المساعد الشخصي الرقمي

مشاهدة النسخة كاملة : پس هر کس هدایت را در چیزی غیر از بیانِ حقّ قرآن با خودِ قرآن بجوید خدا او را گمراه می‌سازد آیا پس از حق چیزی جز گمراهی هست بعد از خدا و آیات او به کدام سخن ایمان می‌آورند! و روزِ فتح فرا رسید پس وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان



Admin
22-12-2025, 10:15 AM
-1-
الإمام المهديّ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ
01 - رجب - 1447 هـ
21 - 12 - 2025 مـ
۳۰ – دی – ۱۴۰۴ ه.ش.
12:34 بعد از ظهر
(بحسب التَّقويم الرّسميّ لأم القُرى)

[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=489961

_________

پس هر کس هدایت را در چیزی غیر از بیانِ حقّ قرآن با خودِ قرآن بجوید، خدا او را گمراه می‌سازد؛ آیا پس از حق، چیزی جز گمراهی هست؟ بعد از خدا و آیات او، به کدام سخن ایمان می‌آورند؟! و روزِ فتح فرا رسید؛ پس وای در آن روز بر تکذیب‌کنندگان...

بارالها، آیا همراه با نخستین خلیفه‌ات، آدم، کتابی مشتمل بر احکام و شرایع فقهیِ دین نازل فرمودی، تا مسائل مربوط به تداوم نسلِ آدم و سایر آنچه در دین تو ـ اسلام ـ در حوزهٔ احکام شرعی تشریع شده است، بیان گردد؟
و جواب: خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ ٱهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعَۢا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَاىَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ‎﴿١٢٣﴾‏ وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُۥ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ أَعْمَىٰ ‎﴿١٢٤﴾‏ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِىٓ أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ‎﴿١٢٥﴾ ‏قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلْيَوْمَ تُنسَىٰ ‎﴿١٢٦﴾‏ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِى مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنۢ بِـَٔايَٰتِ رَبِّهِۦ ۚ وَلَعَذَابُ ٱلْـَٔاخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَىٰٓ ‎﴿١٢٧﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ طه].
آدم و حوّا و فرزندانشان، همگی در پشتِ آدم ـ یعنی همان ذریّه‌ای که به صورت نطفه آفریده شده بود ـ توسط خدا بر مبنای فطرت ایمان به پروردگار عالمیان آفریده شدند و چیزی را شریک او نمی‌دانستند؛ آن هم بدون آن‌که پیامبری از سوی پروردگارشان برایشان فرستاده شده باشد. این، همان فطرت الهی است که خدا انسان‌ها را بر آن سرشته است: «لا إلهَ إلاّ الله، وحده لا شریک له». آنان بر خود گواه بودند که از همان روزی که از خاک آفریده شدند، خداوند تنها پروردگارشان است. تمام ذریه‌های نطفه‌ای همراه با پدرشان، آدم، از خاک آفریده شده‌اند و هر موجود نطفه‌ای نیز ذریه‌ای دارد. ذریهٔ هر موجود نطفه‌ای، که خود ذریه‌ای دارد، منحصر به همان موجود است، و علم هنوز به طور کامل این موضوع را کشف نکرده است. تا امروز، علم تنها توانسته وجود موجودات نطفه‌ای را شناسایی کند، اما به دلیل کوچکی ذریه و ذریهٔ ذریهٔ آن، هنوز ذریهٔ واقعی کشف نشده است. هر موجود نطفه‌ای در پشت خود ذریه دارد و هر ذریه نسبت به ذریهٔ پیشین خود، چه از نظر اندازه و چه از نظر طول عمر فرضی موجود، کوچک‌تر است، نخستین امت‌هایی که از نظر زمانی نزدیک به آدم زندگی می‌کردند، از نظر جثه و قامت، درشت‌ترین و بلندقدترین امت‌ها و از نظر طول عمر دارای طولانی‌ترین برای کسانی بودند که تا پیری زندگی کردند. دلیل روشن این مطلب را می‌توان در عمر پیامبر خدا، نوح، و قوم او مشاهده کرد؛ زیرا مدت دعوت او به سوی آنان تا فرا رسیدن طوفان، هزار سال، پنجاه سال کم [نهصد و پنجاه سال] بود. از این‌جا می‌توان به قد و جثه نخستین امت‌ها، از نظر بزرگی شگفت‌انگیز آفرینش و عمر طولانی‌شان پی برد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِىٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا۟ بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَآ ۛ أَن تَقُولُوا۟ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَٰفِلِينَ ‎﴿١٧٢﴾‏ أَوْ تَقُولُوٓا۟ إِنَّمَآ أَشْرَكَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّنۢ بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلْمُبْطِلُونَ ‎﴿١٧٣﴾‏} صدق الله العظيم. [سُورَةُ الأَعۡرَافِ]
و می‌گوییم: خدایا! آیا به آن‌ها شرایع فقهی دینشان را تعلیم دادی یا تنها به آنان الهام نمودی که تو ایشان را آفریده‌ای تا تنها تو را بپرستند و هیچ شریکی برایت نگیرند و هنوز کتاب احکام حلال و حرام را به آن‌ها عطا نکرده‌ بودی؟
و پاسخ این پرسش را در آیات محکم کتاب، قرآن عظیم، می‌یابیم؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ ٱهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعَۢا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَاىَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ‎﴿١٢٣﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ طه].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْنَا ٱهْبِطُوا۟ مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٣٨﴾‏ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَكَذَّبُوا۟ بِـَٔايَٰتِنَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ ٱلنَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ ‎﴿٣٩﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
پس پرسشی که از خداوند، پروردگار عالمیان، مطرح می‌کنیم چنین است: خدایا! نخستین پیامبری که فرستادی چه کسی بود و با چه کتابی آمد که در آن احکام فقهی دین ما درباره حلال و حرام بیان شده باشد؟
