الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
24 - شعبان - 1432 هـ
26 - 07 - 2011 مـ
۴-مرداد-۱۳۹۰ه.ش
10:18 صباحاً
ــــــــــــــــ
پاسخی دیگر از مهدی منتظر به طارق السویدان و تمام خطبای منابر و مفتیان کشورها...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى اليوم الآخر..
سلامُ الله عليكم ورحمة الله وبركاته أحبتي في الله كافة عُلماء المُسلمين، وسلامُ الله على أمّة الإسلام في العالمين، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
از امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ گرانقدر دکتر طارق السویدان که پاسخ زیر را به ما داده است:
طارق السويدان بسم الله الرحمن الرحيم.لینک بیان اخیر امام را از راه فیس بوک برای طارق السویدان فرستادم و ایشان این گونه پاسخ داد:"الیمانی، خداوند تو را شفا دهد و یا با قدرت تو را به سختی بگیرد. ای کاش به مطلبی بازگردی که شیخ فاضل سلیمان العلوان در پخش مستقیم در رادیوی حرمین مطرح کرده بود. به راستی تو را کوبید ( تیکه تیکه کرد ) لا حول ولا قوة الا بالله
در پاسخ دکتر طارق برای ناصر محمد یمانی دعا شده و بر علیه ناصر محمد یمانی نیز دعا شده و هم چنین به ناحق به ما دشنام داده شده است که در ادامه میآید:
الیمانی،خداوند تو را شفا دهد و یا با قدرت تو را به سختی بگیرد
پاسخ دیگری نیز از شیخ فاضل دکتر طارق السویدان داده شده که در ادامه میآید:
طارق السويدان السلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته اما این قضیه که او مهدی است؛ دروغ است.این مرد بویی از اسلام نبرده است و کارش فقط تأویل و ملقمه ساختن است و از شر او به خدا پناه میبریم.این مرد میگوید تمام احادیث نبی صلی الله علیه و سلم درست نیستند!!!ای مرد آیا این از کفر دور نیست؟ از خدا برای خودتان بترسید. نشانههای آخر ساعت-قیامت-هرج و مرج است و ناصر القردعی دجال این زمان است.
و این پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان است:پروردگارا؛ به حق لا اله الا انت و به حق تمام اسما الحسنی و صفات اعلایت؛ اگر میدانی که من بدون فتوای خداوند واحد قهار ادعا کردهام مهدی منتظرم و از شخصیت مهدی منتظر تقلید کردهام، دعای طارق السویدان را مستجاب نما و در شب یا روز با قدرت مقتدرانه خود مرا بگیر و اگر شیخ فاضل طارق، بر علیه مهدی منتظر حقی که از جانب تو آمده است یعنی ناصر محمد یمانی دعا کرده و به ناحق به من ناسزا میگوید؛ خدایا به حق أسماء الحسنی و صفات اعلایت از تو میخواهم شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان و تمام علمای مسلمین را که از دعوت من روگردانند، ببخش که آنها نمیدانند؛ و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
عزیز من شیخ فاضل طارق بن محمد السویدان محترم و برادرش شیخ فاضل سلیمان العلوان محترم و تمام علمای مسلمین، به خداوند قسم که شایسته شما نیست که تا ناصر محمد یمانی از نظرعلمی و با دلایل قوی از محکمات قرآن، تفوق و غلبه خود بر شما را نشان نداده باشد؛ از وی پیروی نمایید، چون کسی که مردم را به سوی راه خداوند دعوت میکنید، باید از جانب خداوند و پروردگارعالمیان آن چنان دانش و دلایل قوی داشته باشد که شکی در این که از جانب خداست در آنها نباشد. تصدق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۰۸].
شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛ میبینم که در حق من فتوا میدهی که من بویی از اسلام نبردهام و به من بهتان میزنی که احادیث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم را تکذیب میکنم و هم چنین فتوا میدهی که من دجال این عصر هستم! طارق السویدان از خداوند رحمن درباره این توصیفات یاری میطلبم. بلکه خدا را به شهادت میگیرم که ایمان من به احادیث حق سنت نبوی به همان شدت ایمانم به قرآن عظیم است. من بین کتاب خداوند و سنت حق رسولش جدایی قایل نیستم و من از شما نمیخواهم که تنها از قرآن پیروی کنید و سنت حق نبوی را رها کنید و پناه بر خداوند که از جاهلان باشم. خیر من امام مهدی ناصر محمد یمانی تمام علمای مسلمین و امت آنها را به پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسولش دعوت میکنم، راست این است که تو شاهدی که مهدی منتظر نسبت به احادیث شیطان رجیم که در احادیث سنت جاسازی شدهاند کافر است. این احادیث توسط اولیاء شیطان که تظاهر به مؤمن بودن کرده و کفر و مکر خود برای دور کردن مردم از پیروی از ذکر را پنهان میکنند وارد سنت نبوی شده است و میبینید که با حدیث خداوند در آیات محکم کتاب؛ قرآن عظیم که محفوظ از تحریف است مغایرند. خداوند شما را از مکر این گروه آگاه نموده است، مکر آنها از راه سنت نبوی است و احادیث دروغی را که از جانب خداوند و رسولش نیستند؛ بلکه از شیطان رجیم به اولیای خود که تظاهر به داشتن ایمان کرده و مکرو تلاش خود برای دور کردن مردم از پیروی از ذکر را مخفی میکنند، رسیده است. این ناصر محمد یمانی نیست که درباره این مکر فتوا میدهد؛ بلکه خداوند در آیات محکم کتاب و در این فرموده خود به شما فتوا میدهد که:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء].
و از اینجا استنباط میکنیم که احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند هستند و هم چنین استنباط میکنیم که احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری مصون نیستند، و درمییابیم خداوند به شما فرمان میدهد که احادیث سنت نبوی که درباره آنها اختلاف هست به آیات محکم قرآن عظیم عرضه شوند، پس به آیاتی که آیات بنیادی کتابند( ام الکتاب) و برای عالم و جاهل مسلمانان روشنند؛ توجه شود. اگر دریافتید حدیث نبوی که درباره آن اختلاف دارید، با یکی از آیات محکم کتاب اختلاف زیادی دارد؛ بدانید که حدیث از جانب خداوند نیامده است و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله آن را بیان نفرموده اند،چون هم قرآن و هم سنت بیان همگی از جانب خداوند آمده اند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
جناب شیخ طارق، چگونه به ما افترا زده و میگویی ناصر محمد یمانی به احادیث سنت نبوی کافر است؟ طارق سلیمان از خداوند استعانت میجویم! تو مانند کسانی نیستی که قبل از اینکه امر برایشان روشن گردد؛ به ناحق در مورد مردم قضاوت میکنی؟ خداوند از تو درگذرد و تو را مورد بخشش قرار دهد.
ای علمای عزیز مسلمین؛ نظرتان چیست که امر را برایتان بسط داده و بگویم؛ اگرمیتوانید، برای این آیات از سوره النساء بیانی هدایتگرتر و سخنی درستتر از بیان ناصر محمد یمانی بیاورید؛ اگر چنین کردید-که نمیتوانید-ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ خواهد بود نه مهدی منتظر، میدانید چرا؟ چون ناصر محمد یمانی اساس و بنیان دعوت مهدوی را بر این آیات از سوره النساء قرار داده است؛ چون این فتوا را برایتان استنباط میکنم که قرآن عظیم مرجع موارد اختلاف شما در سنت بیان نبوی است؛ چون قرآن و سنت بیان هر دو از نزد خداوند رحمن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)} صدق الله العظيم [القيامة].
به خاطر اینکه قرآن و احادیث سنت بیان نبوی هردو از جانب خداوند رحمن هستند؛ پس نباید به هیچ وجه با یکدیگر اختلاف و تفاوت داشته باشند، بلکه کتاب خداوند و سنت بیان نور علی نورند؛ برایتان در این باره مثالی میآورم؛ حدیثی از سنت حق نبوی که محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام میفرمایند:
[أعرضوا حديثي على القرآن فما وافق القرآن فأنا قلته وما خالف القرآن فليس مني]
[حدیث مرا به قرآن عرضه کنید؛اگرموافق قرآن بود،من آن را گفته ام و اگر مخالف قرآن بود از من نیست] صدق عليه الصلاة والسلام.
