عظیم، بر او غالب گردم. و موضوع آموزش بیان [قرآن] امری است که خداوند متولی آن است و او معلمی است که با وحی تفهیمی [و نه وسوسه شیطان رجیم] بیان قرآن را به بندهاش میآموزد و ما برهانهای قاطع بیان حق قرآن را از آیات محکم قرآن استنباط میکنیم چون قرآن کتابی محکم و مفصل است و تفصیل آن در خود آن آمدهاست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
{الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿١﴾ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ ﴿٢﴾ وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
و آیات روشنگر برای تفصیل نکاتی هستند که در موضوعات مطروحه قبلی، به آنها اشاره نشدهاست. برای مثال بشارتهایی که در مورد اسماعیل و اسحاق [عليهم الصّلاة والسّلام] برای رسول الله ابراهیم و همسرش [عليهم الصّلاة والسّلام] آمد. این بشارتها همزمان و در یک داستان، در طی همان دیدار سه مهمان مکرم یعنی جبریل و میکال و مالک [که صلوات و سلام خداوند بر آنان باد] دادهشدند. چون نبیّ الله ابراهیم که صلوات و سلام بر او باد، جبریل را زمانی که به شکل یک انسان ظاهر شد، نمیشناخت. چون از کسانی بود که خداوند خود، با آنان سخن گفته و کتاب [صحف] را از آسمان بر آنان نازل میفرمود، مثل «صحف» ابراهیم و موسی، آنان از کسانی بودند که خداوند، خود با آنان سخن میگفت. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿١٦﴾ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ﴿١٧﴾ إِنَّ هَٰذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ ﴿١٨﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [سورة الأعلى].
وقتی خداوند رسول خود، جبریل را با وحی به سوی انبیا و رسولان جن و انسی که میخواهد، میفرستد، میکال و مالک او را همراهی میکنند. چون مالک، رئیس نوزده مَلَک است که نگهبانان جهنم هستند و «عتید» تحت امر اوست و هر انسانی «عتید» دارد که اعمال بد او را مینگارد. و اما «رقیب» نویسنده اعمال نیک است و از میکال اطاعت میکند و هر انسان یک «رقیب» دارد که نگارنده اعمال خیر اوست. «معقبات» **هم تحت امر میکال هستند. میکال همچنین رئیس استقبالکنندگانی است که بر در دروازههای «جنت نعیم»، به اولیای الهی خوشامد میگویند تا زمانی که متقیان وارد «جنات نعیم» شوند، سپس از هر دری بر آنان وارد میشوند تا به دلیل دست یافتن به این فوز بزرگ و ورود به «جنات نعیم» به آنان تبریک بگویند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{۞ أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ ﴿٢٠﴾ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿٢١﴾ وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿٢٢﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ ﴿٢٣﴾ سَلَامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [سورة الرعد].
همانا که «عتید» از سپاهیان «مالک» و «رقیب» از سپاهیان «میکال» هستند. «معقبات» هم سپاه «میکال» هستند. گشتزنندگان [الدوریات] هم که در نزدیکی دروازههای آسمان پایین [آسمان دنیا] وظیفه حراست از این آسمان را بر عهده دارند، تحت امر «میکال» هستند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾} [سورة الجن] صدق الله العظيم.
ولی ملائکهی مکرم همگی اولیا و یاور هم هستند و تمام آنها تحت فرمان «روح القدس» جبریل [که صلوات و سلام بر او باد] قرار دارند. او، در نزدِ خداوندِ صاحب عرش، دارای مقام و منزلتی والاست و ملائکه بی چون و چرا از او اطاعت میکنند [مطاع] و امین خداوند است. و تمام ملائکه اولیا و یاور هم و اولیای بندگان صالح خداوند هستند. من استقبالکنندگان و خوشامدگویان را هم تحت امر میکال مییابم. آنان پایین آمده و بر دروازههای آسمان هفتم به بندگان مقرب خداوند که از زمین به آنجا میرسند خیرمقدم میگویند، بندگانی که بدون حسابرسی، قبل از روزِ حساب، مستقیم وارد بهشت میگردند، آنان بعد از مرگشان مهمانان «الرحمن» هستند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿٣٠﴾ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [سورة فصلت].