و پاسخ این پرسش را در محکم کتاب، قرآن عظیم، می‌یابیم؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{۞ شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحًا وَٱلَّذِىٓ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِۦٓ إِبْرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓ ۖ أَنْ أَقِيمُوا۟ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا۟ فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى ٱلْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ ٱللَّهُ يَجْتَبِىٓ إِلَيْهِ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِىٓ إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ‎﴿١٣﴾‏ وَمَا تَفَرَّقُوٓا۟ إِلَّا مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلْعِلْمُ بَغْيَۢا بَيْنَهُمْ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِىَ بَيْنَهُمْ ۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ أُورِثُوا۟ ٱلْكِتَٰبَ مِنۢ بَعْدِهِمْ لَفِى شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ ‎﴿١٤﴾‏ فَلِذَٰلِكَ فَٱدْعُ ۖ وَٱسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ ۖ وَقُلْ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَآ أَعْمَٰلُنَا وَلَكُمْ أَعْمَٰلُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ ٱلْمَصِيرُ ‎﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
سپس می‌گوییم: خداوندا! آیا پس از تکثّر ذریهٔ آدم، احکام فقهی دربارهٔ تحریم ازدواج با محارم در نخستین رسالت تشریعی که اولین رسولان کتاب آوردند، نازل شد؟ یعنی از زمان نخستین رسول با شرایع دین در مسائل حلال و حرام فقهی؟
و پاسخ چنین است: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَنكِحُوا۟ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةً وَمَقْتًا وَسَآءَ سَبِيلًا ‎﴿٢٢﴾‏ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَٰتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَٰتُكُمْ وَعَمَّٰتُكُمْ وَخَٰلَٰتُكُمْ وَبَنَاتُ ٱلْأَخِ وَبَنَاتُ ٱلْأُخْتِ وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِىٓ أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِى فِى حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِى دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا۟ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَٰٓئِلُ أَبْنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنْ أَصْلَٰبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا۟ بَيْنَ ٱلْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ‎﴿٢٣﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
پس خدایا، آیا این تشریع دینی که در قرآن عظیم آمده است، همانی است که بر رسول الله نوح نازل فرمودی، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{۞ إِنَّآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ كَمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَىٰ نُوحٍ وَٱلنَّبِيِّـۧنَ مِنۢ بَعْدِهِۦ ۚ وَأَوْحَيْنَآ إِلَىٰٓ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِسْحَٰقَ وَيَعْقُوبَ وَٱلْأَسْبَاطِ وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَيْمَٰنَ ۚ وَءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ زَبُورًا ‎﴿١٦٣﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ]،
و تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{۞ شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحًا وَٱلَّذِىٓ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِۦٓ إِبْرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓ ۖ أَنْ أَقِيمُوا۟ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا۟ فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى ٱلْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ ٱللَّهُ يَجْتَبِىٓ إِلَيْهِ مَن يَشَآءُ وَيَهْدِىٓ إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ‎﴿١٣﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
پس این بدان معناست که ذریهٔ آدم از دو والد هستند؛ پدرمان آدم و مادرمان حوّا، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{يَٰبَنِىٓ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيْطَٰنُ كَمَآ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ ٱلْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَٰتِهِمَآ ۗ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوْلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ‎﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَعۡرَافِ].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ ٱلَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ‎﴿١﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
و ای جدل‌گر! به خداوند یکتا و قهار قسم می‌خورم که تو هرگز و هیچ‌گاه نخواهی توانست حتی یک برهان از قرآن عظیم، نه از محکمات آن و نه از متشابهاتش، بیاوری؛ پس هرگز نمی‌توانی برهانی از خدا در قرآن عظیم ارائه دهی که ثابت کند خدا برای فرزندان آدم همسرانی آفریده که از نسل آدم و همسر او نباشند. تو نخواهی توانست، حتی اگر زمین را شکافته یا بلندی کوه‌ها را پیموده باشی. آنچه بیش از ده سال پیش به تو گفته‌ام، امروز نیز به تو می‌گویم. آیا به دنبال شهرت هستی؟ وای بر شهرتی که در آن تعمّد به جدل در دین خدا بدون علم، هدایت و کتاب منیر باشد. من اساساً ذریهٔ آدم را جز از آدم (از یک نفس) نمی‌یابم، و از آن نفس همسرش آفریده شد و از آن‌ها مردان و زنان بسیاری پراکنده شدند، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ ٱلَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ‎﴿١﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
پس آیا همسرت از ذریهٔ آدم نیست؟! و تو را به چالش می‌کشم که انکار کنی و بگویی که او از ذریهٔ آدم و حوّا نیست، در حالی که همسران ما زنانی از جنس بشر و از خود ما هستند و نه از نسل نوعی دیگر، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ ۚ أَفَبِٱلْبَٰطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ ٱللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ النَّحۡلِ].