از این حدیث چندین نکته را میتوانیم دریابیم؛ ازجمله اینکه احادیث سنت نبوی از تحریف و دست کاری مصون نیستند و برای همین هم محمد رسول الله به شما فرمان داده است که احادیث را به قرآن عظیم عرضه نمایید و به شما یاد داده که آنچه که مخالف قرآن باشد از جانب ایشان علیه الصلاة و السلام نیست. حال بیایید این حدیث را در معرض قضاوت کتاب خداوند قرار دهیم که آیا با فتوای عرضه احادیث نبوی بر آیات محکم قرآن موافق است یا خیر؟ میبینید پروردگارعالمیان همین فتوا را را در آیات محکم کتابش که از تحریف محفوظ است داده و میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (۸۱) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (۸۲)} صدق الله العظيم [النساء]
لذا جناب طارق السویدان، همانا که قرآن و سنت بیان نورعلی نورند و شایسته آنان نیست که با یکدیگر تناقض داشته باشند. هرچه با کتاب خداوند و سنت حق رسولش مغایر باشد؛ حدیث دروغی است که از جانب خداوند نیست؛ یعنی از جانب شیطان رجیم است که به اولیایش که تظاهر به ایمان کرده و کفرشان را پنهان مینمایند؛ رسیده است. شیاطین آنان را از مکر ابلیس درمورد نسبت دادن احادیث دروغ به نبی، آموزش میدهند و این تعلمیات به صورت سرّی وقتی با آنان خلوت میکنند به ایشان داده میشود. آنها هستند که خداوند در آیات محکم کتابش درباره شان میفرماید:
{وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(۱۴)} صدق الله العظيم [البقرة].
امر عجیبی نیز از این آیات استنباط میشود و آن هم شدت زیرکی و مکاری شیاطین بشر در تظاهر به ایمان داشتن و پنهان کردن کفرشان است؛ تا جایی که شیاطین بشر با این مکاریشان باعث میشوند شیاطین جن دربارهشان دچار حیرت میشوند و شک میبرند که شیاطین بشرایمان آورده و پیرو-ذکر- شدهاند و به آنان میگویند شما را چه میشود؛ گویا محمد رسول الله را باور کرده و پیرو او شدهاید و از صحابهای شدهاید که نسبت به او به یقین رسیدهاند؟ آن گاه شیاطین بشرپاسخ داده و میگویند:
{إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(۱۴)}
همانا که آنان تظاهر میکنند که ایمان آورده و پیرو شدهاند؛ و هم چنین به طور مستمر به حضور در مجالس نبی در مورد بیان قرآن با سنت نبوی ادامه میدهند تا صحابه حق رسول الله به ایشان شک نکنند و بعدها حرفشان را نپذیرند، برای همین باید تظاهر کنند که اخلاص داشته و با تقوا هستند و به صورت مداوم در محضر نبی حاضر میشوند. سپس در پیشگاه نبی چنان سخن میگویند که او را تحت تأثیر قرار میدهد و بقیه صحابه شاهد باشند که نبی از سخنان آنان شگفت زده میشود و بعدها احادیث دروغ آنها را که از شیطان آموختهاند، بپذیرند. اینجاست که شیاطین جن مطمئن میشوند شیاطین بشر با آنها همراهند. فقط شیاطین جن میبینند که شیاطین بشر بسیار ظاهرساز هستند و از آنها شیطانتر و مکارترند.
طارق السویدان! عدهای از منافقان درمیان اهالی مدینه در نفاق خود ثابت قدم بودند و کسی از کارآنها خبر نداشت، نه محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم و نه صحابه برگزیده و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
واینان خطرناکترین گروه برای اسلام و مسلمین هستند و مکر بزرگشان را که بعد از مرگ نبی علیه الصلاة و السلام آشکار شد، به کار بستند و برای مسلمانان علوم حدیثی را نگاشتند که از نبی شنیدهاند و روایات زیادی از جانب ایشان را به صورت سند درآوردند با این ادعا که آنها را از نبی خداوند شنیدهاند؛ برخی شنیدهها از صحابه برگزیده را که به طور مستمر در مجالس علم حدیث نبوی شرکت میکردند نیز مستند کردند و از اکثر آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم برشما نازل کرده است، گمراهتان کردند. خداوند بنده خود امام مهدی ناصر محمد را فرستاده تا شما از ظلمات خارج کرده و به نور راهنمایی کند و شما را به مسیر اولیه نبوت بازگرداند و شما را در حالی که ترک کنیم به اذن خداوند درمسیر کتاب خداوند و سنت حق رسولش قرارگرفتهاید...
تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم که از تحریف و دست کاری محفوظ است، پاسخ ندهید، نمیتوانم شما را از ظلمات بیرون کشیده و به سوی نور ببرم؛ چون خداوند کتاب خود را بصیرتی محفوظ از تحریف و دست کاری قرار داده است تا مرجع موارد اختلافات در سنت نبوی باشد؛ همان طور که مرجع تورات و انجیل نیز هست ولذا خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۷۶﴾ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿۷۷﴾} صدق الله العظيم [النمل].
خداوند به محمد رسول الله بنده و رسول خود فرمان نداده است که اهل کتاب را به حکمیت تورات و انجیل دعوت کند؛ چون این دو کتاب از تحریف و دست کاری محفوظ نماندهاند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُنَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَـابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَـابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَـابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ(۷۸)} صدق الله العظيم [آل عمران]
و لذا محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم علیرغم ایمان به تورات و انجیل؛ اهل کتاب را به سوی حکمیت آنها دعوت نکرد؛ بلکه محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم از آنها دعوت کرد تا حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرند و ایشان میدانستند که در قرآن عظیم نسبت دروغ به خداوند ندادهاند و قرآن عظیم دروغهای شیاطین بشر از قوم یهود را کشف کرده و دروغهایی که به پروردگارشان نسبت داده بودند، آشکار خواهد کرد و علت روگرداندن گروهی که نسبتهای دروغ داده بودند از پذیرش حکمیت قرآن عظیم نیز همین است و خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ} [آل عمران:۲۳].
میدانید چرا این گروه حاضر به پذیرفتن حکیت کتاب خداوند قرآن عظیم نشدند؟ چون آنها از همان گروههایی بودند که نسبتهای دروغ را وارد تورات و انجیل کردهاند و اگر حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را میپذیرفتند، دروغهایی که به پروردگارشان نسبت داده بودند، کشف میشد و آنها به عمد و دانسته به خداوند دروغ بسته بودند؛ گروه روگردان؛ همان فرقه های افترا زننده بودند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُنَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَـابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَـابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَـابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷۸]
و از این رو میبینید که این گروه از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز میزدند تا دروغهایی که به ناحق به پروردگارشان نسبت داده بودند؛ فاش نشود و خداوند تعالی میفرماید:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ} [آل عمران:۲۳]
سؤالی که در برابر جناب شیخ طارق السویدان مطرح میشود این است که: چرا شما نیز از همین طریق روگردانی پیروی میکنید؟ چرا از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سربازمیزنید؟ آیا از آن ملتها پیروی میکنید؛ شما را چه میشود که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم سرباز میزنید در حالی که شما علمای مسلمین هستید نه علمای یهود؟ قضیه چیست جناب طارق شما را چه میشود و چه بر سر شما آمده است؟ و امام مهدی ناصر محمد یمانی نمیگوید شما یهودی هستید؛ اما میبینم از همان روش آنها برای روگردانی از دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی میکنید تا جایی که کارتان امام مهدی منتظر ناصر محمد را به حیرت انداخته که شما علمای مسلمین هستید یا علمای یهود! ای مردم کارتان مرا به دهشت میاندازد!
