الموضوع: مرا از تصمیم خود منصرف نخواهی کرد ای مجری خبری سلطان القدسی که به دنبال شهرتی و چه بد شهرتی است شهرت تو

1

مرا از تصمیم خود منصرف نخواهی کرد ای مجری خبری ، سلطان القدسی که به دنبال شهرتی و چه بد شهرتی است ؛ شهرت تو


الإمام ناصر محمد اليماني
24 - جمادى الأولى - 1441 هـ
19 - 01 - 2020 مـ
۲۹-دی-۱۳۹۸ه.ش.
06:34 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )


[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://mahdialumma.online/showthread.php?p=322284

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرا از تصمیم خود منصرف نخواهی کرد ای مجری خبری ، سلطان القدسی که به دنبال شهرتی و چه بد شهرتی است ؛ شهرت تو

سلیطان القدسی؛ آیا می‌دانی من خبر دارم چرا بعد از یک سال و دو ماه خودداری از گفتگو با ما؛ برای‌ چه الآن برگشته‌ای؟ با اینکه ما در قسمت گفتگوی پایگاه بخشی را به تو اختصاص داده و گفتگو با تو را آغاز کردیم؛ ولی تو جناب سلیطان آن را رد کرده و تقریباً یک سال و دو ماه بود که فرار کرده بودی تا اینکه با خبر شدی امام مهدی ناصر محمد یمانی تصمیم گرفته تا سطح گفتگوها را بالا برده و فقط با مفتیان کشورهای اسلامی عربی و غیر عربی گفتگو کند و بعد از چهارده سال دیگر به علمای رده‌های پایین‌تر فرصت بیشتری برای گفتگو ندهد؛ تعداد زیادی از آنها در طول این مدت با اسامی مستعار با من گفتگو کرده‌اند.
مهم این که با توجه به وضعیت بحرانی در منطقه عربی، سطح گفتگوها بالا رفته و منحصر به مفتیان دول عربی یا اسلامی شده است و حال سلیطان برای گفتگو به سراغ ما آمده است؛ ای کسی که یک سال و دو ماه است که فراری بودی در حالی که می‌دانستی برای گفتگو، بخشی را به تو اختصاص داده بودیم! و می‌دانیم چرا در این زمان بازگشته‌ای. بعد از اینکه فهمیدی تصمیم نهایی ناصر محمد یمانی بر این قرار گرفته تا با مفتیان ملت‌ها گفتگو کند؛ یعنی مفتی-اعظم- هر یک از دول اسلامی چه عربی و چه غیر عربی و سپس فرمان دادیم در صفحه اصلی پایگاه‌مان برای هر مفتی بخشی با نام خود او باز شود و این تصمیم برای این بود که توپ در دروازه‌ی مفتیان کشورهای عربی باشد تا مجبور شوند با ما گفتکو کنند یا مردم کشورشان دریابند که مفتیشان -از گفتگو- می‌گریزد؛ لذا سلطان القدسی جلو آمد تا توپ را از دروازه‌ی مفتیان به دروازه‌ی سلطان القدسی بیندازد -که تنها یک مجری و عامل رسانه‌ای است-! ولی من به کسانی که بعد از اتخاذ این تصمیم از جانب من تو را فرستاده‌اند، می‌گویم: موفق نخواهید شد. من از تصمیم نهایی خود مبنی بر اینکه دیگر تنها با مفتیان دول عربی یا اسلامی گفتگو خواهم کرد؛ بازنمی‌گردم. علما کنار بکشند و فرصت را به مفتیان کشورها بدهند تا با امام ناصر محمد یمانی روبرو شوند چون اگر مفتی کشور تصدیق کند؛ مردم آن کشور هم تصدیق خواهند کرد. راه را کوتاه کردیم؛ توپ همچنان در دروازه‌ی مفتیان دول اسلامی است؛ چطور برای کسی که فقط یک مجری شبکه خبری است از تصمیم خودم بازگردم؟ سلطان القدسی من در برابر تو تکبر نمی‌ورزم؛ با اینکه با سوء استفاده از شبکه‌های خبری و با بدزبانی برعلیه امام مهدی ناصر محمد یمانی اعلان جنگ کردی؛ ولی من یک سال و دو ماه قبل، بخشی را به تو اختصاص دادم و یک سال و دو ماه است که به تو خبر داده شده و بیش از یک سال قبل بیانی برایت نوشتیم و خبرش را به تو دادیم؛ ولی جناب سلطان تو یک سال و دو ماه است که سرباز زده و گریختی. چند ماهی منتظر ماندیم شاید جرأت گفتگو کردن را پیدا کنی ولی سرباز زدی؛ شخصی با نام تو ثبت نام کرد و خود تو در صفحه‌ی شخصی‌ات به ما ابلاغ کردی که آن شخص نیستی و با امام ناصر محمد یمانی گفتگو نخواهی کرد؛ لذا تو را رها کرده و به حال خود گذاشتیم.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که: چرا بعد از تصمیم ما به گفتگو با مفتیان کشورها که همچنان از گفتگو گریزانند؛ تو برای گفتگو آمده‌ای؟ آیا می خواهی توپ را از دروازه‌ی آنها در بیاورم و به دروازه فردی که فقط یک مجری خبری است بیندازم؟ سلطان القدسی مکر تو بی‌فایده است و من از تصمیم خود باز نمی‌گردم و توپ همچنان در دروازه‌ی مفتیان تمام دول اسلامی عربی و غیر عربی است. جناب سلطان توپ را در دروازه‌ی آنها رها کن؛ بعد یک سال و دو ماه قطار از دستت رفت. اگر تازه فهمیده بودی بخشی را برایت اختصاص داده‌ایم؛ عذری داشتی ولی تو از همان اولین روزی که بخش مخصوص به تو افتتاح شد؛ از آن خبر داشتی؛ چند بار پشت سرهم به تو خبر دادیم ولی در صفحه خودت آن را رد کرده و از گفتگو روگرداندی و حال با این مکر خبیثانه بازگشته‌ای. چون وقتی دیدی توپ امام مهدی ناصر محمد یمانی در دروازه‌ی مفتیان کشورهای اسلامی افتاده و ملت‌ها منتظرند ببینند کدام شیرمردی قبول می‌کند گام جلو گذاشته و با امام مهدی ناصر محمد یمانی گفتگو کند؛ قلبت منفجر شد. من فرصت نمی‌دهم توپ از دروازه‌ی علمای بزرگ این امت بزرگ خارج شده و به زمین یک مجری خبری بیفتد. بلکه توپ امام مهدی ناصر محمد یمانی همچنان در دروازه مفتیان کشورها قرار دارد و من از تصمیم خود بازنمی‌گردم و تو و همراهانت می‌توانید هر فتوایی که از بیانات من استنباط می‌کنید و به نظرتان حجتی بر علیه من است جمع کنید و هرنکته‌ای که گمان می‌کنید حجت شما در برابر ناصر محمد یمانی است را به آن اضافه کنید. تو و تشکیک کنندگانی که درکنار تو هستند با یافته‌هایتان به کسانی که می‌خواهند با من گفتگو کنند، یاری کنید؛ جناب سلطان مهم این است که مفتی یک کشور با من گفتگو کند. این کار را بکن تا شاید یک مفتی جرأت کند با گمان این که در برابر من حجت خواهد آورد؛ قدم پیش بگذارد. خواهیم دیدید این تدلیس تو نفعی برایت خواهد داشت یا نه؟ و خواهیم دید آیا بر اساس کتاب، نبیّ بعد از موسی؛ هارون است؟ و خواهیم دید آیا این درست است که نبی الله هارون بگوید: در تابوت، ماترک آل موسی و من باقی مانده یا درست این است که بگوید ماترک آل موسی و آل هارون در تابوت است؟ چون در آن چیزی است که همسر هارون از اهل بیتش در آن نهاده است؛ چرا که آنها، دو اهل بیت بودند و نبیّ الله هارون در سال فتح و قبل از آمدن تابوت سکینه از دنیا رفته‌ است.
از این به بعد دیگر حتی یک نکته هم در جواب تو نمی‌گویم تا باعث نشوی از تصمیم درمورد -عدم- گفتگو با تو بازگردم؛ من تنها به مفتیان کشورها پاسخ خواهم داد. جناب سلطان! تو و هر کسی که همراه توست تا می‌توانید از بیانات نکته بیاورید؛ شما و آن مجموعه نزدیک به بیست نفر از علمایی که تو در مدت زمانی که ناصر محمد یمانی در زندان انصار الله بود؛ با آنها گفتگو می‌کردی. شما به من ناسزا گفته و از زندانی شدنم خوشحال بودید و روزی که از آزاد شدنم باخبر شدید؛ چهر‌ه‌تان تیره و دژم گشت، چون اگر اتفاق خوبی برای من بیفتد بدتان می‌آید. آن چهره‌هایی که بر آنها غبار نشسته و تیرگى و سیاهى، صورت آنان را پوشانده بود[ اشاره به آیات کریمه سوره عبس: وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿٤٠﴾ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿٤١﴾] ودر شبکه تو ظاهر می‌شدند با گمان اینکه من دیگر آزاد نخواهم شد؛ ناپدید شدند.
جناب سلطان! درمورد تو به حقّ فتوا خواهم داد؛ هرچقدر هم بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی را بخوانی؛ قلبت روشن و نورانی نمی‌شود، بلکه بر پلیدی و رجس آن افزوده می‌گردد، چون در این بیانات به دنبال حقّ نمی‌گردی و اگر حقّ بودن آنها را دریابی از آن پیروی نمی‌کنی جناب سلطان؛ چون از حق اکراه داری و از کسانی هستی که اگر حق برایشان روشن شود؛ غرور و تعصب آنان را به گناه می‌کشاند. شاید روح تو به خاطر تلاش برای بازداشتن مردم از راه بیان حق قرآن در حالی که می‌دانی این بیان حق قرآن است؛ روحی شیطانی شده باشد. خداوند به حقّ بین من و تو امثال تو حکم خواهد کرد و او خیر الفاصلین است.
فعلا بخش مربوط به تو را می‌بندیم. بعد از اینکه تصمیم گرفتیم سطح گفتگوها را بالا برده و با مفتیان کشورهای عربی و اسلامی گفتگو کنیم؛ فرصتت از دست رفت و نمی‌توانی کاری کنی که از تصمیم خود بازگردم و مکر تو شکست خورده سلطان احمد القدسی. وسلامٌ على المُرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين.
خليفة الله وعبده الإمام ناصر محمد اليماني
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

اقتباس: اضغط للقراءة