پس چگونه می‌خواهی خدا تو را بر صراط مستقیم ثابت کند، در حالی که می‌خواهی از امام مهدی، ناصر محمد یمانی، عالم‌تر باشی؟ اگر در چیزی از خلیفهٔ خدا، خاتم، برتر شوی، چالش خداوند برای برانگیختن امام مهدی، ناصر محمد - که خدا علم کتابی را به او عطا کرده که بر خاتم انبیاء و مرسلین نازل شده- مختل می‌شود. پس بدان ای جدل‌گر که بعثت خلیفهٔ خدا (امام مهدی ناصر محمد) وعده‌ای از جانب خداوند است و هیچ‌کس از قرآن نمی‌تواند با او مجادله کند، مگر اینکه خلیفهٔ خدا، انسانی که معلمش خداوند رحمان است و به او بیان جامع قرآن عظیم آموخته شده، او را شکست دهد. بنابراین هیچ‌کس از قرآن با من مجادله نخواهد کرد مگر اینکه او را شکست دهم، بلکه با قدرت علمی محکم قرآن عظیم، هم مؤمنان و هم تکذیب‌کنندگان و ملحدان را وادار به سکوت می‌کنم. حتی اگر کسی که با من جدل می‌کند کافر باشد یعنی وجود خداوند رحمان و قرآن را انکار کند، باز هم او را با قرآن عظیم مغلوب می‌کنم؛ هرچقدر هم که خداوند بزرگ را انکار کرده و قرآن کریم را تکذیب نماید باز هم او را با آیاتی که برای اقامه حجت قاطع در برابر ملحدان و منکران وجود خداوند، ربّ العالمین هستند، وادار به سکوت می‌کنم. سپس میان من و آن‌ها یک قاعدهٔ فیزیکی پذیرفته می‌شود: برای هر فعلی، فاعلی وجود دارد. این قاعده‌ای است که هیچ‌کس، چه عالم باشد و چه بی‌سواد، در آن اختلاف ندارد؛ هیچ‌کس نمی‌تواند منکر آن شود که هر فعل، فاعلی دارد، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{أَمْ خُلِقُوا۟ مِنْ غَيْرِ شَىْءٍ أَمْ هُمُ ٱلْخَٰلِقُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ أَمْ خَلَقُوا۟ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ ۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ‎﴿٣٦﴾‏ أَمْ عِندَهُمْ خَزَآئِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ ٱلْمُصَۣيْطِرُونَ ‎﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الطُّورِ].
سپس عقل‌های آنان ناگزیر می‌شوند که در کنار حق و با من همراه باشند، زیرا خداوند وجود انسان را نسبت به خود بصیر قرار داده است، حتی اگر بهانه‌ها و توجیهات خود را بیاورند. وجود انسان خود دلیلی روشن بر وجود خداوند رحمان است و عقل‌هایشان به طور حتم انکار خواهند کرد که آن‌ها از هیچ آفریده شده‌اند؛ بلکه عقل‌هایشان اقرار خواهند کرد که چیزی باید وجود داشته باشد که آن‌ها را آفریده است. همچنین عقل‌هایشان انکار خواهند کرد که خودشان خالق خود باشند، یا خالق آسمان‌ها و زمین، یا حاکم بر حرکت خورشید و ماه و زمین باشند، تصديق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{أَمْ خُلِقُوا۟ مِنْ غَيْرِ شَىْءٍ أَمْ هُمُ ٱلْخَٰلِقُونَ ‎﴿٣٥﴾‏ أَمْ خَلَقُوا۟ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ ۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ‎﴿٣٦﴾‏ أَمْ عِندَهُمْ خَزَآئِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ ٱلْمُصَۣيْطِرُونَ ‎﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الطُّورِ].
و تصديق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ وَأَلْقَىٰ فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ ۚ وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً فَأَنۢبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ‎﴿١٠﴾‏ هَٰذَا خَلْقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِى مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦ ۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِى ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ ‎﴿١١﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ لُقۡمَانَ].
سپس به ایشان روند و ترتیب آفرینش را می‌آموزیم: اینکه زمینی که بر آن زندگی می‌کنید، پیش از آسمان‌ها پدید آمد و آسمان‌ها پیش از آفریدن زینت‌های خود، یعنی ستارگان تابان، خلق شدند، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنْيَا بِمَصَٰبِيحَ وَجَعَلْنَٰهَا رُجُومًا لِّلشَّيَٰطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ ٱلسَّعِيرِ ‎﴿٥﴾‏ وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ ٱلْمَصِيرُ ‎﴿٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ المُلۡكِ].
آیا می‌توان پذیرفت که زینت آسمان‌ها، یعنی ستارگان، پیش از خود آسمان‌ها آفریده شوند؟! و پاسخ این پرسش را در محکم کتاب می‌یابیم، خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنْيَا بِزِينَةٍ ٱلْكَوَاكِبِ ‎﴿٦﴾‏ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَٰنٍ مَّارِدٍ ‎﴿٧﴾‏ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلْمَلَإِ ٱلْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ‎﴿٨﴾‏ دُحُورًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ‎﴿٩﴾‏ إِلَّا مَنْ خَطِفَ ٱلْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُۥ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ‎﴿١٠﴾‏ فَٱسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَآ ۚ إِنَّا خَلَقْنَٰهُم مِّن طِينٍ لَّازِبِۭ ‎﴿١١﴾‏ بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ ‎﴿١٢﴾‏ وَإِذَا ذُكِّرُوا۟ لَا يَذْكُرُونَ ‎﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الصَّافَّاتِ].
بلکه با آیات خداوند در جهان هستی، ملحدان را از اموری آگاه می‌کنیم که نمی‌دانستند. به خدا سوگند، آن‌ها را در برابر انتخابی واحد قرار می‌دهیم که هیچ راه دیگری جز آن ندارند: این قرآن عظیم، حق است و از سوی خداوند حکیم و دانا نازل شده است. ما به آن‌ها پاسخ تمام پرسش‌های جهان‌ هستی را می‌آموزیم که تاکنون پاسخی برای آن نیافته بودند، و همهٔ حلقه‌های گمشده در علوم کیهان و آفرینش را برایشان روشن می‌کنیم و می‌گوییم: «پس کدام آیات خدا را انکار می‌کنید؟» و این کار را با برهان روشن و مبین علم فیزیک از علوم کتاب، قرآن عظیم، انجام می‌دهیم، زیرا بعثت خلیفهٔ خدا، امام مهدی ناصر محمد، وعده‌ای همراه با چالش و برای اثبات حقانیت رسولش محمد است که خلیفهٔ خدا، امام مهدی، با علوم فیزیک قرآنی مبعوث خواهد شد، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُۥ عِلْمُ ٱلْكِتَٰبِ ‎﴿٤٣﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الرَّعۡدِ].
و چنین نیست که من قرآن را همانند شما بر اساس گمان‌های شخصی خود تفسیر کنم، چرا که گمان هرگز نمی‌تواند جای حقیقت را بگیرد. بلکه ما قرآن را به خود قرآن روشن می‌سازیم و بیان آن را همچون بنایی مستحکم و استوار می‌آراییم، که هر بخشش دیگری را محکم نگه می‌دارد. و من با این بیان به عقل هر انسان عاقلی که از نیروی عقل خود بهره‌گیرد، به چالش می‌کشم؛ زیرا ناگزیر خواهد دید که عقلش به علم امام مهدی ناصر محمد یمانی گرایش یافته است و درخواهد یافت که عقلش – حتی برخلاف میل صاحبش – قانع گردیده و تسلیم و مطیع حق گردیده است زیرا خداوند، عقل را بصیر آفریده است، اگر که درست به‌کار گرفته شود. عقل بسیار استوار و غیرقابل شکست است، حتی اگر نور بصیرت هنوز به دل نرسیده باشد؛ اما پس از دریافت نور هدایت برای پیروی [از حق]، عقل بصیر می‌شود و نمی‌تواند در تشخیص حق و باطل کور بماند و جز آنچه منطقی و قانع‌کننده است را نمی‌پذیرد، تصدیق فرموده‌ی خداوند تعالی:
{أَفَلَمْ يَسِيرُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَآ أَوْ ءَاذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى ٱلْأَبْصَٰرُ وَلَٰكِن تَعْمَى ٱلْقُلُوبُ ٱلَّتِى فِى ٱلصُّدُورِ ‎﴿٤٦﴾‏}صدق الله العظيم [سُورَةُ الحَجِّ].
یعنی: وقتی مسأله‌ای بر عقل عرضه شود، عقل کور نمی‌ماند، اما عقل سلطه‌ای بر صاحبش ندارد؛ بلکه مشاوری امین است که اگر از او مشورت بخواهی، فرضیات منطقی برایت ارائه می‌دهد، زیرا عقل چیزی جز منطقیات را نمی‌پذیرد. و برای روشن شدن موضوع، مثالی برایت می‌زنم:
روند تفکرعقل داماد عزیز مصر، وقتی همسرش به او گفت تا رسوایی را [که بر اثر رفتار خواهرش رخ داده بود] جبران کند، چنین بود: خواهرش، همسر عزیز مصر (رئیس مجلس وزرا)، یوسف، جوان خدمتکارشان را در زندان مخصوص جوانان کاخ حبس کرده بود و ادعا می‌کرد که یوسف از او درخواستی نامشروع کرده است. زن گفت: «اگر خواهرت خدمتکارشان، یوسف را از کاخ بیرون می‌کرد و می‌گفت که برای او در کاخ جایی نیست و باید برود، مشکل حل می‌شد و خود را از رسوایی تبرئه می‌کرد، زیرا بر اساس گفته او که یوسف از او درخواستی نامشروع کرده بود، یوسف غیرقابل اعتماد بود.» و این کار پایان می‌یافت، به جای اینکه بر حبس او اصرار شود. اما یوسف با پیراهنش زندانی شد تا مدرکی باشد بر اینکه یوسف از او درخواست نامشروع داشته و زن ـ برحسب شنیده‌ها- در برابر تجاوز از خود دفاع کرده است. سپس همسر داماد عزیز مصر گفت: «فکری برای رفتار خواهرت کن» .سپس به شوهرش گفت: «خواهرت را قانع کن تا یوسف را آزاد کند و بگذارد برود، به جای اینکه باعث رسوایی شود. ماندن یوسف در زندان کاخ عزیز مصر چه فایده‌ای دارد؟». شوهرش که از عقل خود استفاده می‌کرد، پاسخ داد: «آیا پیراهن یوسف از جلو پاره شده بود یا از پشت؟». او گفت: «نمی‌دانم، فقط شنیده‌ام که یوسف را حبس کرده و او را با همان پیراهن نگه داشته تا مدرکی بر علیه او باشد و اجازه نداده که پیراهنش را با پیراهن دیگری عوض کند». سپس شوهر کمی در فکر فرو رفت تا مسأله را بر عقل خود عرضه کند. عقلش پاسخ داد و به او گفت: «آیا منطق می‌پذیرد که پیراهن یوسف از پشت پاره شده باشد، اگر یوسف قصد داشت خواهر تو، همسر عزیز مصر، را به خود کشاند؟ عقل قطعاً این اتهام را نمی‌پذیرد، زیرا منطقی نیست. اگر او قصد تجاوز داشت، پیراهنش از جلو پاره می‌شد، چرا که زن از خودش دفاع می‌کرد. اما اینکه پیراهن یوسف از پشت پاره شده است، نشان می‌دهد که یوسف در حال فرار از زن عزیز مصر بود که او را به خویش خوانده و درها را بسته بود و گفت: «هیچ راهی برایت نیست». یوسف که نزدیک بود تحت تأثیر وسوسه و زیبایی او تسلیم شود، تصمیم گرفت فرار کند تا در را باز کند؛ زن او را دنبال کرده و گرفت و پیراهنش را از پشت کشید تا پیش از باز شدن در او را نگه دارد. عقل حکم می‌کند که پیراهن تنها در نتیجهٔ مبارزهٔ دفاعی یا فرار سریع و تعقیب پاره شده باشد. پس چنین بود که عقل مرد پاسخ داد و برای صاحبش دو فرضیه قرار داد و راه سومی باقی نگذاشت. بنابراین مرد با استدلال عقلانی و منطقی، در حالی‌که در محل حاضر نبود توانست حکم دهد. شاهد واقعی از اهل خانه هنگام حادثه حاضر نبود؛ او نزد خواهرش نبود و تنها با شهادت عقل و منطق قضاوت کرد. سپس مرد بدون هیچ ظلمی و با تکیه بر همین دو فرضیه حکم خود را بیان کرد و گفت:
{إِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ ٱلْكَٰذِبِينَ ‎﴿٢٦﴾‏ وَإِن كَانَ قَمِيصُهُۥ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ‎﴿٢٧﴾‏}. صدق الله العظيم [سورة يوسف].
اما نیاز بود آن فرضیه‌های منطقی که عقل استنباط کرده بود، در واقعیت محک بخورند تا آنچه عقل بصیر دربارهٔ حق حکم کرده بود، تصدیق شود و شاهدی علمی و منطقی به دست آید. بنابراین او راهی شد تا ببیند چه کسی دیگری را به سوی خویش دعوت کرده است. به کاخ دامادش عزیز مصر رسید و به سمت زندان مخصوص کاخ رفت تا یوسف و پیراهنش را ببیند. دید که پیراهن یوسف از پشت پاره شده است و آنگاه با یقین کامل دانست که یوسف بی‌گناه است؛ بلکه خواهرش، همسر عزیز مصر، بود که یوسف را به خویش خوانده بود. او یوسف را آرام و بی‌سر و صدا برداشت و به بخش سلطنتی نزد خواهرش بازگرداند، زیرا به یوسف اعتماد مطلق داشت. سپس به خواهرش گفت: «من را با دیگران یکی ندان؛ برادرت مانند شوهرت نیست که از عقلش بهره‌ای نبرده باشد. اگر یوسف قصد وسوسه تو را داشت، پیراهنش از پشت پاره نمی‌شد؛ پس اگر راستگو بودی، پیراهنش از جلو پاره می‌شد. اکنون برای گناهت استغفار کن، زیرا در خطا بودی.». زن از شرم نسبت به برادرش سکوت کرد و سرش را پايین انداخت. سپس به یوسف گفت: «به اتاق خود بازگرد، همان جایی که پیش‌تر در آن اقامت داشتی، و از یادآوری آنچه رخ داده است خودداری کن؛ دربارهٔ خودت با کسی جدل نکن. اگر کسی از تو پرسید، پاسخ مده؛ زیرا تو را به اتاقت نزد خواهرم بازگرداندم و این خود نشانهٔ بی‌گناهی توست. پس از این ماجرا چشم بپوش و درگیر آن نشو.» سپس به خواهرش گفت: «برای گناهت استغفار کن، زیرا در خطا بودی» . آنگاه نزد دامادش، عزیز مصر، رفت و به او اطلاع داد که یوسف بی‌گناه است و شهادت عقل و منطق، مطابق با واقعیت، بی‌گناهی او را تأیید کرد. آن مدرکی که گمان می‌شد علیه یوسف باشد، اکنون به نشانهٔ پاکی و بی‌گناهی او تبدیل شد. وزیر نیز در برابر تهمت همسرش صبر پیشه کرد و او را بخشید.
پس به عقل بنگرید، که وقتی مسئله‌ای بر آن عرضه شود، هرگز در تشخیص حق نابینا نیست و به تفکر می‌پردازد. عقل ابتدا فرضیه‌های منطقی ارائه می‌دهد و سپس صحت آن‌ها را بررسی می‌کند؛ یعنی این فرضیه‌ها با واقعیت مطابقت داشته و حقیقت را نشان می‌دهند.
هیچ کس نمی‌تواند بیان حق قرآن را همانند کسی که خداوند خود، بیان حق قرآن عظیم را به او آموخته است، شرح و تفسیر کند. هر که هدایت را جز از طریق بیان قرآن با خود قرآن جستجو کند، در مسیر خرافات و افسانه‌هایی قرار می‌گیرد که خداوند هیچ سلطه‌ای بر آن‌ها نازل نکرده و او را گمراه خواهد ساخت. پس به کدام سخن پس از آن ایمان خواهند آورد؟! داوری و حکم از آنِ خداست، که بهترین داور میان حق و باطل است.
و سلام على المُرسَلين والحَمدُ لله ربِّ العالَمين..