بعد از فوت و مرگ انبیا و ائمه منتخب کتاب، مالک و میکال همراه روح القدس جبریل - عليهم الصّلاة والسّلام – پایین میآیند تا با آنان ملاقات نمایند. همچنین از باب بزرگداشت و تکریم برخی از بندگان مکرم و صادقی که خداوند میخواهد، برای ملاقات و استقبال و خیر مقدم گفتن به آنان، بر دروازههای آسمان هفتم فرود میآیند. همچنین جبریل و میکال و مالک، در ابتدای امر وحی کتاب، پایین میآیند و تعداد زیادی از رسولان [از ملائکه] هم آنان را همراهی میکنند و این از باب تعظیم و بزرگداشتِ سخنی است که در کفه میزان بسیار ثقیل است و آن کلمه توحید است:
«لا إله إلا الله وحده لا شريك له؛ أن لا تعبدوا إلّا إيّاهُ مُخلِصينَ له الدين ولو كرِهَ الكافرون الكارهين رضوانَ الله على عباده»
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، جز خدا را عبادت نکنید و دین خود را برای او خالص گردانید ولو کافرانی که از رضوان خداوند بر بندگانش کراهت دارند، خرسند نباشند».
در ابتدای امر و فقط در آن شب مبارکی که کلمه حق توحیدی «لا إله إلا الله وحده لا شريك له» حین [آغاز] نزول کتاب بر رسولان الهی و [برای ابلاغ آن به مردم] نازل میشود، تمام ملائکه، رسول الله روح القدس جبریل و میکال و مالک که ملازم او هستند را همراهی میکنند، چون مالک نیز از رسولانی است که حق را میآورند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ ۖ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ ﴿٧٧﴾ لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [سورة الزخرف].
در شب قدری که قرار است کتاب بر بندگانی که خدا بخواهد نازل شود، تمام ملايکه فرو میآیند. در آغاز نزول کتاب به دلیل جلال و شکوه کلمه توحیدی:
«لا إله إلا الله وحده لا شريك له؛ أن لا تعبدوا إلّا إيّاه مُخلصين له الدين ولو كرِهَ الكافرون»
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، جز خدا را عبادت نکنید و دین خود را برای او خالص گردانید ولو کافران خرسند نباشند».
و برای تعظیم و بزرگداشت آن، تمام ملائکه نازل میشوند چون این کلمات توحیدی خلاصهی آن چیزی است که در کتابهای آسمانی نازل شدهاست. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
{أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١﴾ يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ﴿٢﴾} [سورة النحل]
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿٢٥﴾} [سورة الأنبياء].
و تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ ۗ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۗ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٠٩﴾ حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١١٠﴾ لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [سورة يوسف].
به مهمانان مکرم ابراهیم، جبریل و میکال و مالک باز میگردیم. خداوند تعالی میفرماید:
{إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ ﴿٥٢﴾ قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿٥٣﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَىٰ أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿٥٤﴾ قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ ﴿٥٥﴾ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم[سورة الحجر]،
همسر او در آن موقعیت، خندید و برای شوهرش شادمان شد [چون فکر کرد] همسرش ازدواج خواهد کرد و پسری علیم خواهد داشت ولی اصلاً گمان نمیکرد که خود اوست که باردار شده و نبی الله اسماعیل و اسحاق را به دنیا خواهد آورد چون پیر بود و به دلیل یائسگی به سن عقیمی رسیده بود. خداوند تعالی میفرماید:
{وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿٧١﴾ قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿٧٢﴾ قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ ﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
هر دو بشارت در یک زمان آمد و همانا آیهای میآید که نکات بیشتری از آیه محکم را روشن میکند با اینکه بشارت اسماعیل و اسحاق به ابراهیم داده شده بود. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [سورة إبراهيم].
در هر حال، من فقط میخواستم جواب این پرسشگر را بدهم درحالیکه بیان جدیدی نوشتم.