شیخ فاضل طارق محمد السویدان؛میبینم که درباره ناصر محمد یمانی میگویی:
اما این قضیه که او مهدی است؛ دروغ است. این مرد چیزی از اسلام نمیداند وکارش فقط تأویل و ملقمه ساختن است و از شر او به خدا پناه میبریم
پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: طارق؛ آیا وقتی کسی را میبینی که مردم را به عبادت بدون شریک خداوند فرا میخواند، بعد درباره او فتوا میدهی و میگویی:"این مرد چیزی از اسلام نمیداند"! و جناب طارق، آیا وقتی میبینی کسی مردم را به پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش فرا میخواند درباره او فتوا داده و میگویی: "این مرد چیزی از اسلام نمیداند"؟ و جناب طارق! آیا وقتی میبینی مردی، از شما دعوت میکند به حکمیت بر اساس کتاب محفوظ از تحریف و دست کاری خداوند رو کنید درباره او فتوا داده و میگویی:"این مرد چیزی از اسلام نمیداند"؟
پس امام ناصر محمد یمانی درپاسخ میگوید: اگر دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی حقّ نیست ، او که مردم را به عبادت عاری از شرک خداوند فرا میخواند و از ایشان میخواهد از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کرده و حکمیت بر اساس کتاب خداوند و سنت حق رسولش را بپذیرند، اگر چنین است، پس جناب شیخ طارق؛ حق کجاست؟ به نام خداوند از تو سؤال میکنم که اگر راست میگویی مرا به سوی آن حق راهنمایی کنی؛ هیهات هیهات. به پروردگار زمین و آسمانها قسم، نه تو و نه تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی؛ نمیتوانید ولو در یک مسئله از آیات محکم قرآن عظیم بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنید، ولو اینکه به یکدیگر کمک و یاری کنید و من از راست گویانم.
به خداوند قسم؛ جناب طارق محمد؛ اگر به روگردانی از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد برای پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم ادامه دهید، خداوند در شب عبور سیاره سقر که با نام سیاره دهم نامیده میشود، شما را گرفتار عذاب بسیار شدید و بدی میکند، پس از خداوند بترسید و از دعوت مهدی منتظر به پذیرش حکمیت ذکر-قرآن- سرباز نزنید؛ آیا متذکر نمیشوید؟ ای طارق به کجا میروید و چه کسی در برابرعذاب یوم عقیم ـ روز بیمانند از نظر شدت عذاب- که قبل از روز قیامت خواهد بود؛ به شما پناه خواهد داد؟ اما اکثرتان نمیدانید. ما هنوز با حسن ظن به شما نگاه میکنیم؛ باشد که تقوا پیشه نمایید.
و اما درمورد شیخ فاضل سلیمان العلوان که میگویی مرا در رادیوی الحرمین؛ شقه شقه کرده، میگوییم: خداوند او را مورد عفو خود قرار داده و از او درگذرد، ولی من چیزی از او نمیدانم و چیزی از او ندیدهام؛ اثری از او در اینترنت جهانی پیدا نکردهام و این منطقی شجاعانه نیست؛ بلکه منطق شجاعانه این است که جناب شیخ سلیمان علوان بر سر میز جهانی گفتگو در پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی حاضر شود و سپس بگوید: " این منم که میهمان پایگاه تو شدهام ناصر محمد یمانی؛ من با اسم واقعی خود در این سایت و بر سر میز گفتگو ثبت نام کردهام نه با اسم مستعارو به گفتگو با کسی آمدهام که گمان میکند مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است. ولی شرطی دارم که اگر چیزی از پاسخهای مرا تغییر داد یا حذف کرد؛ بر انصار او در کشورهای مختلف عالم واجب است که نسبت به وی کافر شوند، بلکه اگر پاسخ سلیمان العلوان را حذف کرد یا چیزی را که نگفته بود به او نسبت داد؛ انصارش باید او را به صورت علنی لعن کنند.
پس ناصر محمد یمانی درپاسخ ایشان میگوید که این شرط بین من و تو باشد: در این مورد کفیل تو خداوند است و وکیل بودن خدا کافی است؛ اگر شما دونفر-سلیمان العلوان و طارق السویدان- از حضور در پایگاه من سرباز زدید و گفتید:" ما خودمان پایگاه رسمی داریم و به تو اعتماد نداریم ناصر محمد؛ ممکن است با نامهای ما نسبتهایی بدهی که ما نگفتهایم". در این صورت امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان میگوید: ولی من به شما اعتماد خواهم کرد و با اطمینان کامل از اینکه شما بیانات مرا تغییر نخواهید داد و مطالبی که نگفتهام را به نام من منتشر نمیکنید-حاضرم به پایگاه شما بیایم- آیا حاضرید ناصر محمد یمانی را به عنوان مهمان بپذیرید تا در پایگاه سلیمان العلوان یا پایگاه طارق السویدان به گفتگو بپردازیم؟ ای جماعت؛ اگر شما بتوانید در برابر ناصر محمد یمانی حجت علمی و دلایل قوی اقامه کنید؛ اجر بزرگی خواهید یافت زیرا به عموم مسلمین ثابت خواهید کرد که ناصر محمد یمانی؛ آشکارا گمراه است. در این صورت انصار من از پیروی از من دست برداشته و شما نیز در صورتی که من دروغگوی گستاخی باشم و طبق فتوای طارق از اسلام چیزی ندانم، امت را از فتنه ناصر محمد یمانی نجات خواهید داد.