خليفة الله على العالَمين الإمام المهديّ

ناصِر مُحَمَّد اليَمانيّ.

======== اقتباس =========

اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=490084

Admin
24-12-2025, 07:20 AM
-2-
الإمام المهديّ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ
03 - رجب - 1447 هـ
23 - 12 - 2025 مـ
۲ – دی -۱۴۰۴ ه.ش.
08:03 صبح
(بحسب التَّقويم الرّسميّ لأم القُرى)

[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=490293
________

خداوند معجزاتِ فراتر از قوانین عادی طبیعت را جز در موردِ آفرینشِ پدر و مادرِ نخستین (آدم و حوّا) به‌کار نگرفت؛ امّا دربارهٔ فرزندان و نسلِ آنان، قانونِ طبیعیِ فیزیک در زایش و تکثیرِ ارحام و تداوم نسل جاری است و آفرینشِ ایشان بدونِ معجزاتِ فراتر از قوانین عادی طبیعت فیزیکی صورت می‌گیرد.

به نام خدای یگانهٔ قهّار؛ همان که شیطان‌های رانده‌شده و موردِ خشم را ـ از جنّ و انس و از هر گروهی از موجودات که در این وصف می‌گنجندـ لعنت کرد، و خداوند پلیدان را برخی بر برخی دیگر نهاد و همگی را برهم انباشت و(همه‌شان یکسره)؛ در آتشِ دوزخ افکند. آنان دشمنانِ خدایِ پروردگارِ جهانیان‌اند که می‌کوشند مردم را از راهِ راست ـ بیانِ حقِّ قرآنِ عظیم ـ بازدارند همانا پروردگارِ من بر راه راست است، و خداوند کمرشان را درهم بشکند، عمرهایشان را کوتاه سازد و نسلشان را نابود کند، به‌گونه‌ای که در هر زمان و مکانی در بدترین و پلیدترین وضعیت باشند. آنان دشمنانِ خدایِ رحمان در هر زمان و مکان‌اند. آگاهانه و از روی عمد، با حق می‌جنگند، چراکه از حق بیزارند، و می‌خواهند نورِ خدا را با دهان‌هایشان خاموش کنند؛ حال آنکه خدا جز این نمی‌خواهد که نورِ خویش را به کمال رساند، هرچند مجرمان ناخشنود باشند.
« بارالها، من بندهٔ توأم؛ دستِ خویش را در دعا بر ضدّ آنان گشوده‌ام، که همانا تو شنوندهٔ دعا هستی. بارالها، من بندهٔ تو، امام مهدی، ناصرِ محمد الیمانی‌، شیاطینِ جنّ و انس را که دشمنانِ تو هستند، دشمنانِ خود قرار داده‌ام و هر که دشمنِ تو باشد، من که خلیفهٔ توأم، دشمنِ سرسخت و کینه‌توزِ اویم، با خشمی سخت که از شدّت آن، میخ‌ها و ستون‌های سختِ آهنین نیز گداخته می‌شوند. خدا رحمت نکند آن‌کس را که از خدا بخواهد دشمنانش را بیامرزد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٩٧﴾‏ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَٰفِرِينَ ‎﴿٩٨﴾‏ وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ ءَايَٰتِۭ بَيِّنَٰتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلْفَٰسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾‏}صدق الله العظيم [سورة البقرة]".
و اما بعد...
خداوندا، سؤال از بندهٔ توست و پاسخ از سوی تو:
سؤال: پس چگونه بشر پس از معجزات غیرطبیعی فیزیکی در آفرینش پدر ما آدم و مادر ما حوّا، تکثیر پیدا کرد، با این شرط که مراحل آفرینش از ابتدا تا انتها را با آیات روشن و محکمِ اُمّ‌الکتاب بیان کنی، آیات واضح و صریحی که جز فاسقان کسی نسبتب آن‌ها کفر نورزد؟
خداوندا، پس به این سؤال من پاسخی جامع و کامل برای همه مردم فرما و چه کسی راستگوتر از خدا در گفتار است؟! پس انتظار دارم پاسخ مفصل و روشنگر تو به همهٔ مردم برسد
و پاسخ را مستقیماً به تو می‌سپاریم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمْ فِى رَيْبٍ مِّنَ ٱلْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِى ٱلْأَرْحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوٓا۟ أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرْذَلِ ٱلْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنۢ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْـًٔا ۚ وَتَرَى ٱلْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَيْهَا ٱلْمَآءَ ٱهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنۢبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجِۭ بَهِيجٍ ‎﴿٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الحَجِّ].
سؤال: خداوندا، آیا مراحل آفرینش (نطفه، علقه و مضغه) بر حوّا نیز صدق کرد، یا اینکه آفرینش پدر ما آدم و مادر ما حوّا خارج از قوانین فیزیک طبیعی بود و در رحم پرورش نیافتند؟ و اما نسل ایشان، آیا قانونِ نسل انسانی از همان ابتدا تا امروز بر آن‌ها جاری شد، یعنی قانون فیزیک طبیعی بر تمامی فرزندانشان اعمال گردید؟
پاسخ، خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ ٱلَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ‎﴿١﴾‏} صدق الله العظيم [سورة النساء].
سؤال: خدایا، پاک و منزهی تو، دو جنس، نر و ماده را چگونه آفریدی؟
پاسخ، خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَيَحْسَبُ ٱلْإِنسَٰنُ أَن يُتْرَكَ سُدًى ‎﴿٣٦﴾‏ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِىٍّ يُمْنَىٰ ‎﴿٣٧﴾‏ ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ‎﴿٣٨﴾‏ فَجَعَلَ مِنْهُ ٱلزَّوْجَيْنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلْأُنثَىٰٓ ‎﴿٣٩﴾‏ أَلَيْسَ ذَٰلِكَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحْـِۧىَ ٱلْمَوْتَىٰ ‎﴿٤٠﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ القِيَامَةِ].
سؤال: خداوندا، آیا شکل‌گیری دو جنس (نر و ماده) در قوانین طبیعی، یعنی از طریق نطفه، فقط پس از معجزهٔ آفرینش پدر ما آدم و مادر ما حوّا شروع شد، زیرا آن‌ها از طریق نطفه و رویش در رحم آفریده نشدند؟
و پاسخ مستقیم خداوند چنین است، خداوند تعالی می‌فرماید:
{خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍ فِى ظُلُمَٰتٍ ثَلَٰثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٦﴾} صدق الله العظیم [سورة الزمر].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا لِّتَسْكُنُوٓا۟ إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظیم [سورة الروم].
پس چهارپایان، انسان و هر موجود زنده‌ای، پدر و مادر نخستینشان مراحل طبیعی آفرینش را طی نکردند بلکه تو آنان را به قدرت خارق‌العاده‌ات آفریدی. سپس فرایند طبیعی و فیزیکی تولید نسل آن‌ها آغاز شد- چه ماده باشند یا نر- و چه به صورت جفت (نر و ماده) از اولین نسلشان؛ آفرینش پس از آفرینش، از نطفه وقتی بیرون ریخته می‌شود؛ آفرینش پس از آفرینش، به صورت جفت، دوقلو، یا تک‌تک؟
و پاسخ این است، خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَمِنَ ٱلْأَنْعَٰمِ أَزْوَٰجًا ۖ يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ ۚ لَيْسَ كَمِثْلِهِۦ شَىْءٌ ۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْبَصِيرُ ‎﴿١١﴾} صدق الله العظیم [سورة الشورى].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍ فِى ظُلُمَٰتٍ ثَلَٰثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٦﴾} صدق الله العظیم [سورة الزمر].
پس نظامِ نسل‌ها و تولیدمثل از طریق رحم‌ها و نطفه‌ها در کتاب الهی، چنین است و معجزهٔ خارق‌العاده تنها در آفرینش دو والد نخستین رخ می‌دهد، چه در میان امت‌های انسانی (پستانداران انسانی) و چه در میان چهارپایان؛ این همان قانونِ آفرینش در کتاب خداست، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلْأَنْعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزْوَٰجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمْ خَلْقًا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍ فِى ظُلُمَٰتٍ ثَلَٰثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ ٱلْمُلْكُ ۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ‎﴿٦﴾‏ إِن تَكْفُرُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا۟ يَرْضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ‎﴿٧﴾‏} صدق الله العظیم [سُورَةُ الزُّمَرِ].
اما «سید سلیم» می‌گوید معجزه‌ خارق‌العاده در آفرینش، در تکثیر نسل‌های بعدی نیز استمرار دارد، درحالی‌که این به خدا نسبت دادن دروغ است؛ همانا کسانی که به خدا دروغ می‌بندند رستگار نمی‌شوند. در حقیقت، قانونِ تکثیر نسل‌ها به‌طور مفصل و محکم در کتاب خدا، قرآن عظیم، بیان شده است. اما سید سلیم به ما وعده داده بود که برهانی روشن می‌آورد که نشان می‌دهد معجزهٔ خارق‌العاده در نسل آدم و حوّا (با معجزه‌ای خارج از نظام طبیعی تولیدمثل) ادامه یافته است؛ و او دروغ‌گو است. حتی اگر پنجاه هزار سال هم زندگی کند، نمی‌تواند این را از قرآن عظیم اثبات کند. تنها رسول خدا، مسیح عیسی بن مریم (علیه‌السلام)، توسط خدا با معجزه‌ای فراتر از قوانین فیزیکی آفریده شد؛ زیرا خداوند او را بدون پدر خلق کرد. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ذَٰلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ ٱلْـَٔايَٰتِ وَٱلذِّكْرِ ٱلْحَكِيمِ ‎﴿٥٨﴾‏ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ ۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٥٩﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ].
اما پدر ما آدم و مادر ما حوّا، خداوند آن‌ها را با معجزه‌ای فراتر از قوانین فیزیک طبیعی آفرید؛ و اما نسل ایشان، مراحل (نطفه، علقه، مضغه، سپس استخوان‌ها، سپس گوشت) بر آن‌ها جاری شد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٍ مِّن طِينٍ ‎﴿١٢﴾‏ ثُمَّ جَعَلْنَٰهُ نُطْفَةً فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ ‎﴿١٣﴾‏ ثُمَّ خَلَقْنَا ٱلنُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا ٱلْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا ٱلْمُضْغَةَ عِظَٰمًا فَكَسَوْنَا ٱلْعِظَٰمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَٰهُ خَلْقًا ءَاخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحْسَنُ ٱلْخَٰلِقِينَ ‎﴿١٤﴾‏ ثُمَّ إِنَّكُم بَعْدَ ذَٰلِكَ لَمَيِّتُونَ ‎﴿١٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ تُبْعَثُونَ ‎﴿١٦﴾‏} صدق الله العظیم [سورة المؤمنون].
و تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمْ فِى رَيْبٍ مِّنَ ٱلْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِى ٱلْأَرْحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوٓا۟ أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرْذَلِ ٱلْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنۢ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْـًٔا ۚ وَتَرَى ٱلْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَيْهَا ٱلْمَآءَ ٱهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنۢبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجِۭ بَهِيجٍ ‎﴿٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الحَجِّ].
این است برهانِ تولید نسل فرزندان آدم؛ معجزهٔ خارج از قوانین فیزیک تنها در آفرینش پدر و مادرشان رخ داد، زیرا آن‌ها مراحل طبیعی آفرینش را طی نکردند و در رحم رویش نیافتند. اما نسل آن‌ها، تا امروز، تابع قانون طبیعی بوده است، تصدیقِ فرموده‌ خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ ٱلَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ‎﴿١﴾‏} صدق الله العظيم [سورة النساء].
اما اکنون، از سید سلیم عالم می‌خواهیم، اگر راستگو است، برهانی روشن بیاورد که نشان دهد آدم و حوّا تنها فرزندان مذکر به دنیا می‌آوردند و فرزندان مؤنث با معجزاتی خارج از قوانین فیزیکی مراحل آفرینش، خلق می‌شوند.
هیهات هیهات! به پروردگار زمین و آسمان‌ها قسم، حتی اگر پنجاه هزار سال در قرآن عظیم بگردد، هرگز و هرگز نمی‌تواند دلیلی روشن بیاورد، مگر آنکه سخن خدا را از جایگاه اصلی‌اش تحریف کند. اما خلیفهٔ خدا، امام مهدی ناصر محمد الیمانی، در کمین توست. هرگز مثلی برایمان نمی‌توانی بیاوری مگر آن‌که پاسخ به حقّ و بهترین تفسیر و بیان را برای تو می‌آوریم. تفاوت من و تو این است که تو قرآن را بر اساس هوای نفس خودت تفسیر می‌کنی، اما خلیفه خدا، امام مهدی ناصر محمد الیمانی، قرآن را با قرآن توضیح می‌دهد و بهترین شرح را بدون هیچ تناقضی ارائه می‌کند. اما بیان سید کاملاً متناقض است و آیات را از جایگاه اصلی‌شان تحریف می‌کند. هر کسی که به عقل خود به عنوان یک انسان احترام بگذارد، تفاوت حق و باطل را به وضوح می‌بیند؛ درست مثل تفاوت میان تاریکی و نور. آیا تاریکی و نور با هم برابرند؟!