و ممکن است یکی از انصار عزیزم بخواهد بگوید: « امام ما، خداوند بر دانش تو بیافزاید، چیزهای بیشتری به ما یاد بده. داستان انبیا باعث آرامش و فراخ خاطر ما میشود. ما در انتظار نصرت الهی هستیم و مدت انتظار برای ما طولانی است». تا زمان فرارسیدن نصرت الهی، در مورد داستان ابراهیم و لوط بیشتر برایتان میگوییم، مشکلی نیست. از داستان مشاجرهی بین نبیّ الله ابراهیم و نبیّ الله لوط برایتان میگوییم که در مکانی رخ داد که ملائکه برای ملاقات با یکدیگر برایشان مشخص و معین کرده بودند. [ملائکه] به ابراهیم و لوط گفته بودند در فلان مکان با هم ملاقات کرده و قومشان را ترک کنند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [سورة الحجر]
بعد از دادن بشارت، مهمانان رفتند و ابراهیم و همسرش با هم نزدیکی کردند و خداوند در همان شب نبی الله اسماعیل را به آنان عنایت کرد و اما نبی الله اسحاق، بعدها و زمانی که در سرزمین مبارک بودند به آنان عطا شد. آنها بعد از غسل با آب و پاک شدن، به مکانی رفتند که به آنان امر شده بود و در آنجا خانوادهها با هم ملاقات کردند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿٧١﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سورة الأنبياء].
به مکان ملاقات ابراهیم و لوط باز میگردیم. صبحانهی آنان باقیمانده گوساله بریانی بود که ابراهیم و همسرش قبل از نزدیکی و بعد از رفتن مهمانان از آن خورده بودند و نبیّ الله ابراهیم داستان گوسالهای را که برای مهمانانش [به خیال اینکه انسان هستند] ذبح کرده بود، تعریف کرد، همان کسانی که بعد از او مهمان لوط شدند. نبی الله ابراهیم داستان را برای نبیّ الله لوط تعریف کرد و گفت با آنها برای به تأخیر انداختن هلاکت قومشان مجادله کردهاست و آنها در جواب او گفتهاند:
{يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [سورة هود]
اینجا بود که نبیّ الله لوط از کوره در رفت و با عتاب به نبیّ الله ابراهیم گفت: «اما من بر سر تعجیل در عذاب با آنها مجادله کردم تا خداوند همان شب و قبل از رسیدن فردا، آنان را هلاک نماید چون وقتی از من خواستند مهمانانم را در اختیارشان قرار دهم و من دخترانم را به آنها پیشنهاد کردم، درخواستم را رد کردند. لذا از شدت عصبانیت نمیتوانستم تا صبح صبر کنم. خداوند بر چشمان قوم من پرده کشید و زمانی که وارد مهمانخانه شدند و بعد از اینکه دخترانم را نپذیرفتند، با شمشیرم پشت سرشان رفتم، قصد داشتم با آنان بجنگم. اما خداوند بر چشمان آنان پرده کشید و مهمانان مرا ندیدند درحالیکه من آنها را میدیدم. پس از مهمانخانه خارج شدند و [مهمانان] به من اطمینان دادند آنها رسولان پروردگار عالمیان هستند که بشارت هلاکت قوم مجرم مرا آوردهاند. پس به من خبر دادند که خداوند آنها را صبح هلاک خواهد کرد. به آنها گفتم طاقت ندارم تا صبح صبر کنم. گفتند به دست ما نیست که موعد عذابشان را جلو بیندازیم و گفتند زمان آن صبحگاه است، آیا صبح نزدیک نیست؟».
نبیّ الله ابراهیم برای فرونشاندن عصبانیت نبیّ الله لوط لبخندی زد و نبیّ الله لوط گفت: «امامِ من رسول الله ابراهیم، خدا تو را ببخشد. تو نمیدانی این قوم بعد از اخراج تو، چهها کردند».
خورشید صبحگاه به علت کوکب سقر، در حالت کسوف کامل طلوع کرد و آنها به سوی مکه مکرمه حرکت کردند و در اجرای فرامین، به عقب برنگشته و به خورشیدی که در حالت کسوف بود، نگاه نکردند تا چشمهایشان آسیب نبیند، چون کوکب سقر در آن نوبت عبورش، به خورشید نزدیکتر بود.
و اما این بار کوکب سقر از نزدیکی زمین عبور میکند و کسوف آسمانی بزرگی رخ خواهد داد چون این بار بسیار به زمین نزدیک است و فاصله آن از زمین، از همیشه کمتر است.
وسَلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم خليفة الله المهديّ؛ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=174064
** بیان «معقبات»:
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=231216
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=388927