ما همانی را به شما میگوییم که فرمان داده شده تا به امثال شما بگوییم:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]،
شرط این است که در آوردن برهان باید مانند امام مهدی ناصر محمد یمانی عمل کنید و دلایل شما از آیات محکم قرآن باشد و شرط این است که آیات باید از آیات بنیادی-ام الکتاب- و محکمی باشند که برای عالمان امت و عامه مسلمانان روشن باشند؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُم مُّعْرِضُونَ(۲۴)} صدق الله العظيم [الأنبياء].
جناب طارق چرا از خداوند میخواهی که امام ناصر را به شدت و با اقتدار خود گرفته و گرفتار نماید؟ آیا علت آن این است که او مردم را به پذیرش حکمیت بر اساس ذکر دعوت میکند و به خاطر این میخواهید از ناصر محمد انتقام بگیرید؟ طارق؛ اگر امر ناصر محمد گمراهی و او گمراه کننده باشد؛ این خطر بسیار بزرگی برای اسلام ومسلمین است و بر تو واجب است که با تمام دانش و برهانهای قوی و مقنعی که خداوند از کتاب به شما عطا نموده از حدود دین دفاع کنید؛ اگر راست میگویید.
و اما ناصر محمد یمانی میگوید: به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم که ترس من برای امت اسلام به خاطرعدم پیروی از حق به علت فتنه علمایشان، بزرگتر از ترس من از فتنه مسیح کذاب برای آنان است؛ چون عده کثیری از مسلمانان؛ هیچ فکر نمیکنند و منتظر تصدیق علمایشان هستند. اگر علما از ناصر محمد یمانی تبعیت کنند؛ آنها نیز پیرو او میشوند و اگر علما از ناصر محمد یمانی روبرگردانند؛ آنها نیز از او رومیگردانند! کسانی که تعقل نمیکنند؛ از بدترین موجوداتند و خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿۲۰﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۲۱﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۵﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]
ممکن است یکی از مسلمانان عادی بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:" من از عامه مسلمانان هستم وای برادر، من به خاطر اینکه منتظر فتوای علمای مسلمین در مورد اینکه تو مهدی منتظری یا یک دورغ گوی گستاخ، از بدترین جنبندگان نیستم؛ اما علت انتظار من برای دادن فتوا درباره شما این است که دانش آنان از کتاب خداوند و سنت رسولش بیش از من است؛ پس چرا ما را این گونه توصیف میکنی که هرکس منتظر فتوای آنان درباره شماست از بدترین جنبندگانی است که اهل تعقل نیست؟ آیا این توصیف خود را تعدی به عامه مسلمانان نمیدانی و به ناحق ما را مورد اهانت قرار نمیدهی؟" پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: آیا خداوند به شما فرمان داده که کورکورانه از علمای خود تبعیت کرده و در مورد دلایل آنها که آیا درست و قوی است وعقل و منطق آن را میپذیرد یا خیر با عقل و منطق نمیخواند؛ تدبر نکنید؟ چون این شرطی است که در کتاب برای کسانی که به دنبال حق هستند مقرر شده که از هیچ دعوت کنندهای پیروی نشود مگر اینکه قبل از آن در مورد دلایل قوی و دانش او تعقل کنند؛ چون خداوند از او درمورد عقلش سؤال خواهد کرد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً (۳۶)} صدق الله العظيم [الإسراء].