سُبحان رَبِّك ربِّ العِزَّة عَمَّا يَصِفون وسلامٌ على المُرسَلين والحَمدُ لله ربِّ العالَمين.
خليفةُ الله على العالَمين الإمام المَهديّ
ناصِر مُحَمَّد اليَمانيّ.
======== اقتباس =========
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=490344

Admin
24-12-2025, 09:06 PM
-3-
الإمام المهديّ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ
04 - رجب - 1447 هـ
24 - 12 - 2025 مـ
۳ – دی – ۱۴۰۴ ه.ش.
12:08 بعد از ظهر
(بحسب التَّقويم الرّسميّ لأم القُرى)

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=490469
_______

بیان کلمه «انفسهم» در قرآن عظیم...

بِسم الله الرَّحمن الرَّحيم و صلوات و سلام بر آخرین نبی و رسول خداوند، محمد که با قرآن عظیم به‌سوی مردم فرستاده شد، پیام خدا به همه مردم، دانشنامه‌ای از کتاب‌های پیشینیان و آیندگان که بر پیامبر امّی، خاتم پیامبران و فرستادگان، نازل شد.ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلامی شایسته نثارش کنید. و ما میان هیچ‌یک از پیامبران خدا فرق نمی‌گذاریم و در برابر او تسلیم هستیم.»
و اما بعد...
خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ ٱقْتُلُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ أَوِ ٱخْرُجُوا۟ مِن دِيَٰرِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا۟ مَا يُوعَظُونَ بِهِۦ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ‎﴿٦٦﴾‏ وَإِذًا لَّـَٔاتَيْنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجْرًا عَظِيمًا ‎﴿٦٧﴾‏ وَلَهَدَيْنَٰهُمْ صِرَٰطًا مُّسْتَقِيمًا ‎﴿٦٨﴾‏ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُو۟لَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنْعَمَ ٱللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُو۟لَٰٓئِكَ رَفِيقًا ‎﴿٦٩﴾‏ ذَٰلِكَ ٱلْفَضْلُ مِنَ ٱللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمًا ‎﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
پس این آیه‌ای است محکم که به جهاد در راه خدا فتوا می‌دهد؛ برای آن‌که برخی با برخی دیگر بجنگند تا از خود، سرزمین و خانه‌هایشان دفاع کنند، در تأیید و تصدیقِ سخن خداوند تعالی که می‌فرماید:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ ٱقْتُلُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ أَوِ ٱخْرُجُوا۟ مِن دِيَٰرِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا۟ مَا يُوعَظُونَ بِهِۦ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ‎﴿٦٦﴾‏ وَإِذًا لَّـَٔاتَيْنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجْرًا عَظِيمًا ‎﴿٦٧﴾‏ وَلَهَدَيْنَٰهُمْ صِرَٰطًا مُّسْتَقِيمًا ‎﴿٦٨﴾‏ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُو۟لَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنْعَمَ ٱللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُو۟لَٰٓئِكَ رَفِيقًا ‎﴿٦٩﴾‏ ذَٰلِكَ ٱلْفَضْلُ مِنَ ٱللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمًا ‎﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
و در مواردی نیز مقصود این است که تجاوز به یکدیگر حرام شده است؛ یعنی این‌که افراد به نا حق یکدیگر را بکشند. و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَآءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ‎﴿٨٤﴾‏ ثُمَّ أَنتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمْ تَظَٰهَرُونَ عَلَيْهِم بِٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَٰرَىٰ تُفَٰدُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ ٱلْكِتَٰبِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْىٌ فِى ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ ٱلْقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلْعَذَابِ ۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿٨٥﴾‏ أُو۟لَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشْتَرَوُا۟ ٱلْحَيَوٰةَ ٱلدُّنْيَا بِٱلْـَٔاخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ ٱلْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‎﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
و همچنین، به یکدیگر طعنه نزنید، از هم عیب‌جویی نکنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُونُوا۟ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوٓا۟ أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا۟ بِٱلْأَلْقَٰبِ ۖ بِئْسَ ٱلِٱسْمُ ٱلْفُسُوقُ بَعْدَ ٱلْإِيمَٰنِ ۚ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ‎﴿١١﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ الحُجُرَاتِ].
و همچنین مقصود از «أنفسهم» انسانی از جنس خودشان است، و خداوند تعالی فرموده است:
{لَقَدْ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِٱلْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ ‎﴿١٢٨﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
از این‌رو مقصود روشن می‌شود؛ یعنی در سخن خداوند متعال، منظور از «بعضهم بعضًا» [برخی از آنان با برخی دیگر] است که می‌فرماید:
{وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ ۚ أَفَبِٱلْبَٰطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ ٱللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ‎﴿٧٢﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ النَّحۡلِ].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا لِّتَسْكُنُوٓا۟ إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِى ذَٰلِكَ لَـَٔايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ‎﴿٢١﴾‏} صدق الله العظیم [سُورَةُ الرُّومِ].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَمِنَ ٱلْأَنْعَٰمِ أَزْوَٰجًا ۖ يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ ۚ لَيْسَ كَمِثْلِهِۦ شَىْءٌ ۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْبَصِيرُ ‎﴿١١﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
لازم است مقصود از «حَفید» در این سخن خداوند متعال ، توضیح داده شود:
{وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ ۚ أَفَبِٱلْبَٰطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ ٱللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ ‎﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ النَّحۡلِ].
اما مراد خداوند از «بنین» همان فرزندان مذکر یعنی پسران است؛ زیرا آن‌ها نسل پدرشان را حمل می‌کنند و به او نسبت داده می‌شوند، یعنی: «پدر فرزندانش، فرزندان فرزندانش و فرزندان فرزندان فرزندانش». چه شگفت‌آور است که پسرِ پسر، به پدر پدرش می‌گوید: «جدّم فلان»، در حالی که به آدم می‌گوید: «پدر ما آدم» !پس چگونه ممکن است که پسرِ پسر، به پدر پدرش بگوید: « جدّم فلان»؟! در حقیقت درست این است که به پدر مستقیم خود بگوید: «ای پدرم»، و به پدر پدرش بگوید: «ای پدرم فلان»، و همین‌طور ادامه دهد تا به پدرشان آدم برسد و بگوید: «ای پدر ما آدم»؛ زیرا همه کسانی که از نسل [ذریه] آن‌ها هستند، پدرانشان -همه به طور کامل- به پدرشان آدم برمی‌گردد، و جدّ، آن‌طور که ادعا می‌کنند، پدر پسر نیست، بلکه جدّ، همان جدّ «حفید»، یعنی نوه‌های دختری است و آن‌ها فرزندان دختر او هستند. این اشاره به فرزندان زن است، زیرا او نسل مرد دیگری را حمل خواهد کرد، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَهُوَ ٱلَّذِى خَلَقَ مِنَ ٱلْمَآءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُۥ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ‎﴿٥٤﴾‏} صدق الله العظيم [سورة الفرقان].
پس او جدّ فرزندان دخترش است، و اما «بنین» یعنی پسران، نسل او و نسل نسل او را حمل می‌کنند و به او نسبت داده می‌شوند، زیرا مقصود از «نسل» همان پسران مذکر هستند، چون آن‌ها نسل او را حمل خواهند کرد. اما دختر، «حفید» او را حمل می‌کند، که از نسل داماد او هستند (فرزندان دخترش) و پدرِ دختر، جدّ آنان است، نه پدرشان، زیرا فرزندان دخترش، نسل او نیستند بلکه نسل داماد او هستند. پس پدرِ مادرشان جدّ خوانده می‌شود، زیرا فرزندان دخترش از نسل او نیستند بلکه نسل داماد او هستند -فرزندان دخترش- اما «بنین» یعنی پسرانش، نسل او را حمل می‌کنند (چه این فرزندان پسر باشند و چه دختر) ، همه در نطفه مرد هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوْجَيْنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلْأُنثَىٰ ‎﴿٤٥﴾‏ مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ ‎﴿٤٦﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ النَّجۡمِ].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَيَحْسَبُ ٱلْإِنسَٰنُ أَن يُتْرَكَ سُدًى ‎﴿٣٦﴾‏ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِىٍّ يُمْنَىٰ ‎﴿٣٧﴾‏ ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ‎﴿٣٨﴾‏ فَجَعَلَ مِنْهُ ٱلزَّوْجَيْنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلْأُنثَىٰٓ ‎﴿٣٩﴾‏ أَلَيْسَ ذَٰلِكَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يُحْـِۧىَ ٱلْمَوْتَىٰ ‎﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ القِيَامَةِ].
در این آیه منظور از «انسان» خود آدم نیست، بلکه هر انسانی است که از نسل آدم باشد، چه مرد باشد و چه زن، و این از ابتدای نسل پدر ما آدم تا امروز صادق است، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنَّهُۥ خَلَقَ ٱلزَّوْجَيْنِ ٱلذَّكَرَ وَٱلْأُنثَىٰ ‎﴿٤٥﴾‏ مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَىٰ ‎﴿٤٦﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ النَّجۡمِ].
و پدر و مادر اصلی ما، هر دو تنها کسانی هستند که با فرمان قدرت خدا (کن) پدید آمدند؛ این از نشانه‌های معجزه‌آسا و خارق‌العاده است، نه از نشانه‌های عادی. نشانه‌های عادی همان نسل آدم است، اما آدم و حوا از نشانه‌های خارق‌العاده و غیرعادی خداوند هستند، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُوا۟ رَبَّكُمُ ٱلَّذِى خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَٰحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَآءً ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ ٱلَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ‎﴿١﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ النِّسَاءِ].
و من برای پدرمان آدم و مادرمان حوا هیچ چیزی به نام «أحفاد» یا «حفیدات» نیافتم، بلکه همه آنها (پسران و دختران) ، فرزندان پدر ما آدم هستند، زیرا همگی از نسل او می‌باشند، جز پیامبر خدا عیسی مسیح، پسر مریم (سلام الله علیهما)، که از نسل آدم نیست؛ بلکه او «حفید» [نوه دختری] آدم است، یعنی آدم، جدِّ مادرش مریم (عليها الصَّلاة والسَّلام) است، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ ۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ‎﴿٥٩﴾‏ ٱلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ ٱلْمُمْتَرِينَ ‎﴿٦٠﴾‏ فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا۟ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ ٱللَّهِ عَلَى ٱلْكَٰذِبِينَ ‎﴿٦١﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ ].
و ای سید سلیم، تو نه مرد دانایی هستی و نه بر صراط مستقیم، و بر خدا آن‌چه را نمی‌دانی نسبت می‌دهی، و غرور تو را به گناه می‌کشاند و حق را با باطل می‌آمیزی، و سخن خدا را از جایگاه مقصودش تحریف می‌کنی، و خلیفه خدا، امام مهدی ناصر محمد الیمانی را به ناحق متهم می‌سازی، گویی امام ناصر محمد الیمانی بدون علم، هدایت و کتاب منیر در آیات خدا جدل می‌کند، در حالی که عکس این قضیه کاملاً صحیح است. بلکه (سید سلیم) کسی است که در آیات خدا بدون علم، هدایت و کتاب مبین جدل می‌کند، و هر انسان عاقلی که گفت‌وگوی ما را دنبال کند، حتماً می‌گوید: «بلکه سید سلیم کسی است که بدون علم، هدایت و کتاب منیر جدل می‌کند؛ بلکه سخن خدا را از جایگاه حقیقی‌اش تحریف می‌کند و قرآن را مطابق ظن و هوا و نظر خود تفسیر می‌نماید». تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِىٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَٰنٍ أَتَىٰهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ غَافِرٍ].
به پروردگارم سوگند که این [رفتار] باعث خشم شدید خدا و کسانی می‌شود که به حق آمده از سوی پروردگارشان ایمان آورده‌اند. بنابراین جدال با امثال تو سودی ندارد. پس به سوی پروردگارت بازگرد تا قلبت هدایت شود، و حجت کامل به حق بر تو اقامه شده است، و تو علم یقینی داری که حق با خلیفه خدا، امام مهدی ناصر محمد الیمانی است. پس از کسانی مباش که حق را با باطل می‌آمیزند، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْنَا ٱهْبِطُوا۟ مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٣٨﴾‏ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَكَذَّبُوا۟ بِـَٔايَٰتِنَآ أُو۟لَٰٓئِكَ أَصْحَٰبُ ٱلنَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَٰلِدُونَ ‎﴿٣٩﴾‏ يَٰبَنِىٓ إِسْرَٰٓءِيلَ ٱذْكُرُوا۟ نِعْمَتِىَ ٱلَّتِىٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا۟ بِعَهْدِىٓ أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّٰىَ فَٱرْهَبُونِ ‎﴿٤٠﴾‏ وَءَامِنُوا۟ بِمَآ أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوٓا۟ أَوَّلَ كَافِرِۭ بِهِۦ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا۟ بِـَٔايَٰتِى ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّٰىَ فَٱتَّقُونِ ‎﴿٤١﴾‏ وَلَا تَلْبِسُوا۟ ٱلْحَقَّ بِٱلْبَٰطِلِ وَتَكْتُمُوا۟ ٱلْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‎﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
والسلام نامه تمام. داوری با خداوندی است که بهترین جداکننده حق از باطل است.
وسلامٌ على المُرسَلين والحَمدُ لله ربِّ العالمين..
خليفة الله على العالمين
الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
======== اقتباس =========
اقتباس المشاركة: : https://mahdialumma.online/showthread.php?p=490549