بلکه برشما واجب است که در مورد دلایل علمیامام ناصر محمد و طارق محمد فکر کنید تا ببینید کدام یک به حق سخن گفته و راه راست-صراط مستقیم-را نشان میدهند؟ من به شما میگویم بی شک و تردید، نتیجه چه خواهد بود. از آنجا که میدانم من امام مهدی منتظر ناصر محمد در مسیر حق آشکار هستم؛ میتوانم برای شما فتوا داده و آن را با قسم حق به خداوند بزرگ تزکیه کنم اگر با عقلتان تدبر و تفکر کنید، خواهید دید که عقلتان به حق به شما فتوا خواهد داد که دلایل علمی قوی که عقل و منطق را قانع میکند؛ بیانات امام ناصر محمد یمانی است و اگر فتوای عقلتان را که از دیدن حق قاصر و کور نیست را تکذیب کنید؛ خداوند حجت عقل و منطق را دربرابر شما اقامه خواهد کرد و جز خداوند ولی و ناصری نمییابید.
ای عامه مسلمانان؛ آیا فکر میکنید انصار انبیای خداوند چون ازعلما بودند، از انبیاء الهی پیروی میکردند؟ خیر به پروردگارم قسم که چنین نبود؛ آنها بت پرست بودند تا اینکه از جانب پروردگارشان کسی آمد که آنها را به عبادت پروردگار بدون شریک فرا میخواند؛ آنان به عقل خود رجوع کرده و به تفکر پرداختند و دیدند دعوت انبیاء برای عبادت خداوند یگانه و بدون شریک؛ حق است، پس از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمودند. درمورد مهدی منتظر نیز چنین است و به خداوند قسم تنها کسانی از او پیروی میکنند که اهل تعقل باشند، آنان کسانیاند که از عقل خود استفاده کرده و در دلایل قوی علمیناصر محمد یمانی تدبر کرده و با دلایل علمی دیگران مقایسه میکنند و در نهایت درمییابند، فرق بین بیانات ناصر محمد یمانی از قرآن و بیان دیگران مانند فرق بین ظلمت و نور است و خداوند آنان را از ظلمات خارج کرده و به نور قرآن عظیم وارد مینماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ} صدق الله العظيم [إبراهيم:۱]
امام مهدی ناصر نیز مردم را با کتاب خداوند از ظلمات به نور میبرد و شما شاهد هستید که ناصر محمد یمانی درباره هیچ چیز فتوا نمیدهد مگر از آیات کتاب خداوند، آیات محکم قرآن عظیم و سنت حق نبوی برای آن دلیل قوی علمی بیاورد.
ولی کسانی از علمای شما که از امر من رومیگردانند، تنها دشنام و ناسزا گفته و برهان قوی و علمی قانع کننده برای عامه مسلمانان ندارند، چون برهان علمی قوی و روشن از کتاب؛ خردمندان را قانع خواهد کرد و تنها کسی نسبت به آیات محکم کتاب کافر شده و یا از آن رومیگرداند که فاسق باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]؛
این آیات بینه چه هستند؟ آنها آیات محکم کتابند که برای علمای امت و عامه مسلمانان روشن هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷].
ممکن است فردی از عامه مسلمانان بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" آیا دراین مورد برای من درمورد آیه محکمی که عامه مسلمانان آن را روشن و واضح مییابند مثالی میزنی و چه برسد به علمایتان؟"امام مهدی ناصر محمد یمانی درپاسخ میگوید: خداوند تعالی میفرماید:
{وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۵۵]
عامه مسلمانان در پاسخ ما؛ همگی میگویند:"در این آیه اختلاف و جدالی نیست؛ خداوند به ما فرمان میدهد که از قرآن عظیم پیروی کنیم تا در روز ملاقات با خداوند، مورد رحمت او قرار گیریم ولی ناصر محمد یمانی؛ آیا مقصود این است که جز قرآن از چیز دیگری پیروی نکنیم و سنت حق نبوی را رها کنیم؟ حرف تو چیست؟" ناصر محمد یمانی در پاسخ به مسلمانان عادی میگوید: چنین نیست؛ بلکه خداوند به شما امر میکند از آیات محکم قرآنش و از سنت بیانش پیروی نمایید؛ اما اگر در تورات یا انجیل یا سنت نبوی، مطلبی مخالف آیات محکم قرآن یافتید، آنچه را که بر خلاف محکمات قرآن است رها کرده و از آیات محکم قرآن پیروی کنید؛ باشد که هدایت گردید. چون قرآن عظیم حبل الهی است و خداوند به شما فرمان داده در زمانی که با چیزی مخالف حکم آن مواجه میشوید؛ به این ریسمان بیاویزید؛ به حبل الهی بیاویزید و پراکنده نشوید.[ فاعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا]
ممکن است یکی از عامه مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:"چه دلیلی از آیات محکم کتاب داری که نشان دهد قرآن عظیم حبل الله است که فرمان داده شده به آن پایبند باشیم و نسبت به آنچه که با محکمات آن مخالف است کافر شویم که ما را به راه راست هدایت خواهد کرد؟" جواب شما و تمام مردم را بدون توضیح بیشتر،مستقیم به خداوند میسپاریم.خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ من ربِّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿۱۷۴﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾} صدق الله العظيم [النساء]
ممکن است یکی از عامه مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد؛ دیدم که در این بیان فتوا دادی که آیات محکم قرآن و سنت بیان؛ نور علی نور هستند؛ آیا از احادیث نبوی، حدیثی برایمان میآوری که همین فتوای خداوند در قرآن را تکرار کند که قرآن ریسمان الهی است که به ما فرمان داده شده به آن پایبند باشیم و به آنچه که مخالف محکمات آن است کافر شویم؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[أبشروا أبشروا؛ أليس تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله؟ قالوا: نعم، قال: فإن هذا القرآن سببٌ طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به، فإنكم لن تضلوا].
[ بشارت بشارت ؛آیا شهادت نمیدهید لا اله الا الله و من رسول الله هستم؟ گفتند: بلی.فرمود:این قرآنیاست که یک طرف آن در دست خداوند و طرف دیگر در دستان شماست؛ به آن تمسک جویید که گمراه نمیشوید]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[كتاب الله فيه خبر ما قبلكم ونبأ ما بعدكم وحكم ما بينكم، هو الفصل ليس بالهزل، هو الذي لا تزيغ به الأهواء، ولا يشبع منه العلماء، ولا يخلق عن كثرة رد، ولا تنقضي عجائبه، هو الذي من تركه من جبار قصمه الله، ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله، هو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم، وهو الصراط المستقيم، هو الذي من عمل به أجر، ومن حكم به عدل، ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم].
[كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. قرآن است که هواها با آن به كجي وانحراف نمي گرايند، وعلما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرا كهنه نمي شود و عجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد.هرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه میکند.حبل متین الهی و ذکر حکیم است؛صراط مستقیم است و هرکس به آن عمل کند اجر است و هرکس به آن رفتار کند عدل برپا کرده و هرکس به سوی آن فراخواند؛مردم را به راه راست فرا خواند]
ومحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[إن هذا القرآن هو حبل الله وهو النور البين والشفاء النافع، عصمة لمن تمسك به، ونجاة لمن تبعه لا يعوج فيقوم، ولا يزيغ فيستعتب، ولا تنقضي عجائبه].[ این قرآن است که حبل الهی و نور روشن و شفائی نافع است، عصمت کسی است که به آن تمسک جوید؛راه نجات برای کسی است که از آن پیروی نماید به را کج نمیرود مگر که درست میشود و منحرف نمیشود مگر که ( با قران ) مورد عتاب واقع میشود و عجائب این قران پایانی ندارد ]
عبد بن حمید از حسین بن علی الجعفی نقل کرده است که حمزه الزیات از ابی مختار الطائی ازابن اخی الحارث الأعور از حارث نقل کرده است: از مسجد میگذشتم که شنیدم مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ برامیر المؤمنین علی وارد شدم و گفتم نمیبینی مردم در مورد احادیث باهم اختلاف داشتند؛ گفت: این کار را کرده اند؛ گفت:بله. فرمود اما من شنیدم که رسول الله صلى الله عليه وسلم میفرمایند:
[ألا إنها ستكون فتنة فقلت ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يخلق على كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجنّ إذ سمعته حتى قالوا: {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً يَهْدِيِ إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } من قال به صدق ومن عمل به أُجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هُديَ إلى صراطٍ مستقيم].
صدق عليه الصلاة والســــلام.
["بي گمان فتنه اي در پيش است "گفته شد: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً يَهْدِيِ إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ } هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
العبد الذي اصطفاه الله للناس إماماً فزاده على علماء الأمّة بسطة في علم البيان الحقّ للقرآن؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني